دکتر محمد لطفیزاده در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با اعضای محترم مجلس خبرگان به صراحت از نگرانی خود نسبت به ایجاد رخنه فرهنگی گفتند و تأکید داشتند که مسئولین باید مراقب باشند که با مسائل فرهنگی نمیتوان شوخی کرد و اگر رخنه فرهنگی ایجاد شود نمیشود مانند کاستیهای اقتصادی با سبد کالا و یارانه نقدی و نظایر آن جبران مافات نمود.
در این نوشتار قصد نگارنده بر رمزگشایی از این نگرانی مهم رهبر انقلاب با توجه به دغدغههای مسبوق به سابقه است. باشد که مورد توجه تصمیمسازان و تصمیمگیران عرصه فرهنگ به ویژه در سه حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (دولت)، مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گیرد و حرکتی شایسته و عملی برای رفع نگرانی رهبری معظم شاهد باشیم.
1 - نخستین موضوع در این باب توجه به عبارت (رخنه فرهنگی) است که رهبر انقلاب در دیدار اشاره شده بالا فرمودند. رخنه دو ویژگی مهم دارد. یکی آنکه ممکن است کوچک باشد اما اثری بزرگ از خود برجای گذارد و دیگری آنکه خشک و تر را با هم میسوزاند. مسئولین باید متوجه باشند که اگر رخنه فرهنگی ایجاد شود به شکافی کوچک در قایق یا سوراخی ریز در بالن میماند که هر چند کوچک اما به تنهایی سبب غرق شدن یا انهدام آن میگردد و صدالبته که در این اتفاق مراعات خودی و غیرخودی و این جناح و آن جناح هم نخواهد شد و همه با هم در این بلا گرفتار خواهند بود.
2 - (نگرانی فرهنگی) کلیدواژه و عبارتی دیگر است که در فرمایشات رهبر انقلاب بود و نباید آن را کوچک شمرد. گاهی برخی با سطحینگری خواسته یا ناخواسته سطح این نگرانی را به جزئیات و معلولها تقلیل میدهند غافل از آنکه باید به علتها پرداخت. به عنوان نمونه ارتباط دادن این نگرانی با آنچه در آیین گشایش جشنواره فیلم فجر در تجلیل از عناصر سینمایی دوران قبل انقلاب رخ داد هر چند بجای خود امری قابل تأمل بود مصداق پرداخت به معلول و غفلت از علت است. همان کاری که حتی صدا و سیما در بخش خبری 20:30 یکشنبه شب خود هم اسیر آن شد و از مصادیق نگرانی فرهنگی رهبر انقلاب این موضوع را هم برشمرد. باید دانست که این رفتار و نظایر آن معلول رواج نوعی آداب و مهمتر از آن یک مکتب فرهنگی است که باید به آن پرداخت و راه نفوذ آن را مسدود و راهی جایگزین برای جاری شدن آب پاک و زلال فرهنگ اسلامی – ایرانی اصیل گشود.
3 - (رابطه فرهنگ با سبک زندگی چیست؟) این عبارتی دیگر است که روی آن باید به طور عمیق تفکر و تأمل نمود. براستی چرا رهبر انقلاب از یک سو نگران فرهنگ و از سویی دیگر خواستار تبیین و ترویج سبک زندگی اسلامی – ایرانی هستند؟ آیا بین این دو رابطهای برقرار است؟ پاسخ مثبت است. ریشه بسیاری از نابسامانیهای امروزی در عرصه فرهنگ که چراغ سبزی برای ایجاد رخنه به سوء استفادهکنندگان هم نشان میدهد در سبک زندگی و تغییرات آن نهفته است. جالب آنکه مهاجمین فرهنگی و بیگانگان، خود فرهنگ را بنایی بیانگر همه باورها، رفتارها، دانشها، ارزشها و خواستههایی که شیوه زندگی هر ملت را نشان میدهد و هر آنچه یک ملت دارد، هر کاری که میکند و هر آنچه میاندیشد تعریف نمودهاند. شیوه زندگی و هر کاری که یک ملت انجام میدهد - که حاصل اندیشه است - امروز به سبک زندگی تعبیر میشود. در این میان باید توجه داشت که اگر سبک و شیوه زندگی تغییر یابد با قدرتی نرم (بدون دستاندازی نظامی) رخنهای در پندارها و باورهای ملت ایجاد میکند که نسل به نسل به هدف خود بیش از گذشته دست مییابد. این قدرت نرم فرمانده و سرباز و ابزاری دارد که اگر آنها را نشناسیم و یا به تعبیر رهبر انقلاب به دیده شوخی به آن بنگریم جبران مافات آن چه بسا غیرممکن باشد.
با ذکر این سه نکته جلوهها و مصادیقی از این قدرت نرم در تغییر سبک زندگی ایرانیان مسلمان و موحد در راستای ایجاد رخنه فرهنگی را به اختصار مرور میکنیم و البته انتهای این فهرست برای تفکر صاحبنظران و صاحبان دغدغه باز خواهد بود.
الف - تجملگرایی : همانطور که در بالا اشاره شد فرهنگ با اعتقادات درآمیخته است و کافی است ریشه یکی زده شود تا دیگری به دنبال آن آسیب ببیند. امروزه با ابزارهای مختلف و به فرماندهی رسانههای در اختیار صاحبان ثروت و قدرت، سادهزیستی به تجملگرایی میل پیدا کرده است. میپرسید چه ربطی به فرهنگ دارد؟ ارتباط آنجا است که وقتی فرهنگ سادهزیستی ابتدا از باور و سپس رفتار مردم حذف شد و جای خود را به تجملگرایی داد لاجرم پیامدهایی خواهد داشت که با تغییر الگوی مصرف هزینههایی به ملت و مملکت تحمیل میکند. همین یک موضوع کافی است تا بنیان خانواده را هم متزلزل کند و از این جاست که بخشهای خبری صدا و سیما و رسانهها اخبار کاهش جمعیت و افزایش طلاق و نارضایتی در خانوادهها، تغییر خواست جوانان، کاهش ازدواج و به مشقت افتادن خانوادهها در تهیه مسکن و جهیزیه و برگزاری مراسم پرزرق و برق و نظایر آن منتشر میکنند و البته بدون تفکر به نقش رخنه فرهنگی سری به نشانه تأسف تکان میدهیم بدون آنکه گره را با دست و نه با دندان باز کنیم!
ب - بزرگنمایی پوشالی غرب در برابر اسلام : یک آسیب بسیار مهم فرهنگی که حتماً میتواند بر سبک زندگی ایرانیان و فرهنگ ما تأثیر گذارد غاز پنداشتن مرغ همسایه است. رخنه فرهنگی وقتی رخ میدهد که نظریات عناصر غربی حتی اگر اشتباه باشد و با نقایص فراوانی همراه روی چشم بگذاریم آنگاه از سبک زندگی تبیین شده در اسلام غافل شویم و حتی آن را قدیمی و کوچک شماریم. بازگشت به اسلام و معنویت و توجه به کارکردهای فرهنگی نهادهای دینی نظیر مساجد در این میان میتواند به خوبی جلوی رخنه فرهنگی را بگیرد مشروط بر آنکه عناصر مؤثر در این نهادها متخلق به اخلاق اسلامی و تعالیم این دین الهی باشند و خود بیش از دیگران عامل به این تعالیم و جاذبه قوی و دارای غلبه بر دافعه داشته باشند. توضیح همین یک بند مقالهها و مجال مفصلی میطلبد.
ج - ماهواره و اینترنت : عمده مردم شاید بر این باورند که اگر میان ماهواره و اینترنت بخواهیم عنصر مخربتر را انتخاب کنیم باید رأی به ماهواره دهیم اما با نگاهی عمیقتر میتوان به قدرت تخریب بیشتر اینترنت پی برد. بدون شک یکی از مهمترین جلوههای رخنه فرهنگی دلبستگی به رسانههای سرشار از غفلت و گناه و البته هدفدار بیگانگان و دشمنان اسلام و این ملت است. ماهواره و اینترنت هر دو قدرتی نرم اما بسیار مؤثر در تخریب فرهنگ یک ملت و تسخیر سبک زندگی هستند. این به معنای مخالفت با استفاده صحیح از اینترنت نیست که (اطلبوا العلم و لو بالصین و چه بسا و لو بالکافر : علم را باید آموخت هر چند با سفری دراز یا حتی از کافر). با این حال باید به قدرت تخریب، راههای تخریب و چگونگی اثرگذاری بر ذهن و اندیشه مردم عمیق توجه شود در غیراینصورت حتی ممکن است به بهای استفاده صحیح از اینترنت، بلای از دست رفتن فرهنگ اصیل اسلامی - ایرانی گریبانگیرمان شود. در مورد ماهواره که تهاجم فرهنگی اظهر من الشمس است و امروز هر آنتن آن که سر از خانهای بلند کرده به قیمت تبری است که به ریشه سبک زندگی اسلامی – ایرانی و دور شدن از ارزشهای اسلامی و معنویت ساکنان آن خانه زده میشود. آیا بهای ملتی با فرهنگ غنی این است؟ در این طور مسائل نباید با مسامحه رفتار نمود. بلکه از یک سو تبیین مخرببودن، از سویی دیگر انذار مردم درباره عواقب و بالاخره برخورد قانونی مصلحانه با مصرفکنندگان لازم است. رخنهای که از این محل (ماهواره و یا اینترنت در صورت استفاده نابجا) وارد میشود جبرانناپذیر است و ذهن و دل انسان را میرباید و لاجرم سبکی جدید در زندگی وی پایهگذاری میکند که فاصله زیادی با سبک زندگی اسلامی دارد. تخریب فرهنگ فاطمی و هدفگیری حجاب و بالاتر از آن عفاف تنها یک بعد از رخنه فرهنگی دشمن در مقام تهاجم است که مانند گلوله اسلحه ژ-3 از یک سو با سوراخی کوچکتر وارد میشود اما با اثر مخرب بالا از آن سو با چرخش و به هم ریختگی ساختاری که در آن نفوذ کرده از سوراخی بزرگتر بیرون میرود. کسی نگوید که با برنامههای تلویزیون مخالفم یا به دلیل کیفیت نه چندان مطلوب برنامهها ناچارم به ماهواره پناه ببرم که این سخن مصداق از چاله به چاه افتادن و بطلان آن بر هر عقل سلیمی روشن است.
