بازدید 8820

ضرورت بهره‌مندی از برکات ماه رجب

گفتاری از آيةالله العظمي مظاهري
کد خبر: ۱۰۴۱۸۰
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۲۰:۲۲ 15 June 2010
بسم الله الرحمن الرحيم

آدمی همواره در زندگی، با فرصت‌هایی روبه رو می‌شود که اگر از آن استفاده کند، مي‌تواند سعادتمند شود و چنانچه آن فرصت‌ها را از دست دهد، خسارات فراوانی خواهد دید. بر اساس روایتی که هم از رسول گرامی«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» و هم از ائمّه اطهار«عليهم‌السّلام» نقل شده، انسان باید خود را در معرض نسیم‌های الهی و معنوی قرار دهد تا رستگار شود.

«إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»[1]

نسیم‌های رحمانی در حال وزیدن است و همه باید مراقب باشند و خود را در معرض آن نسیم‌ها قرار دهند.
اهل سیر و سلوک، براي این روایت شریف، اهمیّت بسياري قائل شده و عمل به آن را در سرلوحه دستورالعمل‌های سلوکی خویش قرار مي‌دهند.

یکی از فرصت‌های معنوی و ارزشمند و از جمله نسیم‌های الهی که هر سال به‌سوی بندگان مي‌وزد، آغاز ماه رجب و به دنبال آن، فرارسیدن ماه‌های مبارک شعبان و رمضان است. پیامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» فرمودند: رحمت خداوند در ماه رجب، مثل باران جاری است.

«رَجَبٌ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ يَصُبُّ اللَّهُ فِيهِ الرَّحْمَةَ عَلَي عِبَادِه»[2]

ماه رجب ماه خدا است و در آن، رحمت الهى بر بندگان پيوسته و انبوه ريزش مي‌كند.
آیا تاکنون دیده‌اید باران تند با زمین کشاورزی چه مي‌کند؟ باران رحمت الهی نیز مملکت دل انسان را به همان صورت زیر و رو مي‌کند؛ امّا آن دلی مي‌تواند از این نعمت الهی بهره‌مند شود، که در معرض نسیم رحمانی واقع شده باشد، يا خود را در معرض آن قرار دهد.

هنگام بارش باران، کسی مي‌تواند از برکت آن استفاده کند که خود را زیر باران قرار دهد، ولي کسی که هنگام نزول باران به زیر سقف مي‌رود، خود به‌ خود از این نعمت عظیم خداوند محروم مي‌گردد.

یکی از معانی «توجّه و بیداری» ـ که منزل اوّل از منازل هفتگانة سیر و سلوک است‌ ـ همین هوشیاري و آگاهي نسبت به وزش نسيم رحمت الهی است.

انسان باید توجّه داشته باشد که ماه رجب، ماه رحمت الهی است. بداند و بفهمد که وارد ماه رحمت شده است و خود را در معرض باران رحمت و مغفرت خداوند سبحان قرار دهد.

غفلت، عامل شقاوت

نقطة مقابل توجّه، غفلت است. از این‌رو به کسی که توجّه ندارد، غافل مي‌گویند.
یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین عوامل شقاوت و بدبختی آدمی، غفلت است. غفلت از خداوند، غفلت از معنویّات، غفلت از معاد و غفلت از آدمیّت و صفات انسانی، موجب بدبختی و تباهی آدمی است.

منقمر شدن در دنیا و مشغول بودن به روزمرگی زندگی دنیوی، به گونه‌ای که موجب فراموشی معنویت و آخرت شود، انسان را کر و کور و بی‌دل مي‌کند. او را از مدار انسانیّت خارج مي‌کند و به یک حیوان و بلکه پست‌تر از حیوان تبدیل مي‌کند.

«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»[3]

به يقين، گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم؛ آنها دل‌ها[عقل‌ها]يى دارند كه با آن(انديشه نمى‏كنند، و) نمى‏فهمند؛ و چشمانى كه با آن نمى‏بينند؛ و گوش‌هايى كه با آن نمى‏شنوند؛ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراه‌تر! اينان همان غافلانند.

