بازدید 33772
محسن رضایی:

جنگ جزییاتی دارد که آقای هاشمی در خاطراتشان ذکر نکرده اند!

انتظاري كه ما از دولت داشتيم در جنگ تحقق پيدا نكرد ادامه جنگ نياز به توانايي‌هاي بيشتري داشت كه در اختيار دولت بود/ اينكه من خاطراتم را هنوز منتشر نكردم به اين دليل بود كه نمي‌خواستم حقايق جنگ مورد استفاده اميال سياسي جناح‌ها شود/ آقاي هاشمي قبل از آمدن به كرمانشاه در خردادماه سال 1367 با امام ملاقات مهمي داشتند ولي ايشان اين موارد را در خاطرات خود ذكر نمي‌كنند/ پس از انتخابات هم رفتار سران فتنه موثر بود هم رفتار آقاي احمدي‌نژاد.
کد خبر: ۱۹۳۴۱۹
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۱ 28 September 2011
محسن رضایی گفت: اختلاف نظر من با آقاي هاشمي از زمان اداره جنگ شروع شد و در دوره اول رياست‌جمهوري ايشان اوج گرفت ولي هيچگاه اين اختلاف نظرها را علني نمي‌كردم مگر در موارد بسيار نادر. اما در نامه‌هايي به ايشان يا صحبت‌هاي حضوري نظرات خود را به ايشان مي‌گفتم و الان هم مي‌گويم، چون بيان علني اختلافات تاثيرگذاري‌هاي دوستانه را كاهش مي‌دهد. اگر اعتقادات خود را نسبت به هاشمي بروز مي‌دادم جامعه متلاطم و دچار تنش مي‌شد.

به گزارش «تابناک»، فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس، در گفتگو با روزنامه «اعتماد» همچنین افزود: انتقادات تند و تيزي به دولت زمان جنگ داشتم و معتقد بودم که دولت در حوزه اقتصاد كم‌كاري مي‌‌كند.

بنابر این گزارش، اهم نکات طرح شده در این گفتگو به شرح زیر است:

دلایل بن بست سال اول جنگ

ـــ نخستين بن‌بستي كه در جنگ پيدا شد سال اول جنگ بود. ارتش عراق از پنج استان وارد ايران شد در سال اول جنگ تئوريسين‌ها و كارشناسان نظامي ايران آن چيزي كه در چنته داشتند را رو كردند و از نظر رزمي و نظامي هر چه كه داشتند را آوردند. ولي هر چند جلوي پيشروي ارتش عراق گرفته شد ولي شهرهايي مثل آبادان محاصره شد و شهر سوسنگرد، مهران، دهلران، نفت شهر و قصرشيرين اشغال شد. مقاومت و تلاش نيروهاي مسلح ايران نتوانست منجر به آزادسازي سرزمين‌هاي ايران در سال اول جنگ بشود. جنگ چريكي را كارشناسان ايران آزمايش كرده بودند و نبردهاي كلاسيك ناموفق بود و بعد هم استراتژي‌هاي مختلفي پي‌ريزي شد، يك عده مي‌گفتند اول بايد خرمشهر را آزاد كرد عده‌يي ديگر مي‌گفتند بايد به بغداد حمله كرد هركسي يك چيزي مي‌گفت و همه هم اين استراتژي‌ها را تست كرده بودند يعني استراتژي‌هاي شناخته‌شده‌يي كه كارشناسان نظامي و فرماندهان مي‌دانستند امتحان كردند ولي به نتيجه نرسيد و به همين دليل جنگ به بن‌بست رسيد.

ایده خروج از بن بست

ـــ من سال اول جنگ فرمانده سپاه نبودم. در حقيقت فرمان اداره جنگ به دست من نبود. توصيه‌هايي كه مي‌كردم به درد كسي مي‌خورد كه در واقع فرمان دستش باشد و آن را اجرايي كند آن زمان مطمئن بودم كه اين جنگ هاي كلاسيك به نتيجه نمي‌رسد جنگ هاي چريكي هم بيش از 20، 30 سال طول مي كشد و ما بايد با يك مدل و روشي به نبرد دست پيدا كنيم يعني نوعي از نبرد را برگزينيم كه نه جنگ طولاني بشود و نه شكست‌هاي پي در پي را متحمل بشويم لذا به عنوان يك سوال آن سال‌هاي اول جنگ ذهن من را به خودش كاملا مشغول كرده بود. مي‌ديدم كه بايد از جنگ چريكي پرهيز كنيم و جنگ هاي كلاسيك هم فايده‌يي نداشت. در حال آماده كردن ايده‌هاي خودم بودم كه امام من را فرمانده سپاه كرد. خوشبختانه ايده‌يي كه به دنبالش بودم در ذهنم شكل گرفته بود. پس از آن نخستين عمليات موفق كه عمليات ثامن‌الائمه بود بعد از 20 روز اتفاق افتاد.

اختلاف نظرها درباره جنگ تا صلح یا جنگ تا پیروزی؟ و نظرحضرت امام(ره)

ـــ ما بعد از اينكه روي دور پيروزي افتاديم عمليات‌هاي پي در پي ما موفق مي‌شد يعني بعد از ثامن‌الائمه، طريق‌القدس بعد فتح‌المبين، بيت‌المقدس تا اينكه 95 درصد زمين‌ها را آزاد كرديم حدود هزار كيلومتر از سرزمين‌هاي ما دست عراق بود كه از مناطق مهم هم بود مثل چاه‌هاي نفت موسيان و نفت‌شهر كه دست عراق مانده بود. در اين مقطع بحث‌هايي شروع شد كه اگر جنگ ادامه داشته باشد ما كجا بمانيم يا اينكه وارد خاك عراق بشويم؟ با وجودي كه ما بخش‌هاي مهمي از خاك ايران را آزاد كرده بوديم ولي وقتي جنگ كشيده شد به داخل خاك عراق اينجا اختلاف نظر شد كه آيا ما يك عمليات انجام دهيم و با كمك ديپلماسي جنگ را تمام كنيم يا آنكه پيروزي به دست آوريم و اراده خود را به دشمن تحميل كنيم.

ـــ بيشتر با آقاي هاشمي سر این مسئله بحث و اختلاف داشتیم، البته اختلاف نظرها تاثيری در انجام عمليات نداشت. روي راهبرد جنگ اثر داشت. فرماندهان دستورات سياستمداران را عمل مي‌كردند چون مسووليت نهايي را حضرت امام به آنها مي‌داد. در بحث‌هاي كارشناسي صحبتي كه شد اين بود كه اگر بحث پيروزي هدفگذاري شود. جنگ زودتر تمام مي‌شود عراق و غرب هيچ‌وقت به دادن حقوق كامل ايران راضي نمي‌شوند لذا جنگ طولاني خواهد شد، نظر بر اين بود كه بر استراتژي پيروزي سرمايه‌گذاري شود. البته دوستان سياسي ما اميدوار بودند كه اگر يك عمليات انجام بدهيم دنيا تسليم مي‌شود.

ـــ حضرت امام(ره) اما فراتر از حتي فرماندهان مي‌انديشيدند، برداشت ما اين بود كه ايشان معتقد بودند اگر وارد خاك عراق شديد ديگر نبايد جايي متوقف بشويم بايد تا يك نقطه‌يي رفت كه قاعدتا آن نقطه چيزي جز تسليم يا شكست كامل عراق نبود.

رفتار دولت در زمان جنگ

ـــ انتظاري كه ما از دولت داشتيم در جنگ تحقق پيدا نكرد ادامه جنگ نياز به توانايي‌هاي بيشتري داشت كه در اختيار دولت بود. توانايي نيروهاي مسلح ما براي آزادسازي سرزمين‌هايمان كافي بود اما براي پايان دادن به جنگ كافي نبود ما براي اينكه حقوق سياسي‌مان را بگيريم نياز داشتيم كه توانايي‌هاي بيشتري را وارد صحنه جنگ كنيم اين توانايي‌ها ديگر فراتر از سپاه و ارتش بود بايد كشور وارد جنگ مي‌شد كه اين كار صورت نگرفت يعني دولت آن توانايي‌ها را وارد نكرد. دولت مي‌گفت از ما نمي‌خواهند آقاي هاشمي مي‌گفت ما از دولت مي‌خواستيم. البته نمي‌توانم صراحتا بگويم عمدي در كار بوده ولي بسياري از اعضاي دولت از جمله آقاي بهزاد نبوي بودند كه مخالف پشتيباني بيشتر از جنگ بودند و برخي هم فكر مي‌كردند خود دولت بايد مسووليت جنگ را بر عهده بگيرد. اينكه در آخر جنگ دولت را رييس ستاد كل كردند به اين دليل بود كه احتمالا دنبال اين بودند يك مسووليتي در جنگ به آنها بدهند.

محل تامین بودجه جنگ

ـــ بودجه را دولت و مجلس تامين مي‌كردند. هيچگاه خواسته‌هايي كه از نظر بودجه داشتيم تامين نشد. هميشه درصد كمي از اين بودجه را تامين مي‌كردند، در حقيقت دولت و مجلس اين كار را انجام مي‌دادند و با محوريت آقاي هاشمي اين كار صورت مي‌گرفت. يك مساله هم كه در بحث مديريت اقتصادي جنگ مطرح است اين است كه جنگ فرصت خوبي بود كه ما اقتصادمان را بسازيم و به سمت توليد پيش برويم و يك تحول صنعتي ايجاد كنيم كمااينكه پيشرفت‌هاي مهم آلمان در دو جنگ اول و دوم صورت گرفت يعني تمام صنايع آلمان متحول شد. همين كار هم در ژاپن اتفاق افتاد. بزرگ‌ترين انتقاد از دولتمردان ايران اين نيست كه چرا از جنگ حمايت نكردند، اين انتقاد دوم ما است انتقاد اول اينكه چرا اصلا اقتصاد كشور را در جنگ نساختند، اصلا چرا اقتصاد ايران را متحول نكردند و از آن انگيزه ملي كه به وجود آمده بود چرا استفاده نكردند و صنعت را متحول نكردند. «انگيزه» عامل بسيار مهمي در تحول اقتصادي است و چه انگيزه مهم‌تر از اينكه پنج استان كشور اشغال شده و همه مردم حاضر بودند هر نوع فداكاري كنند. بسياري از زنان كشور النگوهايشان را درمي‌آوردند و كمك جنگ مي‌كردند، نمي‌توانستند براي خود و توليد بيشتر كار كنند؟ منتها طرح و برنامه‌يي نبود كه بيشتر كار كنند. طرح و برنامه نبود كه در صنايع كشور تانك بسازيم يا مهمات بسازيم. تانك‌سازي آلمان و ژاپن پس از جنگ تبديل به توليد بنز و تويوتا شده بود.

چرایی تفاوت روایت شما و آقای هاشمی از جنگ؟

ـــ در جنگ اختلاف نظر تخصصي بود، اختلاف نظر سياسي كمتر بود چون برداشت‌ها و نظرات تخصصي مختلفي براي اداره جنگ وجود داشت. براي اينكه جنگ ابعاد مختلفي دارد و هركسي كه نظر مي‌دهد چون در يكي از ابعاد جنگ مسوول بوده در همان بعد نگاه مي‌كند مثلا يكي مسوول لجستيك بوده و قطعا براي اين نوع افراد سخت است كه مسائل عملياتي را هم بتوانند كاملا روايت كنند يك كسي در عمليات بيشتر نقش داشته، بيشتر از ديد عمليات به جنگ نگاه مي‌كند، يكي در ديپلماسي جنگ بيشتر مشاركت داشته بيشتر از اين نگاه از جنگ صحبت مي‌كند هر كسي وقتي در رابطه با جنگ نظر مي‌دهد بايد ديد چه نقشي داشته و به چه ابعادي از جنگ دسترسي داشته يا در چه ابعادي از جنگ نقش‌آفريني و تصميم‌گيري داشته است. در حقيقت فرماندهان عالي جنگ به نظر من دسترسي شان به اطلاعات جنگ از همه بيشتر بود. نمي‌خواهم بگويم حتما همه اظهارنظرهايشان درست است ولي دسترسي‌شان به اكثر اطلاعات نبرد، لجستيك، فشارهاي داخلي و خارجي زيادتر بود لذا اختلا‌ف‌نظر طبيعي است ولي از آنجايي كه محيط ايران محيط سياسي است هيچ مساله‌يي نيست كه سياسي نشود حتي برخي دين را هم كه امر مقدسي است سياسي مي‌كنند. يعني سياسي شدن موضوعات در ايران امر عادي شده است.

چرا خاطرات و ناگفته ها را منتشر نمی کنید؟

ـــ اينكه من خاطراتم را هنوز منتشر نكردم به اين دليل بود كه نمي‌خواستم حقايق جنگ مورد استفاده اميال سياسي جناح‌ها شود. مسائل فعلي و جاري كشور، از درگيري‌هاي روزمره جناح‌هاي سياسي متاثر هستند معلوم نيست اين درگيري‌ها با منافع ملي سازگاري داشته باشد. لذا بيان خاطرات و حقايق نبرد اگر سياسي شود خدمت به منافع ملي نيست. اگر يك ايراني در آينده بخواهد به گذشته مراجعه كند حتما جنگ ايران و عراق را به عنوان يك افتخار تاريخي از آن ياد مي‌كند حالا اگر مسائل سياسي را با واقعيات جنگ دخيل كنند خيلي از مسائل جنگ روشن نمي‌شود.

جزییاتی که آقای هاشمی در خاطراتشان ذکر نکرده اند!

ـــ در كتاب خاطرات سال 67، آقاي هاشمي بعضي‌جاها ايشان از يادشان رفته كه جزييات را بگويند. آقاي هاشمي قبل از آمدن به كرمانشاه در خردادماه سال 1367 با امام ملاقات مهمي داشتند. ايشان كه خدمت امام مي‌روند، امام حرف هاي مهمي به آقاي هاشمي مي زنند ولي ايشان اين موارد را در خاطرات خود ذكر نمي‌كنند. احتمالا ايشان از يادشان رفته است. ولي عدم ذكر آنها برداشت از خاطرات ايشان را به انحراف مي‌كشاند، لذا من در خاطراتم حتما این مسائل را خواهم گفت و دقيق توضيح خواهم داد. اين کتاب خاطرات خود من است و مربوط به سال‌هاي آخر جنگ مي‌شود که در آن برخي اسناد و نامه‌هاي من به امام منتشر مي‌شود.

ماجرای نامه ای که می گویند به امام نوشتم...

ـــ يكي از این نامه ها هماني است كه مي‌گويند رضایی به امام نوشت. اما من هنوز نگفتم كه چه نامه‌يي نوشتم طرف‌هاي مقابل هم نمي گويند من چه چيزي و به چه كسي نوشته‌ام. در حالی نامه مذکور نامه‌يي بود كه يك ماه قبل از پذيرش قطعنامه 598 براي آقاي هاشمي نوشتم، آقاي هاشمي تعبيرش اين است كه من اين نامه را بردم به امام دادم اين نامه كي رفته پيش امام در حالي كه يك ماه قبل از پذيرش قطعنامه اين نامه نوشته شده بود و امام تا چند روز قبل از پذيرش قطعنامه به فكر ادامه نبرد بودند. من در آن نامه برای آقای هاشمی شرايط جنگ را توضيح داديم كه جنگ چه شرايطي دارد و اگر بخواهيم پيروز بشويم در حقيقت چه كار بايد كرد و اگر اين امكانات فراهم نشود مشكلات ما چه خواهد بود و نهايتا گفتم كه با شناختي كه از صدام داريم راهي غير از جنگيدن نداريم.

پیشنهاد شما در آن نامه چه بود؟

ـــ پيشنهاد من شكست صدام و پيروزي نهايي در جنگ بود چون ديپلماسي جواب نمي‌داد. البته امام در پيامي كه پس از قطعنامه به فرماندهان صادر كردند كه البته در صحيفه نور اشاره شده است اينكه امام مي‌گويند شما از بهترين همراهان من بوديد اين جملات يك شأن نزولي دارد كه در اين كتاب توضيح مي‌دهم. اما برخی می گویند فرماندهان به امام نوشتند كه ما هيچ امكاناتي نداريم و امام ناچار شد كه قطعنامه را بپذيرد. این مسئله واقعیت ندارد بنابراین ناچار شديم يك نامه‌يي كه سه سال قبل از اين نامه نوشته شده بود را منتشر كنيم كه آن نامه هم شبيه همين نامه است. خب، اگر بيان اين مطالب باعث تصميم‌گيري براي پايان جنگ شد چرا سه سال پيش آتش بس داده نشد لذا ما ناچار شديم آن نامه را هم منتشر كنيم. فكر مي‌كنم چهار يا پنج نامه مهم در كتاب منتشر بشود.

اختلاف نظر شما با آقای هاشمی بر سر چیست؟

ـــ همه اختلاف نظرهاي ما را مي‌دانند البته اهل هياهو نيستم، اختلاف نظر من با آقاي هاشمي از زمان اداره جنگ شروع شد و دوره اول رياست‌جمهوري ايران اوج گرفت ولي هيچگاه اين اختلاف نظرها را علني نمي‌كردم مگر در موارد بسيار نادر. اما در نامه‌هايي به ايشان يا صحبت‌هاي حضوري نظرات خود را به ايشان مي‌گفتم و الان هم مي‌گويم. بيان علني اختلافات تاثيرگذاري‌هاي دوستانه را كاهش مي‌دهد. در واقع بعضي‌ها هميشه روي صحنه حركت مي‌كنند و بعضي‌ها هم ممكن است بيشتر پشت صحنه كار كنند پشت صحنه به معناي تاييد نيست. نامه‌هايي كه من به مسوولان كشور نوشته‌ام اگر منتشر بشود بهتر مي‌توانند اختلاف نظرها را نشان دهد. البته تا ضرورتي پيدا نكند و آن هم سال‌ها نگذشته باشد آنها را منتشر نمي‌كنم مثلا سال 72 خدمت رهبري گفتم كه شما دست آقاي هاشمي را بگيريد و از اين خطر بزرگ نجاتشان بدهيد. چون تكنوكرات‌هاي اطراف ايشان مسير نظام را از روحانيت جدا مي‌كنند. هيچ كسي فكر نمي‌كرد من چنين اعتقادي داشته باشم.

رعایت اخلاق برایم اولویت دارد

ـــ مي‌خواهم بگويم كه شما ببينيد يك اعتقادي كه سال 72 داشتم چطور آن را حفظ كردم و در سطح جامعه بروز ندادم چون اهل هياهو نبودم وگرنه من اگر اعتقادات خود را بروز مي‌دادم جامعه متلاطم و دچار تنش مي‌شد و نمي‌خواستم اين اتفاق صورت بگيرد. من هميشه در حداقل ضرورت نسبت به اشخاص حرف مي‌زنم هميشه مسائل را در دل خودم نگه مي‌دارم چون نگرانم كه اين موضع‌گيري‌ها آسيب جدي به كشور وارد كند. يا نامه‌يي كه به آقاي احمدي‌نژاد نوشتم كه مضمونش اين بود كه جواب نقد اهانت نيست چون آقاي هاشمي چند سال پيش در رابطه با يارانه‌ها اظهارنظر كرده بودند و آقاي احمدي‌نژاد در زنجان گفت «شكم‌پاره‌هايي كه شكمشان پر شده اينها نبايد در رابطه با يارانه‌ها حرف بزنند» من نامه‌يي را براي ايشان نوشتم ولي نامه را منتشر نكردم. تا آنكه مجبور شدم در يك كتاب آن هم بنابر ضرورت آن را منتشر كنم در آن نامه به آقاي احمدي‌نژاد گفتم كه جواب نقد اهانت نيست و توضيح دادم كه ما بايد به دنبال جامعه اسلامي باشيم و در اين جامعه اسلامي اخلاق بسيار مهم است. بنابراين من تنها هميشه آن بخشي از عقايدم را نسبت به اشخاص بروز مي‌دهم كه يك ضرورت مهمي مطرح باشد.

دلیل نام بردن از آقای هاشمی در برنامه «دیروز، امروز، فردا»

ـــ من مطمئن بودم كه اگر نقش احمد آقا در حوادث بعد از انتخابات ايفا مي‌شد خيلي از مسائل پيش نمي‌آمد چون در تاريخ انقلاب، احمد آقا يك نقش بي‌بديل داشته است و جلوي بسياري از فتنه‌ها و بحران‌ها را گرفت مثلا در ماجراي قهر آقاي طالقاني اگر احمد آقا نمي‌رفت و ايشان را پيدا نمي‌كرد و پيش امام نمي‌برد و بعد آقاي طالقاني آن مصاحبه را نمي‌كرد بحران جدي در كشور درست مي‌شد در حوادث بعد از انتخابات هم اگر آقاي هاشمي همت مي‌كردند اين ماجراها تا اين اندازه طول نمي‌كشيد و يك ماهه جمع مي‌شد ولي اين افراد اكثرا سكوت كردند.

مواضعم پس از انتخابات متناقض نبود

ـــ مواضعم متناقض نيست و اصول واحدي بر تمام مواضع من حاكم است، هم نظام و هم مردم را قبول دارم و معيار تشخيص ما قانون است و عقلانيت در مواضع من بر احساسات غلبه دارد. فكر مي‌كنم طي 40 سال كار سياسي ثابت‌ترين مواضع را داشته‌ام در حالي كه بسياري از سياسيون چندين بار تغيير موضع فاحش داشته‌اند. مثلا شما حادثه 25 خرداد را با 25 بهمن يكي مي‌دانيد در حالي كه اين دو حادثه يكي نيستند اولي يك اعتراض مردمي بوده ولي دومي يك شورش بوده است. معلوم است كه من سران فتنه‌يي كه در شورش شركت مي‌كنند را آلت دست ديگران مي‌دانم. در حوادث 25 بهمن مردم از آن آقايان جدا شده بودند ولي آنها متوجه نشدند. البته در حوادث 25 خرداد هم به مردم و هم به نظام و امنيت ملي ما آسيب وارد شد ولي اشتباهات سياسي بيشتر دخالت داشت اما در حوادث 25 بهمن امريكا با يك جمع‌بندي از حوادث 25 خرداد يك طراحي جديد كرده بود كه عده‌يي در خيابان‌هاي تهران به دست پليس ايران كشته شوند و سپس به بهانه حقوق بشر در ايران دخالت كنند.

ریشه حوادث بعد از انتخابات

ـــ رفتارهاي سران فتنه موثر بود، رفتارهاي آقاي احمدي‌نژاد هم موثر بود، به ویژه رفتارهاي خود آقاي ميرحسين كه ساعت 11شب گفتند من رييس‌جمهور هستم موثر بوده است.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۵۳
محسن جان انقدر انتقاد در این 32 سال است که همه ساکت شدند چون راه به جایی نمی بردوهمه در درون شکستند و سست پیکر با اعتقاد کم رنگتر بچه را زیاد دعوا کنی چون زورش به پدر نمیرسه دوستیش کاهش پیدا میکند تا بچه بزگ بشه پدر را تحویل اسایشگاه سال مندان دهد شما هم اگر انتقاد کنید یک شبه از پیکره جدا میشوید و8 سال رشادت و زحمت شما یک شبه بر علیه شما میشود
خدا بیامرزد پدر ومادر دکتر رضایی.من واقعا متاسفم که به اقای رضایی رای ندادم.اقای رضایی خواهش میکنم همیشه همینطور باشید به هر مقامی که رسیدید عوض نشوید.یا اینکه اگر جایی به ضرر شما شد به خاطر منافع خودتان کشور را به هم نریزید.تا حالا که موفق بوده اید خدا در همه حال یاورتان باشد.به خدا مابعد از خدا دلمان به افرادی مثل شما گرم است خواهش میکنم تا جایی که می توانید برای عدالت در کشور بکوشید
بياييم همه به فكر اخرتمان باشيم وبراي رضاي خدا قدم بر داريم.انشاا...
جالب و متین بود ، البته به نظر می رسد که اقای احمدی نژاد لفظ شکم باره ( یعنی شکم پرست یا افراد دارای شکم های برامده) گفتند نه شکم پاره
شما كه خبر داريد لطف كنيد اطلاع‌رساني كنيد.
بنام يگانه هستي بخش
سلامً عليكم
برادر عزيز و گرامي جناب آقاي رضايي من مطالبتان را به دقت مطالعه كردم و انچه را در توان داشتم درك كردم ولي آقا محسن من هميشه شما و امثال شما را به عنوان سرپرست خود تلقي مي نمودم و هنوز هم بر اين اعتقادم هستم ببين آقا محسن فقط ميخوام يه چيز بگم و اونم اينكه آقا محسن من از سه سالگي يتيم شدم چون پدرم تو جنگ شهيد شد ولي هميشه خوشحال بودم كه تماميت ارضي ايران و اقتدار كشورمون حفظ شده و علي رغم فشارها و ناملايمات جامعه هيچ وقت خم به ابرو نياوردم البته اينها را من باب تالم نميگويم بلكه ميگويم كه آقا محسن بدونين ما امثال شما و سران نظام را به مثابه سرپرستان جامعه مي دانيم كه اميدواريم در سايه ولايت فقيه فقط به اقتدار دين اسلام و آرمان شهدا بيانديشند از شما خواهشي كه دارم اين است كه قول دهيد اين رسالت خود را فراموش ننموده و آب سردي بر اجاق كوردلان بريزيد.

آقا محسن مهم نيست كه شما چه قدر زجر كشيدين مهم نيست كه چه كسي نامه زد چه كسي اشتباه كرد و چه كسي درست عمل كرد مهم اين است كه شما با همديگر توانستيد اقتدار اسلام و آرمان امام را به مزدوران عالم و دشمن بعثي نشان دهيد آقا محسن شما سرمايه هاي اين مملكت هستين و ما به داشتن شما و امثال شما افتخار ميكنيم وانان كه خطا كنند تاريخ خود بهتر با آنان رفتار خواهد كرد.
اين هم نامه يه يتيم به سرپرست خود.
داداش محسن به تمام بچه هاي جنگ به تمام شهدا و ايثارگران به تمام پيرزناني كه واسه جبهه‌ها نون ميپختن افتخار ميكنم چون شما بهترين كار تيمي را در راستاي تحقق آرمان اسلامي به سرانجام رسانيديد.اي كاش ميتوانستم دست تك تك شما عزيزان را بوسه باران كنم.
يتيمي از شيرمردان لشكر 14 امام حسين اصفهان
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۸
عزیزم از این به بعد سعی کن کمی خلاصه تر بنویسی چون عمرا کسی اینو نمیخونه
دكتر رضايى خواهـشمنديم در مورد اينهـمه فساد دولتى انقلابى برخورد كنيد تا حساب اينهـمه بى ابرويهـا وفضاحتهـاى اقتصادى مالى وسياست خارجى و داخلى به پاى شما و ديگر اركان انقلاب نوشته نشود٠
جناب دكتر رضايى  ايا موقع ان نيست كه دوباره انقلابى عمل كنيدتا بيشتر از اين مملكت به يغما نرفته و ابروى ايران و اركان ان بيشتر در سطح جامعه داخلى و بين ا لمللى در معرض نابودى كامل قرار نگرفته٠بجنبيد كه ثانيه ان دير است٠
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۷
معني انقلابي عمل كردن را توضيح دهيد! هر چيزي زمان و ظرف مكاني خاصي دارد (مثل انقلاب). الان بايد عقلاني و منطقي عمل كرد.
امروز نگاه بسیاری از اندیشمندان ما به جنگ یک نگاه نقطه محور است واین البته در آینده بسیاری از ارزشها و آرمانهای ملت انقلابی واسلامی ما را زیر سوال خواهد برد.باید تا دیر نشده جنگ را با جنگ تحلیل نمود.
با سلام با همهی احترامی که برای آقا محسن قائل هستم از صحبت های ایشان استنباط می شود ایشان در این نظام از همه بیشتر می دانستند حتی از امام ورهبر معظم انقلاب مثا این جمله "به مقام معظم رهبری گفتم دست آقای هاشمی را بگیرد ونجات دهد" نمی دان ایشان چگونه این همه اطلاعات دارند آقا محسن فکر می کنید دیر نیست برای بیان این جملات ...
آقای رضایی چرا حالا به حضرت آقا نامه نمی نویسند و از ایشان نمی خواهند که دست احمدی نژاد را که در میان افراد و جریانات فاسد و انحرافی در حال له شدن و دیگری اثری از روحانیت نیست را بگیرند؟!
به نظر من آقای رضائی در زمان جنگ زحمات زیادی کشیدند اما خداوکیلی چه کسی و با چه وجدانی می تواند نقش آقای هاشمی را اداره جنگ نادیده بگیرد اگر اینگونه فکر کنیم بی انصافی کرده ایم تا آنجا من می دانم حضرت امام احترام خاصی برای آقای هاشمی
قائل بودند به هر صورت نظرات مختلفی در آن شرایط بحرانی وجود داشت که با توجه جوان بودن انقلاب کاملا طبیعی بود
اما اگر به گذشته کاری نداشته باشیم و به زمان حال نگاه کنیم خدا وکیلی جایگاه ما الان بعد چند دهه از گذشت انقلاب و دو دهه گذشت از جنگ در کجای جهان قرار دارد از حدود شش سال پیش دولتی ملتی را امیدوار و سپس مایوس تر از همیشه کرد آیا حق این ملت که این همه زجر کشیده اند جوان داده اند خون داده اند آواره گی کشیده اند این است ایا باید همه منافع ملت را فدای مصلحت کرد
هر کسی را به بهانه ای از انقلاب دفع می کنند و بجای آنان افراد نالایق و ضد دین را جذب می کنند و نتیجه آن هم که کاملا مشخص است فقر و فحشا و بدبختی مردم و بعد هم آمار دروغ دادن و اختلاس کردن و از بیت المال مسلیمن به دوست و اشنا بخشیدن و افتخار کردن به اقدامات خود بدون دیدن واقعیتها فقط به خاطر مصلحت طلبی شما را به فاطمه زهرا بس کنید اگر واقعا نمی توانید بیشتر این ابروی کشور ی که امید امام زمان است را نبرید
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۷
البته فرمایشات شما صحیح است اما این انصاف نیست که از زمان جنگ تا کنون هرجا که سخن از فتوحات است فقط آقای هاشمی به عنوان فرمانده و همه کاره جنگ مطرح می شوند و هرجه بحث از شکست ومشکلات است به نام آقای رضایی و سایر فرماندهان سپاه و ارتش و رزمندگان ما تمام شود
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۷
نه آقا کی می گه رضایی زحمت کشید، مگه چکار کرد؟ فقط هاشمی
حامد
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۸
نوسنده كامنت دم خروست باور كنيم يا قسم حضرت عباست دم از امام زماني ميزني كه از اهدافش دفاع از مظلومان جهان و عدالت اونوقت دفاع احمدي نزاد از فلسطين نوعي بي ابرويي تلقي ميكني تقصير نداري نون حرام تا مغز استخوان بهت نفوز كرده كه راه از بيراه تشخيص نميدي
تابناك اينو بزار تا حق امام زمان نخورن
آقا محسن بايد دقت بفرمايند كه اتفاقا عملياتهاي پيروز ايران هم جزئ جنگ هاي كلاسيك محسوب مي شوند و اين كه مي گويند جنگ هاي كلاسيك هم فايده‌يي نداشت چندان درست نيست. آيا اگر جنگي همين امروز رخ دهد بازهم همين حرف را مي زنيد!؟ پس چرا سپاه را به همين شيوه آموزش مي دهيد و سازماندهي مي كنيد!!؟
شما حتی وجود ندارید رای های مثبت منفی را هم درست نمایش بدهید !
واقعا رای مقبت منفی کار امپرالیسم غرب هست یا نشانگر مواضع غلط شما؟
آقا محسن! اينهمه بي مهري و جفا به آقاي هاشمي روا و سزاوار نيست. اعمال گذشته خود را که بسيار ارزشمند است، تباه نکنيد.
امام! روحت شاد! چه زيبا گفتي: «هاشمي زنده است، چون نهضت زنده است!»
برادرگرانقدر سردارمحبوب جبهه هاحاج محسن رضایی سلام .اینهاتحلیلهای الان شماست زمان جنگ شمااینقدرتجربه وتوان تحلیل نداشتی!
نمیدانم چراهمه خودراعقل کل میدانند هم شما هم رفسنجانی وهم احمدی نژادهمین خصلتو دارید!اشتباهات شما درجنگ برخودتون هم محرز است اماکتمان میکنید!
من برادریکی ازسرداران شهیدسپاه هستم و39 ماه درجبهه بوده ام ازشلمچه تاحلبچه ودرعملیاتهای والفجر3و5 و9و10 وعاشورای 2و5 ونیز نصر4و8وهمچنین کربلای 1 و4 حضورداشته ام ازلشکر11حضرت امیر علیه السلام ایلام ودرلشکرحضرت نبی اکرم کرمانشاه ومدتی درقرارگاه کربلای اهواز بوده ام.باوجودیکه دانش آموزوبعدهم دانشجوبودم بیش از3سال جبهه بودم ومطمئنم اونموقع خیلی ازنظرعلمی درجنگ فرماندهان سپاه تخصص نداشتندعملیاتهای پهن دامنه وسیل جمعیت طالب جهادو شهادت ومشکلات روانی عراقیهادرتداوم جنگ اوناراتضعیف کرده وبماروحیه میداد. فکرنکنی ضدانقلابم ولی من همان زمان هم ازعملیات حلبچه انتقادداشتم زیرابنظرم گسترش جنگ درجبهه شمالغرب وتجمع بخش عمده ای از نیروها درآن مناطق که ضروری نبودو...وگستردگی میدان نبردازدلایل مهم شکست یاعقب نشینی ما ازفاو وشلمچه بود.بیاییداجازه دهیدماجبهه رفته هانیزدرتحلیل علمی ودقیق فرازوفرودهای جنگ وسردی جبهه هادرسال پایانی هم نقش داشته باشیم نه فقط سرداران ستادنشین - منظورم شماوبرادرشمخانی وجعفری نیست بهرحال اسم ورسم ستادنشینان زمان جنگ ومدعیان امروزبرمارزمنده ها که معلوم است!!- ونیزسیاستمداران مرکزنشین!!!تابناک امیدوارم نظرموسانسورنکنید.
بعد از اين همه صحبتها آخرش معلوم نشد اختلاف نظر ايشان با آقاي هاشمي چه بوده است.
سلام آقا محسن ,همانطوریکه می دانیم همه مسئولین نظام در زمان خود بر اساس امکانات و توانایی های خود زحمت کشیده اند و وجود کاستی ها و عدم تجربه بدلیل جوان بودن نظام طبیعی می باشد و دامن زدن بر اختلاف نظرهای گذشته نه تنها مشکلی از نظام مقدس جمهوری اسلامی حل نمیکند بلکه بر مشکلات آن می افزاید , متاسفانه روالی بدی که جمهوری اسلامی باب شده وقتی دولت یا مسئولی از مسئولیت برداشته میشود مسئولین و دولت های بعدی تمام مشکلات را به گردن آنها می اندازند و اینقدر بر علیه آنها جوسازی میکنند تا آ ن افراد را که تا دیروز جزء مسئولین و حامیان نظام بوده به مخالف و معاند تبدیل میکنند و دشمنان نظام نیز از این فرصت استفاده میکنند و این را باید همه بدانیم وقتی مردم به کسی رای می دهند و یافردی برای مسئولیت جدید انتخابات میشود قرار است اشتباهات وکاستی ها قبلی را تکرار نکند و بهتر از آنها کار نماید زیرا تجربه گذشته ها را دیده است و باید از تجربه آنها استفاده نماید با توجه به آموزه های دینی ما که ما را به برادری , صمیمیت , همکاری و خلاصه تمام صفات خوب سفارش میکند ولی متاسفانه ما هنوز به آن بلوغ نرسیده ایم که بتوانیم همدیگر را تحمل و از تمام توانمان برای اسلام و ایران و در نهایت برای مردمی که در تمامی صحنه ها به موقع حضور و ایثارگری نموده و برای مسئولین اتمام حجت نمودند و باید آنهایی این فرصت خدمت را با شبه افکنی و دامن زدن به اختلافات از دست میدهند اگر در این دنیا ماخذه نشوند در آن دنیا باید پاسخگوی مردم و خون شهدا باشند .
در کلیت بحث با برادر محسن رضایی موافق هستم اما در بعضی از جزئیات با ایشان اختلاف نظر دارم . اختلاف نظر و دیدگاه در جنگ کاملا طبیعی به نظر می رسد حتی میتوانم برا این گفته از سخنان خود برادر محسن هم دلیل بیاورم . برادر محسن بیشتر نقش فرماندهی نظامی جنگ را بر عهده داشته است و جناب آقای هاشمی فرماندهی عالی جنگ را بر عهده داشته است و قطعا نگاه جناب هاشمی به جنگ نگاهی وسیعتر و کاملتر به نظر می رسد و این کاملا طبیعی به نظر می رسد که برادر محسن رضایی در مقاطعی با جناب هاشمی اختلاف داشته باشد. نکته دوم اینکه برادر محسن رضایی عزیز سالها سخنهای زیادی را در سینه نگه داشته ای و چیزی نگفته ای تو را به حرمت خون شهیدان دفاع مقدس قسمت می دهم وارد این مسائل ریز و جزئی و بی اهمیت نشو . بگذار دیگران بگویند و تو و یارانت را به چیزهایی خلاف واقع متهم کنند . فرزندان ایران می دانند اگر جنگ نبود انقلاب هم نبود .شما و فرماندهان عالی جنگ و رزمندگان گمنام دفاع مقدس قهرمانان جاوید ایران هستید و هرگز اشتباهات شما در جنگ ذره ای از اعتقادمان را سست نمی کند . از همه می خواهم جنگ امروزمان را فراموش نکنیم هیهات ! هیهات
سلام خیلی ها زحمت کشیدند خیلی ها از اول بودند وخیلی ها بعدا آمدند خیلی ها معامله کردند باخدای خود خیلی ها هم با دیگری . در هرصورت تکلیف مشخصه کسی که با خدا معامله میکنه حسابش جداست وادعایی نداره واما بنظر من الان در مورد اون موقع صحبت کردن خیلی سخته چون شرایط عوض شده وتفکرات هم پیشترفت کرده مثلا خود شما حاج محسن آقا ایا درک وشعور سیاسی ونظامی و.... با اون موقع تغییری نکرده ایل شرایط فرقی نکرده پس بیایید فارغ از هر گونه سیاست بازی در هر موردی صحبت کنیم نقاط ضعف را بپذیریم ونقاط قوت را تقویت کنیم اگر مطلبی هست مطرح کنیم الان باید بدانیم الان باید جلوی سو استفاده ها گرفته شود الان باید جلوی جریانها ایستاد. اگر در خصوص المان یا ژاپن حرفی زده میشود که چه اتفاقاتی افتاده بررسی کنیم ببینیم اونجا مصلحت بوده واگر بوده چه کسی مصلحت را ترجیح میداده وچرا باید خیلی چیزها رو فدای مصلحت کنیم
البته مصلحت در خصوص حفظ نظام سرجای خودش فقط نظام ولی چرا باید در خصوص بعضی اشخاص مصلحت رعایت شود
با سلام هر فردی در راه مملکت تلاش کرد و عرق ریخت وخدا را از نظر فراموش نکرد بشارتش باد
بابا الكي بهم ديگه تير اندازي نكنين ما خشاب به انداز كافي نداريم گفته باشم اگه گرگا حمله كردن نگين نگفتي
برچسب منتخب
# انتخابات ریاست جمهوری # انتخابات # رفح # حج # ارتحال امام خمینی
وب گردی