د - نظام آموزش و پرورش : فرهنگ زاییده پرورش است. اگر نظام آموزش و پرورش درست عمل کند و ارتباط مؤثری هم با خانوادهها داشته باشد بعید است که رخنه فرهنگی مؤثر افتد. در پرورش که به قامت تصمیماتی که در این زمینه گرفته شده کاستی دیده میشود و آموزش هم که رنگ و سایه خود را بر پرورش گسترانده است و تقدمی از تزکیه بر تعلیم دیده نمیشود. علمی که انسان را در پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه مهذب نسازد به کار نمیآید و چه بسا این چنین علمی اگر نافع نباشد سبب سقوط انسان هم بشود. تحصیل در کشور ما دچار تغییرات متعدد بوده و هست و بجای تغییر کیفی به دنبال تعویض تاکتیکهای نظام قدیم و جدید و مشابه آن بوده است. همین موضوع سبب شده تا سبک زندگی و فرهنگ ازدواج و تشکیل خانواده که هدفگذاری دشمن روی آن (در موضوع جمعیت) مشخص است دستخوش تغییر شود. براستی آیا نیاز است که دانشآموزان بجای صرف وقت زیاد بر پرورش مبتنی بر فرهنگ اصیل اسلامی - ایرانی به حفظ اطلاعاتی که کاربردی در زندگی آینده آنها ندارد مشغول باشند و وقتی به سن ازدواج میرسند تازه به دنبال کار و شغل و رفع این دغدغه باشند و معیشت را هم افزون بر آن بهانه عدم ازدواج قرار دهند. آیا نمیتوان طول دوران تحصیل را کاهش داد و پسران را زودتر به خدمت سربازی اعزام و دختران را زودتر به سوی ازدواج سوق داد؟ آیا نمیتوان این فرهنگ نادرست را با مختصر و مفید نمودن دروس در مدرسه و بسط اخلاق و فرهنگ اسلامی - ایرانی اصلاح نمود؟ کار سختی نیست اما همتی بلند میخواهد. همین کار به ظاهر ساده اما مهم سبک زندگی چند نسل را تحت تأثیر قرار میدهد. فرهنگ به دانشگاه رفتن و ترجیح تحصیل بر تشکیل زندگی آنهم نه با قصد کسب دانش و پرداخت زکات آن (نشر دانش و تحقیق و پژوهش کاربردی) بلکه با قصد کسب مدرک، از آن رخنههایی است که ابعاد تخریب آن چندگانه است و به یک بعد ختم نمیشود.
ه - سینما : از ابزارهای مهم در تغییر فرهنگ ملل میتوان امروزه سینما را در زمره تأثیرگذارترینها دانست. سینمای امروزمان غالباً اسیر کیفیت ضعیف فیلمنامهها، مضمون غیراسلامی، تضعیف حجاب و عفاف و از بین بردن قبح برخی گناهان، رواج موسیقیهای مبتذل و مخرب و غلبه گیشه و تجارت بر کارکرد فرهنگی است. متأسفانه سینمای ما به جای آنکه کارکردی مثبت در عرصه فرهنگ از خود نشان دهد مانند برخی دیگر از عرصهها نظیر ورزش به ضدفرهنگ تبدیل شده و در آن بیش از آنکه اصلاحگری دیده شود تخریبکنندگی موج میزند. درباره کارکردهای سینما و معضلات سینمای ایران در مجالی دیگر یادداشتی به تفصیل به شرط توفیق و حیات تقدیم خواهد شد و در آنجا به تفصیل به موارد مختلف در این باره پرداخته میشود. به اختصار باید گفت سینما و حتی صدا و سیما که باید دانشگاه باشد و نه عنصری مبلغ کالاهای مختلف به انگیزه کسب درآمد و جبران کمبود اعتبارات اگر نقش خود را درست ایفا کنند حتی در عرصه فرهنگ راهبری خواهند نمود اما اگر غفلت دامنشان را بگیرد هم خود و هم ملت از تخریب فرهنگ متضرر میشوند.
این یادداشت با جنبههای دیگری از نقش اقتصاد، سیاست، اشتغال و غیره در فرهنگ نیز میتوانست ادامه یابد اما برای پرهیز از اطاله، به همین میزان بسنده میشود. امید که مفید بوده باشد.
* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.