بنا بر تعبیر تکان دهندة قرآن کریم، گویا گروهی از انسان‌ها برای جهنّم خلق شده‌اند و دوان دوان به سمت آن مي‌شتابند.
اگر راجع به مذمّت غفلت، آیه‌ای جز این آیه نداشتیم، بس بود که بدانیم باید توجّه داشته باشیم، باید بیدار باشیم، باید بدانیم که از کجا آمده‌ایم، برای چه آمده‌ایم و به کجا خواهیم رفت.

افراد غافل، دل ندارند، چشم حقیقت بین ندارند، گوش حقیقت شنو ندارند و بالأخره پست‌تر از حیوانات هستند. دنیا و زرق و برق آن، غافلان را به خود مشغول کرده و آنان را از درک ارزش‌های معنوی و کمالات روحی و فضائل اخلاقی باز داشته است. این‌گونه افراد، وقتی از خواب غفلت بیدار مي‌شوند که دیگر فایده ندارد و بسیار دیر شده است. لذا التماس مي‌کنند که به دنیا برگردند و‌ عمل صالح انجام دهند، ولی به آنان خطاب مي‌شود که بازگشت شما امکان ندارد.

«حَتَّي إِذا‌ جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ، لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما‌ تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏‌ يَوْمِ يُبْعَثُون»‏[4]

تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد، مى‏گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد! شايد در آنچه ترك كردم عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى‏گويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى‏گويد! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند!

امیرالمؤمنین«عليه‌السّلام» در شعری که منسوب به ایشان است، مي‌فرمایند:

«يا من بدنياه اشتغل قد غره طــول الأمل‏ المـوت يـأتي بغــتة و القبر صندوق العمل‏»[5]

ای کسی که دنیا تو را مشغول کرده است، و اين عالم برای تو مملو از آمال و آرزوهای دور و دراز است، ناگهان مرگ به سراغ تو مي‌آید و عالم قبر، محلِّ اعمال و کارهاي واقعي تو خواهد بود. (نه آمال و آرزوها).

کسی که در به دست آوردن ثروت و قدرت دنیوی کوشا باشد و از معنویّت و ارزش‌های روحانی غافل بماند، به‌ جای رسیدن به یک دنیای آباد‌ و سالم، یک زندگی ناخوش نصیب او مي‌شود و به درد چه کنم چه کنم، مبتلا مي‌گردد.
زندگی برای چنین کسی تنگ مي‌شود و همواره باید با عسرت و بدبختی و سختی، امور زندگی را بگذارند و این در حالی است که در بسیاری از موارد ثروتمند هم شده است، ولی زندگی خوش و خرّم ندارد.

«وَ مَنْ أَعْرَضَ‌ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمي»[6]

و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت؛‌ و روز قيامت، او را نابينا محشور مى‏كنيم!
هر که از یاد خدا، از ذکر خدا و از معنویّات، غافل شود، به عبارت دیگر هر کس مشغول این سرای فانی شود و عالم باقی را فراموش کند، زندگی ناخوش به سراغ او مي‌آید که توأم با دلهره و اضطراب خاطر و پریشانی است. ثروت و قدرت و امکانات دارد، امّا گره‌های درهم پیچیده‌ای سراسر زندگی او را فرا گرفته است و قدرت باز کردن آن گره‌ها را ندارد.

ممکن است نزد برخی از مردم، آبروی اجتماعی داشته باشد، ولی نزد پروردگار متعال، بی آبرو است و از این جهت، همواره پریشان است و آرام و قرار ندارد. چنین کسی کور وارد صف محشر مي‌شود.
ناگهان فریاد مي‌زند: من که در دنیا چشم داشتم، چرا اکنون کور هستم؟ خطاب مي‌شود برای اینکه تو در دنیا ما را فراموش کردی و چشم حقیقت بین نداشتی و اکنون نیز ما تو را فراموش مي‌کنیم.

«قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَني‏ أَعْمي‏ وَ قَدْ كُنْتُ بَصيراً ، قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسي»[7]

مى‏گويد: «پروردگارا! چرا نابينا محشورم كردى؟! من كه بينا بودم! ، مى‏فرمايد: آن گونه كه آيات من براى تو آمد، و تو آنها را فراموش كردى؛ امروز نيز تو فراموش خواهى شد!
معلوم است کسی در آخرت چشم بینا دارد که در دنیا چشم بصیرت پیدا کرده باشد. اساساً تجسم عمل چنین اقتضا مي‌کند. یعنی اگر غفلت، آدمی را در دنیا کور کرده باشد و مانع دیدن حقایق و معنویّات توسط وی شده باشد، در آخرت هم کور وارد صف محشر می‌شود.

«وَ مَنْ كانَ في‏ هذِهِ أَعْمي‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمي‏ وَ أَضَلُّ سَبيلا»[8]

امّا كسى كه در اين جهان(از ديدن چهرة حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراه‌تر است.
همان‌گونه که کوری دنیا انسان را به چاه مي‌افکند، کوری در آخرت، آدمی را به اعماق جهنّم فرو مي‌برد و مانع قرار گرفتن وی در صراط مستقیم الهی مي‌گردد.

از آنچه تاکنون بیان شد، این نتیجه حاصل مي‌شود که بدترین دردها برای انسان، غفلت از معنویّات است و توجّه و بیداری، به خصوص در فرصت‌های الهی و رحمانی، موجب برون رفت انسان از ورطة غفلت و گمراهی مي‌شود.

سازندگي در فرصت‌هاي معنوي

ماه‌های رجب، شعبان و رمضان، فرصت‌های ارزشمند و گرانبهایی برای بیداری و تنبّه آدمي ‌هستند. این سه ماه، ماه‌های نماز و قرآن و به طور کلّی ماه‌های ذکر و یاد خداوند سبحان هستند. ذکر و یاد خدای تعالی، در تعالیم قرآن و عترت«عليهم‌‌السّلام»، جایگاه برجسته‌ای دارد.

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً، وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلاً»[9]

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خدا را بسيار ياد كنيد، و صبح و شام او را تسبيح گوييد.
امام صادق«عليه‌السّلام» در شرح این آیة شریفه مي‌فرمایند: خداوند‌ تبارک و تعالی هر چه از بندگان خویش خواسته‌ است، محدود خواسته است. نماز، هفده رکعت در شبانه روز؛ روزه، یک ماه در سال؛ حج، یک مرتبه در عمر و بالأخره همه عبادات محدود به حدِّ مشخّصی است، به جز ذکر و یاد خداوند که نامحدود خواسته شده است.[10]

منظور قرآن کریم از نامحدود خواستن ذکر، این است که ای مؤمن، اگر مي‌خواهی در خواب غفلت فرو نروی، باید در همة اوقات شبانه روز به یاد خدای سبحان باشی!
اساساً از منظر قرآن کریم، وجوب سایر عبادات نظیر نماز نیز برای زنده شدن و زنده ماندن یاد خداوند در نهاد آدمی است.

«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري»[11]
و نماز را براى ياد من بپادار.
یاد خداوند موجب مي‌شود انسان از غفلت خارج شده و با توجّه و بیداری که برای وی حاصل مي‌شود، به یک حالت معنوی همیشگی و دائمی دست یابد.

ذکر، مراتبی دارد که عبارتند از: ذکر لفظی (لقلقة زبان)، ذکر قلبی (همراهی دل انسان در گفتن ذکر) و ذکر عملی.
والاترین و بلند مرتبه‌ترین ذکر، ذکر عملی است. به این معنا که انسان همه جا را محضر خداوند سبحان بداند و ادب حضور را مراعات کند. به عبارت روشن‌تر معنای ذکر عملی این است که یاد خدای تعالی در عمق جان آدمی رسوخ کرده باشد و عمل او مطابق با ذکری که بر زبان مي‌راند، باشد. در واقع کسی که ذکر عملی دارد، بندة حقیقی خداوند است. چنین کسی مطیع اوامر خداوند است و از نواهی و محرّمات الهی اجتناب مي‌ورزد.

از نظرگاه قرآن و عترت«عليهم‌السّلام»، بندة حقیقی خداوند کسی است که اعتقاد قلبی به اصول دین داشته باشد. اعتقاد خویش را به زبان اقرار نماید و بر طبق آن عمل کند.

