در مورد دزد در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

چندي قبل با پسري آشنا شدم كه خود را عاشق من نشان مي‌داد. او بارها از ازدواج سخن گفته است. البته پس از جلب اعتمادم به خانه‌ام نيز رفت‌وآمد داشت. حالا هم احتمال مي‌دهم سرقت از سوي او صورت گرفته است.
کد خبر: ۱۴۱۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۰/۱۹

2 ماه از دستگیری سیامک نگذشته بود که زن جوانی وارد شعبه 9 بازپرسی شد و با در دست داشتن 2 کیف دستی، ادعا کرد خواهر سیامک است و وی این کیف‌ها را در زیرزمین خانه‌اش پنهان کرده است. با بازرسی از کیف‌ها تیم تحقیق خود را در برابر اسناد و مدارک مالباختگان دید و این بار سیامک راهی برای ادعای بی‌گناهی نداشت.
کد خبر: ۱۴۰۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۰/۱۸

«یک بار در سرقتی وقتی وارد خانه‌ای شدیم، پی بردیم آنجا متعلق به عادل فردوسی‌پور است، پول، طلا و فرش‌های زیادی نیز داشت که همه را دزد یدیم و طبق قرارمان همه پول‌ها و اشیا به صورت مساوی بین ما تقسیم می‌شدند، می‌خواستم دیگر سرقتی نکرده و با پول‌هایی که داشتم با همسرم به اروپا رفته و زندگی مرفهی داشته باشم».
کد خبر: ۱۴۰۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۰/۱۸

من علاقه زیادی به حرکت عقربه‌های ساعت دارم، از کودکی بیشترین سرگرمی‌ام نگاه کردن به ویترین مغازه‌ها بوده است. هیچ‌گاه تصور نمی‌کردم دستگیر خواهم شد و تنها وقتی درحال دزد یدن ساعت‌ها بودم عصبی می‌شدم و بعد وقتی آنها را در اتاقم و کنار ساعت‌های دیگر که برخی 9 میلیون تومان ارزش داشته‌اند قرار می‌دادم، آرام می‌شدم.
کد خبر: ۱۳۸۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۰/۰۵

من و اعضای شبکه بیشتر در تاریکی شب و فقط خودروی پراید را به سرقت می بردیم و در تهران، شهریار و شهرک های اطراف با پرسه‌زنی وقتی خودرویی را می‌دیدیم که سیستم دزد گیر ندارد یا سیستم ایمنی‌اش ضعیف است به سرقت آن یا لوازم و مدارک داخلی‌اش دست می‌زدیم.
کد خبر: ۱۳۳۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۹/۰۹

از آنجا كه به راحتي مي‌توانم از ديوار‌هاي بلند بالا بروم در خيابان‌ها پرسه مي‌زدم و از پنجره‌هاي بدون حفاظ خانه‌ها وارد شده و پس از سرقت لوازم قيمتي قابل حمل فرار مي‌كردم.
کد خبر: ۱۳۳۰۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۹/۰۷

این مرد تبهکار که توجهی به دستور ایست پلیس نمی‌کرد وقتی با خودروی پراید برخورد کرد از حرکت باز ایستاد و با پای پیاده فرار کرد. مامور پلیس با دیدن این صحنه خودرواش را ترک کرد و به تعقیب این دزد گریزپا پرداخت.
کد خبر: ۱۳۲۲۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۹/۰۲

« هر دو الی سه روز یک بار و وقتی که به پول نیاز داشتم با موتورسیکلت و تک نفره در خیابان‌ها و کوچه‌ها تردد می‌کردم و برخی از شهروندان را که معمولا در حین صحبت با تلفن همراه هیچ توجهی به اطراف خود ندارند، شناسايی می کردم و گوشی‌اش را که در حال تماس و صحبت کردن بود قاپیده و سریعا از محل دور می شدم.»
کد خبر: ۱۲۸۳۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۱۰

nabzefanavari
ostanha
bato
farhangi
jahan
economic
sport
social
parliment
نبض بورس - داخلی - ستون چپ