نقش بستن تصاویر آثار برجسته تاریخ هنر ایران و جهان بر تابلوهای تبلیغاتی پایتختی به عنوان اتفاقی شگرف و بیسابقه در کشورمان، فضایی متفاوت را در شهر پدید آورده و فرهنگ و هنر را به عمق زندگی پرسرعت بسیاری از مردمان این کلانشهر برده که فرصت تماشای چنین آثار را نمییابند و از این منظر، یکی از برجستهترین حرکات هنری معاصر به لحاظ وسعت و خلاقیت است.
به گزارش «تابناک»، وقتی «نگارخانهای به وسعت یک پایتخت» بر یک صفحه سفید نقش بسته بود، هیچ شهروند تهرانی تصور نمیکرد، به زودی پایتخت با تصاویری هیجان برانگیز آمیخته شود و شهر برای یک دهه جلوهای از هنر ایران و جهان باشد؛ آن هم شهری که با بیلبوردهای تبلیغاتی عجیبن شده و برای هر آگهی در وسعت جغرافیاییاش، باید هزینههایی کلان متقبل شد.
با وجود این، شهرداری تهران در حرکتی ارزشمند، برای یک دهه از قید درآمد کلان تابلوهای تبلیعات شهری گذشت و این فضاهای وسیع را در اختیار طرحی گذاشت که شهر را غرق در زیبایی کرد و نگاههای اهالی این ابرشهر را عمیقاً به خود جلب نمود، تا آنجا که بسیاری از رهگذران گامزنان به سمت قصد راهی شوند و از تماشای آنچه بر پوست شهر نقش بسته، لذت ببرند.
در بزرگترین گالری خیابانی جهان، از پانزدهم تا بیست و ششم اردیبهشت، بیش از ۱۵۰۰ سازه تبلیغاتی میزبان ۷۰۰ اثر فاخر فرهنگی و هنری است که در میان این آثار، بیش از ۵۰۰ طرح از آثار فاخر نگارگری، خوشنویسی، فرش، کتیبه نویسی و بناهای تاریخی ایرانی است و مابقی طرحها نیز از میان نقاشیهای برجسته از هنرمندان جهان دستچین و طرح و رنگشان با چشمان جستجوگر شهروندان پایتخت آشنا شده است.
متولیان شهر تهران برای نخستین بار بدون تکیه بر کارکرد انتقادی هنر، صرفاً بر کارکرد زیباییشناسی هنر تمرکز کرده و زیبایی ناب هنر ایران و جهان را به شهر گره زده تا شهر به تابلویی جذاب برای عموم مردم بدل شود که اگر وقتش را هم بیابند، حوصله رفتن به گالریها و موزهها برای تماشای گروهی از این تابلوها را ندارند، اما اکنون خواسته یا ناخواسته، هر روز متناسب با مسیری که در تهران میپیمایند با هنر آشنا میشوند.
بنا بر گفته مسئولان امر، این طرح برای نخستین بار توسط سعید شهلاپور استاد مجسمهسازی و از پیشکوستان هنر کشورمان پیشنهاد شده و در نهایت در این زمان، زمینه برگزاریاش فراهم آمده است و در نهایت با ترکیب ۷۰ درصد آثار هنری ایران و ۳۰ درصد آثار هنری جهان توسط مجتبی موسوی به عنوان مدیر اجرایی این طرح پیادهسازی شده و شهر را به این شکل و شمایل درآورده است.
این طرح یادآور ایجاد سقفی با چترهای زیبا بر فراز شهر آگادا در کشور پرتغال است که بسیاری از توریستها را به این شهر کشانده و توجه جهانی را به سمت این شهر برده بود و تقریباً در کلانشهرهای جهان، اجرای طرحی با این وسعت و ابعاد رخ نداده و از این منظر با اتفاقی که در تهران ثبت شد، این امید وجود دارد که عمری ده روز نداشته باشد و برای حداقل یک یا دو ماه بمانند. این یک ابتکار است که میتوان این کار را دورهای و در ایامی همچون برگزاری جشنوارههای هنرهای تجسمی فجر در هر سال تکرارش کرد و باعث یک اتفاق بزرگ هنری ماندگار شد.
البته درباره این طرح نقدهایی وجود دارد که کیفیت چاپ برخی نقاشیها، ابعاد برخی آثار و از همه اینها پراهمیتتر، درج توضیحات برخی آثار که برای خودروسواران کوچک به نظر میآید و حین عبور سریع با خودرو نمیتوان خواند، از آن جمله است اما در شهری که هیچگاه بدین سان رنگ هنر را به خود ندیده، همین اتفاقی که رخ داده نیز بسیار ارزشمند است و تنها باید در پی مانا شدن از طریق تکرارش برآمد و بدین طریق به نام تهران در سطح جهان به ثبت رساند.