از ائمّة معصومين«عليهم‌السّلام» نقل شده است که فرمودند: ایمان سه مرتبه دارد؛ مرتبة اوّل، اقرار زباني است؛ يعني با زبان خويش ذکر «لااله الا الله» را بگويد. سپس فرمودند: مرتبة دوّم ایمان، اعتقاد قلبی است؛ یعنی باور اینکه خداوند یگانه وجود دارد و معاد پیش روی انسان است و این اعتقاد، در دل او رسوخ کرده باشد. و مرتبة سوّم ایمان، عمل است. یعنی به آنچه زبان مي‌گويد و قلب او اعتقاد دارد، عمل نماید.

«الْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ»[12]
ايمان، اقرار به زبان و معرفت با دل و عمل به اركان است.

مرتبة سوّم ایمان که در بیان گهربار معصومین«عليهم‌السّلام» مکرّراً مورد تأکید واقع شده است، همان تقوا است. تقوا یعنی اهمیّت به همة واجبات، اجتناب از همة گناهان و محرّمات و دوری از مکروهات و عمل به مستحبّات به اندازة توان و نشاط، به خصوص در ماه‌های رجب، شعبان و رمضان.

اهمیّت به نمازهای مستحب و اذکار و اورادی که برای این سه ماه تعیین شده است، بسیار برای انسان سازند‌گی روحی و معنوی دارد و باید در شمار مهم‌ترین کارها قرار گیرد. ولی آنچه در امور مذکور بسیار اهمیّت دارد، اجتناب و پرهیز از گناه است که از جایگاه ویژه‌ای در تقوا برخوردار مي‌باشد. انسان باید از هر آنچه نافرمانی خداوند سبحان است، چه صغیره و چه کبیره، پرهیز کند. حال اگر اشتباه کرد و گناهی مرتکب شد، فوراً باید جبران کند و جبران گناه با استغفار میسّر مي‌شود.

خجالت‌ زدگی و شرمندگی در پیشگاه پروردگار متعال، گناه او را محو و نابود مي‌کند و سیاهی پروندة اعمال وی را از بین مي‌برد و به جای آن، پروندة درخشانی با ثواب توبه، بر جای مي‌گذارد. لذا به همه، به ویژه به جوانان عزیز، توصيه می‌شود در ماه‌های رجب، شعبان و رمضان، بسیار استغفار کنند و در محضر خدای متعال احساس شرمندگی و خجالت‌زدگی داشته باشند.

اگر انسان در زندگی ذکر داشته باشد و همواره یاد خداوند همراه او باشد، به تقوا دست مي‌یابد. امّا آنچه مهم‌تر است اینکه، یاد خداوند به واسطة نماز، قرآن و سایر ارزش‌های معنوی و تقویت ارتباط با خالق یکتا، موجب پدید آمدن ملکة تقوا در وجود آدمی مي‌شود.

به عبارت روشن‌تر وقتی انسان به یاد خداوند بوده و با عبادات مأنوس باشد، حالتی پیدا مي‌کند که خود‌به‌‌خود و به طور ناخودآگاه، از گناه و معصیت پرهیز مي‌کند و در وقت انجام واجبات، متلاطم شده و به ادای فریضه مي‌پردازد.
ماه رجب، فرصتی است برای دستیابی به ملکة تقوا و کسی که توجّه داشته باشد، مي‌تواند در این سه ماه، ملکة عدالت و تقوا پیدا کند. مي‌تواند برای چشم و گوش و زبان خود و مهم‌تر از آن برای دل خود، درب و دربان درست کند. مي‌تواند اعضا و جوارح خویش را به کنترل در آورد. حتّی مي‌تواند از ورود وسوسه‌ها و تخیّل‌ها و توهم‌ها به دل خویش جلوگیری کند. چنین کسی مي‌تواند نفی خواطر داشته باشد. رسيدن به این مقام، به راحتی امکان‌پذير نيست، ولی نزول باران رحمت الهی در ماه رجب، راه را هموار مي‌کند و موانع را برطرف مي‌سازد. لذا اینکه توصیه مي‌شود همه به ویژه جوانان عزیز باید خود را در معرض نسیم رحمانی قرار دهند و از این فرصت‌های گرانقدر بهره‌مند شوند، به خاطر این است که رسیدن به مقامات والای معنوی و عرفانی که در حالت عادی بسیار مشکل است، در این‌گونه فرصت‌ها میسّر مي‌شود. در ماه‌های مبارک رجب، شعبان و رمضان، انسان مي‌تواند راه صد ساله را در یک شب بپیماید، به شرط آنکه خود را در معرض باران بی‌کران رحمت و مغفرت پروردگار قرار دهد.

ماه رجب مي‌تواند این واقعیّت را به انسان یادآوری کند که دل او متعلّق به خداوند یگانه است و صاحب اصلی قلب انسان، خدای تعالی است. یادآوری این حقیقت موجب مي‌شود آدمي ‌مملکت دل خویش را از وجود اغیار تهی کند و کلید خانه را به دست صاحب آن بسپارد. خداوند متعال در حديث قدسي مي‌فرمايد:

«لَمْ يَسَعْنِي سَمَائِي وَ لَا أَرْضِي وَ وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي الْمُؤْمِن»[13]
آسمان و زمين مرا فرا نگيرد، ولي قلب بندة مؤمن جايگاه من است.

بسیار شایسته است هر انسانی در همة ایّام سال به خصوص در این روزها و ماه‌های گرامی، قدری به این موضوع مهم بیندیشد که چرا دنیا و مشتهیات نفس و قدرت و ثروت و تجمّلات فریبنده، جای خدا را در دل گرفته است؟
بالاترین گناه نزد اهل معرفت این است که آدمی غیر خدا را به دل خویش راه دهد. این نوعي غصب است و گناه آن از منظر علمای علم اخلاق و سالکان الی الله، بسیار بزرگ می‌باشد.

ماه رجب مي‌تواند فرصت مناسبی برای تمرین تقوا باشد. فرصت مناسبی برای زدودن دل از اغیار و غاصبانی که جای خدا را در قلب و دل آدمی گرفته‌اند و او را در زمرة غافلان قرار داده‌اند.

شگفت آور است که همة انسان‌ها برای خانه‌های خود درب مي‌سازند و قفل محکمی بر آن مي‌نهند و کلید آن را در اختیار بیگانگان قرار نمي‌دهند تا مبادا غریبه‌ای بدون اجازه به خانة آنان راه یابد، ولی راه ورود به قلب و دل خویش را باز گذاشته‌اند و هر بیگانه و غاصبی به راحتی مي‌تواند وارد خانة دل آنان شود و سرمایة دینی و معرفتی آنان را نابود سازد. در حالی که مراقبت و مواظبت از دل، بسیار مهم‌تر از مراقبت از خانه و لوازم زندگی است.

دل انسان تجلّی گاه خداوند است، عرش الهی است و اگر کسی بتواند از ورود غیر خدا به آن جلوگیری کند، تابش انوار ربوبی را در دل خویش به نظاره خواهد نشست. و همة این مقامات عالی مرتبه، با توجّه، بیداری، ذکر و ارتباط با معنویّات به دست مي‌آید.

خواندن نماز با حضور قلب، انس با قرآن کریم، ارتباط با دعا از طریق مفاتیح محدّث قمی و بالأخره راز و نیاز حقیقی با پروردگار متعال، انسان را بیدار مي‌کند و از ورطة غفلت نجات مي‌بخشد. وقتی چنین شد، دل آدمی جایگاه و تجلّی‌گاه خداوند مي‌شود.

ماه‌های رجب و شعبان و رمضان، مي‌تواند دل انسان را تبدیل به عرش الهی کند، به شرط آنکه از هر موجودی غیر از خدای سبحان منقطع گردد و به خداوند وصل شود. انسان باید از همه چیز و همه کس، حتّی از خودش ببرد و به خداوند متّصل گردد. نور خدای تعالی وقتی در دل انسان متجلّی مي‌شود که او رشتة دل خویش را به نیروگاه لایزال الهی وصل کرده باشد.

