بازدید 3895

تحقیقات ویژه پیرامون دو جنایت خانوادگی

کد خبر: ۳۰۶۰۸۲
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۲ 02 March 2013
بازپرسان جنایی تهران در حال بررسی پرونده دو مرد هستند که در جنایت‌های خانوادگی همسر و پسرعموی خود را به قتل رسانده‌اند.

به گزارش شرق، قربانی جنایت اول زنی 34ساله به نام فهیمه است که روز23 آبان توسط شوهرش کشته شد. فهیمه قبل از کشته شدن، با خواهرش قرار ملاقات داشت تا برای خرید لباس به بازار برود اما ساعت 16 همان روز با خواهرش تماس گرفت و قرارش را یک ساعت به تعویق انداخت اما دیگر خبری از وی نشد.

خواهر مقتول وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به کارآگاهان گفت: «منتظر تماس فهیمه بودم تا اینکه یکی از دوستان او با من تماس گرفت و گفت از تلفن همراه فهیمه پیامکی را با این عنوان که «فهیمه را خفه کردند؛ به خانواده‌اش خبر بدهید» دریافت کرده است. فهیمه در آخرین مکالمه‌ای که با هم داشتیم گفت شوهرش می‌خواهد به خانه بیاید تا مدارک شناسایی‌اش را بردارد برای همین هم ساعت قرار را عقب انداخت.»

کارآگاهان وقتی فهمیدند شوهر 40ساله مقتول به نام رضا ساکن آستانه‌اشرفیه است به آنجا رفتند و متوجه شدند این مرد همسر دیگری نیز دارد که مهریه و نفقه‌اش را اجرا گذاشته و رضا را به زندان انداخته است. مرد میانسال از زندان به پلیس آگاهی تهران منتقل شد و هرچند ابتدا ادعا کرد زمان قتل اصلا در تهران نبوده، اما در بازجویی‌های تکمیلی جرمش را گردن گرفت.

او گفت: «10 سال قبل با فهیمه در تهران ازدواج کردم اما به‌دلیل اختلافاتی که با هم داشتیم به صورت توافقی جدا شدیم. پس از آن، من به شمال رفتم و دو سال قبل با همسر دوم خود ازدواج کردم. پس از گذشت مدتی، فهیمه با من تماس گرفت و به اصرار وی تصمیم گرفتم دوباره او را به عقد خود در بیاورم و حتی برای او خانه‌ای در آستانه‌اشرفیه تهیه کردم، وقتی همسر دومم متوجه موضوع شد، با طرح شکایتی درخواست مهریه و نفقه کرد که به دلیل ناتوانی در پرداخت آن به حبس محکوم شدم و فهیمه نیز مجددا به تهران بازگشت. سه روز قبل از قتل برای یک هفته از زندان مرخصی گرفتم و روز حادثه برای دیدن فهیمه به تهران آمدم اما در تهران متوجه شدم او قصد ندارد با من زندگی کند. در حالی‌که بسیار عصبانی شده بودم، روسری‌اش را دور گردنش پیچیدم و خفه‌اش کردم و پس از برداشتن مبلغ 50هزارتومان و ارسال پیامک از طریق تلفن همراه فهیمه به شهرستان بازگشتم و با توجه به پایان مرخصی، خودم را به زندان معرفی کردم.»

متهم به قتل دوم مردی به نام حسن است که صبح روز26تیرماه پسرعمویش را به قتل رساند. ساعت 9:30 آن روز جنازه مقتول 24ساله به نام منصور در حالی‌که به آتش کشیده شده بود در کارگاه نجاری در جنوب تهران پیدا شد.

یکی از کارگران کارگاه به ماموران گفت: «هر روز منصور در کارگاه را باز می‌کرد اما امروز-روز حادثه-وقتی ما به کارگاه رسیدیم در بسته بود و منصور به تلفنش جواب نمی‌داد. یکی از کارگران از بالای دیوار وارد کارگاه شد و در را باز کرد وقتی ما به اتاقک نگهبانی رفتیم با جنازه سوخته شده منصور روبه‌رو شدیم.» کارآگاهان در جریان تحقیقات اطلاع پیدا کردند، مقتول حدود یک سال پیش از محل سکونت پدری خود در شرق کشور به تهران آمده و از همان زمان به عنوان نگهبان در کارگاه نجاری مشغول به کار شده و در این مدت به دختر جوانی علاقه‌مند شده اما با مخالفت خانواده دختر و حتی تهدید اعضای خانواده وی روبه‌رو شده بود.

افسران جنایی به بررسی فرضیه‌های مختلف در این جنایت پرداختند و سرانجام به پسرعموی مقتول که جوانی 22ساله به نام حسن است ظنین شدند و فهمیدند او پس از وقوع قتل به صورت ناگهانی از محل کار خود تسویه‌حساب کرده است. از طرفی این مرد به شهر زادگاه خود نیز بازنگشته و در مراسم خاکسپاری پسرعمویش شرکت نکرده بود. مخفیگاه حسن پس از سه ماه اقدامات پلیسی در ساختمان نیمه‌کاره‌ای در میدان صادقیه شناسایی و متهم که به‌عنوان نگهبان در آنجا کار می‌کرد، بازداشت شد.

حسن در بازجویی‌های اولیه قتل را انکار کرد و گفت: «شب حادثه به همراه منصور در حال مصرف موادمخدر بودیم. ناگهان منصور به علت برخورد با بخاری برقی، دچار برق‌گرفتگی شد و من که وضعیت خوبی نداشتم، فقط توانستم از کارگاه خارج شوم.»حسن در حالی چنین ادعایی را مطرح کرد که پزشکی قانونی علت مرگ منصور را «انسداد شریان تنفسی» اعلام کرده بود.

متهم بعد از چند روز بالاخره لب به اعتراف گشود و گفت: «من و منصور هر دو به یک دختر علاقه داشتیم به همین علت شب حادثه پس از آنکه منصور از قصد من برای ازدواج با دختر موردعلاقه‌اش اطلاع پیدا کرد، باهم درگیر شدیم و او را به قتل رساندم.»این مرد ادامه داد: «آن شب با نقشه قبلی، به بهانه مصرف مواد به کارگاه نجاری رفته بودم. در حالی‌که سعی می‌کردم تا به ظاهر خود را در حال مصرف مواد نشان بدهم، آن‌قدر منتظر ماندم تا منصور از حالت طبیعی خارج شود. سپس موضوع علاقه خود را به دختر موردعلاقه‌اش مطرح کردم. منصور که در آن موقع در شرایط مناسبی قرار نداشت، به سمت من حمله‌ور شد. من نیز با استفاده از حالت غیرطبیعی منصور، سر او را محکم به دیوار کوبیدم و سپس گلویش را آنقدر فشار دادم تا خفه شود و بعد با ریختن بنزین روی جنازه و داخل اتاقک، آنجا را به آتش کشیدم و به‌سرعت از کارگاه خارج شدم.»

بنا بر این گزارش پرونده دو متهم به قتل بعد از اتمام تحقیقات مقدماتی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع می‌شود تا آنها پای میز محاکمه بروند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# انتخابات # تایید صلاحیت # مسعود پزشکیان # مصطفی پورمحمدی # سعید جلیلی # علیرضا زاکانی # امیرحسین قاضی زاده هاشمی # محمدباقر قالیباف # انتخابات ریاست جمهوری