بازدید 12066

روایت یک دانشجو از حوادث روز شنبه دانشگاه تهران

اساتید این دانشکده به صحبت با دانشجویان می‌پردازند که یکی از دانشجویان پیشنهاد می‌دهد اساتید بیانیه‌ای دهند تا فضای متشنج دانشگاه کنترل شود؛ درباره هتک حرمت امروز، به خصوص فحاشی‌ها، برخوردها و رفتارهایی مانند پرتاب سنگ و بطری. سکوت نکنند که امروز اگر چنین کردند، با اعتصابات همراهی کردند و عده‌ای به بی‌احترامی‌هایشان ادامه دادند، پس‌فردا هیچ بعید نیست که اطلاعات شخصی این اساتید نیز همانند اطلاعات دانشجویانی که مقابل معترضین ایستادند -توسط برخی افراد هتاک- منتشر شود.
کد خبر: ۱۱۴۷۹۸۶
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۰۱:۲۳ 31 October 2022

«تابناک»؛ یک دانشجو در یادداشتی درباره حوادث روز شنبه 7 آبان نوشت:


شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱
پرده اول: تجمع پیش از ناهار

ساعت ۱۲:۴۵: جمعیت پشت به سر در می‌کند و رو به دسته عزاداران، شعار‌ها و توهین‌هایشان را به سمت بسیجی‌ها روانه میکند و دستانشان را در هوا تکان می‌دهند. انگشتهایشان را به نشانه توهین بالا می آورند و فحش های رکیک جنسی می‌دهند. بالاخره دسته‌ی عزاداری هم به این گروه می‌رسد. شعرها و نوحه‌ها تمام شده و شعارهای تقابلی شروع می‌شود. گروه جلوی سردر شعارهای قبلی را سر می‌دهد و گروه دیگر شعارهایی همچون: «زن، زندگی، شهادت/ شیراز ما تسلیت»، «ما لشگر امامیم آماده‌ی قیامیم»، «دیکتاتورِ دانشگاه، بی ادبی تا کجا؟» «دانشجو ادبت کو؟»، «از زاهدان تا شیراز جواب بده برانداز» «مقابل جنایت داعشی، ساکتی و حامی کشتارشی». و وقتی با سوت و کف‌های طرف مقابل مواجه می‌شوند شعار سر می‌دهند که «ایران شده غرق خون، دست می‌زنن تو میدون»، «عزادار بی‌غیرت دست نزن دست نزن!» هر دو گروه یک زنجیره جلوی صف تشکیل داده است که بین گروه‌ها برخوردی شکل نگیرد و اوضاع از کنترل دانشجویان خارج نشود. شعارهای طرف مقابل که توهین و تهدید بسیجی‌هاست با «بسیجی با غیرته، خادم این ملته» و «از صف مردم همیشه جدایید، موقع سیل و زلزله کجایید؟» پاسخ داده می‌شود. باز هم فحاشی می‌شود.

ساعت ۱۲:۵۰: یکی از دخترهای گروه جلوی سردر؛ از دانشجو بودن یکی از دانشجوهای چادری که نظاره‌گر آن‌هاست سوال می‌کند. دقایقی بعد، او را که گوشی در دست داشته، با داد و هوار متهم به نوشتن اسم بچه‌ها می‌کند و جماعت پشت‌سرش بی‌خبر از همه‌جا «بی‌شرف بی‌شرف» سر می‌دهند.

ساعت ۱۲:۵۵: لیدرها‌ جلوتر می‌روند و از دانشجوهایی که اطراف ایستاده‌اند و تماشا می‌کنند می‌خواهند که همراهی کند. حراست چتر جلوی در را به گوشه‌ای می‌برد تا جلوی دست‌وپا نباشد. در همان حین پیش نماز که قصد خروج را دارد کمافی‌السابق مورد هجمه شعارهای توهین‌آمیز قرار می‌گیرد.

ساعت ۱۳:۰۵: گروه جلوی سردر تصمیم می‌گیرد برود سلف و ناهار بخورد، از سمت دیگر بلوار شروع به خارج شدن می‌کند. در همین میان دقیقا داخل بلوار وسط دانشکده، درگیری ای بین چند نفر شکل می‌گیرد. سریعا زنجیره انسانی از دوگروه تشکیل می‌شود تا اتفاقی نیفتد. پس از رفتن گروه اول، دسته عزاداری جلوی در می‌ایستد و شروع به سینه زنی می‌کند. جمعیت با هم سرود می‌خوانند «از خون جوانان حرم، لاله، خدا لاله، خدا لاله دمیده ...»

ساعت ۱۳:۲۰: در همان جا که ایستاده‌اند یکی از دانشجویان دختر، کارت دانشجویی در دست، نطق می‌کند. از این می‌گوید که چطور هربار ایرادی به نیروهای مسلح وارد بوده سکوت نکرده‌اند و هزینه داده‌اند. از سربازی تا ترور شهید فخری‌زاده. چطور زمانی که حق‌وباطل این‌قدر واضح خودش را به شکل ترور نشان داده است صدایشان برای انتقاد نلرزیده. چه رسد به حالا که از هر طرف شود کشته درد این سرزمین است. چطور حتی زمانی که دانشگاه مجازی بوده مردم را فراموش نکرده‌اند و در اردوی جهادی و هپکو و هفت تپه و امیدیه به دنبال حل مشکلات مردم دویده‌اند. بعد می‌گوید که " به ما می‌گویید حیا کنیم؟ شما که فقط چون گفتیم حالا که به آزادی معتقدید دیکتاتور نباشید، به تمام خانواده‌ی ما فحش‌های رکیک نسبت دادید و ریمو کردید و تهدید کردید شما باید حیا کنید". در آخر هم می‌گوید "باید صف‌تان را از تروریست و تجزیه‌طلب جدا کنید. شما دیدید در برلین چه پرچم‌هایی در حمایت بلند شد. باید از این‌ها اعلام برائت کنید و جامعه را بیش از این به سمت ناامنی نبرید." بعد از او یکی از پسرها بیانیه اخیر بسیج فنی را قرائت می‌کند.

ساعت ۱۳:۳۰: همان جمعیت در حالی‌که شعار می‌دهد به سمت در غربی به راه می‌افتد و در میدان جلوی مکانیک شروع به سینه‌زنی و خواندن اشعار در محکومیت حادثه تروریستی شیراز می‌کند و تا یک ربع بعد عزاداری ادامه دارد.

 

شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱
پرده دوم: تجمع پس از ناهار

ساعت ۱۴: پس از ناهار، جمعیت معترض جلوی سلف ابتدا با شعار «دانشجوی باغیرت، حمایت حمایت» جمعیت را دعوت به همراهی با خودشان می‌کنند و سپس با شعار «زن، زندگی، آزادی» و «چهلم مهسا شده، کمر نظام تا شده» از سلف به سمت سردر روانه می‌شوند. دسته‌ی عزاداری اما از پیش جلوی سردر قرار دارند و با تکان‌دادن پرچم‌های ایران و امام حسین ع ندای الله‌اکبر سر می‌دهند.

پس از رسیدن جمعیت معترض، دو گروه مقابل هم قرار می‌گیرند و شعارها ردوبدل می‌شود. برخلاف دفعه قبل که دسته عزادار با نزدیک شدن به سردر با فاصله از گروه جلوی سر در ایستاده بود که درگیری پیش نیاید، جمع معترضین اما چنان جلو می آیند که مماس با عزاداران می‌شوند و درگیری اتفاق می‌افتد که با تشکیل دو صف از هر گروه که پشت به پشت هم قرار گرفته‌اند از درگیری بیشتر جلوگیری می‌شود.

ساعت ۱۴:۳۰: معترضان به هر فردی از طرف مقابل که صرفا گوشی دست گرفته باشد مظنون می‌شوند و او را متهم می‌کنند اما خودشان مکررا از صورت بچه‌های سمت سردر عکس می‌گیرند. عکس‌هایی که شب در کانال‌ها و گروه‌های مختلف پخش می‌کنند، اطلاعاتشان را فاش می‌کنند، می‌گویند ریموو کنید، اگر دیدید چنین و چنان کنید! فحش‌های رکیک می‌دهند و نهایتا قهرکنان اعلام می‌کنند دیگر با اینها ارتباط نداشته باشید. حال آن‌که خود جرئت ندارند صرف حرف‌ها، شعارها و فحش‌هایی که برای چندین ساعت در روز تجمع سر داده‌اند را عیناً برای همگان منتشر و روایت کنند.

ساعت ۱۵: شعارها همچنان ردوبدل می‌شوند، هیچ‌کدام از طرفین قصدی برای دست کشیدن از تجمعشان ندارند. معترضین که ره صدساله دوستانشان در پردیس مرکزی را یک‌شبه طی کرده‌اند، بطری‌های پر از آب و ساندیس‌های خورده‌شده‌ی خودشان را به سمت جمعیت سمت سردر پرتاب می‌کنند. مامورین حراست اطراف سردر جمع شده‌اند و فقط نظاره‌گر هستند، جمعیت عظیم و قابل توجهی از دانشجوها، کارکنان و اساتید هم روبه‌روی ساختمان مرکزی تقابل را مشاهده می‌کنند و عده‌ی قابل‌توجهی از معترضین که با این رفتارهای خشن موافق نیستند دیگر خودشان را از جمعیت جدا کرده‌اند و صرفا در کنار آن‌ها تماشا می‌کنند.

ساعت ۱۵:۳۰: استاد اسدپور، استاد یزدانی، استاد مهاجرزاده، استاد نیلی از دانشکده برق و کامپیوتر بین دانشجوها دیده می‌شوند. برخی از آن‌ا سعی می‌کنند با دانشجویان صحبت کنند تا تشنج کم شده و تجمع تمام شود. گروه دوم در حضور اساتید هم به از گفتن فحش‌های جنسی و رکیک دست برنمی‌دارد و با دست‌زدن سعی می‌کند شعارهای حیدر حیدر و الله‌اکبر عزاداران را خاموش کنند که با جواب «حرمت استادامونو شکستن، فحش میدن و میزنن و میرقصن» مواجه می‌شوند.

 

شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱
پرده سوم: ساعتی پس از تجمعات

ساعت ۱۷:۲۰: تجمع هر دو گروه تمام شده است، دکتر وجهی، معاون دانشجویی دانشگاه، از همه دانشجویان حاضر در دانشگاه می‌خواهد هرچه سریع‌تر آن‌جا را ترک کنند. بعضی می‌گویند کوله‌هایشان در کتاب‌خانه یا آزمایشگاه است، منتظر دوستانشان اند؛ می‌گوید کیف اصلا مهم نیست و بیرون منتظر دوستانتان بمانید. حتی اگر پول نیاز است برای رفتن من می‌دهم، فقط نمانید.

ساعت ۱۸: هوا تاریک شده. دانشجوها در حال خروج از دانشکده هستند. حراست با تعداد زیاد و بسیار سفت و سخت کارت چک می‌کند و کارت عده‌ای گرفته می‌شود و کارت عده‌ای نه. دو نفر بدون لباس حراست بیرون سر در و طاق خروجی ایستاده‌اند. تعدادی دیگر جلوی پل ایستاده اند. یک ون هم حضور دارد. پیش‌تر دانشجویی را دستگیر کرده و سوار ون کرده‌اند.

ساعت ۱۸:۲۰: جو جلوی سردر متنشج است، دانشجویی را با برخورد تند و زننده‌ای گرفته‌اند و به سمت ون برده‌اند، در حدی که تعدادی از گاردی‌ها سعی کرده‌اند از این نوع برخورد جلوگیری کنند. تعدادی از دانشجویان با دیدن تعداد زیاد حراستی‌ها و سروصدایی که از بیرون می‌آید، تصمیم می‌گیرند برگردند.

ساعت ۱۹: تعدادی از دانشجویان به صورت گروهی در دانشکده‌های مکانیک و نقشه و برق خود را محصور کرده‌اند تا با نیروهای امنیتی که گفته شده وارد دانشگاه شده‌اند مواجه نشوند. (حضور این نیروها فعلا نه تایید و نه تکذیب می‌شود، صرفا به عنوان علت روایت شده است.) نیروهای حراست به صورت گروهی در دانشکده فنی گشت می‌زدند تا به دانشجویان هشدار دهند زودتر خارج شوند. برخوردهای تندی هم شکل می‌گیرد که یکی از تندترینشان در سایت دانشکده برق و کامپیوتر است.

اساتید این دانشکده به صحبت با دانشجویان می‌پردازند که یکی از دانشجویان پیشنهاد می‌دهد اساتید بیانیه‌ای دهند تا فضای متشنج دانشگاه کنترل شود؛ درباره هتک حرمت امروز، به خصوص فحاشی‌ها، برخوردها و رفتارهایی مانند پرتاب سنگ و بطری. سکوت نکنند که امروز اگر چنین کردند، با اعتصابات همراهی کردند و عده‌ای به بی‌احترامی‌هایشان ادامه دادند، پس‌فردا هیچ بعید نیست که اطلاعات شخصی این اساتید نیز همانند اطلاعات دانشجویانی که مقابل معترضین ایستادند -توسط برخی افراد هتاک- منتشر شود.

ساعت ۱۹:۴۰: خانواده‌های تعدادی از دانشجویان جلوی دانشکده ایستاده‌اند. دانشجوهایی از هر دو طرف تجمع امروز هم حضور دارند. اعضای خانواده یکی از دانشجویان می‌گوید که "انگار تعدادی که در تجمع امروز نقش اصلی داشته‌اند را گرفته‌اند". حراست به خانواده‌ها می‌گوید زنگ بزنید و به بچه‌ها بگویید از دانشگاه زودتر خارج شوند، کسی با آن‌ها کاری ندارد. اما عده‌ای از دانشجوها که در دانشکده نقشه‌برداری مانده‌اند اعلام می‌کنند از دستگیرشدن واهمه دارند و خارج نمی‌شوند. در همین حین چند نفر از دخترها اما از دانشگاه پس از بررسی کارت‌هایشان خارج می‌شوند. به خانواده‌ها اجازه می‌دهند وارد دانشگاه شوند، البته تا همان نزدیکی سردر. طرف دیگر خیابان، یک ون بزرگ حضور دارد که با انداختن نور لیزر در چشم، سعی در پراکنده‌کردن مردم دارند. تعدادی موتوری از راه می‌رسند و دانشجوهای جلوی سردر را متفرق می‌کنند. خانواده دانشجوها اما هنوز منتظرند.

ساعت ۲۰: تعدادی از اساتید به دنبال دانشجویانی که در دانشکده مانده‌اند و می‌ترسند خارج شوند، رفته‌اند تا بدون ترس از دانشگاه خارج شوند. تا این زمان تعدادی از دانشجویان که کارت دانشجویی نداشتند، پس از اینکه مشخص شد فرد مدنظرحراست هستند دستگیر شده‌اند. دو نفر از نرده‌های دانشگاه در حال فرار بوده‌اند که این افراد هم دستگیر شدند.

ساعت ۲۱:۳۰: فیلمی از دکتر وجهی منتشر شده که در آن پس از گفتن ساعت ۲۰:۵۹، اعلام می‌کند در حال حاضر برخلاف اخباری که منتشر شده پردیس فنی آرام است؛ همچنین تعدادی از اساتید را نشان می‌دهد و می‌گوید همکاران حضور دارند تا اگر تعدادی از دانشجویان همچنان مانده‌اند، با راحتی و آرامش خارج شوند.

 

تکمله پرده سوم: ساعتی پس از تجمعات

-بنا به گزارش‌های رسیده از دانشجویان مختلفی که روایت‌هایشان را از دیروز، پس از انتشار روایت رسمی نبض با ما به اشتراک گذاشتند و گفت‌وگوهایی که با مسئولین آزمایشگاه‌ها، اساتید دانشکده‌ها و کادر آموزش در دانشکده مواد و متالورژی از سوی اعضای خود نشریه‌ی نبض صورت گرفت، در مورد وقایع پس از ساعت ۱۸ چیزی که تا به این‌جا مشخص شده از این قرار است:

-شب گذشته، حراست با موتور در تمام دانشکده گشت زده و با مشاهده هر دانشجویی، اصرار کرده که از دانشکده خارج شوند.

-در سایت دانشکده برق و کامپیوتر نیروهای حراست ورود کرده‌اند که چنانچه اشاره شد برخوردهای تندی داشته‌اند اما با همراهی اساتید و خانواده دانشجویان، دانشجویانی که در سایت ساختمان جدید برق و کامپیوتر نگران و منتظر آرام شدن اوضاع برای خروج بوده‌اند به سلامت خارج می‌شوند. در دانشکده مواد و متالورژی هم با ورود و بررسی برخی کلاس‌ها و آزمایشگاه‌ها، به دنبال دانشجویان مشخصی می‌گشتند. حتی گوشی تعدادی از دانشجویان را هم بررسی کردند اما نهایتا با متوجه شدن اینکه افراد مدنظر نیستند، اصرار کردند سریع‌تر از دانشکده خارج شده و با ماشین دانشجوها را تا سردر بردند.

-هیچ اثری از تخریب آزمایشگاه دکتر نیلی در دانشکده مواد و متالورژی که بعضا به آن اشاره می‌شد دیده نشده اما پیگیری‌های بیشتر ما برای مشخص شدن روایت کامل و قطعی ماجرا ادامه دارد.

-از دانشجویان درخواست داریم مجددا چنانچه روایت مستندی در این زمینه دارند، برای ما ارسال کنند.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب ها
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۵
در انتظار بررسی: ۹
انتشار یافته: ۱۴
عجب گزارش بی طرفی! اصلا هم یک طرفه به ماجرا نپرداخته!!!
تابناک شرط انصاف این است که یک روایت هم از دانشجوبان مقابل بنویسی!!
اینکه فقط حرف های یک طرف ماجرا بشنوی و طرف مقابل را در نظر نگیری عادلانه نیست، حتی اگر حق به جانبش نباشد!!!
گزارش ودکلمه و.....فقط یکطرفه و....تنظیم شده است خوب بود از طیف دانشجویان منتظر هم گزارشی درخواست می کردید هرچند حضورون واعتراض گارد و....تاحد اندکی مطابق با واقعیت بوده است
چرا روایت دانشجویان اون وری رو نمیذاری؟ فقط حرف اینها قبوله؟
روایت یک جانبه
متاسفانه جامعه شدیدا به سمت دوقطبی شدن پیش می رود و حکومت و نظام نیز این مساله را تایید می کنند. بجای اینکه قول بررسی بدهند تهدید می کنند. فکر می کنید تهدید چند بار جواب می دهد . در نهایت اگر وضعیت اینگونه پیش رود بازنده حکومت خواهد بود.
متاسفانه دانشجویان معترض حرف حساب خاصی برای گفتن ندارند که نیاز به توضیح یا پیگیری داشته باشد.
فقط فحش و ناسزا بلدند. با این روش به هیچ جا نمی رسند.
پ هیچ اشاره ای به لباس شخصیها و گازاشک آور وچوب وباتوم نیست ؟یکطرفه سخن گفته جهت روشن شدن فضا یه دانشجوهم ازطرف مقابل فضارا تشریح کند
از این اغتشاشات دست بردارید وجدان اگر دارید بفهمید هرکس قدمی در زمینه ناامنی بردارد اطمینان داشته باشد که اتش ان دامن خودش و عزیزانش را بزودی می گیرد .
به نظر می‌رسد ناظر انصاف را در بیان حقایق رعایت نکرده.
مراجعه به آرا مردم در همه زمینه ها از سیاست خارجی تا مسائل داخلی و سیاستهای اجتماعی می تواند راه حل باشد
مرسی بابت گزارش یکطرفه
خسته نباشید
متاسفانه همین نگاه هاست و همین سیاست هاست که جامعه رو دو قطبی کرده عزیزم
با اینکه ناظر بی طرفی رو رعایت نکرده ولی از سایت تابناک سپاسگزارم که با بی طرفی (و البته بدون سانسور) نظرات بینندگان رو منتشر میکنه
بهنرین نوشته خاکستری است ن سیاه مطلق ن. سفیدمطلق این نوشته. سفیدمطلق است
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف
وب گردی