همدستی اتفاقی دو مرد برای ارتكاب جنايت
يكي از متهمان براي قتل اجير شده بود و ديگري انگيزه شخصي داشت
دو مرد كه به طور اتفاقي براي كشتن يك نفر با هم همدست شده بودند، در جلسه محاكمه اتهامات‌شان را قبول كردند.
اين پرونده از آذر سال 85 با كشف جنازه مردي جوان در اطراف شهرستان لار استان فارس به جريان افتاد. كارآگاهان وقتي از وجود اين جنازه مطلع شدند به محل جرم رفتند و به بررسي شواهد و سرنخ‌ها پرداختند. با توجه به جراحت‌هايي كه روي سر مقتول وجود داشت، مشخص شد اين مرد به نام يحيي بر اثر اصابت ضربات جسمي سخت به سرش جان باخته است. از سويي رد يك موتوسيكلت نيز در صحنه جرم وجود داشت. كارآگاهان با توجه به آثار و علايم موجود به اين نتيجه رسيدند كه يحيي توسط فرد يا افرادي آشنا با اختيار خودش به آنجا كشيده شده و سپس قاتل يا قاتلان در يك لحظه وي را غافلگير كرده و بدون اينكه به او فرصت دفاع بدهند، اين جوان را از پا درآورده‌اند. افسران جنايي كه پي برده بودند اين جنايت نه با انگيزه سرقت، بلكه به دلايل شخصي و خصومت به وقوع پيوسته است به تحقيق درباره زندگي خصوصي اين مرد پرداختند و با به دست آوردن سرنخ‌هايي به مردي به نام جواد مظنون شدند و او را بازداشت كردند.
جواد كه در ابتدا ادعاي بي‌گناهي مي‌كرد،وقتي تحت بازجويي‌هاي فني- پليسي قرار گرفت به قتل اقرار و همدستش را به نام ناصر معرفي كرد.
او درباره انگيزه‌اش از قتل گفت: «چندي قبل يكي از دوستانم به من گفت فهميده يحيي با زنش رابطه دارد و به همين دليل مي‌خواهد از اين مرد انتقام بگيرد. او از من خواست كمكش كنم و گفت اگر حاضر شوم يحيي را بكشم، پول خوبي خواهد داد. من كه به شدت مشكل مالي داشتم و از طرفي مي‌دانستم يحيي كاري غيراخلاقي انجام داده است، قبول كردم به دوستم كمك كنم.»
متهم در ادامه گفت: «من در فكر اين بودم نقشه‌اي براي قتل بكشم كه باخبر شدم مرد ديگري به اسم ناصر هم مي‌خواهد همان كاري را انجام بدهد كه در تداركش بودم. من از قبل ناصر را مي‌شناختم و وقتي از نيت او باخبر شدم با هم صحبت كرديم تا به صورت مشترك اين كار را انجام بدهيم. بعد از طراحي يك نقشه من به بهانه تفريح و گشت و‌گذار سراغ يحيي رفتم و او را سوار موتورم كردم و به منطقه‌اي بردم كه از قبل تعيين كرده بوديم. ناصر هم خودش را به آنجا رساند و بعد در يك فرصت مناسب به او حمله كرد و وي را به قتل رساند و سپس فرار كرديم.»
ماموران بعد از شنيدن اين اعترافات ناصر را هم بازداشت كردند. اين مرد وقتي فهميد همدستش حقيقت را بيان كرده است، چاره‌اي جز اعتراف پيدا نكرد، وي گفت: «من فهميده بودم يحيي با نامزدم رابطه دارد به همين دليل تصميم گرفتم او را بكشم و در حين برنامه‌ريزي براي قتل فهميدم جواد هم همين نقشه را دارد براي همين با هم همكاري كرديم.»
دو متهم به قتل در ادامه به بازسازي صحنه جرم پرداختند و پس از صدور قرار مجرميت و كيفرخواست آنها به دادگاه كيفري استان فارس معرفي شدند. اين دو چند روز قبل در شعبه 5 دادگاه كيفري استان فارس محاكمه شدند. در جلسه دادگاه نماينده دادستان براي متهمان به خاطر معاونت و مباشرت در قتل درخواست مجازات كرد و اولياي دم مقتول نيز خواستار صدور حكم قصاص شدند. پس از آن دو متهم در جايگاه قرار گرفتند و همان مطالبي را كه در بازجويي‌ها گفته بودند، تكرار كردند.
بنا بر اين گزارش در حال حاضر هيات قضات براي صدور راي اين پرونده وارد شور شده‌اند.
منبع: شرق
اين پرونده از آذر سال 85 با كشف جنازه مردي جوان در اطراف شهرستان لار استان فارس به جريان افتاد. كارآگاهان وقتي از وجود اين جنازه مطلع شدند به محل جرم رفتند و به بررسي شواهد و سرنخ‌ها پرداختند. با توجه به جراحت‌هايي كه روي سر مقتول وجود داشت، مشخص شد اين مرد به نام يحيي بر اثر اصابت ضربات جسمي سخت به سرش جان باخته است. از سويي رد يك موتوسيكلت نيز در صحنه جرم وجود داشت. كارآگاهان با توجه به آثار و علايم موجود به اين نتيجه رسيدند كه يحيي توسط فرد يا افرادي آشنا با اختيار خودش به آنجا كشيده شده و سپس قاتل يا قاتلان در يك لحظه وي را غافلگير كرده و بدون اينكه به او فرصت دفاع بدهند، اين جوان را از پا درآورده‌اند. افسران جنايي كه پي برده بودند اين جنايت نه با انگيزه سرقت، بلكه به دلايل شخصي و خصومت به وقوع پيوسته است به تحقيق درباره زندگي خصوصي اين مرد پرداختند و با به دست آوردن سرنخ‌هايي به مردي به نام جواد مظنون شدند و او را بازداشت كردند.
جواد كه در ابتدا ادعاي بي‌گناهي مي‌كرد،وقتي تحت بازجويي‌هاي فني- پليسي قرار گرفت به قتل اقرار و همدستش را به نام ناصر معرفي كرد.
او درباره انگيزه‌اش از قتل گفت: «چندي قبل يكي از دوستانم به من گفت فهميده يحيي با زنش رابطه دارد و به همين دليل مي‌خواهد از اين مرد انتقام بگيرد. او از من خواست كمكش كنم و گفت اگر حاضر شوم يحيي را بكشم، پول خوبي خواهد داد. من كه به شدت مشكل مالي داشتم و از طرفي مي‌دانستم يحيي كاري غيراخلاقي انجام داده است، قبول كردم به دوستم كمك كنم.»
متهم در ادامه گفت: «من در فكر اين بودم نقشه‌اي براي قتل بكشم كه باخبر شدم مرد ديگري به اسم ناصر هم مي‌خواهد همان كاري را انجام بدهد كه در تداركش بودم. من از قبل ناصر را مي‌شناختم و وقتي از نيت او باخبر شدم با هم صحبت كرديم تا به صورت مشترك اين كار را انجام بدهيم. بعد از طراحي يك نقشه من به بهانه تفريح و گشت و‌گذار سراغ يحيي رفتم و او را سوار موتورم كردم و به منطقه‌اي بردم كه از قبل تعيين كرده بوديم. ناصر هم خودش را به آنجا رساند و بعد در يك فرصت مناسب به او حمله كرد و وي را به قتل رساند و سپس فرار كرديم.»
ماموران بعد از شنيدن اين اعترافات ناصر را هم بازداشت كردند. اين مرد وقتي فهميد همدستش حقيقت را بيان كرده است، چاره‌اي جز اعتراف پيدا نكرد، وي گفت: «من فهميده بودم يحيي با نامزدم رابطه دارد به همين دليل تصميم گرفتم او را بكشم و در حين برنامه‌ريزي براي قتل فهميدم جواد هم همين نقشه را دارد براي همين با هم همكاري كرديم.»
دو متهم به قتل در ادامه به بازسازي صحنه جرم پرداختند و پس از صدور قرار مجرميت و كيفرخواست آنها به دادگاه كيفري استان فارس معرفي شدند. اين دو چند روز قبل در شعبه 5 دادگاه كيفري استان فارس محاكمه شدند. در جلسه دادگاه نماينده دادستان براي متهمان به خاطر معاونت و مباشرت در قتل درخواست مجازات كرد و اولياي دم مقتول نيز خواستار صدور حكم قصاص شدند. پس از آن دو متهم در جايگاه قرار گرفتند و همان مطالبي را كه در بازجويي‌ها گفته بودند، تكرار كردند.
بنا بر اين گزارش در حال حاضر هيات قضات براي صدور راي اين پرونده وارد شور شده‌اند.
منبع: شرق
