بازدید 8977

قتل یک مربي به خاطر رابطه با زن متاهل

كيفرخواست عليه مردي كه مربي بدنسازي را در پي رابطه با همسرش به قتل رسانده بود، صادر شد و اين مرد به‌زودي در دادگاه كيفري‌ محاكمه مي‌شود.
کد خبر: ۲۱۲۰۰۹
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۰ - ۰۸:۴۰ 20 December 2011
شرق: كيفرخواست عليه مردي كه مربي بدنسازي را در پي رابطه با همسرش به قتل رسانده بود، صادر شد و اين مرد به‌زودي در دادگاه كيفري‌ محاكمه مي‌شود.

 متهم پرونده كه مدعي است قرار بود از همسرش جدا شود بعد از اينكه وارد خانه شد و مرد غريبه را ديد، او را با ضربات چاقو به قتل رساند.

پنجم مرداد يك سال پيش مردي به نام امير به ماموران پليس ملارد كرج مراجعه و اعتراف كرد جواني را به قتل رسانده است. اين مرد گفت، نمي‌داند مقتول كيست و او را در خانه‌اش ديده ‌است.

امير بازداشت شد و پليس به خانه او رفت تا صحنه قتل را بررسي كند. گفته‌هاي شاهدان پرونده نشان داد مقتول، جواني 28 ساله به نام آرش بوده و چند ماهي است كه در غياب امير به خانه او رفت‌وآمد مي‌كند و با ژاله -همسر امير- رابطه دارد.

امير در بازجويي‌ها گفت: يك سال بود كه با همسرم هيچ‌ رابطه‌اي نداشتيم و نمي‌توانستيم همديگر را تحمل كنيم به همين دليل هم قرار شد توافقي از هم جدا شويم و دادخواست طلاق را داديم و منتظر نوبت دادگاه بوديم. همسرم هنوز در خانه من زندگي مي‌كرد و پيش سه فرزندم بود. آن شب من سركار بودم اما از همكارم خواستم نيم‌ساعت جاي من باشد تا به پمپ گاز بروم. دلشوره عجيبي داشتم و فكر مي‌كردم در خانه‌ام اتفاقي افتاده‌است. خيلي حالم بدبود. تصميم گرفتم به خانه بروم و سري به خانواده‌ام بزنم. وقتي رسيدم، ديدم پسر بزرگم نيما خيلي مضطرب است و بريده‌بريده حرف مي‌زند چيزي به من نگفت، وارد خانه كه شدم زنم سرم داد زد كه اين چه وقت خانه آمدن است.

متهم ادامه داد: شك كردم و فهميدم اتفاقي افتاده‌است. من يك دختر و پسر ديگر هم دارم كه زنم گفت آنها خواب هستند. متوجه شدم چراغ حمام روشن است. در حمام را باز كردم و ديدم مردي غريبه در حال پوشيدن لباس‌هايش است. فوري به آشپزخانه رفتم و يك چاقو برداشتم و چند ضربه به آن مرد زدم. بعد زنم را به باد كتك گرفتم. من اصلا آن مرد را نمي‌شناختم و نمي‌دانستم چرا به خانه‌ام آمده ‌است.

به دستور بازپرس، ژاله همسر امير هم بازجويي شد. او گفت: شوهرم مرد بداخلاقي بود و ما از همان ابتدا كه با هم ازدواج كرديم، اختلاف داشتيم اما مشكل اين بود كه هنوز يك سال از ازدواج‌مان نگذشته بود كه دخترمان به دنيا آمد و يك سال بعد هم پسرم نيما به دنيا آمد و به خاطر اين دو بچه، ما همديگر را تحمل مي‌كرديم 10 سال گذشت در حالي‌كه نمي‌خواستيم بچه‌دار شويم صاحب يك پسر ديگر شديم به هر حال، وجود سه بچه هم نتوانست كاري كند كه ما بتوانيم با هم خوب باشيم و زندگي آرامي داشته‌باشيم تا اينكه يك سال پيش، بعد از درگيري‌هايي كه با شوهرم داشتم براي جدايي تصميم نهايي را گرفتم و با مربي بدنسازي پسرم آشنا شدم. آرش، مرد جوان و خوبي بود. او خيلي مهربان بود و با رفتارهايش توانست نيما را خيلي به خودش نزديك كند. نيما هميشه دوست داشت پدري مهربان داشته باشد و هركس كه به او كمي محبت مي‌كرد جاي پدرش را در دل او مي‌گرفت. 

او در مورد اينكه رابطه‌اي هم با آرش داشته است يا نه گفت: آن شب هيچ‌ رابطه‌اي با آرش نداشتم اما قبل از آن چند بار به لج شوهرم با او رابطه برقرار كردم.

ادعاي اين زن از سوي فرزندانش هم تاييد شد. آنها گفتند پدرشان آدم بداخلاقي است و مادرشان را خيلي اذيت مي‌كرد. نيما به پليس گفت: روز حادثه پدرم حالت عادي نداشت مثل ديوانه‌ها شده‌بود او آرش را با چاقو زد و آنقدر سريع اين كار را كرد كه ما نتوانستيم جلو او را بگيريم بعد به سراغ مادرم رفت و مادرم را تاجايي كه مي‌توانست كتك زد او هميشه مادرم را كتك مي‌زد. سر چيزهاي كوچك بهانه مي‌گرفت و او را مي‌زد. به جز مادرم ما هم از دست كارهاي پدرم خسته شده‌بوديم و راضي بوديم آنها از هم جدا شوند.

با توجه به گفته‌هاي متهم و شاهدان صحنه قتل بازسازي و بعد از صدور قرار مجرميت از سوي بازپرس كيفرخواست عليه متهم صادر شد. 

اين در حالي‌است كه خانواده آرش هم براي متهم درخواست قصاص كرده‌اند. همچنين پرونده رابطه نامشروع ژاله با آرش هم براي رسيدگي به همراه پرونده قتل به دست امير براي رسيدگي به دادگاه كيفري‌استان البرز فرستاده شده است. متهمان به‌زودي در دادگاه كيفري‌استان البرز و در حضور پنج قاضي محاكمه مي‌شوند. 
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف
وب گردی