درخواست مهريه 1000 سكه‌اي براي مبارزه با مادرشوهر
خانواده شوهرم در اين 4 سال و نيم هر كاري كه دلشان خواست انجام دادند و من و شوهرم اطاعت كرديم ولي من اين بار مهريه‌ام را مي‌خواهم؛ زيرا آزارها و زخم‌زبان‌هاي مادرشوهرم مرا به ستوه آورده و مي‌خواهم با دريافت مهريه‌ام با او مبارزه كنم تا به خود اجازه دخالت در زندگي‌ام را ندهد.
جام جم: زني در دادگاه خانواده با بيان اين‌كه ۱۰۰۰ سكه مهريه‌ام را مي‌خواهم، گفت: ديگر نبايد حرف مادرشوهرم به كرسي بنشيند و مي‌خواهم با دريافت مهريه‌ام با مادرشوهرم مبارزه كنم.
زني با مراجعه به دادگاه خانواده شهيد محلاتي دادخواست مهريه خود را به قاضي شعبه 240 اين مجتمع قضايي خانواده ارائه كرد.
زن جوان به قاضي اين شعبه گفت: شوهرم در يك شركت خدماتي كار مي‌كند و درآمد ماهيانه‌اش 600 هزار تومان است كه مي‌تواند مهريه هزار سكه‌اي مرا بپردازد.
وي با اشاره به اين‌كه حدود 4 سال و نيم از زندگي مشتركمان مي‌گذرد، اضافه كرد: شوهرم بسيار دست و دلباز است و علاوه بر كار در يك شركت خدماتي، در جاي ديگري نيز مشغول به كار بوده و پس‌انداز زيادي دارد.
خواهان افزود: درست است كه ميزان مهريه‌ام زياد است ولي مهريه حق من است و شوهرم بايد آن را بپردازد.
شوهر اين زن نيز كه در دادگاه خانواده حضور داشت، با بيان اين‌كه من و همسرم از اقوام دور هستيم، گفت: هر مقدار پول كه همسرم بخواهد به او مي‌دهم ولي مهريه‌اش را نمي‌توانم بپردازم چرا كه خانواده‌ام بخصوص مادرم اين اجازه را به من نمي‌دهد.
وي با اشاره به اين‌كه يك فرزند 3 ساله دارد، يادآور شد: در خانواده ما پرداخت مهريه مساوي با طلاق است و به همين دليل چنانچه من مهريه همسرم را بپردازم، خانواده‌ام اجازه ادامه زندگي با او را به من نخواهند داد.
وي تصريح كرد: حاضرم هر ماه مانند گذشته كل حقوقم را به همسرم بدهم و علاوه بر يك خانه مسكوني كه به نامش كرده‌ام، خانه ديگري برايش بخرم تا او از درخواست مهريه‌اش صرف‌نظر كند.
زن بار ديگر در برابر قاضي پرونده با اشاره به اين‌كه شوهرم از خود اختياري ندارد، گفت: من هيچ مالي نخواسته و تنها مهريه‌ام را حتي به صورت قسطي مي‌خواهم.
وي با بيان اين‌كه ديگر نبايد حرف مادر شوهرم به كرسي بنشيند، ادامه داد: خانواده شوهرم در اين 4 سال و نيم هر كاري كه دلشان خواست انجام دادند و من و شوهرم اطاعت كرديم ولي من اين بار مهريه‌ام را مي‌خواهم؛ زيرا آزارها و زخم‌زبان‌هاي مادرشوهرم مرا به ستوه آورده و مي‌خواهم با دريافت مهريه‌ام با او مبارزه كنم تا به خود اجازه دخالت در زندگي‌ام را ندهد.
در پي اين اظهارات شوهر زن جوان گفت: نمي‌خواهم از روي لجبازي و به خاطر مهريه، زندگي‌ام را نابود كنم چرا كه ما فرزند داريم و آينده او نيز برايمان مهم است.
زن نيز در پاسخ گفت: مهريه حق من است و شوهرم توان پرداخت آن را دارد و مي‌تواند آن را به صورت كامل يا قسطي بپردازد؛ موضوع مهريه هيچ ربطي به آينده فرزندمان ندارد.
قاضي اين شعبه از زن خواست از درخواست مهريه‌اش به اين شكل منصرف شود ولي با اصرار شديد زن، در نهايت مرد محكوم به پرداخت مهريه شد.
زني با مراجعه به دادگاه خانواده شهيد محلاتي دادخواست مهريه خود را به قاضي شعبه 240 اين مجتمع قضايي خانواده ارائه كرد.
زن جوان به قاضي اين شعبه گفت: شوهرم در يك شركت خدماتي كار مي‌كند و درآمد ماهيانه‌اش 600 هزار تومان است كه مي‌تواند مهريه هزار سكه‌اي مرا بپردازد.
وي با اشاره به اين‌كه حدود 4 سال و نيم از زندگي مشتركمان مي‌گذرد، اضافه كرد: شوهرم بسيار دست و دلباز است و علاوه بر كار در يك شركت خدماتي، در جاي ديگري نيز مشغول به كار بوده و پس‌انداز زيادي دارد.
خواهان افزود: درست است كه ميزان مهريه‌ام زياد است ولي مهريه حق من است و شوهرم بايد آن را بپردازد.
شوهر اين زن نيز كه در دادگاه خانواده حضور داشت، با بيان اين‌كه من و همسرم از اقوام دور هستيم، گفت: هر مقدار پول كه همسرم بخواهد به او مي‌دهم ولي مهريه‌اش را نمي‌توانم بپردازم چرا كه خانواده‌ام بخصوص مادرم اين اجازه را به من نمي‌دهد.
وي با اشاره به اين‌كه يك فرزند 3 ساله دارد، يادآور شد: در خانواده ما پرداخت مهريه مساوي با طلاق است و به همين دليل چنانچه من مهريه همسرم را بپردازم، خانواده‌ام اجازه ادامه زندگي با او را به من نخواهند داد.
وي تصريح كرد: حاضرم هر ماه مانند گذشته كل حقوقم را به همسرم بدهم و علاوه بر يك خانه مسكوني كه به نامش كرده‌ام، خانه ديگري برايش بخرم تا او از درخواست مهريه‌اش صرف‌نظر كند.
زن بار ديگر در برابر قاضي پرونده با اشاره به اين‌كه شوهرم از خود اختياري ندارد، گفت: من هيچ مالي نخواسته و تنها مهريه‌ام را حتي به صورت قسطي مي‌خواهم.
وي با بيان اين‌كه ديگر نبايد حرف مادر شوهرم به كرسي بنشيند، ادامه داد: خانواده شوهرم در اين 4 سال و نيم هر كاري كه دلشان خواست انجام دادند و من و شوهرم اطاعت كرديم ولي من اين بار مهريه‌ام را مي‌خواهم؛ زيرا آزارها و زخم‌زبان‌هاي مادرشوهرم مرا به ستوه آورده و مي‌خواهم با دريافت مهريه‌ام با او مبارزه كنم تا به خود اجازه دخالت در زندگي‌ام را ندهد.
در پي اين اظهارات شوهر زن جوان گفت: نمي‌خواهم از روي لجبازي و به خاطر مهريه، زندگي‌ام را نابود كنم چرا كه ما فرزند داريم و آينده او نيز برايمان مهم است.
زن نيز در پاسخ گفت: مهريه حق من است و شوهرم توان پرداخت آن را دارد و مي‌تواند آن را به صورت كامل يا قسطي بپردازد؛ موضوع مهريه هيچ ربطي به آينده فرزندمان ندارد.
قاضي اين شعبه از زن خواست از درخواست مهريه‌اش به اين شكل منصرف شود ولي با اصرار شديد زن، در نهايت مرد محكوم به پرداخت مهريه شد.
