مولکولهای منزوی سرم غرق اندوه های فلسفی اندغرق شیمی نارس ژنتیک از اساس از اساس منتفی اند سایه ی شوم روی سیاره شکل تاج وراثتی داردکشف تلخ کووید نوزدهم کشف یک رندم عدد به عدد هیچ چیزی دگر نمیفهمم از قوانین منتسب به بشراز جهانی که رفت تو گوشی رصد کامل نفر به نفر یک عدد چشم روی یک جعبه یک جهان در توهم دیدنگوشی لوکس مارک بهمان با آپشنای جدید پاییدن هیچ چیزی دگر نمیفهمم از تعاریف سابق انسانآلبوم خام چارلز منسن هم میفروشد درون آن زندان من به تنهایی عزیز خودم عادتی دیو گونه میورزمبه تمام حیات مشکوکم به پشیزی دگر نمی ارزم چشمهایم به خویشتن دیدند یک جهان خفت در قرنطینههیچ چیز عین قبل نیست دگر پس از این در نگاه آیینه این میان من کتاب میخوانم همچنان فیلم خوب میبینمیاد چشمان مشکیت هستم توی هر لحظه ی قرنطینم این میان من کتاب میخوانم همچنان فیلم خوب میبینمیاد چشمان مشکیت هستم توی هر لحظه ی قرنطینمگچ گرفتم تمام قلبم را تا نفهمم چقدر غمگینم انقلاب الکترونیکی وسط حبس خانگی عبوسرقص مرگ و جنون مردن با ارتعاشات عصر آکواریوس همه جا ساکت و فریز شده همه گیج و خراب و سردرگمبستن انگار بخت دنیا را با طلسمات قرن بیست و یکم تو به یک شرط زنده میمانی قطع زنجیره های انسانیزنده ماندن به سبک ویروسی صبح تا شب میان کابوسیمنزوی چون گلوله ای تنها در دل کلت کهنه ی روسی منزوی چون گلوله ای تنها در دل کلت کهنه ی روسیمنزوی چون گلوله ای تنها در دل کلت کهنه ی روسی این میان من کتاب میخوانم همچنان فیلم خوب میبینمیاد چشمان مشکیت هستم توی هر لحظه ی قرنطینم این میان من کتاب میخوانم همچنان فیلم خوب میبینمیاد چشمان مشکیت هستم توی هر لحظه ی قرنطینمگچ گرفتم تمام قلبم را تا نفهمم چقدر غمگینم صحبت از معجزه به سبک مجاز وحی مُنزل درون یک گوشیهمه با هم سقوط میکردیم به ته دره ی فراموشی گونه های جدیدی از آدم در نماهای بسته و نزدیکچند هیتلر به سبک عصر جدید چند چاپلین مرتد و تراژیک عصر افسرده های وسواسی در سطوح منظم تصویرامپراطوری پلاستیکها زیر پوست ابرستاره ی پیر صبح خنیاگران فاسد در نقطه ی مرکزی اینستاگرامشام یک شاعر بدون کتاب زیر هشت حقیقتی ناکام این میان من کتاب میخوانم همچنان فیلم خوب میبینمیاد چشمان مشکیت هستم توی هر لحظه ی قرنطینمگچ گرفتم تمام قلبم را تا نفهمم چقدر غمگینم