مسئول مهم یک کشور چگونه کم هزینه میشود؟
دکتر محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی، امسال برای پانزدهمین بار در مجمع جهانی اقتصاد حاضر شد. وی در یادداشتی، مشاهده وزیر خارجه سوئد بدون خدم و حشم و محافظ در فرودگاه زوریخ را حامل مهمترین درس خود از این سفر دانسته است. دیدگاه‌های مخاطبان تابناک درباره این یادداشت تا ساعت ۱۸ روز شنبه به صورت برخط (آنلاین) منتشر شد.
محمود سریع‌القلم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، امسال نیز در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس حاضر بوده و در این باره یادداشتی به قرار زیر نوشته است:
امسال، برای پانزدهمین بار به سلسله کنفرانس های داوس یا مجمع جهانی اقتصاد، دعوت شده بودم. 265 میزگرد در داوس امسال برگزار شد که طی پنج روز موفق شدم در 24 مورد که به حوزه پژوهشی من مربوط می شد شرکت کنم تا از زاویای مختلف نظام بین الملل در حال ظهور را بهتر درک کنم. در 12 مورد از این میزگردها خود نیز مشارکت داشتم. میتوان گفت سطح یادگیری از تحولات سیاسی، ژنوپلیتیکی و اقتصادی جهان در داوس بی نظیر است. 2500 نفر کارآفرین، مدیر، سیاست مدار و دانشگاهی گرد هم می‌آیند تا با تبادل آرا از هم بیاموزند. داوس محل تصمیم‌گیری نیست بلکه کانون یادگیری و اثرگذاری است. طی یک هفته در داوس، فرصت کردم تا با دهها کارآفرین، محقق و مدیر صحبت کنم و به عنوان یک دانشگاهی، نمایی مثبت از ایران عزیز به جا گذارم.
اما آنچه که مهمترین درس من از داوس امسال بود در لابه لای جلسات و گفت و شنودها به دست نیامد، بلکه زمانی بود که داوس را ترک کردم. در فرودگاه زوریخ در صف تحویل چمدان ایستاده بودم که ناگهان، کسی مرا صدا کرد. هنگامی که برگشتم؛ پشت سر خود، وزیر خارجه سوئد را دیدم. این بار سوم بودکه او را طی یک هفته می‌دیدم. ضمن اینکه با هم صحبت می‌کردیم ده درصد از توجه من به این مسئله بود که ببینم کسی او را همراهی می کند یا خیر. او هم مانند دیگران در صف ایستاده بود تا چمدان خود را تحویل داده و کارت سوار شدن به هواپیما ر ا بگیرد.
باورم نمی شد. سال ها در رسانه ها خوانده بودم که مسئولین دولتی کشورهای اسکاندیناوی، مانند شهروندان دیگر رفتار می کنند و هیچ مزیتی نسبت به دیگران ندارند و حال، به چشم خودم این واقعیت را تجربه میکردم. من و او، چمدان خود را تحویل دادیم و مانند افراد عادی، کارت پرواز گرفتیم و چون به مقصدهای مختلفی می رفتیم از هم خداحافظی کردیم.
از آن لحظه مرتب به این موضوع فکر می کردم که کدام ساختار، قواعد و قوانینی باعث می شود تا به این حد، مسئول مهم یک کشور کم هزینه باشد. سوئد با 9.5 میلیون جمعیت، 550 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی و حدود 44000 دلار درآمد سرانه، از منظر شاخص های توسعه یافتگی، جزء پیشرفته‌ترین کشورهای جهان است. این کشور، میزبان حدود صد وسی هزار نفر مهاجر ایرانی نیز می باشد.
چرا سوئد امکانات وسیعی در اختیار مدیران خود نمی گذارد؟ به عنوان مثال، بسیاری از مدیران این کشور با اتومبیل شخصی یا حمل و نقل عمومی به محل کار خود می روند. آیا این نتیجه نظام قانونی این کشور است؟ ولی همه کشورها، قانون دارند. چینی ها سخت ترین نظام های قانونی را طراحی کرده اند و در عین حال، در سال 2013 نزدیک به 182000 مسئول دولتی را به موجب سوء استفاده مالی و اداری مجازات کرده اند.
آیا وضعیت سوئد به خاطر فرهنگ، دانش و آگاهی مردم این کشور است؟ شاید اینگونه باشد. اما با استمداد از نظریه های توسعه یافتگی احتمال بیشتر را به این نکته می دهم: در سوئد ساختاری به وجود آمده که مردم فقط از دولت و حکومت، انتظار ایجاد امنیت و نظارت بر قانون را دارند. حکومت و دولت، کانون ثروت و ثروت یابی نیست. می توان دقیق‌ترین نظام قانونی را طراحی کرد ولی وقتی نود درصد ثروت یک کشور نزد حکومت و دولت است، حداقل از لحاظ نظری نمی توان در انتظار توزیع ثروت و عدالت اجتماعی نشست. توسعه یافتگی نتیجه تفکیک قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی یک کشور است. چون مردم سوئد مسئول معاش خود هستند، از حکومت و دولت بی نیازند و می توانند بدون نگرانی، حقوق اجتماعی خود را درخواست کنند و مدیران را به سمت پاسخگویی سوق دهند. همینکه انسان نیاز مالی و اقتصادی پیدا کرد، مجبور است به خاطر بقای خود، بسیاری مسایل را کتمان کند. بی نیاری بنیان آزادی است. بی نیازی بنیان رشد است. بی دلیل نیست که کشورهای اسکاندنیاوی از بالاترین سطح توزیع ثروت و عدالت اجتماعی برخوردارند. اینجاست که نظریه ها و تجربۀ کشورهای دیگر به کمک ما می آیند تا بهتر رفتار مسئول سوئدی را بفهمیم. خاطرم هست هنوز ده سالم نشده بود که پدر بزرگم که فردی کارآفرین و بسیار متدین بود، مرتب تذکر می داد: تا می توانید درآمدتان در زندگی نتیجه زحمات شخصی شما باشد. هم فکرتان مال خودتان می شود و هم تدین شما واقعی.
غیر قابل انتشار: ۱۹
در انتظار بررسی: ۷۵
انتشار یافته: ۲۱۸
کاملا صحیح است حال عده ایی با گدا پروری قصد دارند تا هورا کشان و بدنبال دوندگان کاروانهای خود را افزایش دهند تا شاید با نامه ایی لقمه نانی بدست آورند پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
اون چیزی که بیشتر منو میسوزونه اینه که اتوبوس اسکانیا با فن آوری روز دنیا طراحی شده توسط سوئد فاقد استانداردهای فنی ایرانه!!! ایول بابا ناشناس
| | ۱۴:۱۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
آن ها دوست دارند کشورشان دارای بالاترین شاخص های توسعه یافتگی و ثروتمند باشند در صورتی که هر کدام از ما دوست داریم خودمان ثروتمند باشیم، حالا هر چی میخواد سر کشور بیاد مهم نیست! نیما
| | ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
حکومتی که مردمی باشد، ترس در آن معنی ندارد، مردم خود مواظب همه چیز هستند. ناشناس2
| | ۱۵:۴۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
تمام اعمال و کارها بر می گردد به خودمان کسی مقصر نیست سطح رشد و فکرمان همین است وهر بلای به سرمان بیایید حقمان است.(نظر شخصی ) مهدی
| | ۱۶:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
وقتی تمفهوم "برخط "را نمی فهمیم !چگونه ممکن است رفتار وزیر خارجه سوئد را درک کنیم؟ ناشناس
| | ۱۶:۴۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
البته دادن حق مردم به آنان گدا پروری نیست دولت اگر دست از سر اقتصاد بردارد و رانت به کسی ندهد مشخص می شود گدای واقعی چه کسی است این آقایان که یک شبه پولدار شدند با همین ساختارهای غلطی بود که از زمان آقای هاشمی ایجاد شد خاتمی تقویت کرد و احمدی نزاد ادامه داد محمد
| | ۱۷:۳۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
مشکل فرهنگی است و در پی آن سیاسی اجتماعی.جالب اینجاست اگه از همین مدیران بپرسی می گویند به خاطر تکلیف شرعی و برای خدمت آمده اند. یا نمونه ای که در پی شلیک مداحی رخ داد اولا خیلی ها پذیرفتند ! آنها هم که انتقاد کردند شدن دشمن امام حسین ، بعدش هم معلوم شد اصلا اون شلیک نکرده بلکه یکی دیگه بوده. پس به نظر من مشکل گدا پروری نیست ذهن استبداد زده من و شماست.
باسلامببخشید شما فکر میکنید اگه مسئولین سیاسی ما بین مردم باشند مشکلی پیش میاد نه هرگز اما متاسفانه مردان مملکتی ما خودشان را در رده مردم نمی بینند به عبارتی ساده خیلی از مسئولین ما زمانی که به جایی میرسند خدا را بنده نیستند به تنها کس اهمیت نمیدند مردم هستند در صورتی که هرچه دارند از همین مردم دارند وای بر آن روزی که انسان خودش را در مقامی بالاتر از دیگران بداند............
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۲۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
به خاطر اینه که مدیران کشور خودرا ملک و مالک میدانند نه مسئول یعنی مورد سوال واقع شده. ناشناس
| 
| ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
شما امنيت آنها را تضمين مي كنيد؟؟ ناشناس
| | ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
سلام من با شما موافقم اما یک مسئله است و آن این که ما دشمنانی همچون کشور .... و مرزهایی با افغانستان و پاکستان داریم که همه تکفیری ها از آنجا می توانند وارد شوند و در این صورت ما هفته ای یک وزیر باید به مجلس معرفی کنیم. ضمنأ من خودم مرز نشین هستم و حرفی که زدم مشاهده میکنم هر روز میلاد
| | ۱۳:۵۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
موضوع اینجاست که اونا با هیچ کسی کار ندارن پس دشمن هم ندارن،البته این به معنی چشم پوشی از حقوقشان نیست.حق خواستنی است.موضوع مهم اینه که مسئولان ما دشمن پرور هستند و اینها بدلیل رقابت در کسب ثروت وقدرت میباشد. هادي
| | ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
سلام- در خصوص مسئولين رده پايين درست است و نبايد اينقدر امكانات به آنها داد مگر آنها چه كار شاقي مي كنند ولي در خصوص مسئولين رده بالا نه چون ترورهاي اول انقلاب را فراموش نكرده ايم الان هم كه مشكل وهابيت را ناشناس
| | ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
اخه مردم شهروند درجه 2 هستند . ناشناس
| | ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
آن دوستی که گفته است " شما امنیت آنها را تضمین می کنید؟ " مایلم به شما بگویم نه نه من و نه دیگران نمی توانند امنیت آنها را تضمیمن کنند اما به غیر از تعدادی انگشت شمار از مسئولان که به جهت حساس بودن مسئولیتشان داشتن محافظ ضروری است ، چرا باید محافظ داشته باشند.چرا باید برخی نمایندگان مجلس محافظ داشته باشند و همچنین بسیاری از وزرا . ناشناس
| | ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
اولا که حالا خیلی مونده تا ما خودمون رو با سوئیس مقایسه کنیم و در ثانی اگر مسئولین ما درست کار کنند و با مردم صادق باشند و در کار دیگر کشورها مداخله نکنند مردم هم آنها را دوست خواهند داشت و آنها می توانند بدون ترس وارد اجتماع شوند . منم وزیرشم دیگه خدم وحشم نمیخوام......خیلی کلاس داره اونوقت ما دراین مملکت اسلامی بخواهیم یک معاون دست چندم یک اداره را ببینیم باید روزهای زیادی منتظر بشیم و اخرش هم به بهونه جلسه اجازه ملاقات نمیدند الان تو فرهنگ ما جا افتاده که همه دنبال کار پشت میزی هستن! یعنی علاقه ای به فعالیت اقتصادی ندارن!ولی ما اگه نونمون رو هم خودمون در بیاریم باز دنبال یه نفر می گردیم که حداقل دنبالش بدویم و برا خودمون اسطورش کنیم!!
مدتی در دانمارک زندگی میکردم شهردار یکی از شهرهای اطراف کپنهاک مثل سایرین مسولین کردیت کارت دولتی داشت که برای ماموریت ها هزینه هتل و تاکسی و غیره را با آن پرداخت می کردایشان 2 بار از این کارت پول تاکسی کار شخصی خودش را پرداخته بود که یکبارش باتفاق فرزندش بوده و عددی حدود 50 یورو از جیب دولت برای خودش خرج کرده بود مطبوعات فهمیدند و رسواش کردن اومد عذرخواهی کرد که اشتباهی کارت دولتی ر ا ارایه داده و منظوری نداشته مطبوعات راضی نشدند چون مسئول نباید اشتباه کند و آخرش استعفا داد. ما که هاج و واج ماده بودیم در مقایسه با ایران خودمان
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
نکته رو داری : "مسئول نباید اشتباه کنه" ، اونوقت تو ایران ما میگن که خب دولت نهم و دهم در توزیع یارانه ( گدا پروری و عدم توجه به تولی) خلاف عمل کرده و دولت یازدهم هم این روند را ادامه خواهد داد!!! نتیجه:چوبش رو مردم میخورند ناشناس
| 
| ۱۷:۱۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
مونا سالین رئیس حزب سوسیال دموکرات که قوی ترین حزب سوئد است هم یک بار دقیقا همین کار را کرد. نه تنها مجبور به کناره گیری شد بلکه ۸ سال از هر کجا پیدایش میشد همه به متلک از او میپرسیدند با کدام کارت پولش را میدهد. بعد از ۸ سال کم کم مردم فراموش کردند ویا عذرش را که اشتباه سهوی بوده قبول کردند او توانست برگردد. به این سادگی نیست که شما می فرمایید نتیجه سالها برنامه ریزی و اقدام فرهنگی است دولت هر کشوری یک انعکاس از ملت ان کشور است ما زمانی می توانیم چنین خواسته ای از دولت مردانمان داشته باشیم که خودما ، خود ما مردم کوچه و بازار خودمان را اصلاح کرده باشیم و در ان سطح فرهنگی قرار داشت باشیم که فرضا وقتی وزیر امور خارجه کشورمان را در کوچه می بینیم از سر و کله اش اویزان نشویم آن وقت می توانیم چنین انتظاری داشته باشیم تصور اشتباهی است اگر فرض کنیم ملتی با نوع برخورد و روش زندگی ما می تواند دولتی با روش و برخورد فرضا یک کشور اروپایی داشته باشد
پاسخ ها
عباس
| | ۱۳:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
با قسمت اول نظر شما موافقم . فرهنگ اجتماعی حاکم بر کشورهای اسکاندیناوی ماحصل دهها و شاید صدها سال کار فرهنگی است. اما اینکه مردم باید از خودشان اصلاح را شروع کنند موافق نیستم بنظر من اصلاحات همواره از حکومتها شروع و به توده مردم تسری پیدا میکند و بر عکس ! ناشناس
| | ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
دقیقا موافقممردم ما هنوز فرهنگ ناصرالدین شاهی دارند....
ناشناس
| | ۱۳:۴۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
آقای عباس نظر شما بسیار محترم و صحیح است قطعا حکومت ها هستند که باعث تغییر رفتار و اصلاح رفتار تک تک افراد یک جامعه می شوند اگر از نوشته من خلاف این نظر برداشت می شود اصلاح می کنم نمونه و مثال بارز آن حکومت جناب احمدی نژاد است که در رفتار تک تک ما ایرانی ها نمود پیدا کرده است ناشناس
| | ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
اگر مسئولین کارشان رادرست انجام دهند ومشکلات مردم را مشکل خودشان بدانند کسی به سروکله شان آویزان نمی شود ناشناس
| | ۱۴:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
الناس علي دين ملوكهم ناشناس
| | ۱۶:۴۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
روان مردم ما هنوز مال چند هزار سال پیش است: استبداد بدون محافظ وقتی امکان پذیر است که مردم دوستت داشته باشند. آنقدر در خدمت به خلق صادق بوده باشی که هیچ کسی حتی دشمنت نخواهد به تو آسیبی جسمی بزند و بلکه هر کس نقد دارد بتواند نقد کند. این راز بدون محافظ است پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۴۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
صرفا این گونه نیست. از آنجا که مردم ما برای حل مسکلاتشان بجای اتکا به کار جمعی خود چشم به دست دولت دارند و راضی کردن این همه آدم کار بسیار سختی که نه واقعا غیر ممکن است در نتیجه باز می رسیم به حرف استاد سریع القلم. همه اینها محصول بی نیازی و بی نیازی محصول تلاش و کار است. ناشناس
| 
| ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
یعنی دشمنان شهید مطهری و شهید بهشتی به خاطر بی صداقتی آن دو بزرگوار، آنان را شهید کردند؟ ناشناس
| | ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
احسنت ! اون موقع استانداران ما با تویتا لندکروز وده ها ماشین چند صد میلیونی دیگه بعضی مواقع میان شهرستان ها مثلا مردم بگن دارند کاری انجام میدن!! دقیقا مثل کشور خودمون بدون هیچگونه باندو باند بازی بدون هیچ رانتی ،خدا رو تمامی آقایون با توجه به شایستگی ولیاقت وسوادشون مسئولیت قبول می گیرند...........$#@؟ قرن ها پیش نظریه پردازان تمدن اسلامی، دقیقا چنین معیاری را برای ساخت سالم جامعه اسلامی تعریف کردند. حضرت علی (ع) در نامه مشهورشان به مالک اشتر رابطه بین مردم و حاکمان را دقیقا به همین شکل معرفی می کنند.اما دکتر سریع القلم قطعا بهتر از بنده خبر دارند ساختار فرهنگی جامعه قرن ها زمان لازم داره تا برای تعریف درست ِ " فضیلت " و " امتیاز " و حقوق متقابل و .. به یک الگوی درست برسه.
میخوام از آقای دکتر سوال کنم به نظر ایشون سریع ترین راه برای اصلاح فرهنگ ِ سیاسی اجتماعی ما که همچنان در دوران فئودالیسم گیر کرده چیست ؟
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۷:۲۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
دوست عزیز مگر همین کشور سوئد چند سال سابقه حکومتداری دارد که اکنون وزیر خارجه اش اینگونه رفتار می کند؟ جواب سئوالتان هم خیلی روشن است"آزادی" و هر آدم کم اطلاعی هم جواب آن را می داند، باید همان راهی را پیش بگیرم که آنها رفتند. سوئد با ایران قابل مقایسه نیست و خیلی بعیده طی 100 سال آینده در زمینه های مختلف به کشوری مثل سوئد نزدیک بشیم به شتر گفتند چرا اینقدر پشتت کجه!!!! گفت کجام راسته؟؟؟؟ آقا جون ما همه چی امون باید به هم بیاد شما می خوای ما بشیم سوئد!!!! خیلی از مدیران اول کاری که کردند آمدند سر کار دنبال خودرو شخصی و قهوه اشون بودند چون چای اداره به طبع آقایون سازگار نیست!!!!!!!!!!! فقط رانت و امتیاز دولتی رو میخوان! 2 سال قبل با یکی از مدیران ارشد شرکت BASF جلسه داشتیم پایان جلسه چون آخر وقت بود با هم از شرکت خارج شدیم و من دیدم یک مدیر ارشد این شرکت ثروتمند . موفق سوار ماشینش شد و مثل یک ادم عادی رفت در حالی که اژانس از 3 ساعت قبل منتظر ما بود!! پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
خوب یاد بگیر! بنی فضل
| | ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
بنی فضل خان خاطرت باشه همون سال برای آقای دکتر ..... چون پرواز درجه یک به المان نگرفته بودیم چه قشقرقی با پا کرد! آنچه كه امروزه (حداقل در كشور ما) مغفول مانده، "انسان" و "انسانيت" است. تا وقتي كه همه ي دغدغه ي ما معيشت و عقل معاش هست، فرصتي براي پرداختن به ارزشهاي انساني (و اسلامي كه بر پايه ارزشهاي انساني و الهي بنيان نهاده شده) باقي نمي ماند. تمام دغدغه ما (اكثريت ما) پول، خوراك و پوشاك و به صورت كلي نيازهاي اوليه شده و مجالي براي پرداختن به سطوح بالاتر نياز، باقي نمانده است.... در اینجا جا داره از دولت آقای احمدی نزا یاد کنیم که ساده و بی آلایش بود پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
واقعا برای شما متاسفم هموطن. ایکاش که ایشون اینقدر ساده زیست نبودند.
ای کاش که ایشون نبودند.
امیر
| | ۱۳:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
ببین افتخاری جان، روزمونو خراب نکن دیگه . . . فرزاد
| | ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
درسته ، حتماً به دلیل همین سادگی و بی آلایشی دولت بوده که وقتی هیئت دولت به سفرهای استانی می رفتند اونهمه هزینه از طرف مقامات استان برای استقبال و آوردن مردم به خیابونها می شده !!! ناشناس
| | ۱۵:۳۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
جا نداره. محمد
| | ۱۷:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
میدونم می خوای حالگیری کنی. ولی یادم میاد برای خبر پس فرستادن فاکتور یک رستوران که چرا مئولین غذای 4 هزار تومانی خورده اند صدا و سیما چه داستان سرای ها که نکرد . بعد چه ها شنیدیم از افتتاح راه آهن شیراز به اصفهان ، امتیاز دانشگاه ایرانیان ، مسافرت بیش از 100 دنفر به نیویورک و .... فکر می کنم که باید به سادگی و تمارض یکی رو انتخاب کنی. تا به حال فکر کردین که چرا برای خلبان های هواپیما های مسافر بری چتر نجات تدارک نمیبینند؟به همان دلیل هم مسئولین کشور هایی که در بالا ذکر شد مانند شهروندان عادی هستند و مزیتی ندارند.
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
بهش فکر کرده بودم ولی هنوز نمیدونم چرا برای هر صندلی مسافر بری یک چتر نمیذارن ؟ با سیستم ایجکت ؟! به یاد سخن سیدجمال الدین اسدآبادی افتادم که... واقعا اروپایی ها فرهنگ بسیار پیشرفته ای دارند انسانیت در عمق وجودشون نفوذ کرده کاری به سران کشورهاشون نداریم ولی مردمشون انسان واقعیند سلام بر خوانندگانما در نام مسلمانیم و شیعه امیر المومنین و آنان در عمل چنینند.
حقا که نام حاکم مسلمان برازنده آن ها است. به امید روزی که مسولان نخواهند با رئیس شدن بزرگ شوند.
درست است خود مردم بي جهت اهميت زيادي مي دهند شايد خود فرد داراي پست هم نخواهد بیچاره وزیر تو فیسبوک مستقیم با مردم صحبت میکنه ملت هرچی دوس دارن نثارش میکنن تو خیابون ببینن چیکار میکنن خدا میدونه؟ پاسخ ها
محمد
| | ۱۴:۱۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
بالاخره هر کاری از یک جایی باید شروع شود تا مردم به ان عادت کنند و روش صحیح را یاد بگیرند. این اقای وزیر هم فداکاری کرده است و خود را در مضان قضاوت قرار داده تا مردم تمرین دموکراسی کنند.
باور کنید این حرکتها به رشد فکری مردم و کم شدن فاصله ها کمک میکند.
در کتاب اقای مطهری آ مده است " در آخرالزمان افتاب از شرق طلوع میکند" تفسیر افتاب با خودتان . پاسخ ها
علی
| | ۱۴:۰۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
خوب پروفسور الان هم آفتاب از شرق طلوع میکند و از غرب غروب، حالا چی میخواستی بگی. مموتی جان ناشناس
| | ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
غرب! ناشناس
| | ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
جواب باحالی داد علی سلام . وقت بخیر متاسفانه مردم ایران به گونه ای رفتار می کنند که مدیران دولتی را مغرور می کنند .
نمی دانم چرا اینقدر مردم مدیران را تجلیل می کنند ؟
مدیرانی که خود ماهی تا 30 میلیون تومان درآمد دارند و برای کارگران حقوق ماهیانه 480 هزارتومان تصویب می کنند !!!!
مدیرانی که ....
پاسخ ها
مجيد
| | ۱۳:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
ما ايرانيها مدير ورييس خراب كنيم. اگر قوه قضاییه به درستی مسئولیت خود را انجام دهد و در دعاوی حق را به حقدار بدهد، در اینصورت وقتی مردم فرد مسئولی را می بینند از او التماس دعا نخواهند داشت و به قول دوستی از سر کله او بالا نخواهند رفت. درستپنداری و درستکرداری قوه قضاییه اولین قدم در تعالی هر جامعه ای است. پس چاپلوسها و متملق ها در سوئد ذچکار می کنند؟ به نظر من اگر دولت کاري به کار مردم نداشته باشد و اجازه دهد مردم خودشان کارشان را انجام دهند و تنها فضاي امنيت و سرمايه گذاري را ايجاد کنند و بر نحوه کارها نظارت داشته باشند کشور به سمت رشد و توسعه پيش خواهد رفت در بدترين شرايط دولت ميتواند سهم خودش را هر چقدرکه هست از مردم بگيرد و بيخيال بقيه اش باشد. هر روز با وضع يک قانون جديد که بعضا متضاد با ديگر قوانين است در کار مردم قفلي اضافه ميشود و بدتر آن اين است که همه اين قفلها براي عده اي که به کانونهاي قدرت وصل هستند باز شده هستند و از همين روست که هر از گاهي امثال بابک زنجاني ها سر در مي آورند.شايد همين دولتي بدوند اقتصاد کشور است که روستا زاده اي که با وجود امکانات کشاورزي دامداري و حتي صنايع مربوط به آنها همچنان پيگير استخدام در يک سازمان دولتي است به عنوان آبدارچي يا نظافتچي. تعجب نکنيد دولت قبل به اسم حذف نيروهاي شرکتي و عقد قرارداد مستقيم عده زيادي از مشاغلي را که قبلا برون سپاري شده بود را به بدنه دولت اضافه کرد
متاسفانه بعضی ها اندازه یه جلبک ارزش ندارند ولی محافظ و خدم و حشم دارند و بعضی ها هم هستند که یه پست مهمی دارند ولی محافظشان بینهایت بیشعور هستند،دیدم که میگم. ما مردم ایران همگی زبر و زرنگیمافسوس که چون بوقلمون رنگ به رنگیم
اصولا هدف ازتشکیل نهادی به اسم دولت ایجادامنیت برای مردم بوده هرگاه ازوظیفه اش ناتوان بوده وجامعه درهرج ومرج گرفتارشده مردم ان را عوض کرده اند به تاریخ همه انقلاب ها نگاه کنید که تمام انها از پس بی قانونی وهرج ومرج سر بلند کرده اند واگر باور کنیم دولتمردان نیز مثل بقیه افراد جامعه وظایفی دارند انگاه نیاز به یساول وقراول نخواهد بود درود سلام بر دكتر سريع القلم افتخار كشور ما جای تعجب نیست وقتی حتی نمی توانیم ثروت خدادادی با عدالت توزیع کنیم انتظار بیخود حتی از مسئول کوچک هم نداشته باشید همه امام اول نیستند وقتی نظارت نیست یعنی بخور میخواستم یک معاون اداره بیمه را ببینیم روزهای زیادی منتظر شدم و اخرش هم به بهونه جلسه اجازه ملاقات ندادند و هر بار باید با یک سری منشی نادان که خودشان را رئیس دفتر مینامند!! توضیح مشکل میدادم و یک سری توجیهات اراجیف گونه تحویلم میدادند بخدا سر درد گرفته بودم چون صدایم به هیچ جا نمیرسید. آقا شما را به هرکی میپرستید ارباب رجوع را به منشی ارجاع ندهید حتی 30ثانیه هم شده صدای مارا بشنوید. ایول داری دکتر سریع القلم، حقی که دکتر واقعی هستی، امان از این دکتر الکیا که این روزا خیلی زیاد شدن اولا مگرآنان پروتکل هاراکنارگذاشته اند؟؟ثانیامدیران مابایدیادبگیرندکه متاسفانه یادنمی گیرندوفکرمی کنند هرچه خدمه وهشمه داشته باشند مهمترند!!!چندسال قبل برادرم میهمان بخشی ازدولت زاپن بود/تعریف می کردکه مثلا سهم هرمهمان یک بطری آبمعدنی یابقیه اقلام پذیرایی بوداگرشمابازهم تمایل به مصرف بیشترداشتی به صراحت بیان می کردندکه امکانپذیرنیست ودرصورت انجام بایدازجیب شان بپردازند/حال مقایسه کنیدبا مراسم ایران واین نشات گرفته از این است که مابرروی دریایی از نفت خوابیدیم ومصرف شدیم یادمه چند سال پیش هم وزیر امور خارجه سوئد که یک خانم بود در یک فروشگاه با چاقو کشته شد مقایسه کنید با ایران پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
همینو بگو ..شیش ماهه دارم به پیج دکتر ظریف مسیج میزنم دریغ از یک جواب کوتاه :D
استاد دانشگاه میگه یک روز بیا وقت بگیر که کی بیای سوال بپرسی و بعد هم نمیتونه به سوالت جواب بده!!!تو این مملکت، آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی راستش را بخواهید من این موضوع را در مورد کالین پاول وزیر خارجه اسبق آمریکا هم شنیده بودم سلامبی نیازی بنیان آزادی و رشد است.
به مسئولین توصیه می کنم هفته ای یکبار سوار اتوبوس و مترو و ... بشن بعضی چیزا رو ببینن مثلا اینکه بعضیا از شدت خستگی ایستاده می خوابن ، بعضی جوونا وقتی یه پیرمرد میاد تو انگار از گردن به پایین فلج هستن (البته بعضیا خستن بعضیا کمردرد دارن ولی ...)کلا یه کم با مردم باشن ببینن چه خبره!
آقای سریع القلم به لب مطلب فرود آمده است. خدمتکار ثروتمند تر از مخدوم معنی ندارد. اینکه میگویند دولت خادم مردم است تعارفی بیش نیست. دولت فعلا قیم مردم است. برای پانزدهمین بار به سلسله کنفرانس های داوس یا مجمع جهانی اقتصاد، دعوت شده لابی قوی داره خوش به حال استاد پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
کاش به جای غرغر و سخن‌چینی وجود از خودت نشان دهی تا بشوی یک دهم سریع‌القلم. ناشناس
| | ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
از کوزه همان برون تراود که در اوست . شما هم در حد خودت صحبت کردی . محمد
| | ۱۷:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
می خواد بگه توی یه همچون کشور درست و حساب الکی یه نفر رو 15 بار دعوت نمیکنند. جالب تا حالا نشنیدم صدا و سیما در کنار این همه خبرهای بی ارزش بگه یه ایرانی هم اونجاست و .... وقتی همه افراد در برابر قانون برابرند،این جنین چیزهایی را میتوان دید.جهان سوم محکوم به نابرابری اجتماعی طبقاتی،اقتصادی و... است اشتباه اگر میخوان پیشرفت کنند از ما یاد بگیرند درکشورماهمه چیزباسیاست عجین شده،ازاقتصاد ودرماندگی هاش حرف میزنی،سیاسیه،ازفرهنگ و آموزش وپرورش وبهداشت و....حرف میزنی ،سیاسیه،تو همچنین مملکتی که اینجوریه چه توقعی ازاقتصاد دارید!کاربه جایی میرسه که همه ازکمک اساتید اقتصادو جامعه شناس وخلاصه تمام حوزه های مربوطه بی نیازن،همین سرآغازفساده همینه که باعث فسادهای میلیاردی میشه و یه نماینده مجلس هزارتاخدم وحشم داره چه برسه به اقایون وآقازاده هاشون وهیچکس حرفی ازصیانت ازبیت المال نمی زنه، مسئول بلند پایه ساده زیست در کشور خوردمون کم نداریم اگر در حالات برخی مسئولین خودمون دقت میکرد سالها قبل روحیه ساده زیستی و مردمی بودن را میدید و نیاز نبود از وزیر سوئد یاد بگیره پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
zaheran اول انقلاب مسولین و مردم عادی مثل هم بودند چرا همیشه نکات مثبت خارجی ها رو می بینیم.مگه تو این مملکت نکته مثبتی وجود نداره که همش میگیم فلان کشور رفته بودم اینجوری بود. فلان خارجی رو دیدم اونجوری بود. فلان خارجی اینجوری میگه.کمی نگاه مثبت به داخل داشته باشیم.اینجا همه چی منفی و بد نیست. پاسخ ها
فرهاد
| | ۱۳:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
البته اینجا همه چی ارومه ما چقدر خوشحالیم ناشناس
| | ۱۳:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
شما چندتا خوبهاشو مثال بزن ناشناس
| | ۱۳:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
بهر حال مدرنیته ستلزاماتی داره که ما نداریم و از دیگران باید بیاموزیم. مسئله داشته ها نیست. مسئله نداشته هاست. محمد
| | ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
ممکنه یکی دوتا صفت خوب و پسندیده و رفتار نیکو از دولتمردان ما بگوییید که خارجی ها از ان محرومند. بعلاوه چرا از بازگو کردن یک صفت پسندیده در یک نقطه جهان براشفته شده اید.از رانت دولتمردان چیزی به شما میماسد؟
نا گفته نماند که بعضی مشکلات و ناهنجاری ها هم در کشور های دیگر وجود دارد که ما هر روز انرا در بوق و کرنا میکنیم و سیاه نمایی میکنیم بگذارید یک بار هم از خوبیها و مهربانیها و اصول صحبت شود.
ناشناس
| | ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
چشم. ناشناس
| | ۱۴:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
آخه اونجا مرغاشون غازه و تخم طلائی هم میذاره !! ضمنا جناب فرهاد قرار نیست با نگاه به بیگانه و تقلید کور کورانه مشکل شما حل بشه و آروم بشید ، گیرتان جای دیگست !! فرهاد
| | ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
از جناب فرهاد به جناب ناشناس من گیری ندارم و در ضمن اونجا مرغ ندارند که غاز باشه اخه اشکنه میخورند اونجا بابک زنجانیها و ضراب ها نمیتوانند رشد کنند و اگه بیشتر بخوام بنویسم غیر قابل انتشار میشه اما دوست عزیز ناشناس جان حداقل یاد بگیریم پشت پرده ناشناس نمونیم و یک نام از خودمون بیان کنیم نکنه ترس دارید اینجا همه چی ارومه نگران نباشید ناشناس
| | ۱۵:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
دوستان، من نمیگم از خوبی خارجی ها نگیم. من میگم اعتماد به نفسمون رو در برابر اونها از دست ندیم. چرا هر کی می خواهد حرفش رو راحت قبول کنن باید اسم یک خارجی رو بیاره(مثلاً جورج فلان اینجوری میگه). مگه ما امثال رجائی ها کم داشتیم. همین الان به خدا مدیران دلسوز زیاد داریم که به خاطر یکسری مسائل اجازه پیشرفت پیدا نمی کنن. ما از اسب افتادیم از اصل که نیافتادیم. حرف من این بود: خودمون رو در برابر خارجی ها نبازیم. ملت ما ملت بزرگیه. فرهنگ الان ملت رو ملاک قرار ندین. این مشکلاتی که ماها داریم اگر سوئدی ها داشتن الان گوشت همدیگه رو می خوردن. رستم
| | ۱۵:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
فرهاد هرکی هستی دمت گرم خوشم اومد از جوابت اساسی. دیروز یارو اومده فحش میده به کسی که به من گواهینامه داده. چون راهشو بستم اصلا هم نمیگه تو کوچه یکطرفه داره خلاف به طرف من میاد. کم مونده بود دست به یقه بشیم. عزیزم ما تا به هم می پریم ! وضع همینه پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
برای منم همینجور شد تازه نوربالا هم میزد! دست به یخه هم شدیم متاسفانه.بعدش پشیمون شدم. دیدم منم مثل اون شدم! ما ایرانی ها اشرافیت را دوست داریم به عمده جشن ها و ایین های ملی ومذهبی ما نگاه کنید اشرافیت در آن موج میزند دریغا ای دریغا ای دریغا......اسلامی شدن ورفتارهای اسلامی سرزدن از بعضی مسئولین ارزویی شده درایران آقای دکتر خسته نباشید از اینکه چنین تجربه گران قیمتی را منتقل می کنید بسیار جای تشکر وقدر دانی است ای کاش این دیدگاه همه گیر شود ،اما فکر می کنم ما ایرانی ها را خدوند بزرگ جهت دیدن وافسوس خوردن و آه کشیدن آفریده است ،باید گفت میان ماه من با ماه گردون..............باتشکر مجدد حالا ممکنه آقای سریع القلم این نظر رو قبول نداشته باشه اما کل مشی ایشون یک خاصیت واحد دارد و آن شیفتگی نسبن به اونور آبه ولی اینو اینقدر داخل زر ورق های بظاهر علمی می پیچونه که عوام (ولو خواص باشند) آنرا دلربا می یابند... در خانه اگر کس است یک حرف بس است... پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۲۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
آره ما خوبیم . از رفتار های متمدنانه مان پیداست از فرهنگ رانندگی اپارتمان نشینی زندگی اجتماعی رعایت حقوق دیگران دروغ نگفتن قسم دروغ نخوردن رعایت حلال و حرام ، بازم بگم . ناشناس
| | ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
با شما موافقم. آقای سریع القم دردهای خوبی رو مبینند اما در بیان درمان برای آن دردها عاجر هستند. ایشان دیده اند که وزیر امور خارجه سوئد با هواپیما سفر می کند. آقای طریف هم وقتی به تنهایی سر می روند در مواردی به همان صورت سفر کرده اند. حالا به صورت کلی آیا وزیر امورخارجه آمریکا، فرانسه، کانادا، استرالیا، ایتالیا، آلمان، کره جنوبی، ژاپن و ... که کشورهای پیشرفته ای هستند هم در سفرهای رسمی همیشه همانند وزیر امور خارجه سوئد سفر می کنند؟ و اگر این کار را نمی کنند ملتهای بدبختی هستند؟ این است که متاسفانه آقای سریع القلم ادرس غلط می دهند. اینکه مسئولان دولتی در ایران از امکانات شخصی استفاده می کنند حقیقت دارد، اما چاره آن این نیست که وزیران به آن صورت سفر کنند ناشناس
| | ۱۵:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
بگو نظام شفاف دولت ملت که در آن نه دولت به مردم برتری دارد ونه بالعکس بلکه تمامی افراد موظفند به کاری که بدانها واگذار شده و رضایت تمامی افراد جامعه از نظام حاکم موجب از بین رفتن ترس میان دولت و ملت میگردد .در نتیجه اعتمادی حاصل می شود که کار کردن را ساده تر و پیشرفت را سریع تر خواهد کرد باور کنیم فقر فرهنگی ما ایرانی ها بسیار خطرناک تر و بیشتر از فقر مادیست یک روز سینما رایگان بود چه بلایی برسر سینماها امد توی مترو توی رانندگی ...فرهنگ ما پر از رفتارهای ضد اجتماعیست در مملکت ما معنی ارباب رجوع را من نمی فهمم . من که وقتی به اداره ای مراجعه می کنم خودم را نوکر رجوع می دانم به این آقا بگید چند سال پیش وزیر امور خارجه سوئد در حال خرید خانه از فروشگاه بود که مورد حمله یک روانی قرار گرفت و کشته شد. شما می توانستی همان موقع درس بگیری نه حالا. وزیر خارجه سوئد حتی یک محافظ نداشت و خرید شخصی خود را نیز خود انجام می داد. ضمنا آن وزیر خارجه خانم بود. از دست که نالیم از ماست که بر ماست . یه روزی ما هم بزرگ میشیم پاسخ ها
روانی
| 
| ۱۷:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
پیرم شدیم یکی از دلایل رغبت افراد برای مدیر شدن همین تمایز ها با افراد دیگر است. حتی بدست آوردن پول نیز شاید هدف اصلی آنها نباشد. چند سال پیش در خصوص اختلاس ها و دزدی های مدیر عامل وقت شرکت .......... نامه ای به رئیس جمهور و وزارت صنایع زدیم ولی نه تنها پیگیری نشد بلکه نامه ما را عینا برای ایشان فرستادند و او نیز ما را اخراج کرد و ایشان نه تنها مجازات نشد بلکه به سمت بالاتری نیز منصوب شد که حال و روز این روزهای صنعت ....................... همه از سوء مدیریت و باند بازیهای ایشان را همه مشاهده میکنند. عامل این اختلاف فقط این نفت لعنتی است که باعث شده دولت ومردم چشم از آن ورنداشته وباعث ثروت باد آورده ویک شبه برای آدما ها شده. مسئول بلند پایه ساده زیست در کشور خوردمون کم نداریم اگر در حالات برخی مسئولین خودمون دقت میکرد سالها قبل روحیه ساده زیستی و مردمی بودن را میدید و نیاز نبود از وزیر سوئد یاد بگیره در جواب اون دوستی که دنبال نگاه مثبت تو جامعه ایران بود باید عرض کنم عزیزم شما یه مزیت مثبت در این جامعه اسلامی وکشور ام القرای اسلام بیان کن ، بانک هامون که کامل ربا می گیرن با اینکه اسن بانکداری اسلامو رو یدک می کشن سود 28% آیا ربا هست یا نیست ، رشوه و فساد مالی هم که در سیستم هست نگو نیست که انصاف میره زیر سئوال ! فساد هم که در بین برخی آقایون بیداد میکنه نگفتم همه دقت کن بعضی ها ! طرف میشه مدیر کل اداره فکر میکنه شاخ غول شکسته بعد شما میگی وزیر و وکیلمون بدون محافظ بیان بیرون ، اقا سیستم از بیخ خرابه و خیلی هم باعث تاسفه برای انسانهایی که ادعا می کنند اجدادی مثل کاوه و کوروش کبیر و انسانهایی مثل باکری و همت و باقری ها برای مملکتشون جون دادن فدا شدن ما ایرانیها متاسفانه فرهنگ نداریم مشکل این جامعه فرهنگه حالا از هر نوعی چه گفتگو ، چه رانندگی ، چه درس خواندن جناب آقای دکتر سریع القلمبه عنوان مشاور رییس جمهور چه شایسته است همین درس رو بعنوان یه توصیه به رییس جمهور محترم هم بفرمایید .
باور کنیم که مردم رو دنبال ماشین رییس جمهور انداختن و کارایی از این دست توهین به فرهنگ و شعور جامعه ست
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
یعنی چه که " مردم رو دنبال ماشین رییس جمهور انداختن" !! مگه مردمو به زور میبرن استقبال ، خودشان دوست دارن میرن اگه نروند هم اتفاقی نمیفته کسی بهشون نگفته راه بفتید که به شعورشان توهین شده باشه !! بیش از 3 ماهه از مسئول یکی از نهادهای انقلابی وقت گرفتم با اینکه معاون امور بین المللش منو میشناسه خودشم منو می شناسه. البته این شناخت به قبل از مسئولیت جدیدش برمیگرده ولی تا الان بهم وقت ندادند پی گیری هم کردم گفتند که ما رسما برای شما نامه زدیم و از دفتر ایشون وقت گرفتیم نوبت شما شد بهت زنگ می زنیم.
وزیر خارجه سوئد از این آقای مشئول یاد بگیره .
زندگیه ما داریم آخه
اقای محترم اون موقع که دکتر جلیلی برای مذاکرات مثل مردم عادی سفرمیکرد چرا از این حرفها نمی زدید اما همین حرکات اگر از اجنبی سر بزند برایتان جالب است می گویند انچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد چرا به مسئولین خدومی که بودند و به ندای ساده زیستی ایشان عمل می کنند توجه نمی کنید راستی چند مسئول محترم از دولت تدبیر و امید اینگونه اند؟ پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
کو گوش شنوا ! اینها اصلا نگاهشون متفاوته اونوریها رو خوب میبینند اما اینجا همه چی رو سیاه و سفید ! ناشناس
| | ۱۵:۱۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
ساده زیستن با مردم بودن فروتن بودن خوبه کسی اقای جلیلی را مسخره نمیکند به خاطر این رفتار البته شیک پوش هم باید باشند چون اقای رئیس جمهور یا اقای جلیلی که نماینده کشور ما هستند و برای مذاکرات میروند باید از نظر ظاهری و شئونات نظام جمهوری اسلامی مرتب باشند. ميثم عباسي
| | ۱۵:۳۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
به نظر من نكته ي مورد توجه استاد سريع القلم در اتفاق فرودگاه، بحث ساده زيستي نيست كه شما مصداقش رو دكتر جليلي معرفي ميكنيد، بلكه ساختار مورد نظر ميباشد. اينكه ما در مورد چگونگي يك ساختار سخن بگوييم يك موضوع است و اينكه در مورد اخلاق فردي حرف بزنيم موضوعي ديگر. به عبارت ديگر مقصود اصلي استاد تمجيد از شخصيت والاي وزير خارجه سوئد نيست، بلكه ساختار حكومت در منطقه اي از اين دنياي پهناور را مورد توجه قرار داده اند كه توانسته است چنان بستري ايجاد كند كه وقتي وزير خارجه مملكت اين چنين ساده سفر ميكند، در نظر مردمان آن مملكت انقدر عجيب و خاص نباشد كه به آن ساده زيستي لقب دهند و يا هر لقبي ديگر، بلكه اين رفتار يك امر عادي پذيرفته شده ميباشد مثل ايستادن پشت چراغ قرمز. بياييد از قالبهاي ذهني پيشداورانه اي كه غالب لحظات ما رو تصرف كرده اند كمي پرهيز كنيم. ناشناس
| 
| ۱۶:۲۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
البته دقت بفرمائيد كه وزير خارجه سوئد تنها هنرش ساده‌زيستي نيست و احتمالاً كارهاي ديگري نيز بلد است. ما توانايي بسيج ميليوني جهت هورا كشيدن براي مسئولين را داريم اونها چي مي گي نه از صدا و سيما بپرس ، هر روز هنر نزد ايرانيان است و بس پخش ميكنه؟ بی نیازی بنیاد آزادی و رشد است اما! بله درسته نگارنده محترم/اول انقلاب همه مسولین مثل مردم بودندایکاش منافقین ازخدابی خبرازاین منفذاستفاده نمی کردندودذهای گرانقیمتی چون بهشتی/رجایی/مطهری/مفتح/قدوسی وائمه جمعه و.....راترورنمی کردندکه امروزه این گونه نباشدکه مردم امامان جمعه راهم به این راحتی نمی توانندببینند البته استاد خودشان با نتیجه گیری حجت را تمام کرده اند.به زبان ساده در انجا دولت دستش در جیب ملت نیست . اگر اقای وزیر هم میتوانست از خزانه بدون ضوابط پول به جیب عده ای بریزد احتمالا انجا هم دنبال وزیر میدویدند و نامه میدادند.
پادشه پاسبان درویش استگرچه رامش به فر دولت او است
گوسپند از براى چوپان نیست
بلکه چوپان براى خدمت او است
انقلاب بساط اشرافیت را برچید. تا ده سالی هم وضع از نظر رابطه مردم حکومتیان نسبتا خوب و انقلابی بود. شاهد آن هم صدها مسئولی که جان باختند. اما بعد از جنگ اوضاع برگشت. دقیقا از دوره سازندگی به بعد. مسئولان دوباره رفتند لای زرورق. بیش از 3 ماهه از مسئول یکی از نهادهای انقلابی وقت گرفتم با اینکه معاون امور بین المللش منو میشناسه خودشم منو می شناسه. البته این شناخت به قبل از مسئولیت جدیدش برمیگرده ولی تا الان بهم وقت ندادند پی گیری هم کردم گفتند که ما رسما برای شما نامه زدیم و از دفتر ایشون وقت گرفتیم نوبت شما شد بهت زنگ می زنیم.
وزیر خارجه سوئد از این آقای مشئول یاد بگیره .
زندگیه ما داریم آخه
یاد اولاف پالمه افتادم نخست وزیر سوئد که او هم بدون محافظ بیرون می آمد. بین ایران و عراق هم میانجیگری کرد عاقبت هم در سال 1986 در خیابان ترور شد و به قتل رسید. کدامیک از این سه خصیصه را در خودمان سراغ داریم؟: پندار نیک ؛ کفتار نیک و کردار نیک. مهم نیست که ما دارای چه گذشته ی پر افتخاری بوده ایم ؛ بلکه مهم این است که حالا از لحاظ فرهنگی؛در کجای این دنیا ایستاده ایم. دوستان دوباره احساسی شدند... منظور آقای دکتر سریع القلم این هست که کار "دولتی" در سوید و کشورهای پیشرفته "جاذبه اقتصادی" ندارد چون اگر کسی دنبال پول است دهها برابر "حقوق آب باریک! دولتی" را می توان در تجارت خصوصی به دست آورد. این گوی و این میدان... یکی برود آمار حقوقهای وزارت نفت و نیرو و صنایع را در بیاورد بعدش می فهمید چرا "آب باریک حقوق دولتی!" در ایران این قدر جاذبه دارد...! پاسخ ها
محمد
| | ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
ممکن است رقم حقوق دولتی زیاد نباشد ولی رانت ان چشم ادم را کور میکند. تنها تفاوت سوئد و دیگر ممالک انجا غیر قابل انتشار ندارند البته به معنای گله از عملکرد سایت شما نیست بلکه تشکر از شماست به هر روی شما اوضاع را بهتر تشخیص میدهید متاسفم خیلی از مسئولین مملکت ما به جای اینکه مغزشون کار کنه فقط فک شون کار می کنه ، نتیجه همین می شه دیگه ....... جون دلسوز ملت شان هستند و از دوران طفولیت آنا را صادق بار می آورند و چرندیات در گوششان نمی خوانند. یکی از دوستان که در سوئد زندگی میکند میگفت دو سه بار یکی از وزرای کابینه در حال دوچرخه سواری در خیابان دیده است و یا وزیر بهداشت سوئد از همان سوپر مارکتی خرید میکند که بقیه خرید میکنند.در سوئد حکومت کردن یک حق نیست بلکه یک وظیفه است مثل دبیری و پزشکی و دیگر مشاغل که اگر فرد آن وظیفه را درست به انجام نرساند با رای مردم عوض میشود. آقای دکترادعای اینکه با صحبت های شما تصویر مثبتی از ایران در میان مخاطبان به جای گذاشته شده است و اعتماد به نفس بالا از ویژگی های همان فرهنگی است که شا در این یادداشت آن را به باد انتقاد گرفته اید.
ظاهرا هیچ یک از ما از پیامدهای منفی این فرهنگ بی بهره نبوده ایم
ایام به کام
دو سال پیش رئیس یه قسمتی در حقم بی عدالتی کرد بارها و بارها به مدیر کل استان مراجعه کردم تا شرح حالم و بگویم اما هرگز نتونستم خدمتشان برسم متاسفانه در کشور ما بیشتر کسانی سر کار هستند که شخصی را دارن که به واسطه اون شخص رو صندلی نشستند نه به خاطر استعدادی که دارن برای یه جامعه اینچنینی ما باید از همین حالا بفکربود تا مهد کودک ها باید شروع کرد تا دبستان ودبیرستان و دانشگاه تا این افراد جایگیزن بشندو چند نسل اینچنینی و غربال گیری این نسلها تا اون موقع این بشیم که می بینیم دوستانی هم که میگویند نمیشود یک مسئول در میان مردم به دلایل امنیتی حاضر شود باید بگویم که در همین سوئد چند سال پیش یکی از وزرایشان را در سوپر مارکت با چاقو کشتند ولی این باعث نشد این روند کنونیشان تغییری کند.مشکل این است که افراد در ایران قدرت داشتن را حق خود میدانند که این سیستمی است که هزاران سال است در این منطقه خاورمیانه حاکم است. بی اخلاقی و بی فرهنگی در همه ما ایرانی ها موج می زند. اخلاق حرفه ای و فرهنگ کار کردن در ایران وجود ندارد و به این زودی ها هم بوجود نمی اید. مشکلات زیاد است. کم می نویسم که ما را سانسور نکنی این دفعه تابناک موقع دادن یارانه به مردم مدام دولتی ها می گفتند کسانیکه وضع مادیشان خوب است از گرفتن یارانه انصراف دهند منتظر بودم وآرزو داشتم که وزرا واستانداران ونماینگان مجلس به عنوان اقدام نمادین این کار رابکنند اما افسوس ودریغ...................تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل بنده نیز موافقم که یکی از مشکلات اساسی این است که اقتصاد در دست دولت است. اما چرا این اتفاق افتاده و چرا برای رفع آن قدمی برداشته نمی شود؟ چون کسی جرات این کار را ندارد. آن زمانی که رفقا مستضعف را فقیر و مستکبر را پولدار معنی کردن و انگ دزدی را به سرمایه داران زدن؛ هنگامی که ادعا می شد سرمایه داشتن خوب است به شرط اینکه از راه شرعی درآمده باشد و کسی نبود که بپرسد در زمانی که قانون هست ادعای شرعی بودن از کجا آمده است؛ زمانی که رفقا قانون کاری وضع کردند که اینک بزرگترین مانع بر سر راه ایجاد اشتغال است با این شعار که حق پابرهنگان را از حلقوم سرمایه داران زالو صفت خواهند گرفت؛ معلوم است که مالکیت و اقتصاد کشور به طور طبیعی می رود در دست دولت. مگر می توان این مالکیت را از دست دولت درآورد تا زمانی که این نگرش و این راه درست نشود؟ چگونه است که سرمایه دار خارجی فارغ از اینکه سرمایه اش را از کجا آورده عزیز است؛ سرمایه دار ایرانی خارج نشین در مواقعی که به آنان نیاز است در نیویورک و لندن دعوت می شوند و عزیزند و سرمایه داران مقیم ایران که در همینجا کار می کنند دزدان و تحقیر کنندگان روحیه مستضعفینند؟ چگونه است که مباح بودن سرمایه به همین ترتیب نزول می کند؟ آیا اگر امروز سرمایه داران مقیم ایران را در میدان ولیعصر اعدام کنند میلیون ها جمع نمی شوند و جشن و پایکوبی نمی کنند؟ آقای سریع القلم و همه دولتمردان و شما در تابناک و دیگر سایتها مسئولید؛ مسئول ترویج مسلکی که بعد از هفتاد سال در شمال ایران پوسید و شما از آن درست بر نمی دارید. در زمان تحریم های بانکی کسی که می توانست چند میلیون دلار را بین بانکها جابجا کند باید عزیز داشته میشد؛ حالا میگویید که خلاف قانون عمل شده! آیا وضع تحریم ها بر اساس قانون بوده؟ آیا از طرق قانونی می شد پول را جابجا کرد؟ مگر شرایط استثنایی روش های استثنایی نمی طلبد؟ شما غصه می خورید که وزیر خارجه سوئد بدون محافظ سفر می کند در حالیکه حاظر نیستید به خاطر جفایی که منجر به استقرار اقتصاد دولتی شد عذر خواهی کرده و طلب مغفرت کنید. خدا به همه ما رحم کند. REEIS BAZNESHASTEGI NAFT HAJ SADEGH DIROZ BAYEMOTORGAZI AMADBENAFT HALA MONSHI EISHAN MODIRANE BASABEGHEVAKARAMAD RA RAHNEMIDEHAND BBAHANE JALASEH KHIYALI متاسفانه خیلی از دوستان منظور اصلی بیان دکتر سریع القلم رو نگرفتن! نکته مساوات رفتاری مدیران با مردم نیست بلکه نکته اصلی تصدی گری بیش از حد دولته و آزاد سازی نظام اقتصادی که به توسعه سیاسی هم کمک می کنه و من کاملا موافقم. البته پیش نیاز های فرهنگی و بلوغ اجتماعیش هم باید رعایت بشه! با این وجود دکتر جون مواظب باش غرق سفرهای مکررت نشیا!!!
مردم کشورمامردم بی فرهنگ وفقیری نیستندبیشترناهنجاری هابخاطر برنامه ریزی اشتباه وتبلیغ منفی ,بهادادن به عقیدهای خرافات بی ارزش ,شایعه های دروغ واردکردن استرس به مردم که باعث خراب شدن چهره کلی جامعه می شود. 1-هر قدر یک ملت از زور بازو نان درآورد و یا از کارآفرینی و اندیشه و بطور کلی خودشان تولید ثروت کنند حکومتهای دیکتاتوری قدرتشان کمتر خواهد شد. 2-حکومتها شایسته مردمانشان هستند و هر مقدار مردم با اخلاق و راستکردارتر باشند دولتها خادم تر خواهند بود.3-باید تذهیب و تزکیه را از خودمان آغاز کنیم تا بتوانیم جامعه را آباد کنیم.4- افرادحاکم مقام را طعمه ایی برای بدست آوردن مطامع دنیا ندانند.5-پست و مقام فرصتی است ارزنده برای امتحان که میتوان با قبولی در آن رضای خدا را خرید. خوش به حال خودمون...... این جناب استاد محترم خیلی دیر به این موضوع پی بردن با این همه سفر خارجی ........ در ضمن علت تنهایی سیاستمدار کشور سوئد تنها کم هزینگی و ساده زیستی نیست بلکه احترام اجتماعی و دشمنی نداشتن جامعه سوئد با دیگران است ........ اگر مردم سوئد هم راه بیفتن 15 روز یبار 2 خیابون هی بگن مرگ بر این... مرگ بر اون ..... حتما چندتا دشمن و تروریست اینور و اونور دنیا پیدا میکنن اونوقت هر سفر خارجی که سیاستمداراش برن مجبورن تو حلقه محافظا تردد کنن.. اگرم در داخل کشور درست و با صداقت کار کنن حتما دشمنی در داخل نخواهند داشت و مجبور نیستن ده تا بادی گارد و محافظ دورشون کنن ...... آقای استاد اینا نتیجه صداقت , پاکی در عملکرد, دزدی نکردن است .... نتیجش این میشه که نه در داخل دشمن داری .. نه در خارج .... اینا نتیجه صرفا کم هزینگی نیست کشور ما کشور شعار زدگیست.سیاست زدگیست.مردم ما عاشق فریب دادن خودشونن.به مساحبه هایی که از تلوزیون پخش میشه دقت کردین .همه انگار دارن دیالوگ تو سازمان ملل میگن.مشکل اینه که اینجا هیچکی سر جای خودش نیست اونی هم که هست کارشو درست انجام نمیده.عملا نماز شده درفتن از زیر کار تو اداراتو........... لطفا به عکس هاس جلیلی در آلماتی مراجعه کنید تا ببینید در هواپیمای عمومی در کنار مردم بود و چمدانش را نیز خودش به دست گفته بود!درود بر جلیلی
خود ما باعث میشیم که یکی بزرگ باشه یا کوچیک.این یه قانون طبیعتهنظر من اینه که ما و مسئولین کشورمون نسبت به حقوق خودمون آشنا نیستیم باید مردم و مسئولین نسبت به حقوقشون آگاه باشند و از همه مهمتر مسئولین ما عادت کنند گزراش عملکرد خودشون رو دوره ای به اطلاع عموم برسونن بدون هیچ پشت پرده ای ، راست و حسینی
بعضی اشخاص هیچ وقت فرصت پیدا نمی کنند بدون موقعیت سیاسی مالی سلامت و...خود را تصور کرده تا واقع بینانه با مردم روبو شوند. بسيار نكته مهم وريشه اي رو مطرح كردند. البته به خاطر فرهنك صحيح كسي در غرب نياز به فيلم بازي كردن نداره. مديران سطح بالا در امد هاي خوب دارند و محافظ و ماشين و غيره براشون عقده نيست. بله بی نیازی مادی ومعنوی آزادگی می آورد واوج این بی نیازی بندگی خداست...اماچند نکته:
1- خوب مشاورمحترم ریاست جمهوری توصیه های خود را برای اجرا به مقامات بفرمایند
2- چرا درایران مردم به هیچ گرفته می شوند؟ مگر امام خمینی نگفت مردم ولی نعمتان ماهستند
3-آقای دکتر نسخه ایی مناسب حال جامعه ما ،تجویز بفرمایید. ازهردری سخنی وهربیان وتوصیه ایی چه فایده...
4- این هم جالب است که جنابعالی پانزده باربه داوس دعوت شدید
استاد محترم وقتی می توانی مفید برای مردم کشورت باشی که متناسب با حال مردم بگویی وعمل کنی ،تاشبهه نمک به زخم پاشیدن متبادربه ذهن نگردد.که انشالله اینگونه است.
با سلامجناب سريع القلم البته اظهار نظر اينجانب در محضر استادي چون جناب عالي بي ادبي است ولي توسعه يافتگي و اقتصاد سالم همانگونه كه ميدانيد در گرو شايسته سالاري ميباشدهمانگونه كه مسحضر هستيد اقتصاد كشور هاي چو ن كشور مادولتي است يعني منبع اصلي سرمايه در نزد قويترين انسانها در اينگونه جوامع قرار ميگيردو تقسيم سرمايه از طرف دولت بسمت مردم استدر حالي كه در كشورهاي توسعه يافته اقتصاد مردمي است يعني دولت مهتاج ماليات و عوايد جاري از ست مردم استو ادامه حيات اينگونه دولت ها بستگي به رضايت ملت دارد بنابر اين خود بخود شايستگان ان جامعه در راس قرار گرفته و عدالت به تمام معنا اجرا ميگردد
با سلام به بعضی ها که دولت و کشور را به خاطر خرج کرد خود مال خود میدانند بگویید . ایامسؤلین و از جمله خود جناب دکتری که فرهنگ ما را به سخره گرفته رفتاری غیر از این دارند؟ آدم از هر کس که بهتر ازاو کار میکند و بهتر از او زندگی میکنه و و در هر زمینه ای کارهای خوب دیگران را فارق از اینکه طرف اهل کجاست و چه ملیتی دارد باید یاد گرفت مثه نظم و رعایت حقوق دیگران صرفه جوئی و ساده زیستی اینها چیزهائی است که از هر جای دنیا که باشه قابل احترام است و باید سرمشق قرار بکیرد اما نکته ای که مهمه اینه که ما خودمان را گم نکنیم و نخواهیم چنان دنباله روی دیگران بشیم که از سر تا پا بشیم مثه دیگرانی که تفاوتهای زیادی به لحاظ فرهنگی با ما دارند ، همچنین در نگاه به دیگران در این موارد به قول معروف مرغ همسایه را غاز نبینیم ما تو کشور خودمان انسانهای فرهیخته و با فضائل و کمالات بالا داریم که می توانند سرمشق جهانیان باشند و ما متاسفانه از آنها و استفاده از آنها غافل هستیم و تا چشممان در خارج از کشور به مواردی بر میخوره خیلی مورد توجه قرار میگیره ! مردم ما در کنار ایرادهائی که به لحاظ فرهنگی به بعضی شاید وارد باشه اما در مقایسه با مردمی که در بالا ترین سطح رفاه و آرامش هستند مردم ما که در گیر انواع و اقسام مشکلات هستن باز هم در انسانیت و عاطفه و با در نظر گرفتن وضعیت معیشتی و تفاوتهای موجود در این زمینه با کشورهای توسعه یافته باز هم ملت ما میتواند در زمینه سجایای اخلاقی الگو باشد . توجه ما به مسئولین، ناشی از آن است که تصور می شود که مسئولین ما خیلی بهتر می فهمند و بنابراین اگر از بین بروند برای مملکت اتفاقی می افتد در حالی که اصلا اینطور نیست و همین الان هم در اکثر موارد، بود و نبود آنها فرقی نمی کند. سلامامیدواریم جناب آقای دکتر سریع القلم هم مردمی زندگی کنند و غذای خوب یا بد خوردن و هواپیما سوار شدن و نشدن را معیار سنجش افراد قرار ندهد و با خط کش عقل و تدبر افراد را بسنجد حتی سیاسیون را.
خوب گفته، زحمت بايد كشيد، اميدوارم كه اين تعريفها باعث كه مردم فكر كنند مردم تو سويد درختهاي پول دارند مسئول مردمی یعنی این من در برلين راننده تاکسی هستم تاحالادو وزیر کارونيز چندرهبر حزب سبزهاسوار تاکسی من شده اند شاید برایتان جالب باشد بدانید چند روزی بود اجازه تاکسی را گرفته بودم که خانم هيلده برانت وزیر کار سوار ماشینم شد و گفت برو مجلس و وقتی تردید مرا در انتخاب مسیر دید نقشه شهر را از من گرفت و خودش با راست ،چپ ،مستقیم،که میگفت کار هدایت ما تا مقصد بعهده گرفت .اینجا دیدن وزرا سوار بر دوچرخه امری عادی است.تا فراموش نکردم بگم اوایل انقلاب طاهراحمدزاده استاندار خراسان با دوچرخه توی شهر می گشت خیلی سادهاید و خوشدل دوستان خانه از پایبست ویران است
خواجه در فکر نقش ایوان است
وقتی مسئولی ازکشورمابخوادبه شهری بره چندروزقبل تمام مامورین استان تاکشوری باتمام تجهیزات به انشهررفته وهرصدمتردومامورمیذارن وکلاشهرحالت نظامی به خودمیگیره اقاببخشین البته اینجاایران است اقای سریع القلم توجه کنید نامه ای در دبیرخانه سازمان مدیریت و برنامه ریزس بشماره 114688 مورخ 25/9/92 ثبت گردیده بین طبقه دوم و چهارم دست بدست میشود هنوز امروز 12/11/92 پاسخ نگرفتم . بدانید پاسخ آن فقط ده دقیقه وقت لازم دارد انوقت شما ما را به سوئد مقایسه میکنید . وقتی در این مملکت یک مداح با اسکورت ومحافظ رفت و آمد می کند ، انتظار اینگونه رفتار از سیاسیون ما بیهوده است . ارتباط معناداري بين دينداري و اخلاق مداري وجود ندارد ما انسانهاي مذهبي بسيار باوقار و با اخلاقي داريم انسانهاي مذهبي بي اخلاق و بد هم داريم . انسانهاي بي دين بسيار خوب داريم انسان بي دين بسيار بد هم داريم .منظور از گزاره بالا توجه به اين مقوله است كه فرهنگ ، تربيت ، اخلاق و ارزشها چيزيست كه بايد طي صد ها سال توسط خود جامعه و عقل جمعي ترويج يابد و تنها اكتفا به گزينه مذهب نميتواند چنين ارمغاني را ببار آورد. صد البته نقش حكام نيز در اين باره پر رنگ است تفاوت است بين حكامي كه خشونت ، تنفر و گژي را تبليغ ميكنند و حكامي كه راستي ، درستي و دوستي را مروجند.
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
برادر جان !فلسفلی نگاه کنی همون فرهنگ و تربیت و اخلاقی که میگی در تعریف " مذهب " قرار می گیرند.
مسئله اینجاست که :
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست / در باغ لاله روید و در شوره زار خس
اون خاکی که ازش لاله یا خس بیرون میزنه در واقع فرهنگ عمومی مردم هر جامعه ای ست ...
1-دلت دموكراتيك وراندي نيست.2-مطبوعات واحزاب پدر دولت مردان را درميارن اگر پاراكج بگذارد
3-مردم از هزينه هاي اضافي دولت سئوال مپرسند
4-كميته استقبال يك ماه قبل از سفر مقامي به استاني تشكيل مي دهند سهميه بندي نمي كنند كدام فرماندار چقر-نه چند نفر-بايد براي پشت سر ماشين دويدن آدم بيارند.ضمناا مدارس وادارات را تعطيل نمي كنند.
5-ماه ها از نتيجه يك سفر حرف نمي زنند ودائما در تلويزيون دولتي ،ببخشيد ملي نشانش نميدن وگزارش چگونه استقبال كنيم برنامه تهيه نمي كنند.
6-اسراف نمي كنند چون ضربه به اقتساد ملي است حكم ديني حرام بودن اسراف هم ندارند.
7-كمتر حرف مي زنند وبيشتر فكرمي كنند وحسابگر هستندوبه اندازه كار مي كنند.
8-باديگران كاري ندارند باخودشان كار دارند وخودشون راتوانمند مي كنند وهركس مسئول اعمال خودشون هستند
10-بازم بايد گفت اقتصاد رانتي،مديريت رانتي،تسهيلات راني و...حتيا دشمن رانتي هم ندارند.
11-فكر كنم فرقي بين زنداني سياسي وغير سياسي قائلند.
12هرروز دشمن جديد ودشمن تراشي جديد ندارند چون منافع ملي تعريف شده وثابتي دارند نه منافع سيال وشناور
اقای سریع القلم از وزیر راه و شهرسازی بپرسید تخصص اقای تبادار چیست که مدیر عامل شرکتهای فرودگاهی شده است . انوقت ما را با سوئد مقایسه میکنید. چند دلیل عمده این تفاوت:۱. کار گروهی وآموزش آن در سوئد از مهد کودک و از ۲ سالگی آغاز میشود.
۲. افتخار کار انجام شده همیشه به کل گروه میرسد و مدیر تنها مسؤولیت بیشتری دارد.
۳. مزایای دولتی و دارایی شخصی ارتباط مستقیم دارند. دارایی هر فرد توسط خود آن فرد هر سال باید به اداره مالیات ارسال شود. خلاف یا کتمانکاری در این امر مجازات دارد . در صورت خلاف عمد وسنگین مالیاتی این مجازات تا ۱۲ سال حبس است. قتل عمد در سوئد ۱۳ سال حبس دارد!
۴. اداره مالیات سوئد نقش اداره ثبت اسناد وثبت احوال را هم یکجا بازی میکند و از همکاری کامل تمامی ادارات سوئد برخوردار است . در ایران این ادارات حتی زیر نظر یک قوه هم نیستند و قوه قضاییه ومجریه همکاری لازم را ندارند. لذا خلاف و سود شخصی در سوئد بسیار اندک است. تولیذ ثروت و کار گزارش شده تخفیف مالیاتی دارد ولی حقوق مالیات تصاعدی. کارمند دولت حتی وزیر باید مالیات تصاعدی بدهد ولی من کار آفرین به عنوان کارفرمای ۲۵۰ نفر تخفیف مالیاتیم ازکل حقوق کارل بیلت وزیر خارجه سوئد بیشتر است.
۵. رشوه گیر و رشوه پرداز سریعا توسط اداره مالیات به واسطه این نظام کنترلی کشف و تا ۱۳ سال حبس میکشند.
بر خلاف کشور های دیگر غربی سوئد ۴ شبکه تصویری دولتی دارد که با حدود ۱۵۰ شبکه خصوصی رقیب است. شاید تعجب آور باشد که اعتماد مردم به اخبار این ۴ شبکه از دیگر شبکه ها به مراتب بیشتر است ! و این ۴ شبکه برای حفظ این اعتماد مجبور به رعایت بیطرفی حزبی هستند وگرنه میدان را به رقبای تبلیغاتی چند ملیتی خواهند باخت. سوئد در برابر تهدیدهای اتحادیه اروپا برای عدم رعایت سیاست رسانه ای آنها هیچگاه کوتاه نیامده است. این به شما چه میگوید؟
چکیده بهترین نظراتی که از کامنت ها انتخاب کردم :1- حکومتی که مردمی باشد، ترس در آن معنی ندارد، مردم خود مواظب همه چیز هستند.2 به خاطر اینه که مدیران کشور خودرا ملک و مالک میدانند نه مسئول یعنی مورد سوال واقع شده.3 کدامیک از این سه خصیصه را در خودمان سراغ داریم؟: پندار نیک ؛ کفتار نیک و کردار نیک. مهم نیست که ما دارای چه گذشته ی پر افتخاری بوده ایم ؛ بلکه مهم این است که حالا از لحاظ فرهنگی؛در کجای این دنیا ایستاده ایم. آقای دکتر من موندم توچطور دکتری گرفتی آفرین به هوش وذکاوتت ما یک فامیل داریم منشی فرمانداره، اغلب خلاف مقررات رانندگی میکنه و هر پلیسی متوقفش کنه کارت شناسیاییشو (صادر شده از استانداری) در میاره و پلیسا هم با کلی احترام بدون جریمه بدرقش میکنن!!! سال 1357 به عنوان یک دانشجوی امخالف رژیم وقت ایران در حین مشاجرات و مجادلاتی که با آقای دکتر دیوید اوئن وزیر امور خارجه انگلستان داشتیم شاهد بودیم که ایشان نیز هیچ محافظی نداشتند و به سادگی با مردم خودشان و حتی ایرانیان عصبانی از سیاستهای رژیم برخورد مینمودند در کشور خودمان هم شاهد چنین صحنه هائی بوده ایم لب کلام استاد سریع القلم این است: " بی نیاری بنیان آزادی است. بی نیازی بنیان رشد است". احسنت بر ایشان، مثل همیشه از ایشان مطلب مهمی آموختم.
در کشور ما به خاطر پول نفت هزینه هایی درست شده مثلا هزینه حقوق راننده هر مدیر در سال ۱۵میللیون تومان هست حال اضافه کنید بیمه سوخت استهلاک وسرمایه خودرو را حالا برای ما خیلی عجیب نیست که در سطح امار کل کشور به عددی خواهید رسید تا بدانیم پول نفت کجاها هزینه میشه ؟ به راحتی با حذف این نوع خودروها و استفاده از نقلیه عممومی و تاکسی امکان کاهش هزینه خواهد بود !! ضمنا اگر کارکنان با سرویس عمومی سر کار حاضر بشونددیگر پارکینگهای مسقف برای خودروهای ی شخصی نیاز نخواهد بود شش ساله در یک شرکت دولتی کار می کنم. پارسال به عنوان پژوهشگر نمونه شدم. وقتی اسم من را اعلام کردند مدیرعامل شرکتمون گفت که من فلانی را نمی شناسم. بارها در جلسات هم بوده ایم ولی از بس این مدیران تکبر بی خودی دارند و با سلام و صلوات یک عده پاچه خوار وارد می شوند و یا خارج.! اینجانب فرصت این را داشتم که حدود 5 سال در کشور سوئد زندگی دانشجویی داشته باشم. علاقمندم با ذکر خاطره ی در این بحث شرکت کنم. وزیر خارجه وقت سوئد (خانم آنا لیند) بدنبال یک سوءقصد در حال خرید در فروشگاهی در مرکز پایتخت فوت نمود. واکنش همکلاسی سوئد ی به این حادثه این بود که خانم آنا لیند با پذیرش مسئولیت های سیاسی که اختیاری است تبعات آن را نیز پذیرفته. لذا از این حادثه متاثر نبود. به عبارت دیگر سوئدی ها یاد گرفته بودنند که مسئولیت هر کاری را تمام و کمال بپذیرند. این روحیه براحتی در زندگی سوئدی ها مشاهده می شود. سلام جناب دكتر در انتهاى ياداشت خود متذكر شده اند سعي كنيد درامدتان حا صل كارشخصي خودتان باشد كارافرين به معني متعارف ان يعني كسي كه ديگران هم برايش كار مي كنند پس حاصل كارشخصي نيست وبه همين خاطراست كه دست كارافرين ميتواند در امدى بيش از دستان مردم يك كشور داشته باشد در صورتي كه در عا لم واقع دوتا دست اين همه با هم تفاوت ندارند أما در مورد سوءد تفاوت در اين جا است كه دولت بخش عمده اى از
ماليات دريافتي از مردم را بصورت هزينه هاى رفا هي به مردم بر مي گرداند درانجا نه كسي جيب دولت را مي زند نه كسي كيسه مردم را
اصولاً رجال سياسي كشورهايي كه جايگاه مردمي ندارند هم بايد براي محافظت از خودشان سپر انساني درست كنند و هم براي اينكه خودشان را مهم جلوه دهند صدها نفر آدم براي اسكرت كردنشان به خدمت بگيرند و از بودجه كشور هزينه كنند !!!! ما در حاليكه ادعايمان كوش فبك را كر كرده است البته احدى تر خرد نمىكند ولى ديده ام وقتىمشولى از تهران مى خولهد بيايد باهزارترفند نهار و غيره براى اشتقبال به مركز استان و جا هااى ديگر كى كشند اگر آقای دکتر سریع القلم خود به این سفر نرفته بود و این مطلب را نوشته بود من هم بعنوان شاگرد سابق باهوش ایشان قبول می کردم ولی خود در این سفر بوده است اگر نبود و مقام ایرانی تنها می رفت ممکن بود می نوشت که چرا فلان مقام ، من و امثال من را با خود نبرده است ما متخصص موضوع هستیم و حداقل یکسال روی موضوع کار کردیم و خاک خوردیم . نه!! پاسخ ها
باطل مطلق
| | ۱۶:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
جهت اطلاع جنابعالی دکتر سریع القلم سال کذشته که از مطرودین دولت بود.با هزینه شخصی و به عنوان تنهادایرانی در این اجلاس شرکت کرده بود .هزینه اش می شود حدود یک بیستم یک پورشه پان آمرا در کنار همه نظریات جالبی که مطرح شد این سوال برای من پیش امد با همه احترامی که برای اقای دکتر سریع القلم قائل هستم این است که ایشان از چه ویژگی خاصی برخوردار هستند که توانسته اند پانزده بار در چنین اجلاس مهمی شرکت نمایند. فکر کنم هیچ ایرانی تاکنون به چنین رکوردی دست نیافته باشد ما ايراني ها عادت داريم يا از اينور بام بيفتيم يا از اونور بام. بحث امنيت مسئولين بايد مد نظر باشه اما از حد نبايد بگذره. در ضمن به ياد داشته باشيد كشور سوئد در حد و اندازه ايران درگير مسايل امنيتي نيست بعنوان نمونه مگه منافقين ميزارن يه مسئول در ميان مردم آزادانه تردد كنه ؟؟؟اوايل انقلاب هم با همين شعارها و جوگير شدن برخي مسئولان بسياري از سران و نيروهاي خدوم نظام رو از دست داديم.پس آگاه باشيم كه نه از اين طرف بام و نه از آن طرف بام سقوط نكنيم. پاسخ ها
صابر
| | ۱۵:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
بنده نیر دقیقا همین را می خواستم عرض کنم. من نمی دانم چرا ما عادت کرده ایم دو جامعه یا دو کشور را بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی، ملی، بین المللی اش با یکدیگر مقایسه کنیم. شاید در سطح عموم جامعه چنین رویکردی عادی به نظر رسد اما در مورد امثال آقای دکتر متاسفانه با غرض ورزی همراه است! متاسفانه! خارجی
| | ۱۶:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
همین چند سال پیش بود که اولاف پالمه نخست وزیرشون که از قضا، شخصیتی بین المللی هم بود ترور شد.ولی آرمان ها و اهداف شان بر عکس نشد احتمالا اون اقا وقتی داشته برمیگشته دیگه وزیر نبوده.یعنی وقتی اومده وزیر بوده ها اما وقتی میخواسته برگرده دیگه نبوده...در هرحال از دست دولت دربیاد بره دست 1 درصد سرمایه دار هم خوب نیست.
عزیزم موضوع یک محافظ نیست مطلب را نگرفتیم او از لحاظ شهر وندی تفاوتی برای خود قایل نیست حال ممکن است در جایی اگر صلاح با شد برای او نگهبان هم در نظر بگیرند او خود را یک شهر وند میداند دلیل انهم این است که انجا نظام آپارتاید حاکم نیست و جامعه دسته بندی ندارد صنوف دارد ولی برتری طلبی وویزه خواری ندارد مانند زمان انوشیروان ما نیست در کشور ما قوانین صد ها تبصره واستثنا دارد پس مسول هم باید فرد ویزه وخانواده او هم ویزه تلقی شود هموطنانى كه نظرداده اند كه اروپائى ها صد سال فرهنك دارند وزمان مى برد ما نيز مانند انها شويم چرا شيخ محمد مكتوم حاكم دبى را مثال نمى زننديك شيخ نشين نو با تاريخ نوپا. بدون محافظ در كنار مردم درپارك صفا پياده روى مى كند وقتى مهمان خارجى دارد خودش رانندگى ميكند مانند زمانى كه احمدى نژاد رفته بود دبى ،علت اين كار فقط در وجود خودبزرگ بينى مسئولان كشور ما است. وتافته جداى از مردم بودن ومهم جلوه داده شدن كه شايد فكر مى كنند با اين كارارزش اجتماعى انها بالا ميرود در حالى كه ما شيعه على ع هستيم ساده زيستى ومردمى بودن وصداقت ودرستكرداى راشعار قرار داده ،وغرق در تجمل وكاخ نشينى رادرعمل مى بينيم به اميد روزى كه همه بزرگان كشور در كنار مردم وبا مردم باشند نه اينكه يكى با ميليارد ها ثروت درامد مليونى درماه ويكى با حقوق ٤٥٠هزارتومانى ومستاجر كجا ميتوانند همدردى كنند أصلا سنخيتى دارند با هم ؟اصالا ميتواند ٤٥٠ هزار را براى يكماه تقسيم كند تااخرماه بدون نان نمانند ......... تا سیستم پاچه خواری از بدنه مدیرتی و مدیر و کارمندی برچیدنه نشه این مسائل هست متاسفانه خیلی از مدیران ما بد نیستند این دو رو بریها هستند که با جود دادنهای غلط و اطلاعات نادرست اونها را خراب می کنند این نتیجه نگرشی است که دولت را یک سازمان خدمات رسان می داند که در ازاء دریافت مالیات موظف به پاسخگویی در مورد وظایفی است که مردم بعنوان مشتریان به او وا گذار نموده اند. من دانشجوی دانشکده عمران دانشگاه ... ام در مقطع ارشد. استادها اکثرا شرکتهای ساختمانی با درامدهای نجومی دارند و وقتی برای پایان نامه یا سوال علمی بهشون مراجعه میکنی توهین آمیز برخورد میکنن و میگن کار داریم...عجله داریم...مزاحم نشو...وقت نداریم....خب بابا برو استعفا بده بذار یه نفر که به کار علمی علاقه داره و به حقوق دانشگاه هم راضیه بیاد به جای توی بیسواد پرمدعا.
خداشاهده دلم پرخونه....هرجوری شده باید رفت.
جناب سریع القلم خدمت بزرگی به جامعه میکنند . امیدوارم این نکته را هم بخوانید:فرهنگ و شعور اجتماعی مردم قبل از سیستم و منش و رفتار حکومت موثر است . مسئولاً نوعاً ار متوسط مردم با هوش ترند پس کنترل مردم هم که طبیعتاً چه با حسن نیت و چه با خودمحوری هدف آن هاست را اغلب با موفقیت انجام میدهند و اینکه مردم را چطور میشود کنترل کرد تابع محض حصوصیات فردی اجتماعی مردم است . چرا بعضی عوامفریبی میکنند؟ ساده است چون مردم عامی و کوته بینند! شما دانشمندان علوم اجتماعی مردم را آموزش مدنیت و فرهنگ بدهید دولت ها خودشان را اصلاح میکنند.
از کامنتها مشخصه هنوز متوجه نشدند چرا سوئد اونطوری و ما اینطوری.دلیل:در ایران اقتصاد دولتی حاکم است وتا اداره ی کشور به جای مالیات از طریق نفت باشه اوضاع همینه. اینجا وقتی شخصی فرماندار یک شهر کوچک میشود برای مردم گردن صاف میکند حتی لحن سخنش عوض میشود چون میداند همه امکانات در اختیارش است و کسی قدرت انتقاد ندارد چون اینجا ایران است استاد عزیز چرا اینهمه در این کنفرانسهای ضد بشری نظام سرمایه داری شرکت می کنید اگر قلبت برای انسانیت می طپد بیا این بنده کوچک یک تئوری جدید اقتصادی به حضرتعالی معرفی کنم که توانمند سازی انسانها را براساس دانائی حقیقی وعدالت حقیقی تضمین کند ودیگر جنابعالی این ادمهای پست ومارمولک صفت غربی را برای انسانهای وارسته الگو نسازید با در نظر گرفتن همه نظرات حفظ امینیت مسئولین امری ضروری اما اینکه یه رئیس جمهور مثل احمدی نژاد در سفر به امریکا 100 نفر را همراه خودش برده هیچ توجیه عقلی و شرعی و قانونی نداره نه تنها در این مورد تقریبا حق با ایشونه بلکه در مورد زبان فارسی هم تا حدود زیادی حق با ایشونه و درست میگن. اقا ما میخوایم معاون یه دانشگاه و توی یه شهرستان کوچک ببینیم هزار بار باید بالا و پایین بپریم و خودمون و کوچک کنیم تا......تفاوت از زمین تا آسمان است دوستان متوجه نشدند اگر دولت دست از سر اقتصاد تولید بازار ارز ووووووووبردارد وتمام بنگاههای اقتصادی دست مردم باشد منبعی برای ریخت وپاش نخواهد داشت تمام مردم چون از نظر درامد وابسته به دولت نیستند براحتی وبدون ملاحظه انتقاد خواهند نمود این دولت خواهد بود که جتی رییس جمهورش نیز خود را موظف به پاسخگویی به مردم خواهد دانست چون حقوق او هم از جیب مردم تامین خواهد شد هفته قبل برای تشییع یک دوست استرالیایی رفته بودم٬ سالن پر شده بود و من وسطهای سالن نشسته بودم٬ یک لحظه برگشتم با نفر پشت سری حرف بزنم دیدم وزیرپروژه های بزرگ (که با هم آشنایی داریم) آن عقب ایستاده و کسی حتی جایی برایش خالی نکرده بود و او حدود یک ساعتی ایستاده بود٬ بعد هم بیرون من و چند نفر دیگر بخاطر آشنایی سلامی کردیم و سوار ماشینش شد و رفت٬ بهمین سادگی. حالا من ایران که می آیم یکی از بستگان خیلی نزدیک رو (که مقام دارد) حتما باید با قرار ببینم!به قول خواهرم همه شدند: دبلیو٬ دبلیو٬ دات تکبر!!! اگر به سفارش حسن و حسین سر کار نیایند و اگر سواد و توانایی داشته باشند خود مردم آنها را حفظ میکنند. ولی در ایران برعکسه علت بد بختی مردم هم همین است. دکترجان تازه سرقضییه راننده تاکسی ها دست از سرت برداشته اند .لطفا مدتی مصاحبه نفرمایید تا هر وقت قافیه تنگ امد به شما گیرندهند جسارت بنده راببخشید اگر برای داشتن علمی یا فدرتی یا منصبی خود را اولی تر از دیگران ندانیماگر پسر خاله خود را محق تر از ارباب رجوع ندانیم
اگر قانون را اول برای خود بخواهیم بعد دیگران
اگر ساده زیستی را اول خود شروع کنیم بعد شعارش را بدیم
اگر خلاف های اقاراده هارا محاکمه کنیم
اگر بدانیم از کجا اورده ام . اورده ای . اورده اند
و اگر ...........
انوقت امنیت عدل قسط و مساوات برقرار میشود
اقای سریع القلم شما در لا به لای مطرح کردن مسئله وزیر خارجه سوئد عنوان نموده اید ( یا حداقل من اینطور برداشت کردم) که وظیفه دولت نیست که مسائل مردم را حل کند و فقط باید نظم و نظارت بر اجرای قانون را انجام دهد. برادر بزرگوار وظیفه دولت چیست؟ در ایران طبق قانون اساسی وظیفه اشتغال ، تامین مسکن و ... برعهده دولت است. اگر هم قرار باشد تغییر در رویکرد ایجاد شود تکلیف امثال بنده با 35 سال سن و حقوق ماهی 650 هزار تومان چیست؟ هنوز ازدواج نکرده ام و نمی توانم ازدواج کنم. چه وقت نوبت زندگی امثال من خواهد رسید؟ وظیفه دولت چیست؟ خرج کردن ثروت فروش نفت در راه ماجارجویی های خارجی؟ و دست به یقعه شدن با قدرتمندان جهان؟ دنبال کردن آرمانهای دیگران؟ تکلیف من چیست؟ سهم من از این یک میلیون ششصد و .. میلیون متر مربع چیست؟ سهم من از این 700 میلیارد دلار فروش نفت در 8 سال گذشته چه بوده است؟ من و امثال من حاصل همین سیستم کارمند پرور دولتی هستیم. آیا ما را به حال خود رها خواهند کرد؟ 35 سال سن! هنوز بدون همسر! بدون مسکن در خانه پدری. وبدون هیچ اینده ای. تمامی پولی را که توانسته ام جمع کنم 18 میلیون تومان بود که به لطف دولت و سیاست خارجی آن با افزایش نرخ ارز ارزش خود را از دست داد.