بازدید 5236
۵

پروژه ناتو به ۴ دلیل شکست می‌خورد

کریدور زنگه‌زور، ترکیه را به قفقاز جنوبی و از آنجا به کشورهای ترک‌بان و حتی استان سین‌کیانگ چین متصل می‌کند. این کریدور، رادیکالیسم پان‌ترکیسم را به دنبال خواهد داشت و علاوه‌بر تهدیدات علیه ایران، روسیه و به‌ویژه چین را نیز درگیر خواهد کرد.
کد خبر: ۱۱۹۵۷۵۴
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۲ 30 September 2023

به گزارش «تابناک» به نقل از زوزنامه فرهیختگان، به جز ترکیه، ناتو هم نیم‌نگاهی به تحولات این منطقه دارد. درباره تحولات قفقاز جنوبی و طراحی‌هایی که در پس پرده در حال به‌روزرسانی است با دکتر علی‌اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل رهبر معظم انقلاب گفتگو کرده‌ایم. متن این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

 به اعتقاد تحلیلگران جنگ اوکراین باعث شد روسیه از توجهش به منطقه قفقاز جنوبی بکاهد. این وضعیت فرصت بازیگری به ترکیه و آمریکا در منطقه را داد و منجر به درگیری‌هایی بین آذربایجان و ارمنستان شد. تحلیل شما از این تحولات چیست؟  

طی ماه‌های اخیر متاسفانه ناتو با محوریت آمریکا با طرح‌های کاملا جهت‌دار قصد دارد اقداماتی را در جهت ایجاد سلطه در قفقاز جنوبی انجام دهد لذا با روسیه وارد چالش شد؛ ترکش‌های این تنش‌زایی به صورت طبیعی به اطراف پرتاب شده و موجب توسعه آن به کشور‌های دیگر گردید. کم‌کم آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که کماکان بر همان کوره جهان تک‌قطبی بدمند، لیکن با طراحی متفاوت و طرحی نو!

قفقاز جنوبی مهم‌ترین جایی است که به‌عنوان مدخل غربی ناتو به آن توجه شده است. در چنین شرایطی روس‌ها که نزدیک دو سال پیش اظهار کردند باید مرز‌های قفقاز جنوبی به مرز‌های شوروی سابق تبدیل شود، بعد از مدتی در اجلاس مسکو از این موضع خود فاصله گرفتند و گفتند که مرز‌ها باید براساس تصمیمات اجلاس مسکو باشد. در مقابل، آمریکایی‌ها با پیشتازی ترکیه به میدان آمدند تا در قفقاز جنوبی اختلال ایجاد کنند. آمریکایی‌ها باید بدانند که اگر به منطقه قفقاز جنوبی وارد شوند چنان در بین مقاومت اقوام مختلف گرفتار خواهند شد که نجات از آن غیر‌ممکن خواهد بود. اما آن‌ها برای طراحی نقش مورد نظر چند مانع بر سر راه خود دارند.

۱. چین، که در جهت متمول شدن ابتدا گام‌هایی برمی‌دارد تا در ۲۰۳۰ قدم‌های رو به جلو را تند‌تر کند و بتواند رتبه اول اقتصاد دنیا را کسب کند.  

۲. روسیه، که با فارغ شدن از درگیری‌های محلی و در سایه افزایش قیمت نفت و گاز در‌آمدش روزافزون و سلاح‌هایش پیشرفته‌تر و متنوع‌تر شد.  

۳. رشد سریع و توسعه روزافزون و ارتقای کیفیت جبهه مقاومت در دنیا که نوعی جایگزین غیر‌متعهد‌های رو به زوال است، جایگزینی آن با یک هسته زنده دارای روحی سرکش در برابر دنباله‌رو‌های آمریکا و اذنابش محسوب می‌شود.  