انقطاع از تمام تعلّقات و وابستگی‌ها، جمال منّور وجه الله را در قلب آدمی مي‌نشاند. بر اساس همین نکته، در مناجات شعبانیه مي‌خوانیم:

«إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّي تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ»[14]

ذکر یک نکته در پایان این بخش ضروری به نظر مي‌رسد و آن اینکه اسلام با رهبانیّت مخالف است. آنچه در مورد اهمیّت به نماز و قرآن و ذکر و دعا، بیان شد، در کنار کار و تلاش برای گذراندن زندگی روزمرّه ارزشمند است. دین مبین اسلام با هرگونه افراط و تفریط مخالف است و طرفدار اعتدال و میانه روی است. دائم‌الذّکر بودن، به معنی دست کشیدن از امور زندگی و رو به قبله نشستن و فقط اذکاری را بر زبان جاری ساختن نیست؛ بلکه مقصود این است که انسان در هر حالی، از یاد خدای سبحان غافل نباشد.

در معارف دینی، بر تلاش و کوشش انسان برای آبادانی دنیا و آخرت، تأکید فراوان شده است. و آنچه تذکّر آن ضروری به نظر مي‌رسد اینکه آموزه‌های دینی، آبادانی دنیا یا آخرت به تنهایی را نمي‌پذیرد و آبادی هر دو سرا را از انسان مي‌خواهد.

«وَ ابْتَغِ فيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا»[15]
و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهره‏ات را از دنيا فراموش مكن‏.

به بیان رساتر، فعّالیت مؤمن باید دو بعدی باشد. در یک بعد، به عباداتی نظیر نماز، روزه، تلاوت قرآن، حج، اعتکاف، شب زنده‌داری و ... بپردازد و در بعد دیگر، باید به اندازة کافی و به قدری که از او رفع نیاز کند، در راستای تحصیل یک زندگی مطلوب و رفاهی تلاش نماید. مبغوض‌ترین مردم در نزد خداوند کسی است که عمر خود را به بطالت و تنبلی سپری کند.

«إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ يُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ»[16]
خداى بزرگ، از بنده پرخواب و بيكار متنفّر است.‏

آنچه در این مبحث شایستة توجّه جدّی است، اینکه تلاش در جهت آبادانی دنیا و تحصیل زندگی مطلوب دنیوی نيز نباید انسان را از یاد خداوند تبارک و تعالی و معنویّات غافل کند و او را در زمرة ورشکستگان دینی و معنوی قرار دهد؛ وگرنه کار و کوشش در هر شغل مشروعی که برای جامعه مفید باشد و عقل انسان آن را بپسندد، لازم و ضروری است و مقبول درگاه الهی واقع خواهد شد.

برگرفته از کتاب «اعتکاف، سلوک منتظران»، از تأليفات معظّم له

پي‌نوشت‌ها:

1. بحارالأنوار، ج 68، ص 221
2. همان، ج 93، ص 366
3. الاعراف / 179
4. المومنون / 99-100
5. ديوان‏الإمام‏علي«عليه‌السّلام»، ص 312
6. طه / 124
7. طه / 126-125
8. الاسراء / 72
9. الاحزاب / 42-41
10. الكافي، ج 2، ص 498
1 . طه / 14
2 . بحارالأنوار، ج 10، ص 367
3 . بحار الأنوار، ج ‏55، ص 39
4 . إقبال ‏الأعمال، ص 687
5 . القصص / 77
6 . الکافی، ج 5، ص 84
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
در طليعه ماه رجب اينقدر سياسي بازي در آوردند که معنويات از ذهن مارفته بود . از آيت الله مظاهري و از سايت تابناک تشکر مي کنيم که ياد ما انداختند خدا و پيغمبري هم هست. وگرنه طبيعتا ما بايد ياد بگيريم دين که آقايان مي گويند يعني توهين و تخريب و جسارت به مراجع و...
به هر حال تشکر مي کنم.
بسمه تعالی

سلام ,در این ابتدای ماه تذکر جالب توجه و بموقعی بود . چه بسا برگرفنه فوق, خود قطره یا قطراتی از باران مورد اشاره باشد.
بسیاره استفاده کودیم درج اینگونه موضوعات معنوی در اینترنت کار ارزشمندی است خدا به شما و ما توفیق عمل عنابت فرمایید.
خيلي ممنون عاليه
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل