اجلاس دو روزه سران روز پنجشنبه، ٢٦ فروردین، با سخنان رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، در استانبول برگزار شد. برای این اجلاس، شعار "وحدت و همبستگی برای عدالت و صلح" انتخاب شده بود و به گفته مقامات سازمان همکاری اسلامی، رفع اختلافات در جهان اسلام و مقابله با افراطگرایی محور اصلی مذاکرات را تشکیل می داد. لازم به ذکر است، پنجاه و هفت کشور جهان عضو سازمان همکاری اسلامی هستند و به گزارش منابع خبری، بیش از سی تن از سران و رهبران کشورهای عضو در اجلاس استانبول شرکت داشتند.
به گزارش «تابناک»، با این حال، به رغم شعار اصلی این اجلاس (وحدت و همبستگی برای عدالت و صلح) در این اجلاس بیش از وحدت و صلح، شاهد تحرکاتی برای ایجاد اختلاف و شکاف در جهان اسلام و تقابل به جای ایجاد صلح بودیم.
به گزارش رسانههای مختلف داخلی و خارجی، رئیس جمهوری و هیأت همراه ایرانی در اعتراض به احتمال قرائت بیانیه ضد ایرانی در اجلاس اختتامیه سران سازمان همکاری شرکت نکردند؛ اما نکته مهم ماجرا آنجاست که متن نهایی اجلاس نه در نشست پایانی و اختتامیه، بلکه صرفا در رسانههای وابسته به سعودیها منتشر شد.
گزارشها حاکی از آن بود که به رغم فضاسازی عربستان و برخی کشورهای همراه ریاض، هیچ توافقی بر قرائت بیانیه نهایی اجلاس نبود و تلاش سعودیها برای قرائت بیانیه متن نهایی بیانیه بینتیجه ماند.
در همین زمینه، خبرنگار شبکه الجزیره، اظهار داشت که وجود اختلاف میان اعضای شرکتکننده در نشست سازمان همکاری اسلامی بر سر بیانیه پایانی این نشست، مانع اصلی قرائت بیانیه پایانی مفصل بود.
روزنامه الوطن قطر نیز نوشت: «با وجود آنکه نشست اختتامیه سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول مستقیم از شبکههای ماهوارهای پوشش داده میشد، هیچ بیانیه پایانی قرائت نشد و شرکتکنندگان صرفا با بالا بردن دستهایشان، موافقت مجدد خود با بیانیه استانبول را اعلام کردند».
با این حال، سعودیها که تلاشهایشان برای قرائت بیانیه نهایی بینتیجه ماند، آن را در اختیار رسانههای وابسته به خود قرار دادند تا بلکه از این راه، بتوانند وجود اجماع در سازمان کنفرانس اسلامی را نشان دهند.
در نهایت نیز با فشار سعودیها و در راستای جبران ناکامی شکست تلاشهایشان برای قرائت بیانیه نهایی در اختتامیه اجلاس، آنها توانستند متن نهایی بیانیه را نیز بر روی سایت رسمی سازمان کنفرانس اسلامی قرار دهند.
گفتنی است، سعودیها چهار بند علیه ایران و حزبالله، محور اصلی مقاومت در خاورمیانه مقابل تروریسم، در بیانیه رسمی سیزدهمین دوره اجلاس سازمان همکاری اسلامی گنجانده بودند؛ بندهایی که به گفته سید عباس عراقچی، معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه با وجود آنکه با مخالفت ایران و گروهی از کشورها همراه شده، رئیس این دوره از اجلاس و همچنین کشورهای همراه با عربستان، این بیانیه را تصویب شده قلمداد میکردند.
در واقع سعودیها با حذف غیرقانونی ایران از روند تنظیم این بیانیه، آنچه قصد داشتند علیه ایران و همپیمانانش از تریبون سازمان همکاری کشورهای اسلامی خوانده شود، در این بیانیه قرار دادند و شرایط را به گونهای پیش بردند که کار تمام شده تلقی و در اجلاس سران کشورهای اسلامی، صرفاً در راستای تشریفات قانونی، این بیانیه قرائت شود.
با وجود این، مخالفت شدید و قاطع هیأت ایرانی، کار را برای سعودیها به گونهای پیش برد که حتی فرصت قرائت و انتشار رسمی مفاد این بیانیه را نیز نیافتند و به این ترتیب، آل سعود با وجود صرف میلیاردها دلار در راستای خریدن همراهی دیگر کشورها، در عمل نتوانست به اهداف ضد ایرانی خود در اجلاس سازمان همکاری دست پیدا کند و بیانیه نهایی مورد نظر سعودیها نیز نتوانست فراتر از جوسازی رسانههای حامی سعودی پیش رود.
لازم به ذکر است، مواردی که سعودیها در بیانیه نهایی گنجانده و قصد نشان دادن حمایت اکثریت کشورهای عضو از آن را داشتند، از این قرار بود؛
- محکومیت حمله به ساختمان سفارت و کنسولگری عربستان سعودی در ایران
- رد اظهارات مقامات ایرانی به ویژه در زمینه اجرای احکام قضایی علیه افراد مرتکب جرایم تروریستی در عربستان سعودی
- محکومیت دخالتهای (ادعایی عربستان) ایران در امور داخلی بحرین، یمن، سوریه و سومالی
- محکومیت (ادعای) حمایت ایران از تروریسم
- رابطه ایران با کشورهای همسایه باید بر پایه حسن همجواری و دخالت نکردن در امور داخلی کشورهای همسایه و احترام به حاکمیت و استقلال کشورهای همسایه و حل اختلافات از طریق راههای مسالمت آمیز باشد.
- (طرح ادعای) تروریستی خواندن حزبالله لبنان
حال پرسش اینجاست که رویکرد اختلاف زای کنونی سازمان کنفرانس اسلامی که در اجلاس استانبول نمود پیدا کرد، چه پیامدهایی بر جهان اسلام به دنبال خواهد داشت؟
اختلاف و شکاف کشورهای اسلامیمهمترین پیامد رویکرد کنونی سازمان کنفرانس اسلامی را باید ایجاد شکاف، چند دستگی و نفاق در سطح جهان اسلام دانست.
در همین راستا، روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود درباره نشست سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول آورده است: «کافی است یک بار بیانیه پایانی نشست سران سازمان همکاری اسلامی را بخوانیم تا بفهمیم که سیاست عربستان بر بیشتر بندهای آن به ویژه درباره محکومیت آنچه «مداخله» ایران خوانده و حمله به سفارت عربستان در تهران و «اظهارات تحریک آمیز ایران» درباره اجرای حکم اعدام درخصوص کسانی که مرتکب «جنایتهای تروریستی» در عربستان شدهاند، حاکم است. این در حالی است که در بیانیه پایانی این نشست، به هیچ وجه از مداخله نظامی عربستان در یمن و قربانیان این حملات چیزی ذکر نشده است.
در مطلب رأی الیوم آمده است: «این نشست و رویکرد عربستان سعودی، یک شکاف طایفهای واضح را نشان داد و امت اسلام را به دو پادگان تقسیم کرد؛ یکی که اکثریت سنیها به رهبری عربستان و همپیمانانش را منعکس میکند و دیگری شامل اقلیت شیعه به رهبری ایران است. دیگر هر گونه سخن گفتن از همبستگی اسلامی تنها فریب و به ریش خود خندیدن است. این یک تحول بیسابقه در عصر جدید اسلام است».
در ادامه این مطلب آمده است: «ما به خوبی میدانیم که سازمان همکاری اسلامی که مقر آن در جده است، یک سازمان کاملا عربستانی است اما حتی یک لحظه هم به ذهن ما خطور نکرده است که این سازمان به یک سازمان سنی تبدیل شود که به جای مذاکره، نزدیک کردن دیدگاهها و تلاش برای ایجاد همکاری میان امت اسلام خود را وقف دودستگی طایفهای کند. این در حد خود تحولی خطرناک است که احتمالا به فتنهها و جنگهایی میانجامد که دههها طول خواهد کشید. ما این را میگوییم در حالی که در گلویمان تلخی و در قلبمان حسرت نهفته است».
در همین زمینه نیز حمید بعیدینژاد گفته است: «برجستگی سیاسی مهم سیزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول، اختلاف چهار کشور مهم منطقه یعنی عربستان و ایران از یک طرف و مصر و ترکیه از جانب دیگر بود. با وجود بیان سازنده آقای دکتر روحانی مبنی بر آنکه ایران مشکل عربستان نیست و عربستان مشکل ایران نیست بلکه مشکل تعصب، افراطیگری و تروریسم است، عربستان تا لحظه آخر بر طبل اختلاف و تفرقه کوبید».
به حاشیه رفتن مسأله فلسطینیکی دیگر از پیامدهای مهم دیگر این رویکرد را باید به حاشیه رفتن مسأله فلسطین دانست که باید آن را روح و فلسفه وجودی شکل گیری سازمان کنفرانس اسلامی تلقی کرد.
بنا بر اساسنامه سازمان کنفرانس اسلامی، این سازمان صدای جمعی جهان اسلام و تضمین برای حفاظت و حمایت از منافع جهان اسلام در روح ترویج صلح بینالمللی و هماهنگی میان افراد مختلف جهان است. سازمان بر اساس تصمیم اجلاس تاریخی که در رباط، پادشاهی مغرب در ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۹ برگزار شد، در حکم یک نتیجه از آتشسوزی جنایی مسجد الاقصی در اشغال بیت المقدس تأسیس شد و در واقع واکنشی بود نسبت به تجاوزات رژیم اشغالگر قدس نسبت به بیت المقدس و برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین.
با این حال، همان گونه که انتظار میرفت، در این بیانیه بر مسأله فلسطین، لزوم برگزاری نشست بینالمللی صلح در سریعترین زمان ممکن برای حمایت از مردم فلسطین و برپایی کشور مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ به پایتختی قدس تأکید شده است اما به هیچ وجه به محکومیت تروریسم اسرائیل به شکل واضح و صریح و یهودی سازی قدس و تحریم اسرائیل پرداخته نشد.
لذا باید گفت در این اجلاس بیش از اجلاسهای پیشین سازمان کنفرانس اسلامی، مسأله فلسطین و لزوم مقابله با سیاستهای تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به حاشیه رانده شد و به جای توجه به مسأله فلسطین برای ایجاد همبستگی و وحدت جهان اسلام، به ایران و حزب الله به عنوان زمینههای ایجاد اختلاف در جهان اسلام پرداخته شد؛ ایران و حزب اللهی که همواره در خط مقدم حمایت از مردم مظلوم فلسطین به عنوان هدف اصلی شکل گیری سازمان کنفرانس اسلامی بودهاند.
تداوم بحرانهای منطقهاییکی دیگر از پیامدها را باید تطویل و تصاعد بحرانهای منطقهای در عراق، سوریه و یمن دانست. بدون شک، بحران کنونی در عراق و سوریه و شکست گروههای تروریستی در این کشورها، جز با وحدت و همبستگی کشورهای جهان اسلام و مشارکت یکپارچه برای مقابله با تروریسم و افراطی گرایی میسر نیست. با این حال، در این کنفرانس، دیدیم که عربستان و هم پیمانانش به دلیل شکست سیاستهای خود در سوریه، عراق و یمن، به دنبال انتقام سیاسی-دیپلماتیک از ایران بودند و تلاش کردند با انداختن توپ خودساخته و خودباخته منازعات به زمین ایران و محور مقاومت، بر رویکردهای اختلاف زا و تنش زای منطقهای خود سرپوش بگذارند.
به نظر میرسید دستور کار این اجلاس بیش از هر عامل دیگری بر روی حل و فصل بحران در سوریه و عراق و یمن باشد؛ اما آن چیزی که مشاهده و دنبال شد چیزی جز ایجاد اختلاف و نفاق نبود؛ اختلاف و نفاقی که قطعا باعث تداوم و تطویل بحران در سوریه، عراق، یمن و حتی دیگر مناطق مستعد بحران می شود.
سرخوردگی ملل اسلامیبدون شک، یکی دیگر از پیامدهای رویکرد کنونی سازمان را باید ایجاد سرخوردگی و یأس ملل اسلامی دانست. ملتهای مسلمان انتظار دارند این سازمان که بیش از ۵۰ عضو هم کیش دارد، بتواند برای رفع مشکلات جهان اسلام قدمهای مثبتی بردارد. مسأله فلسطین و رفع اختلافات در جهان اسلام، مهمترین مطالبات جوامع اسلامی از این سازمان است. با این حال، اگر رویکرد سازمان کنفرانس اسلامی به همین نحو ادامه یابد، باید شاهد سرخوردگی و یأس بیش از پیش ملل اسلامی باشیم؛ موضوعی که میتواند پیامدهای زیادی هم برای دولتهای پیگیر این رویکرد و هم کل جهان اسلامی داشته باشد. اگر این سرخوردگی ادامه پیدا کند، باید شاهد قیامهایی در جهان اسلام علیه حاکمان محافظه کار خود باشیم و حتی در سطحی مخرب، میتوانیم در آینده شاهد گرایش برخی مسلمانان به گروههای تروریستی مدعی مبارزه با اسرائیل به دلیل سرخوردگی از حاکمان خود باشیم.
حال پرسش دیگر آنکه، فارغ از پیامدهای این روند، رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال روندهای آتی پیش روی سازمان کنفرانس اسلامی چه باید باشد؟ به نظر میرسد، جمهوری اسلامی ایران در قبال رویکرد کنونی سازمان کنفرانس اسلامی که انعکاسی دردناک از رویکرد فرقه گرایانه ریاض است، بایستی اقدامات زیر را انجام دهد؛
۱. ایجاد و گسترش روابط متقابل با تمامی کشورهای اسلامی
۲. نزدیکی بیشتر به کشورهای عرب مستقل از سیاستهای ریاض نظیر عراق، لبنان، تونس، عمان و الجزایر
۳. افزایش پیوندها و گسترش روابط با ترکیه با توجه به وجود زمینههای همکاری مشترک دوجانبه
۴. نفوذ در ملتهای مسلمان برای نشان دادن وفاداری خود به آرمانهای ملت فلسطین
۵. اطمینان بخشی به کشورهای اسلامی در رابطه با تهاجی نبودن سیاستهای ایران در منطقه
در نهایت باید گفت، با رویکردی که سازمان کنفرانس اسلامی مطابق با خواست و سیاستهای عربستان سعودی در پیش گرفته، نباید چشم انداز روشنی برای آن متصور باشیم و در آیندهای نه چندان دور باید شاهد اضمحلال آن باشیم.