برداشت 3 ميلياردي از حساب استاد دانشگاه
حسابدار خيانتکار که با جعل امضا و وکلاتنامه 3 ميليارد تومان از حساب استاد برجسته دانشگاه برداشت کرده بود در جريان تحقيقات کارآگاهان پليس آگاهي شناسايي و دستگير شد.
به گزارش ابتکار، 15 دي ماه امسال يکي از اساتيد برجسته دانشگاهي کشور با مراجعه به دادسراي ناحيه 6 تهران و طرح شکايتي اعلام کرد که حسابدار وي با سوء استفاده از اعتماد و وکالتنامه تام الاختيار انجام امور مالي، اقدام به تحصيل نامشروع بيش از 3 ميليارد تومان از اموال او کرده است.
با تشکيل پرونده مقدماتي و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي ناحيه 6 تهران پرونده براي رسيدگي در اختيار اداره سيزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت.
شاکي پرونده پس از حضور در اداره سيزدهم به کارآگاهان گفت: به دليل داشتن مشغله کاري زياد در زمينه انجام کارهاي تحقيقاتي - علمي و همچنين تحصيل در دانشگاههاي داخل و خارج از کشور از حدود 8 سال پيش جواني به نام علي اکبر را به عنوان حسابدار استخدام کرد. پس از گذشت مدت کوتاهي و به دليل اعتمادي که به او پيدا کرده بودم وي را به عنوان نماينده تام الاختيار خود انتخاب و با تنظيم وکالتنامه محضري او را مسئول رسيدگي به تمام امورات مالي خود کردم.
وي با اشاره به اينکه تمام اعضاي خانواده اش در خارج از کشور زندگي مي‌کنند اظهار داشت: در طول 8 سال گذشته از طريق فروش خانه‌هايي در انگلستان، فروش و پيش فروش چند واحد آپارتماني در تهران پارس، انتقال درآمدهاي مختلف خود اعم از اجاره آپارتمانها و همچنين حقوق بازنشستگي، بيمه بازنشستگي خصوصي و دولتي خود در خارج از کشور و سود حاصله از دو شرکت ثبت شده در انگلستان چندين ميليارد تومان را به صورت نقد در قالب ريال، پوند و دلار به علي اکبر پرداخت کردم و قرار بود تمامي اين پولها در پروژه اي ساختماني که در تهران شروع کردم سرمايه گذاري شود.
شاکي در خصوص نحوه اطلاع خود از خيانت حسابدارش نيز گفت: يک روز به صورت اتفاقي براي سرکشي به محل پروژه ساختماني رفته و در کمال تعجب متوجه شدم که برخلاف اظهارات علي اکبر پروژه آنگونه که وي مدعي بود پيشرفت فيزيکي نداشته است. از طريق مهندسين پروژه دريافتم که تنها قسمتي کوچک از پولها در پروژه هزينه شده است. در حالي که به دنبال خواستن توضيح از علي اکبر بودم وي پس از آخرين تماس تلفني من ديگر پاسخگوي تماسهايم نبود و پس از آن ناپديد شد. همزمان با اين اتفاقات به شعبه بانک محل حساب خود مراجعه و در کمال تعجب متوجه شدم علاوه بر چکهايي که امضا کرده ام چندين فقره چک بانکي ديگر نيز با امضاي من نقد شده که من از آنها هيچ اطلاعي نداشتم. با بررسي چکها متوجه شدم امضاي من در تمامي آنها جعل شده است.
با آغاز رسيدگي به پرونده در اداره سيزدهم پليس آگاهي کارآگاهان در مسير تحقيقات خود متوجه شدند که علي اکبر با همدستي همسرش به نام مريم اقدام به پولشويي و تحصيل اموال مالباخته از طريق جعل امضا و صدور چکهاي بلاعوض و همچنين جعل وکالتنامه براي فروش ملک در مناطق مختلف تهران کرده است.
کارآگاهان با بهره گيري از سيستم جامع پليس آگاهي و با شيوه و شگردهاي پليسي سرانجام موفق به شناسايي مخفيگانه متهم و همسرش در خيابان فاطمي شده و هر دوي آنها را دستگير کردند.
متهم اصلي پرونده پس از انتقال به اداره سيزدهم پليس آگاهي و مواجهه حضوري با مالباخته در اعترافات خود عنوان داشت تمام اظهارات شاکي را قبول دارم همسر متهم نيز به همدستي با وي اعتراف کرد.
سرهنگ کارآگاه محمدرضا ذاکر استقامتي معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداري پليس آگاهي تهران با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعترافات صريح هر دو متهم و ديگر اسناد و مدارک به دست آمده در پرونده قرار قانوني از سوي مقام قضائي صادر و اين زوج براي انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره سيزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتند.
به گزارش ابتکار، 15 دي ماه امسال يکي از اساتيد برجسته دانشگاهي کشور با مراجعه به دادسراي ناحيه 6 تهران و طرح شکايتي اعلام کرد که حسابدار وي با سوء استفاده از اعتماد و وکالتنامه تام الاختيار انجام امور مالي، اقدام به تحصيل نامشروع بيش از 3 ميليارد تومان از اموال او کرده است.
با تشکيل پرونده مقدماتي و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي ناحيه 6 تهران پرونده براي رسيدگي در اختيار اداره سيزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت.
شاکي پرونده پس از حضور در اداره سيزدهم به کارآگاهان گفت: به دليل داشتن مشغله کاري زياد در زمينه انجام کارهاي تحقيقاتي - علمي و همچنين تحصيل در دانشگاههاي داخل و خارج از کشور از حدود 8 سال پيش جواني به نام علي اکبر را به عنوان حسابدار استخدام کرد. پس از گذشت مدت کوتاهي و به دليل اعتمادي که به او پيدا کرده بودم وي را به عنوان نماينده تام الاختيار خود انتخاب و با تنظيم وکالتنامه محضري او را مسئول رسيدگي به تمام امورات مالي خود کردم.
وي با اشاره به اينکه تمام اعضاي خانواده اش در خارج از کشور زندگي مي‌کنند اظهار داشت: در طول 8 سال گذشته از طريق فروش خانه‌هايي در انگلستان، فروش و پيش فروش چند واحد آپارتماني در تهران پارس، انتقال درآمدهاي مختلف خود اعم از اجاره آپارتمانها و همچنين حقوق بازنشستگي، بيمه بازنشستگي خصوصي و دولتي خود در خارج از کشور و سود حاصله از دو شرکت ثبت شده در انگلستان چندين ميليارد تومان را به صورت نقد در قالب ريال، پوند و دلار به علي اکبر پرداخت کردم و قرار بود تمامي اين پولها در پروژه اي ساختماني که در تهران شروع کردم سرمايه گذاري شود.
شاکي در خصوص نحوه اطلاع خود از خيانت حسابدارش نيز گفت: يک روز به صورت اتفاقي براي سرکشي به محل پروژه ساختماني رفته و در کمال تعجب متوجه شدم که برخلاف اظهارات علي اکبر پروژه آنگونه که وي مدعي بود پيشرفت فيزيکي نداشته است. از طريق مهندسين پروژه دريافتم که تنها قسمتي کوچک از پولها در پروژه هزينه شده است. در حالي که به دنبال خواستن توضيح از علي اکبر بودم وي پس از آخرين تماس تلفني من ديگر پاسخگوي تماسهايم نبود و پس از آن ناپديد شد. همزمان با اين اتفاقات به شعبه بانک محل حساب خود مراجعه و در کمال تعجب متوجه شدم علاوه بر چکهايي که امضا کرده ام چندين فقره چک بانکي ديگر نيز با امضاي من نقد شده که من از آنها هيچ اطلاعي نداشتم. با بررسي چکها متوجه شدم امضاي من در تمامي آنها جعل شده است.
با آغاز رسيدگي به پرونده در اداره سيزدهم پليس آگاهي کارآگاهان در مسير تحقيقات خود متوجه شدند که علي اکبر با همدستي همسرش به نام مريم اقدام به پولشويي و تحصيل اموال مالباخته از طريق جعل امضا و صدور چکهاي بلاعوض و همچنين جعل وکالتنامه براي فروش ملک در مناطق مختلف تهران کرده است.
کارآگاهان با بهره گيري از سيستم جامع پليس آگاهي و با شيوه و شگردهاي پليسي سرانجام موفق به شناسايي مخفيگانه متهم و همسرش در خيابان فاطمي شده و هر دوي آنها را دستگير کردند.
متهم اصلي پرونده پس از انتقال به اداره سيزدهم پليس آگاهي و مواجهه حضوري با مالباخته در اعترافات خود عنوان داشت تمام اظهارات شاکي را قبول دارم همسر متهم نيز به همدستي با وي اعتراف کرد.
سرهنگ کارآگاه محمدرضا ذاکر استقامتي معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداري پليس آگاهي تهران با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعترافات صريح هر دو متهم و ديگر اسناد و مدارک به دست آمده در پرونده قرار قانوني از سوي مقام قضائي صادر و اين زوج براي انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره سيزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتند.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲۲
استاد دانشگاه و این همه مال و مکنت .لااقل استادی را ول میکرد .
پس باران کو؟ حساب میلیاردی اعضاء هیات علمی و حقوق ناچیز و قسط مانده کارکنان دانشگاه!!!!!! استاد دانشگاه که خود تحصیل می کرد؟این یک دلال بوده اسمش را گذاشته اید استاد؟ این توهین به اساتید واقعی این مملکت است..... به اینها می گویند مدرس نه استاد. پس لطفا واژه ها را درست استفاده کنید. با این همه مال و کمبود وقت کاشکی استادی ول می کردی تا فرصتی برای افرادی چون فرزند من که فوق لیسانس داره وشاگرد ممتازه بهترین دانشگاه است سر کار می رفت کی وقت میکرده که تحقیق و پژوهش علمی بکنه جناب استاد با این همه بیزینس.... فقط اعدام اه استاد دانشگاه بیچاره 3 ملیون هم نداره این استاد خودش باید مورد تحقیق و تفحص قرار بگیره خدا شانس بده. من 15 ساله نتونستم پول خرید حتی 10 متر خونه جور کنم. همیشه لنگ 100هزار تومان پولم . نمیدونم مردم این پولا را از کجا میارن؟ والا ببخشید بنده هم استاددانشگاه هستم با 7 سال سابقه کار و با پست معاونت یک دانشگاه، کل حقوقم ماهی 3 میلیون تومان است !!!! ایشون چطور سه میلیارد پول داشته؟؟ مطمئن باشید از استاد دانشگاهی در نیاورده این پول را. پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
تو بلد نیستیعرضه نداری
پول بی زبان دانشجوها .باد آورده را باد می برد جانم از قدیم گفتن این چشمت به اون چشمت اعتماد نکنه . این آقای استاد عالی رتبه چه مال و منالی داشته ما که بخیل بیستیم خدا بیشترش کنه خوش حالم کسی به جساب معلمین کاری نداره حتی اگه پسوورد رو روی کارت نوشته باشیم
با توجه به این که اکثر دبیران دبیرستان کارشناس ارشد هستند این اختلاف حقوق با اساتید محترم دانشگاه و البته سایر مشاغل بسیار نا عادلانه است
ایشان در همه امور استاد بودند جالبه استاد دانشگاه باید تو کلاس درس باشه رفته بساز بفروشی ولی انگار زمانه عوض شد ه مهمتر ازاینکه همین اقایان مدعی هستند که هر کس باید سرجاش باشه !!!×! استاد دانشگاه شده بساز بفروش!!!!!!!!حقت بوده استاد... جالبه استاد برجسته دانشگاه و بساز بفروشی باسلمسي سال معلم بودم تابحال ده ميليون پول نديده ام اين استاد.... اگر تدريس مي كرد اي همه پول نداشت
ای بابا این استاد به اصطلاح تابی جون ؛عالی رتبه دیده حقوق عالی رتبه ای کفاف زندگیشو نمیده زده تو شغل بساز و بفروشی اونم از نوع عالی ترین ها مگه نه تابی جون؟؟؟؟؟؟ راجع به نظرات دوستان ذكر 2مطلب لازم است:1ـ همه ايراني ها در يك خصيصه مشتركند:پول را دوست دارند ولي از پولدارمتنفرند.اگر هركدام از شما جاي استاد دانشگاه بوديد و راه پول درآوردن را بلدبوديد خيلي بيشتر و فراتر از استاد ميرفتيد.
علت اينكه ما استاد رو نقد ميكنيم همينه
2ـ چرا مصداق ضرب المثل ( سنگ را بسته و سگ را آزاد گذاشته ايد) هستيد؟
انگار همه فراموش كردن اصل قضيه چيه ؟ بابا يه نفر از استاد دانشگاه دزدي كرده.شمابه مالباخته گير ميديد؟
علت اينكه هيچكدوممون به حسابدار بابت كارش گير نميديم اينه كه توي همه ماها يه علاقه اي به اين عمل هست.شايد اگه هركدوم از ماها جاي اون حسابدار بوديم خيلي وقت پيش حساب استاد رو خالي كرده بوديم.(منتاي مراتب ما غواصاني هستيم كه حتي استخري براي شيرجه زدن نمي يابيم)