بازدید 6606

آيا آمریکا برنده تحولات لیبی است؟

عیسی گل وردی
کد خبر: ۱۸۵۳۴۲
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ - ۲۳:۲۹ 22 August 2011
پس از حل و فصل ماجرای لاکربی با محوریت انگلستان، نظام قذافی توانست بار دیگر روابط خود با غرب را ترمیم کند و صنعت نفت به عنوان مهم تریم منبع درآمد را بازسازی و احیا کند. در این میان انگلستان و کشورهای اروپایی چون فرانسه و ایتالیا برندگان اصلی بودند البته چین و روسیه نیز توانستند سهم مناسبی را در غنی ترین کشور نفتی آفریقا به دست بیاورند.

 شرکت های چند ملیتی اروپایی و در راس آنها بریتیش پترولیوم تولید و توزیع نفت این کشور را به دست گرفتند.در اين برهه 85 درصد این نفت به اروپا صادر، امنیت انرژی اروپا تامین و سود هنگفتی نصیب اروپایی ها می شد. شرکت های نفتی روسیه و چین نيز در این میان سهمی داشتند تاجايي كه بیش از سی هزار چینی در عرصه های مختلف اقتصادی و از جمله صنعت لیبی حضور داشتند. 15 درصد باقیمانده نفت لیبی هم به چین صادر می شد. بنابراین، هرگونه تغییر در نظام سیاسی لیبی بی تردید مطلوب اروپا، روسیه و چین نمی توانست باشد.

بنابراين تحولات لیبی را می توان سرآغاز میل آمریکاییها به حضور و تسلط در این کشور دانست.

دخالت ناتو در لیبی پس از آن صورت گرفت که آمریکا سهم خواهی خود در لیبی را برای اروپایی ها و انقلابیون مسجل ساخته بود. بی تردید بدون دخالت ناتو به رهبری آمریکا، انقلابیون نمی توانستند به هدف خود برسند و شواهد نشان می داد که قذافی می توانست آنها را به عقب براند.

ناتو در بزنگاه وارد شد و کفه ترازو را به نفع انقلابیون سنگین کرد. آمریکا ها از دخالت در لیبی اهداف مهمی را تعقیب می کنند که عبارتند از:

1- آنکه سهم مناسب و شاید اول را در صنعت نفت و اقتصاد این کشور به دست بیاورد.

2- با بهره گیری از تجربیات خود در افغانستان و نقش برجسته سازمان های اطلاعاتی و امنیتی، آینده سیاسی لیبی را به نفع خود رقم بزند. این مهم پس از نابودی کامل ساختارهای به جا مانده از رژیم قذافی صورت خواهد گرفت.

3- پایان دادن به عمر رژیم قذافی به منزله درس عبرتی تاریخی در مورد کسانی که به منافع آمریکا حمله کنند به حساب آید و پس از کشتن بن لادن، عاقبت قذافی به ارتقاء موقعيت آمریکایی ها در منطقه و جهان بیانجامد و همچنین پس از ناکامی های فراوان در افغانستان و عراق، شاید مورد لیبی بتواند دخالت هاي آمریکا در خارج را برای افکار عمومی این کشور توجیه نماید.

4- مانند مورد سودان، در لیبی نیز آمریکا سد نفوذ چینی ها و روس ها در این کشور مهم نفتی شود و میسرهای انرژی به چین را در دستان خود متمرکز خواهد کرد. این مساله برای مهار قدرت نوظهور چین ابزار مناسبی است.

5- با توجه به آنکه مورد لیبی اولین موردی است که در آن یک جنبش عربی با دخالت خارجی (ناتو) به موفقیت دست می یابد، بدین ترتیب ضمن تطهیر دخالت های قبلی آمریکا در منطقه، راه برای دخالت های بیشتر در تحولات آتی عربی باز شود. سوریه شاید مورد بعدی باشد.

در صورت توفیق آمریکایی ها،  اروپایی ها بویژه انگلیس، فرانسه و ایتالیا نیز سهم مناسبی خواهند برد اما بی تردید نقش دست اول خود را از دست خواهند داد و باید پشت سر آمریکا حرکت کنند. این مساله بویژه در مورد انگلستان مصداق خواهد داشت که از صدر به زیر خواهد آمد. با توجه به نقش انگلستان در صنعت نفت لیبی، ضرری که انگلستان از تحولات این کشور متحمل شد بی تردید از همه بیشتر بود و این ضرر به وضوح خود را در اقتصاد انگلستان و حتی در عرصه اجتماعی آن نشان داد.

