بازدید 28056

آیا مهبانگ واقعا رخ داده است؟

کیهان شناسان چطور می توانند دریابند که چه اتفاقاتی در میلیاردها سال پیش رخ داده است؟
کد خبر: ۴۷۶۵۷۱
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۷ 19 February 2015
امروزه بیشتر فیزیکدانان و کیهان‌شناسان بر این باورند که جهان ما با انفجاری بزرگ که به مهبانگ (بیگ‌بنگ) موسوم است حدود 14 میلیارد سال پیش به وجود آمده و حتی بیش از این می‌توانند به ما بگویند که پس از زمان پلانک، یعنی زمانی حدود 44 ـ 10 ثانیه پس از انفجار، لحظه‌به‌لحظه چه اتفاقاتی در جهان رخ داده است.
 
امیرحسن موسوی در جام جم آنلاین نوشت؛ پرسش اساسی اینجاست که کیهان شناسان چطور می توانند دریابند که چه اتفاقاتی در میلیاردها سال پیش رخ داده است؟ یعنی صحبت از اتفاقاتی کنند که حتی در آن زمان زمین خودمان هم هنوز شکل نگرفته بود. اگر جهان واقعا با انفجاری مهیب آغاز شده، آیا هنوز بقایا و آثاری از وقوع چنان انفجاری باقی مانده است؟ آیا شواهدی وجود دارد که ما را به وقوع این انفجار مهیب اولیه رهنمون سازد؟ به نظر می رسد طبیعت سرنخ هایی را در اختیار ما قرار داده است.
 
تنها ابزار ما برای شناخت فیزیکی این جهان نور است و هر اطلاع و شواهدی که از کیهان در دست داریم از طریق مشاهده نوری که از اجرام دوردست در طول موج های مختلف امواج الکترومغناطیس به ما رسیده، به دست آورده ایم. خوشبختانه نور در مقیاس کیهانی آن قدرها هم سریع نیست! نور اجرام بسیار دور میلیون ها سال و گاهی میلیاردها سال طول می کشد که به ما برسد. این یعنی وقتی به جرمی که چند میلیارد سال نوری با ما فاصله دارد نگاه می کنیم، در واقع در حال تماشای نمایی از کیهان در چند میلیارد سال پیش هستیم. این قضیه از آن سو نیز صادق است: تصور کنید تمدن هوشمندی واقع در 65 میلیون سال نوری از ما در حال مشاهده زمین است. در این حالت آنها نمایی از زمین را می بینند که 65 میلیون سال پیش داشت. آنها به جای ما دایناسورها را می بینند که روی زمین پرسه می زنند! مشاهده دوردست ها در فضا معادل است با مشاهده تاریخ های گذشته در زمان و این یکی از مهم ترین سرنخ هایی است که طبیعت در اختیارمان قرار داده است. آیا چنین سرنخی می تواند به ما از لحظات اولیه عالم یعنی درست پس از مهبانگ چیزی بگوید؟ مشاهده چگونگی حرکت کهکشان ها می تواند اطلاعاتی از علت حرکت آنها در اختیارمان قرار دهد؟ تصور کنید مجموعه ای از چند تیله در حال دور شدن از یکدیگر هستند و شما لحظه ضربه به تیله ها را ندیده اید. آیا از جهت دور شدن تیله ها از یکدیگر می توان حدس زد که ضربه در کدام نقطه و در چه جهتی به تیله ها وارد شده است؟
 
آیا همه چیز محصول مشاهدات است؟
 
در کیهان شناسی همه چیز محصول مشاهدات صرف نیست. مشاهدات در واقع مواد خامی است که با کمک تفسیرمان از آنها و ریاضیات، مدلسازی کرده و نظریاتمان را بنا می نهیم. در بسیاری از مواقع مشاهدات حتی نقش ثانویه دارند. یعنی ما ابتدا فرض هایی را در نظر می گیریم و مدل هایی صرفا ریاضیاتی برای تبیین کیهان می سازیم و بعد با مدل هایمان پیش بینی های مشاهداتی انجام می دهیم؛ سپس اگر پیش بینی هایمان درست بود و از محک تجربه سربلند بیرون آمد، می پذیریم که فرض های اولیه مان نیز درست بوده است.
 
از کجا آمده ایم؟!
 
این شاید قدیمی ترین پرسش بشر باشد که هنوز هم جواب قطعی برای آن نیافته ایم. شاید کمتر پرسشی در تاریخ اندیشه بشری اینچنین وسیع فکر همه - از فلاسفه و شعرا تا فیزیکدانان و کیهان شناسان - را به خود مشغول کرده است. از سال 1964به این سو که تابش زمینه کیهانی کشف شد، پاسخ بیشتر فیزیکدانان به این پرسش، آغاز جهان با انفجاری بزرگ بوده است. از سرعت کهکشان ها تا ابرهای گازی کهن برجای مانده از عالم اولیه همه حکایت روشنی از وقوع انفجاری بزرگ دارند.
 
یک کشف بزرگ، اما اتفاقی!
 
در سال 1964 رابرت ویلسون و آرنو پنزیاس به طور اتفاقی کشفی بزرگ و سرنوشت ساز در تاریخ کیهان شناسی انجام دادند. این دو، فیزیکدان و ستاره شناسی بودند که آسمان را در بخش امواج رادیویی و ریزموج ها مطالعه می کردند. آنها وقتی مشغول بررسی و ارزیابی ابزارهایشان بودند متوجه سیگنال ثابتی شدند که در همه جهت ها با شدت یکسانی قابل دریافت بود. آنها در حالی که می کوشیدند تا سیگنال های مزاحم پس زمینه را از سیگنال های دریافتی آنتن رادیویی خود حذف کنند، متوجه شدند که قادر به حذف این نویز نیستند و دریافتند که این نویز در تمام جهات به صورت یکسان دریافت می شود. این به آن معنی بود که این سیگنال می بایستی از ورای کهکشان آمده باشد، در غیر این صورت نمی توانست در تمام جهات آسمان به صورت یکسان دریافت شود. همگرایی شدید این سیگنال نیز نشان می داد که منبع این سیگنال در فاصله دوری از ما قرار دارد و در نتیجه این سیگنال در اوایل عمر جهان ایجاد شده است و چنان منبع قدرتمندی دارد که ما امروزه قادر به دریافت این سیگنال هستیم. چنین سیگنالی را چه منبعی می تواند تولید کند؟ اگر مثلا از سمت کهکشان خودمان تولید شود، باید در جهتی خاص با شدت قوی تری دریافت شود. اگر مربوط به اجرامی خارج از کهکشان ما بود نیز باید شدتش در جهات مختلف متفاوت می بود. زیرا می دانیم کیهان از هزاران خوشه های کهکشانی تشکیل شده است که فضاهای خالی بسیار وسیعی در بین این خوشه ها وجود دارد. بر این مبنا اگر ما جهت آنتن دریافت کننده را در سمت های مختلف بگیریم باید شدت دریافتمان تغییر کند. علی الاصول باید در راستاهایی که خوشه های کهکشانی وجود دارد شدت دریافت امواج بیشتر از جهت هایی باشد که فضاهایی تهی و خالی از ماده در کیهان است. اما در کمال تعجب پنزیاس و ویلسون موجی را یافته بودند که شدتش در همه جهات و در همه زمان ها یکسان بود. آنها دریافتند که چنین سیگنالی از زمانی در جهان می آید که توزیع ماده در سراسر کیهان یکسان بود. این یافته نشان می داد که جهان در زمان های دور ظاهری به کلی متفاوت از حالا داشت و این اولین شاهد قدرتمند برای آغاز جهان با انفجاری بزرگ بود.
 
این کشف تائیدکننده پیش بینی های عمومی نظریاتی بود که وجود چنین تابشی را پیش بینی می کرد. این موضوع موازنه شواهد تجربی را به نفع نظریه مهبانگ تغییر داد و در سال ۱۹۷۸ برای این کشف به پنزیاس و ویلسون جایزه نوبل اهدا شد. اما باز هم این همه داستان نبود. کیهان شناسان برای مطالعه بیشتر و دقیق تر تابش ریزموج زمینه کیهانی کاوشگرهایی را به خارج از جو زمین فرستادند. در سال 1992 کاوشگر زمینه کیهانی (Cosmic Background Explorer) نشان داد که این تابش آن قدرها هم که پنزیاس و ویلسون تصور می کردند یکنواخت نیست. اطلاعات این کاوشگر نشان داد که عالم اولیه کاملا یکدست نبوده است. این یکنواخت نبودن و نوسانات در امواج زمینه کیهانی می تواند توضیحی برای ترکیب ذرات بنیادی با یکدیگر، شکل گیری عناصر سنگین تر در زمان های پس از مهبانگ و در نهایت شکل گیری ستاره ها و کهکشان ها باشد. در سال 2009 تلسکوپ فضایی پلانک برای بررسی بازهم دقیق تر امواج زمینه کیهانی به فضا پرتاب شد و سال 2013 دقیق ترین نقشه ای را که از کیهان تاکنون داشته ایم به ما ارائه داد (تصویر کادر بالا). این نقشه نبود تقارن و ناهمسانگردی عجیبی را در تابش زمینه کیهانی آشکار کرد. یکی از اصول اولیه در مدل استانداردکیهان شناسی همسانگرد بودن جهان در مقیاس های وسیع است. همسانگردی یعنی جهت مُرَجَّعی در فضا وجود ندارد و ساختار جهان در همه جهات فضایی یکسان است. کیهان شناسان هنوز به طور دقیق علت ناهمسانگردی مشاهده شده در نقشه مذکور را نمی دانند. هرچند که این ناهمسانگردی ها در تابش زمینه کیهانی چالشی بزرگ برای نظریه مهبانگ محسوب نمی شود اما به ما گوشزد می کند که هنوز راه درازی تا توضیح کامل شکل گیری جهان در پیش داریم.
 
گذشته های دور و کهن ابرهای عظیم کیهانی
 
تلسکوپ های مدرنی که امروز در اختیار داریم، این توان را در اختیارمان قرار داده است که به دوردست ترین بخش های عالم نگاه کنیم؛ مناطقی با فاصله ای در حدود 13 میلیارد سال نوری و این یعنی زمان هایی نزدیک (در مقیاس های کیهانی) به مهبانگ. اگر مهبانگ واقعا رخ داده باشد، انتظار داریم در چنین فاصله هایی ابرهای عظیمی از گاز را مشاهده کنیم که هنوز فرصت کافی برای تبدیل شدن به ستاره ها و کهکشان ها را نیافته اند. ستاره شناسان بتازگی چنین ابرهای گازی را در فواصل 12 تا 13 میلیارد سال نوری یافته اند. هرچند این ابرهای عظیم در فواصل بسیار دوری از ما قرار گرفته است، اما با دریافت نور عبوری از آنها و استفاده از روش طیف سنجی، می توانیم بدانیم که این ابرها از چه عناصری تشکیل شده است. همان طور که نظریه انفجار بزرگ یا مهبانگ پیش بینی می کند عناصر سازنده این ابرهای کهن کیهانی بسیار متفاوت از عناصر سازنده کیهانی که امروز ما را در برگرفته است. اغلب عناصر شیمیایی موجود در جهان اطراف ما از عناصر آلی تشکیل دهنده بدن خودمان تا عناصر سازنده کره زمین، عناصری است که زمانی در دل ستاره ها به وجود آمده است. از آنجا که ابرهای کهن کیهانی را ما در زمانی مشاهده می کنیم (13 میلیارد سال پیش) که هنوز ستاره ای در کیهان شکل نگرفته است، انتظار می رود ابرهای مزبور خالی از عناصر سنگینی باشد که ستاره ها آنها را به وجود آورده است. در واقع این ابرها فقط باید شامل عناصر سبکی باشد که در لحظات اولیه عالم شکل گرفته است. حالا جالب است بدانید مشاهدات مطابق همین پیش بینی هاست! این ابرها فقط شامل عناصر سبکی مانند هیدروژن و هلیوم است، یعنی عناصری که پیش از شکل گیری ستاره ها در کیهان گسترش یافته بود.
 
اما سوال اساسی همچنان پابرجاست...
 
همه این حرف ها درباره پس از مهبانگ بود. اما چه چیزی به خود مهبانگ منجر شده است؟ عاملی که به انفجار بزرگ اولیه منجر شد هنوز یکی از بزرگ ترین معماهایی است که برترین ذهن های بشر را مشغول خود ساخته است. انفجاری در دل یک سیاهچاله عظیم، چرخه ای مداوم و ابدی از مرگ و حیات برای جهان، حبابی در یکی از جهان های چندگانه یا به قول استیون هاوکینگ هیچ علتی و فقط یک میدان کوانتومی اولیه! پاسخ هرچه باشد از طریق دانش امروزی مان قابل وصول نیست. زیرا روش شناسی علوم تجربی بر مبنای مشاهدات بنا شده است و ما تا امروز هیچ طریقی برای مشاهده یا کسب اطلاعاتی از لحظه وقوع خود مهبانگ نیافته ایم. در چنین اوضاعی هر پاسخی که برای این پرسش مهیا کنیم، بیش از آن که پاسخی علمی باشد به سمت گیری فلسفی ما وابسته است.
 
جهان در حال انبساط است
 
وقتی با چشمان غیرمسلح به آسمان شب نگاه می کنیم، تقریبا تمام آنچه می بینیم ستاره های کهکشان خودمان، یعنی ستاره های کهکشان راه شیری است؛ اما اگر با تلسکوپ به آسمان نگاه کنیم ـ حتی با تلسکوپی کوچک ـ علاوه بر ستاره ها توده های ابری شکل دیگری در آسمان می بینیم. بعضی از اینها، کهکشان های دیگری هستند شبیه به کهکشان خودمان که بسیار دورتر از ستاره های کهکشان راه شیری از ما قرار گرفته اند و هریک خود میلیاردها ستاره دارند.
هرچقدر ابزار رصدی مان قدرتمند تر باشد تعداد بیشتری از این کهکشان ها می بینیم. در عکس مقابل که تصویر فراژرف هابل نام دارد و فقط از ناحیه بسیار محدودی از آسمان تهیه شده، ده هزار کهکشان قابل شناسایی است! اغلب این کهکشان ها با سرعتی معادل صدها و گاهی هزاران کیلومتر در هر ثانیه در حال دور شدن از ما هستند. دور شدن کهکشان ها از ما یعنی جهان در حال انبساط است و جهان در حال انبساط یعنی ابعاد هستی در گذشته کوچک تر از حالا بوده است.
 
اگر در جهت گذشته به قدر کافی بر پیکان زمان پیش برویم به لحظه ای می رسیم که تمام مواد موجود در جهان در یک نقطه فشرده شده و از آن نقطه به سمت بیرون در حال گسترش است. آن لحظه، لحظه مهبانگ است. با محاسبه سرعت دور شدن کهکشان ها از ما حتی می توانیم تاریخ انفجار را که حدود 14 میلیارد سال پیش است محاسبه کنیم؛ اما از کجا می دانیم کهکشان ها در حال دور شدن از ما هستند؟ سرنخی که ما را به این موضوع رهنمون می سازد رنگ کهکشان هاست؛ کهکشان ها قرمزتر از آنچه باید باشند به نظر می رسند!
 
تابش زمینه کیهانی، بقایای یک انفجار مهیب
 
چشمانمان قادر به دیدن این تابش نیست، اما ابزارها و تلسکوپ هایی داریم که می توانند آنها را ثبت کنند. می دانید که چشم ما فقط قادر به شناسایی بخش کوچکی از نورهای موجود در جهان است. در حقیقت ما فقط می توانیم بخش مرئی طیف نور را ببینیم که طول موجی بین 400 نانومتر (رنگ بنفش) تا 700 نانومتر (رنگ قرمز) دارد. در حالی که محدوده وسیعی از نور گسیل شده در کیهان مانند امواج گاما، ایکس، فرابنفش، فروسرخ، ریزموج ها و امواج رادیویی برای چشم های ما بدون ابزار قابل مشاهده نیست. در واقع آنها طول موجی کوتاه تر یا بلندتر از محدوده امواجی دارند که چشم انسان توانایی تشخیص آنها را دارد.
پس از واقعه انفجار بزرگ یا مهبانگ، درخشندگی شدیدی سراسر کیهان را مملو از تابش خود کرد و همین طور که جهان در حال گسترشِ ناشی از انفجار اولیه بود، طول موج بیشینه تابش در محدوده ریزموج ها (محدوده یک میلی متر تا یک متر) قرار گرفت. تلسکوپ هایی که در محدوده ریز موج به بررسی کیهان می پردازند می توانند چنین تابش کهنی را که مربوط به لحظات اولیه عالم است، رصد کنند. این تابش در همه جا و در هر جهتی از آسمان، در شب و روز قابل رویت است و به همین جهت به آن «تابش زمینه کیهانی» می گویند.
 
در عکس بالا کمربند کهکشان راه شیری را برفراز رصدخانه جنوبی اروپا مشاهده می کنید که آسمان را دربر گرفته است. توده نورانی که در مرکز تصویر مشاهده می شود، مرکز کهکشان خودمان است. ما در واقع منظره ای از کهکشان خودمان در 27 هزار سال پیش را نگاه می کنیم، زیرا 27 هزار سال نوری از مرکز کهکشان راه شیری فاصله داریم. حال اگر ما به جاهای دورتری از عالم نگاه کنیم، آن قدر دور که به لحظات اولیه جهان نزدیک شویم، می توانیم از اوضاع جهان در لحظات اولیه آگاه شویم؟
 
چرا کهکشان ها قرمزتر از آنچه که باید باشند به نظر می رسند؟
 
تقریبا همگی ما با اثر داپلر در امواج صوتی آشناییم: آمبولانسی که آژیرکشان از ما دور می شود صدای آژیرش بم تر از حالتی که حرکتی ندارد به گوشمان می رسد. علت این رویداد کش آمدن امواج هنگامی است که منبع صوتی از شنونده دور می شود.
 
به زبان فیزیکی منبع صوتی که از شنونده دور شود، صوتش با بسامد کمتر و طول موج بلندتر به گوش شنونده رسیده و در نتیجه شنونده صدا را بم تر از حالت عادی می شنود. داستان برای کهکشان ها نیز به همین صورت است.
 
تفاوت کهکشان ها با صدای آژیر آمبولانس این است که نور دریافتی از کهکشان ها در حقیقت نوعی از امواج الکترومغناطیسی است. در امواج صوتی طول موج بلندتر یعنی صدای بم تر؛ اما در امواج الکترومغناطیس طول موج بلندتر یعنی رنگ قرمزتر. همان طور که از بم تر شدن صدای آژیر به این نتیجه می رسیم که آمبولانس در حال دور شدن از ماست، از قرمزتر شدن رنگ یک کهکشان نیز به این نتیجه می رسیم که آن کهکشان در حال دور شدن از ماست. به این پدیده در فیزیک انتقال به سرخ یا قرمزگرایی می گوییم. هرچقدر سرعت دور شدن از ما بیشتر باشد مقدار انتقال به سرخ نیز بیشتر است.
 
------------------------------------
منابع:
1. Andrew Liddle (2003). An Introduction to Modern Cosmology
2. George F R Ellis (2006). Issues in the Philosophy of Cosmology
3. bbc
4. esa.int
 
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۷۸
انتشار یافته: ۴۲
(سوالی که در مقاله فوق درج شده است.)
"همه این حرف ها درباره پس از مهبانگ بود. اما چه چیزی به خود مهبانگ منجر شده است؟"


ظاهراً تنها چیزی که در این میان نادیده گرفته شده است اراده خداوند برای مهبانگ است.
پاسخ ها
ناشناس!
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
سلام

مگه توی بقیه ی چیزهایی که گفته شده اراده خداوند وجود نداره؟!! همین مطلب آخر، قرمزگرایی، طبعا تا اراده خداوند نباشه اتفاق نمیفته! اما الان دانشمندان اون رو کسف کردن و توضیح میدن. قطعا خود مهبانگ هم تفسیر و توضیحی علمی داره که پیدا خواهد شد. خدا همه ی امور رو با وسیله و طبق اندازه (قدر) انجام میده. کار ما آدما پیدا کردن این وسیله ها و قدر هاست.... :-)
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
البته بجای واژه غریب و ناملموس مهبانگ برای مسلمانها بهتره از واژه (( کن فیکون )) استفاده کنیم...!!!1
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
عزیزم اینجا بحث خالق جهان دستور دهنده مهبانگ نیست بحث علل فیزیکی و منساء فیزیکی مهبانگ هست
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
خداوند هر کاری را از راهش انجام میدهند...یعنی باید علتی برای پدیده بتوان در نظر گرفت...اینجا هم صحبت آن علت و روشی هست که خداوند برای انجام اراده اشان بی کار گرفته اند
شایان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
تو برسی های علمی اگر بخوایم علت هر پدیده ای رو خداوند بدونیم هیچ چیزی تازه ای کشف نمیشه.
البته که تمام اینها کار خداست ولی خدا تمامی جهان رو بر اساس قوائد علمی ساخته و هیچ سحر و جادویی به کار نبرده که نشه از طریق علم کشفش کرد.
اخه چرا برترینهای بشر از نظر فکری در کنار همه مشاهدات علمی و نظریات هوشمندانه خود که واقعا هم خیره کننده و جالب است وجود یک نیروی مافوق را که باعث ایجاد مهبانگ شده باشد را احتمال نمیدهند همه این نظریات با در نظر گرفتن یک مدبر در ورای اینها خیلی بهتر میتواند به نتیجه برسد
پاسخ ها
reza
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
بله راهی آسان برای فرار از جواب دادن به سوال های سخت علمی این است که بگویند خدا جهان را افرید تمام شد رفت؟ اگه اینطور فکر میکردن الان اینقدر پیشرفت نداشتن
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
منفی یعنی شک داشتن در وجود خالق هستی
من كه چيزي نفهميدم . ببخشيد .
واقعا عالی بود! ممنون
بسيار جالب بود از اين مطالب با زبان شيوا باز هم بگذاريد
در تفاسیر قرآن از جمله تفسیر پرتویی از قرآن مرحوم طالقانی آیاتی از قرآن ذکر شده اند که دقیقا در تایید مهبانگ است. با جستجو در اینترنت مطالب جالبی در این خصوص بدست می آید.
هواالاول والاخر والظاهروالباطن وهوبکل شیئی علیم.× هوالذی خلق السموات والارض فی ستت ایام ثم الستوی علی العرش....
واقعا لذت برذم و به حیرتم افزوده شد.
آفرین به تابناک.
من به نجوم علاقه دارم حتما مطالب علمی بیشتری را منتشر بکنبد ممنون
عالی و عالی
جذاب پر از نکته های محیرالعقول !!
پر از مفاهیم مسحور کننده !!
من هم مثل دوستان فوق در پشت صحنه وجود کلمه ای به نام "خدای بزرگ" را می دانم.
جالب است لطفا هر روز يك مقاله علمى منتشر كنيد از خواندن مقالات سياسي خسته شدم با تشكر
اولم يرالًذين كفروا انٌ السماوات والارض كانتا رتقاّ ففتقناهما ....... سوره انبیا ایه ۳۰: آيا كسانى كه كفر ورزيده‏اند به ديده دل نديدند كه همانا كرات بالا و كره زمين (همگى) به هم پيوسته و منضم بودند، پس آنها را از هم شكافته و بازگشوديم (و كراتى غير قابل حصر به وجود آورديم. يا هر يك از كرات بالا و زمين بسته و منجمد بود پس آن را به وسيله نهرها، معدن‏ها، درختان و گياهان شكافتيم و قابل استفاده قرار دادیم)...
ممنون خیلی خوب بود
دوستان خلاصه ماجرای مه بانگ در سوره دخان ذکر شده...
با در نظر گرفتن این فرضیه ها و حتی قبول مهبانگ که یک سیر طبیعی تشکیل کیهان است , مگر خود زمین در درون این کیهان واقع نشده است, این همه شگفتی ها ی روی زمین که غایت آن تشکیل هویتی به نام بشر که زائیده همین مهبانگ است چگونه می تواند توجیهی داشته باشد. بشری که خود او زائیده این مهبانگ است چگونه بر علوم دست یافته که سایر هویت ها و موجودات نتوانسته اند و این مهبانگ و سلسله علل و توالی های انفجاری روی زمین چگونه به تشکیل بشری شده که دارای عقل وخرد شده که فوق تصور است. اساسا چرا در این منظومه کیهانی سلسله توالی مهبانگ سبب آفرینش معلولی به نام انسان میشود. گیریم که حتی این انسان طبق نظریه منسوخ داروینسیم معلول تکامل تدریجی از میمن به انسان باشد که درواق چنین نیست , پس این غایتی که ذات تکاملی کیهان در پش گرفته چرا به خلق پدیده شگرفی به نام نسان عقل مند شده که خود به جستجوی علل تشکیل کیهان می گردد .جناب هتوکینگ که این اواخر هم دست داشتن نیروی خداوندی را ر این مهبانگ پذیرفته است, پس این مادیون در این فرضیه سازی ها بدنبل چه می گردند, سلسله مقالات و فرضیه سازی ها کیهانی در هزاره سوم - با ستثنای برخی اندیشمندان کیهان شناس دین مدار می خواهند برای ذهن های خفته بشری چنین القا کنند که هنوز به خداوند دسترسی پیدا کرده اند وآنرا مخلوق ذهن وتصور انسان بدانند .سایت محترم تابناک که با گرد آوری وترجمه موارد متعددی در باره کیهان شناسی اقدام ارزشمندی را انجام می دهد, خوب است که در انتها تقریظ و ویا تئوریهای نقض این فرضیه ای مادی گرایی راهم در اخر مقاله بیاورد
با تشکر
چه عجب! یک مقاله علمی نسبتا خوب گذاشتید.
جالب بود اما همچنان ...
روزها این همه فکر است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
اول و اخرش باید به این نتیجه برسیم که از اول یک موجودی بوده که اینها رو به وجود اورده
قبل از بیگ بنگ چی بوده قبل تر از اون چی قبل از این دو چی
این سوالی است که همش باید پرسیده بشه و انتهای نداره پس باید بگیم از اول خدایی بوده این منطقی تره
سوالی که همیشه از خودم پرسیدم اینه که:
اگه ما می تونیم تصویر چند میلیارد سال پیش کهکشانها رو الان ببینیم یعنی قبل از این (حالا مثلا در همون لحظه مهبانگ یا بعدش) ما با سرعتی بسیار دیوانه وار و بالاتر از سرعت نور از مرکز انفجار دور شدیم! درسته؟ یعنی یه چیزی سرعتش بیشتر از سرعت نور! ولی چون فیزیکدان نیستم نمی تونم بهش جواب بدم!
لذت بردم . اما نکتهای که میخوام بگم اینه که اگر دانشمندان و محققان در تحقیقاتشان اشاره ای به خالق بزرگ ندارند دلیلی برای بی ایمانی انها یا بی توجهی انها نیست . راحت میشه گفت اینها همه به اراده خداوند سبحان بوده است و تمام . ولی انها اینکارو نمیکنند و به دنبال دریافت پاسخهای علمی و قابل اثبات از جهان هستی هستند . همین پشتکار و تحقیقات گسترده در همه زمینه ها دلیل پیشرفت علمی انها ست و در مقابل انها ما هستیم که در خیلی از موارد بجای پیگیریهای علمی و تحقیقات به این بسنده میکنیم که خب معلومه همه اینها مخلوق خداوند است و عقل و ذهن ما به این چیزا نمیرسه اکتفا میکنیم.
مقاله خوبی بود..خسته نباشید و ممنون
در پاسخ به دوستانی که اصرار دارند چرا دانشمندان نیروی ماورایی خداوند را در مشاهدات خود لحاظ نمی کنند باید عرض کنم در این صورت پیشرفت دانش تا این حد میسر نبود. اغلب دانشمندان به خداوند ایمان دارند اما اصول و قواعد پژوهش در علم می طلبد که هیچ چیز را به نیروی ماورایی در طبیعت مربوط نکنیم و بگذاریم ذهن جستجوگر به دنبال حقایق بگردد تا پیشرفت علم حاصل شود. در ص.رت مربوط کردن ندانسته ها به نیروهای ماورایی در حقیقت پایان جستجو را نزدیک می کنیم.
پس جستجوی بیشتر به اثبات همین امر که "در نهایت به خداوند خواهیم رسید اما نزدیکتر از آنچه امروز هستیم" منجر خواهد شد.
با تشکر
دوستان عزیز ؛ در همین مقاله نیز اشاره شده که تاکنون علت بیگ بنگ توجیه علمی وجود نداره و فقط دلایل فلسفی و ماوراء برای این امر بیان شده ؛ لیکن وقتی که از نظر علمی موضوعی برسی میشود، باید برای هر موضوع دلیل علمی پیدا کرد . ما یکتا پرستان همه میدانیم که حتی ریزش برگ از درخت هم با اراده خدا انجام میشه ولی این دلیل نمیشه که علت علمی آن را تحقیق نکنیم ؛مثلا پیدایش شب و روز هم اراده خداوند است ولی اگر بشر دنبال علت آن نبود،پی به گرد بودن زمین نمی برد پس بشر باید در جستجوی علت تمام معلولهای جهان که همگی اراده خداوند هست باشد و این باعث شناخت عظمت خداوند و تقویت ایمان میشود ؛ مثلا اگر علم کهکشان اینقدر پیشرفت نمیکرد ما نیز درک درستی از عظمت جهانی که خدا خلق کرده نداشتیم و فکر میکردیم عظمت خلقت خدا به اندازه خلق همین خورشید و ماه و چیزهایی که با چشممون میبینیم هست و زمین هم مرکز جهانه و ...و البته با این کشفیات تازه فهمیدیم که که جهان خدا فوق عظیمتر از آنچیزی است که بشود حتی در تخیل گنجاند.
برای جواب به عامل بوجود آورنده مهبانگ توجه دوستان رابه آیه 11 سوره فصلت جلب می کنم
ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْ‌ضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْ‌هًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿١١﴾
سپس آهنگ [آفرينش‌] آسمان كرد، و آن بخارى بود. پس به آن و به زمين فرمود: «خواه يا ناخواه بياييد.» آن دو گفتند: «فرمان‌پذير .دوستان لطفا کمی تعمق کنیم .
خیلی عالی بود با تشکر فراوان
(در قرآن قضیه وسیع کردن آفرینش توسط خدا که در حقیقت فاصله گرفتن کهکشان ها و منظومه ها و کرات از یکدیگر است ذکر شده است)
کسی میدونه بگه این جهان درحال انبساط درچه فضایی درحال گسترش است
واقعا عالی بود سپاسگزارم و امیدورام از این نوع مطالب بیشتر در این سایت مشاهده کنیم.
واقعاً مقاله علمی عالی ای بود به زبان ساده توضیح داده بود.
ممنون تابی جون
مغز انسان قادر به شناخت عظمت هستی نخواهدبود مانند گنجاندن دریا در یک کاسه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
اگر از کل ظرفیت مغز بشه استفاده کرد، امکان شناخت عظمت هستی هست، چون اون موقع، کل هستی مثل کاسه آبی میشه در اقیانوس مغز
علومو تجربیات و مشاهدات هر روز وسیع تر و کاملتر میشود و شاید منجر به رد بسیاری از تئوری ها و نظریات شود اما منافاتی با وجود خداوند ندارد . در احادیث هم داریم که اگر علم 27 حرف باشد تا زمان ظهور تنها 2 حر شناخته شده و زمان ظهور به مرور 25 حرف بقیه معلوم میشود . شاید این استعاره از رشد سریع علو دردوره آخرالزمان باشد زمانی که دانسته های بشری به سوالات بسیاریپاسخ میدهند
باید توجه کرد اثبات مباحث علمی نیازی به نفی وجود خداوند ندارد بلکه میتواند رهنمون به نیروی ماورا الطبیعه باشد که البته حتی تئوری ها و نظریات علمی مختلف نیز ، میتواند به شناخت بیشتر خداوند بینجامد
به نظرم یک اشکالی در نتیجه گیریهای علمی این مقاله وجود دارد. این مقاه میگوید وقتی ما به مثلا کهکشانی که 13 میلیارد سال دورتر از ما قرار گرفته نگاه میکنیم در واقع اوضاع جهان در 13 میلیارد سال پیش را میبینیم چون نوری که الان از آن کهکشان به ما میرسد مربوط به 13 میلیارد سال پیش آن کهکشان است. اگر فرض کنیم که 13 میلیارد سال پیش آن کهکشان در همین فاصله ای که الان با ما دارد قرار داشت این نتیجه گیری صحیح بود در حالیکه براساس مهبانگ 13 میلیارد سال پیش آن کهکشان کنار ما بوده است و نوری که آن زمان از آن ساطع شده است اکنون 13 میلیارد سال نوری از ما (در خلاف جهت آن کهکشان) دور شده است!
مقاله مفیدی بود ممنون به زبان ساده نوشته شده بود. من فکر میکنم نمیتونه فقط 1 انفجار رخ داده باشه و حتما ملیارد ها بیگ بنگ رخ داده و جهان های مختلفی با عناصری که حتی فکرشو نمیکنیم در جاهای دیگر وجود دارن.
آقا مقاله خوبی بود ، ولی واقعا چه اصراریه که همه چیز رو فارسی کنیم !!!! اخه بیگ بنگ رو ترجمه کردید مهبانگ !!!! از این مسخره تر هم میشه !؟!؟!؟!
حداقل بگید انفجار بزرگ که مشخص تر و قابل فهم تره ....
با سلام خدمت همه خوانندگان محترم .بنده فوق لیسانس مهندسی مکانیک هستم و از انجاییکه علاقه شدیدی به مکانیک سماوی وکوانتومی وقوانین مربوط به اون داشتم قسمت زیادی از مطالعات خودمو به این امر اختصاص دادم (حدود 15سال ) .بسیار برام جذاب و زیبا بود وقتی که به مرور زمان و به تدریج متوجه شدم که خیلی از این این نکات علمی که شما در این مقاله مطالعه فرمودید تلویحا یا صراحتا به طرز بسیار زیبا و شگفت انگیزی در قران بیان شده. نیازمند دعای شما عزیزان جهت نشر یک کتاب سود مند در این زمینه هستم.
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # انتخابات # روز دختر # نمایشگاه کتاب
آخرین اخبار
وب گردی