بازدید 11485
۱

کشمکش دو مخترع در «جنگ جریان»

ساخته آلفونزو گومز رخون داستانی را روایت می‌کند که شاید برای هر تماشاگری جذاب نباشد اما با توجه به رویارویی ادیسون و وستینگ‌هاوس، داستانی را به تصویر می‌کشد که اگر پرداخت بهتری داشت، می‌توانست به شدت توجه عمومی را به خود جلب کند و دست‌کم نبوغ این دو را نشان دهد.
کد خبر: ۱۰۶۸۶۵۱
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۴۶ 07 August 2021

کشمکش دو مخترع در «جنگ جریان»

فیلم سینمایی «جنگ جریان» ساخته آلفونزو گومز رخون داستانی را روایت می‌کند که شاید برای هر تماشاگری جذاب نباشد اما با توجه به رویارویی ادیسون و وستینگ‌هاوس، داستانی را به تصویر می‌کشد که اگر پرداخت بهتری داشت، می‌توانست به شدت توجه عمومی را به خود جلب کند و دست‌کم نبوغ این دو را نشان دهد.

به گزارش «تابناک»؛ نام فیلم «جنگ جریان / The Current War» انرژی بیشتری از خود فیلم دارد. داستان فیلم برداشتی سینمایی از کشمکش‌های بین «توماس ادیسون» (بندیکت کامبربچ) و «جورج وستینگ‌هاوس» (مایکل شنون) بر سر برتری در ارائه‌ قدرت الکتریسیته در دهه‌ 1890 است. بن‌مایه‌ داستانی اثر به ذات غیرسینمایی است و فارغ از تدوین سریع و متفاوت و زاویه‌ دوربین و بالا و پایینی آن که «آلفونزو گومز رخون» کارگردان فیلم به کار برده، داستان قابلیت‌های بیشتری دارد و می‌توانست بهتر ساخته شود.

کشمکش دو مخترع در «جنگ جریان»

«بندیکت کامبربچ» نقش «توماس ادیسون» را با عمق کمتری نسبت به تصویری که در «بازی تقلید / The Imitation Game» ارائه داده بود، بازی کرده است. «ادیسون» او نه دوست‌داشتنی است و نه می‌شود ارتباط چندانی با او گرفت؛ یک نابغه‌ کلیشه‌ای که تحت تاثیر غرور است. یکی از سه فرزند او از داستان حذف شده و نامی هم از همسر دومش برده می‌شود.

پس از مرگ «مری ادیسون» (توپنس میدلتون)، توماس با زنی ازداوج کرد که تا زمان مرگش با او ماند اما هیچ‌گونه اثر و نامی از این زن در این اثر ذکر نمی‌شود. رقیب «ادیسون» یعنی «وستینگ‌هاوس» پرداخت بهتری در فیلمنامه داشته است. بازیگر این اثر فضای بیشتری داشته  تا بتواند شخصیت خود را پرورش دهد و در نتیجه‌، او توانسته که یک شخصیت کاملا سه بعدی و واقعی خلق کند.

کشمکش دو مخترع در «جنگ جریان»

اگرچه، اگر که قرار است هسته‌ داستان را جنگ بین این دو نفر شکل بدهد، سخت است که ما با «وستینگ‌هاوس» همراه نشویم و از او طرفداری نکنیم. مشکل این است که بن‌مایه‌ داستانی‌ اثر عمق چندانی ندارد؛ هرچند که به لحاظ تاریخی اکثرا درست است و حقیقت دارد. بیننده‌ عادی قرار نیست هیچ‌گونه اهمیتی به تفاوت بین جریان AC «وستینگ‌هوس» و جریان DC «ادیسون» و اینکه چرا اولی برای مسیرهای دورتر نسبت به دومی برتری دارد نمی‌دهد.

سرنخ‌ها و ارجاعات درباره‌ شهرهای کوچک آمریکایی که «وستتینگ‌هاوس» نماد آن‌هاست و شهرهای بزرگ که «ادیسون» نمادشان است، بدون پیشرفت خاصی باقی می‌مانند. حجم زیادی صحبت‌های تخصصی و تکنیکی در این اثر وجود دارد و شخصیت‌ها هم گاه و بیگاه در این مرداب گم می‌شوند. وقتی که «ادیسون» متحمل یک تراژدی می‌شود، این قضیه بیشتر از اینکه شبیه به لحظه‌ای مهم باشد، به یک پاورقی می‌ماند. فیلمنامه زمان زیادی را صرف این قضیه می‌کند که «ادیسون» مشغول توسعه‌ یک صندلی الکتریکی برای اعدام‌های دولتی بوده است. او همچنین یک پویش کثیف بر علیه «وستینگ‌هاوس» به راه می‌اندازد که هدف آن القای این مطلب است که AC می‌تواند مرگبار باشد.

کشمکش دو مخترع در «جنگ جریان»

علاوه بر خالقان اصلی، در این اثر دو شخصیت فرعی جذاب نیز حضور دارند که البته هیچ‌کدام به طور کافی و مناسب پردازش نشده‌اند. برداشت و ارائه‌ «نیکولاس هولت» از دانشمند نابغه یعنی «نیکولا تسلا» خیلی عجیب و غریب است اما این شخصیت به حد کافی پرداخت نداشته است. او کارش را زیر نظر ادیسون شروع می‌شود اما وقتی که حس می‌کند قدرش به حد کافی دانسته نمی‌شود، به سمت «وستینگ‌هاوس» کشیده می‌شود.

«تام هالند» نقش زیردست و شاگرد «ادیسون» یعنی «ساموئل اینسال» را بازی می‌کند، کسی که اهمیت خود را در طول پیشرفت داستان از دست می‌دهد. اگرچه «کامبر بچ» و «هالند» با یکدیگر خوب کار کرده‌اند اما شیمی رابطه‌ بین آن‌ها در اثری که بعد از این فیلم با هم بازی کردند یعنی «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت / The Avengers: Infinity War» خیلی بیشتر بود.

کشمکش دو مخترع در «جنگ جریان»

یکی از مشکلات «جنگ جریان» این است که شخصیت‌های منفی اثر تنها در یکی از سکانس‌ها با یکدیگر حضور دارند و مکالمه‌ شکل گرفته بین آن‌ها خیلی مودبانه است؛ نه تنشی، نه خشونتی و نه هیچ چیز دیگر، صرفا صحبت. همچنین فیلم نقطه‌ اوج خاصی هم ندارد. اثر جایی پایان می‌یابد که یکی از آن‌ها قراردادی برای جشنواره‌ جهانی شیکاگو و چراغانی کردن آن‌جا می‌بندد؛ حادثه‌ای که چندان درگیرکننده نیست و سریع هم از آن گذر می‌شود.

با وجود آنکه «جنگ جریان» از دل زمانی بیرون آمده که ظهور جریان الکتریکی تقریبا تمامی جنبه‌های زندگی آمریکایی را دستخوش تغییر کرده بود، آن تغییرها یا خیلی کوچک و حقیرانه تصویر شده‌اند و یا اینکه به کلی فراموش شده‌اند. جزئیات زمانی آن دوره موردی ندارد اما فیلم باید چیزی بیشتر از یک پوستر محرک از آن زمانه می‌بود.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
اصل ماجرا متعلق به تسلا است که . نابغه ای تکرار نشدنی
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار