بازدید 7938
۳

زنان را طعمه قرار مي‌دادند تا مردان را شكار كنند

کد خبر: ۳۴۴۳۷۲
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۳ 11 September 2013
شبكه بزرگ دزدان خشن با طعمه قرار دادن زنان جوان در سر راه مردان، آنان را به خانه‌هاي متروكه مي‌كشاندند.رئيس باند، كونگ‌فوكار بود و با راه‌اندازي اين شبكه مخوف به سرقت‌هاي سريالي دست مي‌زد.عمليات پليس مازندران براي رديابي اعضاي اين شبكه از دزدان خشن با شكايتي از سوي يكي از طعمه‌هاي اين باند در دستور كار قرار گرفت.

به گزارش ایران، نيمه شب 15 ارديبهشت‌ماه سال جاري مرد جواني در حالي كه به سختي قادر به صحبت كردن بود در تماس با مركز 110 ساري ادعا كرد از سوي گروه ناشناسي ربوده شده و سه روز در داخل خانه‌اي متروكه زنداني و شكنجه شده است.

اين مرد در ادامه شكايت خود مدعي شد حالا در شرايط جسماني ناگواري قرار دارد و از يكي از كيوسك‌هاي تلفن همگاني سطح شهر ساري تماس مي‌گيرد.

دقايقي بعد تيمي از ماموران آگاهي استان مازندران با دستور سرهنگ عظيمي خود را به اين كيوسك رسانده و مرد جوان را در حالتي آشفته ديدند.

وي درباره چگونگي وقوع حادثه گفت: دو مرد و يك زن در چالوس از من خواستند تا به صورت دربست آن‌ها را به ساري بياورم. وقتي به نزديكي ساري رسيديم ناگهان يكي از آن‌ها كه در صندلي عقب نشسته بود چاقويي را روی گردنم گذاشته و گفت هر چه مي‌خواهد انجام دهم. از ترس تسليم شدم، من به خاطر تاريكي هوا و نا‌آشنا بودن به ساري نتوانستم بدانم خانه متروكه كجاست. آن‌ها مرا به داخل خانه‌اي بردند. در آنجا مرا به مدت 72 ساعت به شيوه‌هاي مختلف تحت شكنجه قرار داده و مي‌خواستند تا پول ميليوني به آن‌ها بدهم، هر چه التماس كردم و گفتم كه پولي ندارم مرا رها كنيد فايده‌اي نداشت. آن‌ها برخي اوقات سيم برق را لخت كرده و به بدن من وصل مي‌كردند يا به صورت وحشتناكي كتكم مي‌زدند. شب سومين روز از اسارت من بود، ناگهان صدايي شبيه افتادن كسي را روي زمين شنيدم. بيرون را نگاه كردم ديدم مرد جواني كه براي نگهباني از من در خانه ‌مانده بود روي زمين افتاده است. به هر ترتيبي بود قفل در را باز كرده و بيرون آمدم. تصور مي‌كنم نگهبان كه مرد معتادي بود به‌خاطر خوردن الكل زياد از هوش رفته بود. من نيز با استفاده از اين موقعيت از آن‌جا فرار كرده و خودم را به نزديك‌ترين كيوسك رساندم و با پليس تماس گرفتم.

با توجه به اين اظهارات اكيپي از كارآگاهان دايره مبارزه با سرقت به سرپرستي سرهنگ شيدايي عمليات رديابي دزدان شكنجه‌گر را در دستور كار خود قرار دادند.ماموران در جريان بررسي‌هاي خود دريافتند اعضاي اين باند خفت‌گيري و دزدي همراه با خشونت تاكنون در چندين مرحله در سرقت از خانه‌هاي مناطق مختلف شهر ساري دست داشته‌اند و در روش ديگري با طعمه قرار دادن دختران و زنان جوان، مردان را به خانه‌هاي متروكه حاشيه شهر كشانده سپس با همين شيوه آنان را تسليم خواسته‌هاي تبهكارانه خود مي‌كنند.در ادامه بررسی‌ها مشخص شد سركرده این شبكه مخوف مرد جوانی به نام علی است كه با آزادی از زندان تعدادی از افيوني هاي هم‌سلولی خود را دور هم جمع كرده و این باند بزرگ را به‌وجود آورده است.

در حالی كه عملیات خزنده پلیس برای به‌دست آوردن ردی از مخفيگاه دزدان خشن ادامه داشت ، چند مرد جوان دیگر كه به همین شیوه تحت شكنجه قرار گرفته بودند با مراجعه به ماموران شكایت خود را ارائه كردند و خواستار پیگیری شدند. بررسی‌های پليسي درباره سبك اقدام این گروه تبهكاری باعث شد تا ماموران مسیر و منطقه اقدامات آنها را به‌دست آورده و اقدام به تله‌گذاری بر سر راه دزدان كنند.چند روز از عملیات نامحسوس پلیس می‌گذشت كه سرانجام دختر جوانی به نام مونا به همراه دو مرد جوان از همدستان دزدان در شهر ساری ردیابی و بازداشت شد.ماموران بلافاصله با تحقیقات فنی و پلیسی از این متهمان توانستند مخفیگاه دزدان را ردیابی و در اقدامی ضربتی سایر اعضاي باند را بازداشت كنند.

اما پيش از حضور پلیس یكی از اعضای باند كه به گفته متهمان دستگیر شده سركردگی شبكه وحشت را برعهده داشت و از تبهكاران با سابقه در سطح استان به شمار می‌رفت، توانسته بود از محاصره ماموران بگریزد.با توجه به اطلاعاتی كه كارآگاهان از مخفیگاه‌های دیگر وي در دست داشتند ، محل‌هایي كه او به آنجا رفت و آمد داشت را تحت نظر گرفتند تا این‌كه 4 ماه بعد از دستگیری سایر اعضای باند، او نیز در حالی‌كه در خانه امن خود در خواب بود از سوی پلیس بازداشت شد.بر اساس اطلاعات به‌دست آمده، اعضای این باند در برخی موارد با شناسایی محل‌هایی كه قرار بود توسط سایر دزدان تحت سرقت قرار بگیرد به كمین نشسته و بعد از بیرون آمدن دزدان از محل سرقت ناگهان بر سر آنها ریخته و اموال دزدی را از آنها می‌دزدیدند.

گفت و گو با سردسته دزدان:

خودت را معرفی من؟

علی 33 ساله هستم.

شغلی هم داشتی؟

جوشكار بودم.

ازدواج كردی؟

بله الان یك پسر هم دارم كه 13 ساله است.

به چه اتهامی بازداشت شدی؟

سرقت موتورسیكلت.

چند سرقت داشتي؟

4 یا 5 مورد سرقت كردیم.

از كجا سرقت می‌كردید؟

از پاركینگ آپارتمان ها.

به چه صـــــورت وارد پاركینگ می شدید؟

می گشتیم جاهایی را كه درهای نرده ای داشت یا روی در قفل نزده بودند شناسایی كرده و یكی از همراهانمان وارد خانه می شد و در را باز می كرد و ما نيز وارد شده و سرقت را انجام می‌دادیم. اغلب صاحبان موتورها حتی سوئیچ موتور را رویش گذاشته بودند ما نيز بی هیچ دردسری آنها را می‌دزدیدیم.

از خفت‌گیری‌ها بگو؟

در این ماجراها من دخالتی نداشتم. چند تا از دوستانم با همكاری دختری به نام مونا این كار را انجام می‌دادند .

تاكنون چند بار دستگیر شدي و به زندان رفته‌ای؟

فكر می كنم هشت باری باشد.

نخستين بار به چه اتهامی بازداشت شدی؟

به‌خاطر نقص عضو كردن پدر دامادمان. درباره مسائلی با وي اختلاف پیدا كردیم و با چاقو ضربه ای به دستش زدم، انگشتش قطع شد.

چند سال داشتی؟

هنوز به سن قانونی نرسیده بودم به همین خاطر مرا به كانون اصلاح و تربیت فرستادند.

دفعات بعدي به چه اتهامی بازداشت شدی؟

چند بار به‌خاطر فروش مواد مخدر، سرقت و درگیری.

مجموعاً چند سال تاكنون در زندان بودی؟

فكر می‌كنم بین 8 تا 10 سال زندان بوده ام.

سایر اعضای باند هم همگی معتاد هستند؟

بله. همه معتاديم.

چقدر درس خوانده ای؟

پنج كلاس درس خواندم.

چرا به خلاف كشیده شدی؟

سنم كه كم بود باشگاه می‌رفتم. كونگ‌فو كار می‌كردم. قدرت بدنی خوبی داشتم، همه از من تعریف می كردند تا این‌كه یك روز هنگام برگشت از باشگاه با چند نفر درگیری پیدا كردیم. چاقو كشی شد و همان اتفاق باعث شد دیگر به باشگاه نروم و به‌جای ساك لباس چاقو به‌دستم گرفتم و به دام افیون افتادم.

توصیه به جوانان داری؟

دنبال این كارها نروند، اشتباه است. زندگیـــشان تباه می‌شود. هیچ كس وقتي براي نخستين‌بار دور بساط می‌نشیند تصور نمی كند كه معتاد خواهد شد اما روزی متوجه می شود كه دیگر دیر شده و وي در دام اعتیاد گرفتار شده است. اعتیاد در ورود به دنیای خلاف است. من نخستين بار كه زندان افتادم با خلاف آشنا شدم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۳
33 سال؟
جستجوی خزنده پلیس؟
میشه بگید پلیس با این جستجوی خزنده اش چیکار کرده؟
مگه غبر از اینه که اینقدر صبر کرده تا چند نفر دیگه شکنجه شدن اومدن شکایت کردن محل مجرم لو رفته!
این فیلم های ایرانی که نشون میده طرف خودش میره کار نقش منفی فیلم رو میسازه آخر فیلم پفقط لیس میاد جمعشون میکنه واقعیه بخدا.

من حکم جلب یکی رو به جرم کلاهبرداری دارم. کلانتری میگه برو پیداش کن. هر وقت گرفتیش ما زندونیش میکنیم. والله خسته نباشید
6 ماه ديگه آزاد ميشه
با تشكر از از زحمات نيروي انتظامي اي كاش قوه قضاييه نيز با قاطعيت بيشتري برخورد مي كرد
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # انتخابات # روز دختر # نمایشگاه کتاب
وب گردی