در صورت توفیق آمریکایی ها، البته بازنده اصلی چین و روسیه خواهند بود که به طور کامل نقش رو به تزاید خود در لیبی قذافی را از دست خواهند داد و حضور آنها در عرصه های صرفاً اقتصادی نیز منوط به رضایت آمریکا خواهد بود.

بی تردید، امپریالیسم آمریکایی پس از ناکامی های بسیار در افغانستان و عراق و آغاز تحولات عربی و از دست دادن یا تضعیف متحدان سنتی و جدیدش در منطقه، حال در آرزوی احیای نقش خود از رهگذر هدایت و مدیریت تحولات و موج سواری است. امری که باید با سرعت و فوریت توسط ملت های منطقه درک شده و تدبیر شود.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲۶
بازهم تئوری توطئه
اینقدر که امریکا از این تحلیلگرها سود می برد از تئوریسین های خودش بیشتر است
برنده تحول لیبی :
۱ـشرکتهای نفتی چند ملیتی
۲ـشرکتهای ساختمانی غرب
۳ـبانکهای ورشکسته اروپائی
۴ـحزب دمکرات آمریکا
۵ـبیکاران اروپائی مخصوصا ایتالیا و انگلیس
و اما بازنده:
ملت بدبخت لیبی!
آفرين چه تحليلي !!!!! "باید با سرعت و فوریت توسط ملت های منطقه درک شده و تدبیر شود."
احسنت!
مطمئنا آمریکا برنده میشود. چون لیبی رهبری مثل حضرت امام ندارد
پ.ن.پ فکر کردید این جنگ رو راه انداختن تمام زیرساخت های لیبی نابود شد که از کره مریخ بیان لیبی رو بازسازی کنن.این کیک خوشمزه رو میدن مریخی ها بخورن.پالایشگاه ها,نیروگاهها,جاده ها,کارخانه ها,سیستم های استخراج و انتقال نفت,سیستم حمل و نقلی و ارتش لیبی با اسلحه های روسی زوار در رفته و ... باید بازسازی شود خودش میشه هوار میلیارد دلار
با ورود انقلابیون لیبی به شهر طرابلس، علم الیقین ها به عین الیقین تبدیل میشود و سرنوشت قذافی ( فارغ از خوبی یا بدی آن ) دارد مشابه سرنوشت سایر مخالفین غروب ناپذیری آفتاب در امپراطوری بریتانیای کبیر شامل ناپلئون، هیتلر، ژاپن، گاندی، رضاشاه، مصدق، سوسیالیسم، صدام،اسدها،ناصری ها،البشیرسودانی و عرفات فلسطینی مختوم به شکست و منجر به اضمحلال میشود.

چیزی که جالب و عیان است این است که طیف مخالفین نظام سلطه آنگلوساکسونها وسیع و فراتر از واقعیت ها و ماورای باورهای سیاسی بوده و بیشتر به یک امر انتزاعی شباهت دارد. البته این پتانسیل عظیم هیچگاه یکپارچه و متحد نبوده است. یعنی اردوگاه نظام سلطه آنگلوساکسونها در باطل خود اتفاق نظر و وحدت عمل دارند اما اردوگاه مخالفین در حقانیت خود نامتحد بوده و بی برنامه، پارتیزانی عمل نموده و بسیاری از مواقع در زمین دشمن بازی می کنند. که بایستی مسیر حرکات دوستداران عدالت و شادکامی جهانی و مبانی توجه مخالفین نظام سلطه آنگلوساکسونها تبیین و تبلیغ شود مانند:

۱ ـ تشویق به افزایش تقاضا برای یورو ( مانند فروش نفت روسیه، الجزایر ، ونزوئلا و ایران به یورو البته لیبی که از دست رفت وقذافی باید سال گذشته پول ملی خود را علی رغم مخالفت نظام سلطه به یورو تبدیل میکرد که نکرد )

۲ ـ تهدید به کاهش تقاضا برای دلار ( مانند وابسته نشان دادن عربهای نفت فروش و فهماندن به ملتهای عرب که فروش دلاری نفت یعنی تامین و پرداخت هزینه کشتار مسلمانان بدست آمریکا، اسرائیل و بریتانیای کبیر )

تبصره : با عنایت به اهمیت استراتژیک افزایش تقاضا برای یورو و نیز کاهش تقاضا برای دلار ، تا دیر نشده می بایست از آلمان و فرانسه خواسته شود ضمن توجه به خصومت آشکار نظام سلطه آنگلوساکسونها با کیان اقتصادی و اجتماعی یوروئیها و همچنین ضرورت استحکام و اقتدار بیشتر در بلوک یورو و البته بدون توجه به لجبازیهای یونان ( که عامل نفوذی انگلیس در اردوگاه یورو می باشد و اصلا پذیرش آن بعنوان عضو یورو از ابتدا اشتباه بوده است )هر چه سریعتر دست از مخالفت با عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا بردارند و از ترکیه بعنوان یک عضو برای ورود فوری به جبهه یورو استقبال نمایند. قطعا پول مورد تبادل در تجارت ترکیه با کشورهای تازه استقلال یافته قفقاز و آسیای میانه و کشورهای خاورمیانه بویژه عربهای نفت فروش، باعث تقاضای بیشتر برای یورو و خانه نشینی بیشتر برای دلار خواهد شد.

۳ ـ تبلیغ ماهیت صلح بنیاد بودن پول متحد یورو (و تشویق کشورهای موفق اروپای غربی با هدف پیوستن کشورهای سویس، نروژ، سوئد ودانمارک به یورو و عدم پیروی از انگلیس و مسئولیت شناسی تاریخی در برابر شیطنت های مخالفین یورو )

۴ ـ تبلیغ ماهیت جنگ بنیاد بودن دلار ( بسیج تبلیغاتی زخم خورده های دنیا از نظام سلطه آنگلوساکسونها از مردم آرژانتین و آرزومندان آزادی جزایر غصب شده مالویناس گرفته تا مردم لبنان و فلسطین و ایران، اسکاتلند و کبک بر علیه جنگ افروزی و چپاولگری های دلار)

۵ ـ تبلیغ و شناساندن تدابیر خباثت آمیز نظام سلطه برای اقتصادهای عضو بلوک یورو در بین مردم معترض اروپایی و تغییر مسیر اعتراضات به سمت نفرت از دلار و پوند انگلیس

۶ ـ رسوخ در بین مغزهای متفکر گروههای ضد جنگ در همه نقاط دنیا و افشای نقش دلار و پوند انگلیس در آتش افروزی و جنگ های اخیر

۷ ـ تبلیغ راههای مجبور سازی آمریکا به افزایش نرخ بهره فدرال رزرو ( از طریق تشویق متوطنین در آمریکا و انگلیس به فروش سهام و تبدیل سرمایه های خود به یورو و طلا )

۸ ـ تشویق مردم خاورمیانه و سایر کشورهای همفکر به موضوع بسیار مهم کنترل جمعیت و تعصب در مصرف کالاهای داخلی و عدم خرید کالاهای تولیدی نظام سلطه و نیز توجه به عدم خروج و قاچاق طلا به خارج توسط خائنین و در عوض تشویق خادمین به واردات طلا از خارج بویژه از آمریکا،انگلیس و اذنابشان

۹ ـ نامگذاری یورو بر خیابانهایی که سفارت آمریکا و بریتانیا در آن قرار دارد و نیز نامگذاری آلمان بعنوان نماد پشتیبان یورو بر روی خیابانهای جنوب شهر در سطح کشورهای دوستدار صلح و دموکراسی

۱۰ ـ تظاهرات خیابانی در مقابل سفارتخانه های بریتانیا و فهماندن رسوایی های عیان شده رفتارهای حکومت بریتانیا در ضدیت با منافع ملتهای مظلوم به هدف مجبور ساختن نیمه پنهان حکومت بریتانیا به عدم لجبازی با یورو ستاره صلح و دموکراسی و عدم تبعیت از دلار سیاهچاله جنگ و بدبختی

