بازدید 4348

نگاه شما:3آذر می‌تواند روز پیروزی ملی باشد؟

بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
کد خبر: ۴۵۱۲۱۸
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۰ 23 November 2014
وقتی که به ترکیب کشورهای 1+5 که در حال مذاکره‌ی هسته‌ای با ایرانند نظری می‌کنیم، در همان نگاه اول متوجه می‌شویم که این ترکیب از ویژگی‌هایی چند برخوردار است. اول اینکه این کشورها در مجموع از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جزء کشورهای پیشرو در جهان محسوب می‌شوند. البته برخی از دلایل این امر برای همه‌ی آنها مشترک است و برخی دیگر از دلایل به نسبت هریک از کشورها به طور جداگانه‌ای تعریف می‌شود. به عنوان مثال در مورد ارزشی که آزادی و علم واقعی در این کشورها دارند، و به طور بدیهی و طبیعی همین دو عامل باعث پیشرفت در تمام زمینه‌ها و شکوفائی خلاقیت تمام اقشار جامعه در سطوح گوناگون می‌شود مابین این کشورها اشتراک وجود دارد. البته بسیاری دیگر از دلایلی از این دست را هم می‌توان برشمرد که معمولا با ریشه‌هایی فرهنگی در پیشرفت و توسعه‌ی تمامی این کشورها دخالت داشته‌اند.

اما برای هریک از این کشورها نیز می‌توان دلایل خاصی را برشمرد که به پیشرفت‌شان در زمینه‌های گوناگون منجر شده است. به عنوان مثال در مورد آمریکا می‌توان به دور بودن این کشور از میدان‌های نبرد در هردو جنگ جهانی اول و دوم اشاره کرد. جالب اینجااست که در هردو جنگ جهانی آمریکا با ورودش به جنگ به عنوان منجی متفقین تلقی شده و در نهایت توانست فاصله‌ای قابل ملاحظه در زمینه‌ی پیشرفت اقتصادی با سایر کشورهای صنعتی ایجاد کنند. البته نباید از نظر دور داشت که آمریکا، انگلستان، فرانسه، روسیه و چین به عنوان کشورهای متفقپیروز در جنگ جهانی دوم از غرامت‌های جنگی و همچنین امتیازاتی مانند عضویت ثابت در شورای امنیت سازمان ملل متحد و دارا بودن حق «وتو» از برتری خاصی در عرصه‌ی جهانی نیز برخوردار شدند. در واقع این کشورها با تکیه بر پیشرفت‌هایی که در عرصه‌های گوناگون علمی و به دنبال آن به طور طبیعی در زمینه‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی کسب کردند، توانستند با برتری در جنگ‌های جهانی زمینه‌های رشد و توسعه‌ی‌شان را حتی بیش‌از پیش هم فراهم کنند. البته در مورد آلمان که طرف بازنده‌ی جنگ‌های جهانی بوده است این امتیازات وجود ندارد اما این کشور نیز با تکیه بر توان علمی و تکنولوژی بومی‌اش توانسته است روند توسعه‌اش را به شکلی پیش ببرد که بتواند باز هم روند باززائی را طی کرده و دوباره خود را احیا کرده و چون همیشه در میان کشورهای سطح اول جهانی قرار داشته باشد.

خلاصه اینکه این کشورها تمام فاصله‌ی اقتصادی و در نتیجه سیاسی‌شان را با کشورهای کمتر توسعه یافته مدیون پیشرو بودن‌شان در علوم و تکنولوژی، از علوم انسانی گرفته تا دانش فنی، هستند. خوب حالا که توجه می‌توانیم دریافتی روشن از این مقدمات داشته باشیم و آن این است که این کشورها تنها تا زمانی می‌توانند برتری‌شان را نسبت به کشورهایی مثل کشور ما حفظ کنند که این فاصله‌ی علمی و فنی را همچنان داشته باشند. این فاصله‌ی علمی و فنی هم زمانی حفظ می‌شود که کشورهای توسعه یافته بتوانند بخشی از دانش روزشان در تمام زمینه‌ها را از دسترس کشورهای جهان سومی دور نگه دارند و این مساله تنها با تحقق برخی فاکتورهای نظامی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ممکن می‌شود.

اما کارسازی این دور نگه داشتن دانش روز از دسترس کشورهای کمتر توسعه یافته نیز به چند طریق ممکن می‌شود. اول با کنترل جوامع این کشورها به خصوص با تاثیرگذاری روی  نخبگان و حتی جذب آنان به وسیله‌ی همان دانش روز، به خصوص با به کار گیریتحقیقاتی که در حوضه‌ی علوم انسانی انجام می‌دهند. دوم با هدایت افکار عمومی به وسیله‌ی رسانه‌های جمعی باز هم با استفاده از علوم انسانی و همینطور جریان‌های هنری روز. سوم به واسطه‌ی حفظ فشارهای اقتصادی بر کشورهای جهان سوم که این امر هم با حفظ فاصله و برتری علمی و فنی ممکن می‌شود، و چهارم با حفظ فاصله‌ی نظامی، که امکان استفاده از زور را در مواقع لازم در جهت حفظ فاصله‌ی اقتصادی و علمی و فنی در مواقع لزوم فراهم می‌کند.

با این حساب اگر کلاه‌مان را قاضی کنیم و دوباره یک نگاه کلی به ترکیب 1+5 بیندازیم به راحتی خواهیم فهمید که چرا اساسا مذاکرات هسته‌ای در جریان است. بالاخره به نظر می‌رسد که کشور ما درحال به دست آوردن توانی نظامی است که در صورتی که تا به آخر با تدبیر اداره شود اجازه نخواهد داد روند نسبی مردم‌سالاری حاکم دچار مشکل شود. به این ترتیب با تکیه به همین مردم‌سالاری حفاظت شده توسط قوای نظامی متناسب، می‌توان موقعیت و ثبات لازم را در برای موفقیت در رقابت‌های علمی، فنی و در نهایت اقتصادی در جهان فراهم کرد.

البته تجربه‌ی کشورهایی چون هند و برزیل و ترکیه نشان داده است که فاکتورهایی چون گسترش همکاری‌های بین‌المللی و هوشیاری در استفاده از موقعیت‌های تاریخی هم برای رسیدن به توسعه‌ی پایدار بسیار مهم خواهند بوده و هستند. اما از آنجایی که مجموعه‌ی کشورهای بزرگ دنیا دوست ندارند رقبای جدیدی برایشان پیدا شود و کسی حتی به گرد پایشان هم برسد، به طور طبیعی برای جلوگیری از پیشرفتسایر رقبای جدیدالورودشان در عرصه‌یپیشرفت‌های علمی و فنیو نظامی اولویت خاصی قائل می‌شوند. پس به طریق اولی پیشرفت‌های نظامی و یا علوم و فنونی که به این پیشرفت‌ها منجر می‌شوند برای کشورهای پیشرو جهان نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. در واقع حفظ فاصله در امور نظامی محتملا به حفظ فاصله‌های فنی و علمی منجر خواهد شد.

البته متاسفانه کشورمان به هر دلیلی نتوانست از فرصت‌های پیش آمده پس از پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، که بهترین موقعیت کشورهای هم سطح کشورمان برای کم کردن فاصله به جهت انتقال تکنولوژی از کشورهای تازه استقلال یافته و همچنین توسعه‌ی همه‌جانبه به دور از دخالت‌های بیگانگان بود نهایتاستفاده ببرد. بالاخره یک سوی موازنه‌‌ی قدرت جهانی که اتفاقا روی منطقه‌ی ما تاثیری قابل اعتنا داشت از هم پاشیده بود و طرف دیگر هم به جهت مشکلات اقتصادی، نای چندانی برای دادن هزینه‌های روبرو شدن با کشوری که از توان نظامی بالائی برخوردار بود را نداشت و سرش در عراق و افغانستان گرم بود. البته دولت اصلاحات تاحدی توانست پایه‌های تکنولوژی جدید امروز کشورمان را از این فروپاشی استحصال کرده و برخی تکنولوژی‌ها را بومی کند اما به جهت همسو نبودن تمامی قوای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در کشور نتوانست از موقعیت پیش آمده حداکثر بهره‌ی لازم را در جهت منافع ملی کشورمان ببرد.
اما در تعریف دو روی سکه‌ی استفاده از توان نظامی و انرژی هسته‌ای و پیشرفت علمی همواره دو نتیجه‌ی عملی وجود داشته و دارد. در یک حالت این امور می‌تواند به طی روندی که به استبدادی مطلق منتهی می‌شود منجر شود. این امر معمولا در کشورهایی که نمی‌توانند از دولت‌های مردم‌سالار برخوردار شوند و جایگاه‌شان بیشتر در سیاست‌های خارجی کشورهای قدرتمند تعریف می‌شود اتفاق می‌افتد. اما حالت دوم در کشورهایی رخ می‌دهد که می‌توانند از نظر فرهنگی و سیستم سیاسی، مردم‌سالاری را نهادینه کنند و در نتیجه از حکومت‌هایی برخوردار باشند و به این ترتیب سیاست‌های‌شان در چارچوب منافع ملی‌شان تعریف می‌شود و نه در قالب بخشی از سیاست‌های کشورهای قدرتمند. در چنین کشورهایی است که توان نظامی، انرژی هسته‌ای و پیشرفت علمی و فنی و هر چیز دیگری در خدمت مردم، مردم‌سالاری و دولت برخاسته از آن قرار می‌گیرد و این کشورها را در مسیر رسیدن به قدرت‌های جهانی قرار می‌دهد.

خلاصه‌ اینکه اگر از این منظر به مذاکرات هسته‌ای نگاه کنیم به راحتی خواهیم فهمید که در صورتی که مذاکرات هسته ای در سوم آذر نود و سه به نتیجه برسد دو اتفاق برای ما خواهد افتاد. اول اینکه بخشی از برنامه‌ی هسته‌ای تثبیت شده و در نتیجه از نظر علمی دور جدیدی در پیشرفت‌های ایران در زمینه‌ی علم و تکنولوژی، به طور کاملا آزادانه‌ای آغاز خواهد شد. دوم اینکه کشورهای پیشرو بالاخره ناچار از پذیرش و میدان دادن به پیشرفت‌های علمی و فنی کشورمان می‌شوند و امتیازاتی را که کشورمان در جهت فتح قله‌های دانش و تکنولوژی نیاز دارد برای کشورمان به رسمیت می‌شناسند. این بدون تردید می‌تواند آغازی باشد بر خروج کشورمان از جرگه‌ی کشورهای عقب‌نگه داشته شده و تک محصولی و ورودش به جمع کشورهای توسعه‌یافته و پیشرو. صد البته که این امر حتی پس از حصول توافق در این مذاکرات هم به این سادگی‌ها به نتیجه نخواهد رسید؛ و خارج از اینکه کشورمان در چه مقطع تاریخی باشد، تعریف منافع ملی از ابتدا تا انتهای تاریخ کشورمان، مستقل از تمامی فاکتورهای داخلی و خارجی، هرگز تغییر نکرده و نخواهد کرد. ما نباید فراموش کنیم که همین امر همان اکسیر سحرآمیزی است که مدت‌هاست در کشورهای توسعه‌یافته به عنوان آرمان مورد توافق مردم و دولت و حکومت شناخته شدهو مورد توافق همه قرار گرفته است، و حتی شدیدترین تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیز خللی در آن ایجاد نمی‌کند.

فرستنده: آراز ادوای

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # انتخابات # روز دختر # نمایشگاه کتاب
وب گردی