مجله امور خارجی (Foreign Affairs)) در شماره می ـ ژوئن ۲۰۱۴ (اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۳)، مقالهای از دکتر ظریف، وزیر امور خارجه با نام «ایران واقعاً چه میخواهد؟» به چاپ خواهد رساند که از جهت محتوی، شکل ارائه، زمان و زبان بیان سیاست خارجی برای همه پژوهشگران و دستاندرکاران روابط بینالمللی و علاقهمندان به امور ایران در خور توجه و دقت است.
به گزارش «تابناک»، محمد کاظم سجادپور درباره اهمیت این مقاله برای «تابناک» مینویسد: شیوه نوین پیامرسانی جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان که با زنجیرهای از تولید و اعلام موضع، سخنرانی و ایجاد ارتباطهای همزمان رسمی و مردمی توسط وزیر امورخارجه دنبال شده، به نحو بارزی در انتشار این مقاله بازتاب داده شده است و جالب آنکه بنمایه مقاله همان گونه که مجله مزبور یادآوری کرده، برنامه ارائه شده توسط دکتر ظریف در مجلس شورای اسلامی در زمان کسب رأی اعتماد است.
اما اهمیت و محتوای مقاله چگونه قابل تحلیل است؟ در پاسخ به «زبان و بیان سیاست خارجی»، «محتوای گفتمانی سیاست خارجی» و «پیامدهای سیاست خارجی» مقاله دکتر ظریف پرداخته خواهد شد. قبل از بحث در مورد این موضوعات، این مطلب باید مورد تأکید و توجه قرار گیرد که تسلط حرفهای مقاله در بهرهبرداری از مفاهیم و واژگان و همچنین نحوه بیان، بیتردید از بالاترین استانداردهای جهانی برخوردار است.
الف) زبان و بیان سیاست خارجی؛ رابطه بین سیاست و زبان امری روشن، چندوجهی و عمیقاً پیچیده و اثرگذار است. در سیاست خارجی به ویژه در موقعیت کنونی، اهمیت زبان بیشتر و پراهمیتتر میشود. دلیل برجستگی زبان در سیاست خارجی واضحاً در چگونگی، گسترده و تنوع مخاطبین در ماورای مرزها و اثرگذاری بر ذهن و عمل بازیگران است.
به همین جهت، ایجاد ارتباط با دیگر ملتها و دولتها، تواناییهای ترکیبی و متعددی را میطلبد؛ به عبارت دیگر، این مهم، مستلزم یک زبان حرفهای قابل فهم برای دیگران است. طرفه آنکه بعضاً مطالبی که دستاندرکاران امور سیاسی در زمینه سیاست خارجی بیان میدارند، به خاطر فاصله گرفتن از چهارچوبهای اولیه، مورد اعتنای کسی قرار نمیگیرد.
انتشار مقاله دکتر ظریف در مجله امور خارجی، پدیده قابل ملاحظهای نه فقط در زبان و بیان سیاست خارجی قابل فهم در ایران است، بلکه دستیابی به تریبونی که تا به حال یا کلاً در اختیار مخالفین جمهوری اسلامی ایران بوده و یا فضای اندکی به جانبداران ایران اختصاص میداده نیز در خور اهمیت است.
توضیح آنکه مجله امور خارجی که نود و سومین سال انتشار خود را پشت سر میگذارد، به تعبیری مهمترین محل بحث در مورد سیاست خارجی و روابط بینالمللی نه تنها در آمریکا، بلکه در جهان است. برخی از مقالات منتشره در این مجله، در دهههای پیشین مانند «مهار شوروی» توسط جرج کنان، «مهار دو جانبه» توسط آنتونی لیک و یا «برخورد تمدنها» توسط هانتیگتون که اتفاقاً دکتر ظریف در مقاله خود بدان سخت میتازد، بر سرنوشت سیاست بینالمللی اثرات عمدهای گذاشتهاند. جالب آنکه در دوران سی و پنج ساله پس از انقلاب اسلامی، این نخستین بار است که وزیر امورخارجه ایران و یا هر مقام دیگر ایرانی، از طریق این پرخوانندهترین مجله امور خارجی، سخنان و دیدگاههای خود در مجلس شورای اسلامی در مورد سیاست خارجی را به گوش کسانی میرساند که صرفاً با دیدگاههای کلیشهای به کشور ما مینگریستهاند. اما شاید فراتر از این بیان، چهارچوب فکر سیاست خارجی ارائه شده در مقاله توجه جدیتری میطلبد.
ب) محتوای گفتمانی سیاست خارجی؛ مفاهیم و موضوعات متعددی در مقاله دکتر ظریف در مورد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده، ولی روح حاکم بر گفتمان و سخن سیاست خارجی در آن «آرمانگرایی واقعبینانه» است.
در مقاله اهمیت بنیادین آرمانهای انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجی تشریح و کلیه واژهها و قاموس اعتقادی، آرمانی، هنجاری و فکری سیاست خارجی روشن و تأکید شده که این آرمانگرایی در بستر واقعیتها، حرکت میکند. علاوه بر این، آنچه در مقاله مزبور کلیدی و محوری است، حداقل سه پدیده به هم پیوسته در فکر و عمل سیاست خارجی یعنی «تحلیل دقیق از شرایط کنونی روابط بینالمللی»، «اعتماد به نفس فوق العاده برجسته ایران به خود در عرصه مناسبات خارجی» و «جدی گرفتن کنشگری مسئولانه ایران به عنوان یک قدرت مؤثر منطقهای» است.
توضیح آنکه در مقاله همان گونه که در سخنرانی دکتر ظریف در مجلس شورای اسلامی منعکس بود، تحلیل شرایط نوین بینالمللی و دوران گذار طولانی با تأکید تعدد بازیگران بینالمللی، تغییر و دگرگونی در کنش بین بازیگران، ناتوانی ایالات متحده در شکل دادن به نظام جهانی مطلوب خود در دوران پساجنگ سرد و ناکامی آن بازیگر در رسیدن به اهداف خود در استفاده از حمله نظامی به افغانستان و عراق و همچنین تحول در مفهوم و کارکرد قدرت و نیاز چندجانبهگرایی مورد بحث قرار گرفته است.
در این میان، دکتر ظریف اعتماد به نفس جمهوری اسلامی ایران که برگرفته از ظرفیتها و توانائیهای همه جانبه ذاتی و اکتسابی کشور است را پرتوافکنی میکند، اعتماد به نفس، قوه محرکهای برای تحرک در سیاست خارجی، ترمیم نابسامانیهای منطقهای و بینالمللی و تغییر چهرهای است که دشمنان از کشور ما ساختهاند.
در این زمینه آنچه جلب توجه میکند، شالوده شکنی از گفتمانهای آمریکایی و صهیونیستی «خطر ایران» است. این اعتماد به نفس با آگاهی ایران از مسئولیت منطقهای و نقش جهانی خود همراه است. تأکید مقاله بر مفهوم «ایران به عنوان قدرت موثر و مسئول منطقهای» به معنای نقشآفرینی مثبت کشور در محیط پیرامونی و نهادهای منطقهای و بینالمللی است. گفتمان مطرح در مورد نگرشهای خارجی ایران در این مقاله را باید در کنار بازتابهای سیاست خارجی آن مورد مداقه قرار داد.
پ) پیامدهای سیاست خارجی؛ چاپ مقاله دکتر ظریف در مجله امور خارجی تقریباً، ده ماه بعد از ایراد آن به صورت برنامه ارائه شده در مجلس شورای اسلامی در سال ۹۲، پدیدهای اتفاقی به نظر نمیرسد. آنچه این فاصله زمانی را جالب و حساس میکند، حرکت عملی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب نگرش و گفتمانی است که در سخنرانی و برنامه ارائه شده به مجلس بیان شده است. این تطابق و هماهنگی گفتمانی و کرداری برای ناظران امور سیاست خارجی در سطح منطقه و جهان حائز اهمیت میباشد و بیتردید در برگیرنده پیامدهای جدی سیاست خارجی در دوران کوتاه رأی اعتماد مجلس و زمان چاپ است.
در این دوران، سیاست خارجی موفق شده که دشمنان جمهوری اسلامی ایران که به بهانه نظامی بودن برنامه هستهای کشور، بر طبل ایران ستیزی و خطر و تهدید ایران میزدند، خلعسلاح و حنای آنها را بیرنگ ساخته و فضای منطقهای و جهانی ایران را بازتر کرده است. دستاوردهای پیامدهای منطقهای و بینالمللی سیاست خارجی، محصول مقاومت بیش از سه دهه مردم ایران در دوران بعد از انقلاب، چهارچوبهای منسجم رهبری انقلاب در هدایت خارجی و اجماع نخبگان و مسئولین و تلاشهای حرفهای دستاندرکارانی چون وزیر امور خارجه است که در کار بست حرفهای میداند که سیاست خارجی پدیدهای ترکیبی از فکر منسجم و عمل و سخن سنجیده و بموقع و قابل فهم برای دیگران است. پیامدهای حرف، سخن، بیان گفتمان در سیاست خارجی هیچ گاه به خاطر بهم پیوستگی ارتباطی جهان، مانند امروز نبوده است. سیاست خارجی پدیدهای فراجناحی، فرافردی، فراسازمانی و عمیقاً حرفهای است. باید این ابعاد را جدیتر گرفت.