۱۱ ـ توجه اجتماعی و مخالفت ملی در کشورهای مسلمان و یا مخالف نظام سلطه نسبت به خروج هدفمند سرمایه هایشان به هدف سرمایه گذاری در کشورهای نظام سلطه آنگلوساکسونها

۱۲ ـ ایجاد آگاهی و افشاگری در بین جوانان ملل محتاج سرمایه گذاری نسبت به نا آگاهانی که پولهای بادآورده شان را بجای سرمایه گذاری در کشور خود ، صرف خرید تیمهای ورزشی انگلیس و آمریکا می کنند مانند شاهزداه های عرب که منچستر سیتی را و یا آن روسی که چلسی را و آن شرقی دیگر که کریستال پالاس را خریده است
اي بابا روسيه هم كه نتونست كاري بكنه مثل اينكه هر كي دلشو به روسيه و چين خوش ميكنه عاقبت به خير نميشه.چرا؟ماكه سوات نداريم شما بهمون بگين.
در جوامعی که مردم سالاری حاکم نیست متاسفانه بهانه ای است برای تسلط و دخالت کشورهای سلطه گر. به امید آنکه برنده اصلی ،مردم لیبی باشند
شک نکنید برنده واقعی امریکاست، مهد تکنولوژی و استفاده از مغز و تفکر و اندیشه ...
الان وقت اينست كه يك گروه عاليرتبه ايراني بروند در ليبي و شروع بكار كنند براي توسعه روابط سياسي - اقتصادي و فرهنگي . چرا ما گوي و ميدان را به اين مفتي رها مي كنيم تا ديگران از ما بدزدند . مگر ملت ايران در طول اين 6 - 7 ماه با ملت ليبي نخنديد و نگريست و مگر ما به آواي الله اكبر آنها به عنوان بيداري اسلامي نگاه نكرديم . پس چرا رها كرديم . . . منتظر چه هستند دولتمردان ما؟؟؟؟!!!
غرب تلاش دارد با بزرگنمائی نقش تانو در پیروزی حرکت مردم لیبی و سقوط رژیم قذافی آن را مدیربت و منافع خود را در این کشور حفظ و بیش از پیش توسعه دهد. ولی سؤال اینجاست که چرا ما با تحلیلهای غیر واقع بینانه (از جمله اینکه مردم لیبی بازنده اند و برندگان واقعی شرکتهای غربی هستند و....)ملت مسلمان لیبی را از جمهوری اسلامی ایران دور و صحنه این کشور اسلامی را به غربیها واگذار می کنیم
اين اتقاقات يک شبه روی نداده قانون اساسی که قبل از حمله به ليبی در انگليس تدوين شده است اگر يادتان باشد بوش و پوتين با دست دادن به هم ديگر قول دادند با هم باشند. در هر کشور جهان انقلاب شود يا کودتا چه ديکتا تور يا دمکرات روی کار بيايد هم آمريکا و هم روسيه آنرا به رسميت می شناسند، در رفتار های بعدی اين کشور ها فقط به منافع خود می انديشند توجه به خوب يابد حکومت ندارند حال ملت ليبی با توجه به اينکه در فاصله های جنگ اول و دوم جهانی و بعد از آن تجاوز، ظلم و جنايت غربی ها را عبدالجليل ها را در شهر های ليبی ديده و شنيده بودند که ژنرال ايتاليائی بر خرابه های بنغازی برای تاريخ عکس گرفت، قدرت طلبی عامل خود فروشی است. شرکت های خارجی و مستشاران با حقوق های 5000 الی 100000دلاری حقوق می گيرند آن همه کمک هابه افغانستان شد کجا رفت؟ بايد تا حالا افغانستان بهشت برين شده باشد کو، به راههای خاص برگشت فقط شعارش هست، آيا ظلم قذافی بيشتر از ظلم و تجاوز سربازان ايتاليائی و ساير کشور ها ديگر به مردم ليبی رفته بود که امروز جلو آنها افتادند زير بنای کشور خود را ويران و ده ها شايدصدها هزارد نفر از مردم خود را کشتند تا استعمار در لباس ديگری بر کشورشان برای سالها متمادی حاکم کردند. قذافی از اينکه کشور خود را در نا آگاهی مطلق قرار داده مقصر و گناه کار و قدرت طلب بوده است.
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف # صادق زیباکلام
وب گردی