در شرایطی که همسایه جنوبی کشورمان در حال راهاندازی اینترنت بی سیم (wi-fi) در دو شهر بزرگ ابوظبی و دوبی برای عرضه رایگان اینترنت به مردمانش است، هنوز اینترنت منسوخ نوع دیال آپ در کشورمان نفس میکشد و حتی طرحی برای برچیدن و نوسازی آن در دست نیست!
به گزارش «تابناک»، از جمله مؤلفههایی که دنیای امروز را با گذشته متفاوت میکند، گسترش شدید مقوله ارتباطات است؛ ارتباطاتی که حتی به نسبت دهه گذشته، اینقدر گسترش یافته که تفاوت زمین تا آسمانی نشان داده و حتی در مباحثی همچون اینترنت، دنیایی به غایت نو و به شدت رو به گسترش فراروی جامعه قرار داده تا جایی که به جرأت میتوان ادعا داشت که فراتر از نام این دنیای مجازی، بسیاری از مزایایی که به همراه آورده است، برای کسانی که هیچ سر و کاری با آن نداشتهاند، هم آشناست.
این دنیای جدید به اندازهای با اقبال ایرانیان روبهرو شده که از سالهای ابتدایی رونق یافتن اینترنت در کشورمان، انبوه وبلاگ نویسان و تولید کنندگان محتوای فارسی چنان فعالیتی از خود نشان دادند که فعالیتشان به نسبت جمعیت کشور، نوعی رکورد بر جای گذاشت تا جایی که هیچ تحلیلگر دنیای مجازی نمیتواند به مقوله تولید محتوا در اینترنت بپردازد، ولی سهم ایرانیان را نادیده بگیرد.
اما این اقبال به اینترنت در کشورمان از این روی بااهمیت است که بدانیم اینترنت در ایران از منظر سخت افزاری در سطح بسیار پایینی مانده و نه تنها قوانین سختگیرانهای مانند فیلترینگ و محدودیت سرعت به شدت بر آن اثر میگذارد، بلکه همین سطح نازل هم دچار نوسات بسیار شدیدی بوده و در رویکردی بسیار تأمل برانگیز، هیچ مدافعی به خود نمیبیند.
این در حالی است که با نزدیک شدن به روزهای انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، اختلال گسترده اینترنت کشور، معضلات بسیاری برای کاربران پرشمار این نوع ارتباطات پدید آورد تا رویکرد نقد مشکلات این پدیده جهانشمول ـ که در بسیاری از کشورهای جهان به حوزه خدمات عمومی راه یافته و تبدیل به زیرساخت شده است ـ در بالاترین برنامههای برخی کاندیداهای ریاست جمهوری قرار گرفته و تأثیرات جنبی آن بر وضعیت امروز مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
این مهم در حالی مورد بحث قرار میگیرد که به باور کارشناسان، «فناوری اطلاعات» یکی از اضلاع مثلث نظریه جهانی سازی در حوزه اقتصادی مطرح میشود که در کنار اضلاع اجتماعی و توسعهای، وجهه اقتصادی جهانی شدن را شکل میدهد که از یک سو بر خلاف دو ضلع دیگر، از نوع نرم به شمار میرود و از سوی دیگر، به شدت جهانی بوده و برگرفته از میزان فعالیت کشورهای مختلف است تا هژمونی کشورهایی که چه بسا در سایر عرصهها قدرتمند هستند.
شاهد این ماجرا هنگامی آشکار میشود که واکنش گسترده کاربران اینترنتی کشورمان، غولهای دنیای فناوری اطلاعات همچون گوگل را وادار به واکنش و گاه پس کشیدن از مواضع نابخردانه خود کرده و به نوعی هژمونی حقیقت ایرانی را به دست کاربران محدود شده کشورمان به همراه میآورد.
اکنون اگر این ظرفیت بزرگ را به مقولههایی همچون بیکاری، تأثیرات نامطلوب تحریم و غیره گره زده و فارغ از خودتحریمیهایی که در این عرصه به خود روامیدانیم، به آمارهای عجیبی همچون ادعای ضریب نفوذ 65 درصدی اینترنت پر سرعت در ایران (مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت، طی هفتههای گذشته و در تازهترین گزارش خود شمار کاربران اینترنت در ایران را بالغ بر 45 میلیون و 5 هزار و 644 نفر اعلام کرده است!) برمیخوریم که اگر بدانیم از این خیل، 27 میلیون نفرشان (نزدیک 36 درصد کاربران) به لحاظ فعال کردن GPRS تلفن همراه، کاربر اینترنت هستند، خود را در مقابل دروغی آشکار خواهیم یافت که شاید بتواند برای مسئولانی که آمارسازی را خوب میدانند، قانع کننده باشد؛ اما هیچ تأثیری در رشد کشور نخواهد داشت.
اما این همه ماجرا نیست؛ فاجعه هنگامی آشکار خواهد شد که بدانیم نزدیک هفت میلیون نفر دیگر از مجموع کاربران اینترنت در کشورمان، از طریق شمارهگیری تلفنی (Dialup) پا به دنیای مجازی میگذارند؛ شیوهای منسوخ در جهان که قطعا نه برای تصمیمسازان قابل تکیه است و نه دورنمای خوبی از توسعه فناوری اطلاعات در کشورمان ترسیم میکند.
با این تفاسیر، بسیار روشن است که وقتی کاندیداهای ریاست جمهوری بخواهند بهینهترین استفاده را از بستر اینترنت برای توسعه فناوری اطلاعات برده و به دنبال آن، مرهمی برای مشکلات اقتصادی کشور بسازند، لازم است که نخست ضروریات تبدیل این خدمات نابسامان به زیرساخت اجتماعی را مدنظر قرار داده و در این باب تلاش داشته باشند.
به عبارتی بهتر، هنگامی میتوان به بهرهبرداری از مزایای اینترنت دل خوش کرد که این خدمات به نسبت گران و البته دست نایافتنی برای تمام آحاد مردم را تا بدانجا توسعه داد که نهضت اینترنترسانی (چیزی معادل گازرسانی!) تبدیل به اولویت اول ارتباطی در کشور شده و اقدامات در این حوزه را آنقدر گسترش دهیم که ارائه آمار ضریب نفوذ واقعی اینترنت در کشور (البته از نوع پر سرعت و فارغ از انواع دیال آپ، جیپیآراس و انواع دیگر) به رویکردی ثابت همچون آمار دسترسی مردم به دیگر زیرساختهای توسعه مانند آب، برق، تلفن و گاز تبدیل شود.
تصویری که برای بسیاری از کاربران ایرانی اینترنت آشنا بوده و حکایت تلخی را روایت میکند اگر با چنین رویکردی به ماجرا بنگریم، تشخیص آن که کدام کاندیدای ریاست جمهوری بر این مهم تأکید داشته چندان دشوار نیست، زیرا جدای از آنکه برخی کاندیداها حتی در حد شعار و کلی گوییهای رایج انتخاباتی در کشورمان به این مهم نپرداخته اند، درخواهیم یافت که حتی رویکرد استفاده از فضای مجازی به عنوان رسانه ای قابل اتکا برای معرفی برنامههای کاندیداها و بهرهگیری رسانه ای از این ابزار نوین در جهت تبلیغات نیز، از نگاه برخی نامزدها دور مانده است.
شاهد ماجرا زمانی است که بدانیم در فاصله کمتر از ده روز تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، هنوز هستند کاندیداهایی که ستاد اینترنتی خود را فعال میکنند؛ آن هم در شرایطی که برخی دیگر به درستی ظرفیتهای این بستر را شناسایی کرده و بهره گیری از شاخصههای ویژه اینترنت را در دستور کار گذاردهاند.
البته بسیار روشن است که بسیاری از کاندیداها در قالب حمایتهای دریافتی از رسانههای خبری وابسته یا متمایل به خود، از مزایای اینترنت بهره گرفته و میگیرند اما تفاوت نوع نگرش نامزدها به ضرورت توسعه این نوع رو به گسترش انتخابات، هنگامی آشکار میشود که به نوع کاربرد ایشان از این فضای مجازی دقیق تر شویم.
با این رویکرد، راهاندازی سایتهای راهبردی امثال آنچه دکتر محسن رضایی به آن توسل جسته (ویکی رضایی) نشانگر نقشی است که این کاندیدا برای دنیای رو به گسترش فناوری اطلاعات قائل است. این رویکرد از آن رو مهم است که با مراجعه به این سایت پر مایه، با گنجینه ای بی نظیر از اطلاعات گردآوری شده در حوزه راهبردی در شهرستانهای مختلف کشور مواجه خواهیم شد که به سبب بستری که در آن قرار گرفته (اینترنت)، نه تنها قابلیت نقد و باز آفرینی دارد، بلکه میتواند تا آیندههای دور و دراز مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان سندی راهبردی بر آن تأکید شود.
این رویکرد جالب در حالی رخنمون میشود که رضایی به عنوان چهره ای که تکیه شدیدی بر مسائل اقتصادی برای حل معضلات موجود در کشور دارد، در سخنانی که پیشتر بارها و بارها در جمع مردم بیان کرده، با طرح وعدههایی همچون گسترش اینترنت پر سرعت، رفع محدودیتهای ناخوشایندی همچون سرعت پایین، دفاع از حقوق کاربرانی که در صف تولید محتوا قرار دارند اما گاه با بد سلیقههایی در حوزه فیلترینگ مواجه میشوند، رفع محدودیتهای سلیقه ای همچون مسدود کردن دسترسی به برخی سایتها، تثبیت سطح خدمات در راستای صیانت از حقوق مشترکان پر شمار اینترنت در کشور و ...، ثابت کرده که با مشکلات جاری در این عرصه به خوبی آشناست.
اگر به این فهرست بیفزاییم که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به اینترنت به عنوان اساس توسعه فناوری اطلاعات نگریسته و رفع مشکلاتی را که اینترنت کشور به آن مبتلاست، رویکردی در راستای شغل آفرینی و حل بخشی از مشکلات اقتصادی کشور میداند، به نظر میرسد با برنامه ای روبهرو هستیم که بر خلاف آنچه اکنون در بین مسئولان رایج است، به گسترش این نوع ارتباطات از منظر فرصت مینگرد نه تهدید؛ رویکردی که در سخنان رضایی به روشنی قابل مشاهده است:
«اینکه میشنویم امثال شرکت گوگل هر روز بر خدمات خود افزوده و حتی گاه برای گسترش اینترنت در سطح جهان تلاش میکنند، البته از سر خیرخواهی ایشان نیست اما این گونه هم نیست که گمان کنیم صرفا در راستای دشمنی است، بلکه آنها دریافتهاند که فناوری اطلاعات، عاملی کارآمد در شکل دهی آینده جهان است و تلاش دارند با این روش، بیشترین دیتا را از سطح جهان گردآوری کنند تا بتوانند از این دیتاهای خام، اطلاعات معنادار استخراج کرده و محصولی را که جهان آینده به آن نیاز دارد، پیش بینی کرده و جلوتر از همه نسبت به تولید آن اقدام کنند؛ حال ما کجا هستیم و چه برخوردی با این دنیای جدید داریم؟!»