۴. کشور‌های رهاشده از قید و بند‌های اتحادیه‌ها و گروه‌های سیاسی منطقه‌ای یا دارای پیوند‌های نیمه‌گسسته با تنه اصلی خود مثل سارک، ورشو، اتحادیه آفریقای جنوبی با محوریت تانزانیا، اتحادیه آفریقا، اتحادیه مرکوسور با محوریت آرژانتین و جزیره فالکلند یا جزایر مالویناس، اوناسور متشکل از ۱۲ کشور، جمهوری متحد عربی که در زمان جمال عبدالناصر به وجود آمد و در همان زمان هم از بین رفت، و کشور‌های عضو جبهه‌ای که در مقابل کمپ دیوید ایجاد شدند، اما به تدریج سست و از بین رفتند.  

در وضعیت بی‌توجهی روسیه به قفقاز جنوبی، ایران صراحتا در این باره موضع گرفت و هشدار داد که خط قرمزش تغییر ژئوپلیتیکی منطقه است. این در شرایطی است که در سال‌های گذشته ترکیه و جمهوری آذربایجان تلاش کرده‌اند تا با دامن زدن به پان‌ترکسیم، ایران را وارد یک چالش قومیتی کنند. در طول جنگ آذربایجان و ارمنستان این وضعیت تشدید نیز شد. آیا این اقدامات می‌تواند به طرح‌هایی که ترکیه در سر دارد، کمک کند؟  

نظر جمهوری اسلامی طبق فرمایش مقام‌معظم‌رهبری این است که مرز‌های کنونی به هیچ وجه تغییر‌پذیر نخواهند بود. نکته‌ای که در طی سال‌های اخیر از سوی بعضی از مسئولان ترکیه و رسانه‌های آن کشور تبلیغ شده چنین است که آذری‌های ایران سال‌هاست تحت فشار هستند و آنها، یعنی دولت ترکیه گویی ماموریت دارد که آذری‌ها را از قید سلطه بقیه اقوام تشکیل‌دهنده هویت ایرانی خلاص کند، در حالی که آذری‌های ایران بخش مهمی از کشور ایران هستند و بعد از انقلاب حدود هشت سال رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر این کشور آذری بودند و اکنون نیز نفر اول کشور آذری می‌باشد. آن بخش از ایرانی‌ها که در طول حکومت طولانی عثمانی‌ها در برابر فشار دائم آن‌ها برای چیره شدن بر ایران تلاش و مقاومت می‌کردند، یک بار دیگر آذری‌ها نشان خواهند داد که مردانه در برابر چنین اشخاصی چنان خواهند ایستاد که یاد زمان شاه عباس صفوی را در ذهن زنده کنند. آن‌ها باید بدانند که این یک خیال خام است حتی اگر برای تحقق این آمار عملیاتی نشده، از بدترین و خبیث‌ترین دشمنان اسلام یعنی صهیونیست‌ها کمک بگیرند. صهیونیست‌های جبان و سرکوب‌شده توسط فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها در برخی از نقاط پایگاه‌هایی را در فاصله نزدیکی از مرز‌های ایران مستقر کرده‌اند.  

دو دهه قبل آمریکا با متحدانش به افغانستان و عراق حمله کردند. در یک دهه گذشته، اما به شکلی این کشور از نیابتی‌ها علیه دشمنانش بهره می‌برد. به‌عنوان نمونه می‌توان به اوکراین، تایوان، ترکیه، داعش و سایر گروه‌های تکفیری اشاره کرد.  
 در مورد روسیه باید گفت که جنگ اوکراین یک اتفاق بود که هر دو طرف، یعنی ناتو و روسیه و متحدانش را تا لبه جنگ جهانی پیش برد. آمریکا با گذاشتن امکانات در اختیار اوکراین آن‌ها را به جنگ وا داشت و به مانند پاشیدن روغن روی آتشی که افروخته بودند عمل کرد. همزمان در چین، مساله تایوان را مطرح کرد و از طرف دیگر با یک طراحی مهم و شیطنت‌آمیز، به این صورت در سوریه به مخالفت با بشار اسد به بهانه دیکتاتور بودن برخاست و در آنجا هم به تنش‌آفرینی دست زد. ترکیه به‌عنوان بازیگر دیگر، هر جا که فکر کرد می‌تواند به هر شکلی عملی در جهت منافعش انجام دهد، اقدام کرد. به‌طور مثال موقعی اتحاد با سوریه را در دستور کار قرار داد و جلسات مشترک دو دولت را متناوبا در دو محل یکی در دمشق و یکی در غاضی‌آنتپ تشکیل داد و به سوریه نزدیک شد. از طرف دیگر به طرفداری از اخوان‌المسلمین پرداخت و با آمریکایی‌ها هم‌جهت شد، ولی در تحولات یک‌دهه پیش، با سوریه در افتاد و کار دیگری انجام شد. از آن طرف آمریکایی‌ها داعش را درست کردند. ترکیه هم جبهه النصره که یک شاخه اخوان بود را دنبال کردند. این گروه به‌لحاظ خشونت و اقدامات وحشیانه و ضدمسلمانی، همان شقاوت و بی‌رحمی داعش را داشتند. گروه‌هایی مانند النصره با گروه‌های مزدوری مانند داعش یا بلک‌واتر تفاوتی نداشتند و این چیزی جز اشتغال سیاسی و اختلال در سیستم حکومتی سوریه نبود. آمریکا به بهانه فقدان دموکراسی ۸۰ کشور ریز و درشت دنیا را علیه سوریه جمع کرد. این یک خطر بالقوه برای کشور‌های آسیایی است. آمریکایی‌ها قریب به ۶ هزار نفر از نیرو‌های داعش را در قلعه‌ای محصور نگه می‌دارند تا هر زمان که لازم دانستند افسار از سر آن‌ها بردارند و این افراد را به جان مسلمانان بیندازند.
 
در سال‌های اخیر آمریکا ائتلاف‌های کوچکی هم با کشور‌هایی همچون بریتانیا، استرالیا، ژاپن یا هند تشکیل داده است. این ائتلاف‌ها تا چه اندازه جدی هستند؟  

اتحاد آمریکا، انگلیس و استرالیا که به‌نوعی به ژاپن و هند نیز توسعه داده شد، چندان قابل‌توجه نیست. نه ژاپن توان دخالت جدی دارد و نه هند، هر جوری که حساب کنید هند در رده نیرو‌های درجه دو دنیاست. آمریکایی‌ها در دنیا سه اقیانوس هند، اطلس و آرام را تحت‌کنترل دارند. آن‌ها می‌خواهند در مدخل غربی اقیانوس هند که می‌توانند در آنجا کاری انجام دهند، ما را تحت‌فشار قرار دهند، مانند کریدوری که به‌تازگی طرح آن را در اجلاس جی ۷ ارائه کرده‌اند. از کار‌های خلافی که در منطقه اتفاق افتاده و به مصلحت کشور‌های این منطقه حساس نیست، تاسیس چند ده مقر نظامی در عراق است. ده‌ها هواپیمای نظامی آمریکایی در عراق مستقرند که برای بمباران بخش شرقی فرات در سوریه از آن‌ها استفاده می‌شود.
 
 چرا عربستان با روسیه و چین و ایران درصدد گسترش روابط برآمد؟

عربستان کاملا براساس منافع خود عمل کرده است. جمهوری اسلامی ایران و سعودی‌ها با هم به تفاهمی رسیده‌اند که بسیار بسیار مناسب و مهم است. ارتباط برقرار کردن با ایران، روسیه و چین یک کار درست و اصلاح ذات‌البینی است. آمریکایی‌ها، چون عادت ندارند در مقابل خود کشور‌های مستقل یا عازم به استقلال را ببینند و تحمل کنند به آن‌ها فشار وارد می‌کنند، اما عربستان با وجود تمام این فشار‌ها، حداقل تاکنون روابط خود را با دیگر کشور‌ها گسترش داده است. نکته قابل‌ذکر اینجاست که رابطه عربستان به‌عنوان محور مهم اعراب با رژیم‌صهیونیستی بدتر از گذشته شده است. درمورد چین باید بگویم نقطه بسیار حساس برای آن، تایوان است. آمریکایی‌ها تایوان را علیه چین تحریک کرده‌اند و هر آن ممکن است با هر بهانه‌ای تایوان را وارد جنگ با چین کنند.
 
به نظر می‌رسد آمریکا تمایل دارد ناتو را حتی تا آذربایجان توسعه دهد. در رسانه‌های غربی تصویری قدرتمند از ناتو ترسیم شده است، اما ما در منطقه میزان توانمندی این ائتلاف را دیده‌ایم. توسعه ناتو تا چه اندازه به غرب کمک می‌کند؟
براساس ارزیابی‌های اولیه توسعه بیش از حد توانمندی ناتو، موجب ضعف کشور یا آن سازمان می‌شود، لذا روی کاغذ می‌توان اینطور تصور کرد که بدون هرگونه مانعی بر سر راه تمام آرمان‌های ناتو را عملیاتی کرد، اما در واقعیت این‌گونه نیست. از باب مثال باید به طرف‌های مقابل هم نیم‌نگاهی داشت:
۱- قدرت هسته‌ای روسیه در دنیا حرف اول را می‌زند.  

۲- تامین مالی قطب شرقی درحال شکل‌گیری توسط چین است.  

۳- قدرت متراکم رو به رشد جبهه مقاومت به محوریت ایران خود عامل بزرگی در بازدارندگی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاست. حضور مقتدرانه حزب‌الله در نزدیکی کانال سوئز و حوثی‌ها در نزدیکی باب‌المندب موجب شده هر تصمیمی که آمریکایی‌ها و اذناب‌شان در منطقه (مانند صهیونیست‌ها) اتخاذ کنند، پیش از آن روی این دو عامل بسیار تعیین‌کننده حساب باز کنند. تهدید حزب‌الله به جلوگیری از بهره‌برداری از نفت به‌صورت یکجانبه از دریای مشترک بین لبنان و صهیونیست‌ها و تاثیر بسیار قاطع چنین تهدیدی نشان‌دهنده توانمندی حزب‌الله در عملی کردن تهدیدات خود در منطقه است. حزب‌الله توان این را دارد که به اسرائیل اخطار دهد اگر یک فشنگ به‌سمت ایران یا حتی به‌سمت هریک از کشور‌های محور مقاومت شلیک شود با برخورد قاطع مواجه می‌شود.  

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۵
ببینیم و تعریف کنیم.
ارمنستان خودش با دست خودش زنگه زور رو به اذربایجان میده.
و ایران هم کاری نمیتونه بکنه. چون بدون جنگ واگذاری صورت گرفته

نهایتش هم اینه پاشینیان شهروندی اذربایجان میگیره :)
سوال و جواب ها با هم همخوانى ندارند بسيار غير متمركز و غير كارشناسانه ازاينجا به آنجا از كوه و باغ سخن زدن خيلى راحته
حرف‌های تکراری. از وقتی آذربایجان اراضی اشغالی و برحقش را از دست متجاوزان ارمنی آزاد کرده، تغییرات ژئوپلیتیکی هم برای ایران مهم شده و فقط و فقط حرف‌های تکراری می‌شنویم
تعداد کلاهک های هسته ای دال بر رتبه بندی قدرتمندی نیست. تکنولوژی مقابله با استفاده از این کلاهک ها مهمترند که اطلاعاتی در این زمینه منتشر نمی شه
ولی به چهارصد دلیل هم پیروز میشود.
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست