به گزارش تابناک، اعتماد نوشت: هفته اول فروردین، علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: «به دنبال رهاسازی آب از سدها در زمان مناسب و زمانی که کشاورزان به آب نیاز نداشتند و همچنین با افزایش حدود ۸۰ تا ۸۵ درصدی میانگین بارشها نسبت به سال قبل، میانگین حجم آب دریاچه حدود ۵۵ تا 60 درصد نسبت به پارسال افزایش یافت و حجم آب دریاچه ارومیه تقریبا به حدود ۱۶ میلیارد لیتر افزایش پیدا کرد که نسبت به سال قبل دو برابر شد.»
جدیدترین خبر را هم سخنگوی صنعت آب در نشست خبری هفته قبل خود گفت و اعلام کرد: «تراز آب دریاچه ارومیه نسبت به سال قبل ۱۲ سانت و نسبت به ابتدای سال آبی (مهر 1402) ۶۰ سانت افزایش داشته و حجم آب موجود در دریاچه ۲.۲ میلیارد مترمکعب تخمین زده میشود.»
این اخبار در حالی منتشر شده که آبان پارسال، مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف در آخرین گزارش خود اعلام کرد که طبق آخرین تصاویر ماهوارهای، در فاصله آبان 1401 تا آبان 1402، از سطح 878 کیلومتر مربعی آب دریاچه ارومیه، حدود 80 درصد خشک شده و فقط 170 کیلومتر مربع و معادل 4 درصد از سطح آب دریاچه باقی مانده که مساوی با مرگ قطعی دریاچه ارومیه است.
این گزارش واکنشی به ادعای سخنگوی صنعت آب بود که شهریور پارسال خشک شدن دریاچه ارومیه را تکذیب و اعلام کرد: « هم اکنون حجم این دریاچه به یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب رسیده در حالی که سال ۱۳۹۴ این عدد یک میلیارد مترمکعب بوده و ارتفاع آب حدود ۹ سانت بیشتر از سال ۱۳۹۴ است .در مهرماه سال ۱۳۹۴ تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۰۴ بود، اما اکنون این عدد به ۱۲۷۰.۱۸ رسیده که نشاندهنده افزایش تراز دریاچه ارومیه است. مساحت دریاچه ارومیه هزار کیلومتر است در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۴ حدود ۷۰۰ کیلومتر بوده است.»
در مقابل این ادعا در گزارش مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف و با استفاده از تصاویر ماهوارهای اعلام شد: «... در آبان 1400 حدود 900 کیلومتر مربع از سطح آب دریاچه کاسته شده که این کاهش در سالهای بعد هم ادامه داشته تا که در آبان 1401، سطح آب دریاچه به کمتر از 880 کیلومتر مربع رسیده است. سطح آب موجود در دریاچه ارومیه در ۷ آبان ۱۴۰۲ به عدد ۱۷۰ کیلومتر مربع رسیده که نسبت به سطح متناظر با تراز اکولوژیک این دریاچه ۴۳۳۳ کیلومتر مربعی، تنها ۴ درصد وسعت آن باقی مانده است. این سطح کمتر از یک چهارم آن مقداری است که پیش از این در سال ۱۳۹۴ به عنوان کمترین سطح دریاچه ثبت شده بوده است. برآورد میشود که حجم آب موجود در دریاچه ارومیه به حدود عدد ۴۵ میلیون متر مکعب رسیده است.»
محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در واکنش به اظهارات مسوولان حوزه محیط زیست و صنعت آب و استان آذربایجان غربی درباره بهبود وضع دریاچه ارومیه در فروردین امسال و سرنوشت دریاچه در ماههای آتی سال میگوید: «وضعیت فعلی دریاچه ارومیه، حاصل یک اتفاق طبیعی است.
میزان بارندگی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تا 31 فروردین ماه امسال در طول 55 سال اخیر بیسابقه بوده و حتی در دوران طلایی و سال 1375 که دریاچه ارومیه 33 میلیارد متر مکعب آب داشت هم، چنین بارشی را حوضه آبریز دریاچه شاهد نبودیم و با یک سال کاملا استثنایی روبهرو هستیم که میزان بارندگیها، حداقل 20 درصد بیش از میانگین 55 ساله بوده و بنابراین، دوستان در این زمینه هیچ هنری به خرج ندادهاند چون دلیل ورود حدود یک و نیم تا دو میلیارد متر مکعب آب به دریاچه، بارشهای مستقیم در سطح دریاچه و سرریز آب سدها به سمت دریاچه است.
مسوولان زمانی میتوانند بگویند که در احیای دریاچه ارومیه موفق بودهاند که در یک سال آبی نرمال و در خشکسالی، اعلام کنند که با پلمب چه تعداد چاه و با تغییر کاربری چند هکتار اراضی و با چه میزان کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعت و با تصفیه چه میزان پساب، چه میزان آب به دریاچه وارد شده است. اگر این اقدامات انجام شود، در واقع همان 27 بند مصوب ستاد احیای دریاچه ارومیه اجرا شده است؛ مصوباتی که به دریافت اعتبار 1.1 میلیارد دلاری برای احیای دریاچه منجر شد.
بنابراین، آنچه امروز از بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه شاهدیم، کار مسوولان نبوده بلکه کار خدا و کار آسمان بوده و مسوولان مطلقا در این زمینه هیچ هنری به خرج ندادهاند. مسوولان اگر میتوانستند، باز هم جلوی رهاسازی سدها را میگرفتند چنان که همین حالا، نمایندگان استان آذربایجان غربی اصرار دارند که دو سد جدید در حوضه آبریز دریاچه ارومیه افتتاح شود در حالی که هم اکنون 101 سد در این حوضه در حال بهرهبرداری است و فقط بهرهبرداری از 4 سد را متوقف کردند.
در کدام کشور سراغ دارید که در یک حوضه آبریز، تعداد سدها را از 11 سد به 105 سد افزایش بدهند و تمام شریانهای ورودی دریاچه را قطع کنند؟ حجم ذخیرهسازی این سدها، 4.5 میلیارد متر مکعب اما حقابه دریاچه ارومیه 3.4 میلیارد متر مکعب است و وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی و استانداری آذربایجان غربی و سازمان حفاظت محیط زیست، زمانی میتوانند بگویند که دریاچه را احیا کردهاند که اعلام کنند این حقابه، هر سال تحت هر شرایطی و به هر قیمتی در اختیار دریاچه قرار میگیرد.»
محمد درویش بابت تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه و آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این فاجعه برای استانهای همجوار و کشورهای همسایه هشدار میدهد و میگوید: «سه استان کردستان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار گرفتهاند. وسعت حوضه آبریز دریاچه ارومیه 5 برابر کشور لبنان است و اثرات راهبردی فروپاشی حوضه آبریز دریاچه بر 10 استان ایران و همچنین، کشورهای همجوار شامل جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق غیر قابل انکار است.
به دنبال خشک شدن دریاچه، برخاستن ذرات غبار و نمک با قطر کمتر از 10 میکرون، نه تنها باعث شیوع سرطان خون و افزایش فشار آسمُزی در انسان میشود، بلکه کیفیت فتوسنتز را مختل میکند و توان ریسک پذیری را در منطقه کاهش میدهد و افزایش مهاجرت را دامن میزند که همین پدیده به تنهایی یک پدیده امنیتی بسیار خطرناک است. با توجه به اینکه یکی از بالاترین تراکمهای جمعیتی کشور در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، اگر قابلیت سکونتگاهی این حوضه به هر دلیل از بین برود، فشار این تخریب به استانهایی همچون قزوین و زنجان و اردبیل منتقل میشود که همین امروز هم با بحران مواجهند و این بحرانها علاوه بر رشد حاشیه نشینی، تبعات امنیتی جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت.»
پیشبینی این کارشناس محیط زیست، نقطه مقابل خوشبینیهای دولت است. درویش 6 ماه آینده را میبیند؛ روزهای گرم شهریور ماه که تصاویری از بستر خشکیده دریاچه ارومیه منتشر خواهد شد و در تکمیل پیشبینی خود میگوید: «با افزایش گرما و افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی، حتما دریاچه تا 6 ماه آینده خشک خواهد شد چون مسوولان هیچ تمهیدی برای پلمب چاهها یا رهاسازی آب از سدها یا کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی در نظر نگرفتهاند. با وجود اخباری که اخیرا درباره افزایش 12 سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه منتشر شده، مسوولان در برنامه احیای دریاچه با شکست روبهرو شدهاند و متاسفم که در اثنای انتشار این اخبار، به این فکر نیستند که وقتی 6 ماه بعد و با گرم شدن هوا، همین میزان آب از کف دریاچه ناپدید بشود، چه جوابی به مردم و رسانهها خواهند داد؟»
در این سالها به کرات گفته شد که یکی از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه، کشاورزی غیراصولی و پرآببر و برداشت بیرویه آب در بخش کشاورزی بوده و حتی محمد درویش هم در گفتوگوی خود مصداقهایی از افزایش وسعت زمینهای کشاورزی و رشد تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز ارائه داد اما اهالی استان آذربایجان غربی و همسایگان دریاچه، جور دیگری به مساله خشک شدن دریاچه ارومیه نگاه میکنند و معتقدند که باید سیستم «مقصریاب» متوقف شود چون اگر قرار به پیدا کردن مقصران واقعی باشد، آن وقت معلوم خواهد شد که برخلاف تصور عمومی، کشاورزان استان آذربایجان غربی هیچ نقشی در خشک شدن دریاچه نداشتهاند.
یوسفیراد هم مثل کارشناسان واقع بین محیط زیست، خوشبینی پایداری نسبت به استمرار اوضاع این روزهای دریاچه ندارد و میگوید: « افزایش تراز دریاچه به دلیل بارشهای خوب و رها سازی سدها بوده اما مطمئن باشید که شهریور ماه، این تراز حتی بحرانیتر از سالهای گذشته هم میشود. به نظر من رهاسازی این حجم آب شیرین به شورهزار دریاچه ارومیه، یک کار پوپولیستی است.
حقابه دریاچه ارومیه باید تامین شود ولی با رهاسازی آب پشت سدها، گاهی حتی فراتر از حقابه هم عمل کردهایم چون میخواستیم شعارهایمان را اجرا کنیم و مثلا مردم بدانند که این دولت بیشتر از دولت قبل برای احیای دریاچه کار کرده یا آن دولت تراز اب را افزایش داد و... شرایط امروز دریاچه، هنر دست خداست به جای آنکه اقدام قاطعانه و مستمری محسوب شود. فرض کنیم که حال خوب دریاچه مرهون اقدامات این دولت است.
آیا این دولت در اردیبهشت ماه دولت نیست؟ آن زمان وقتی دریاچه به طور کامل خشک شد، مربوط به اقدامات چه کسی خواهد بود؟ به نظر من صادقانهترین تراز آب دریاچه را در شهریورماه خواهیم دید؛ زمانی که بارندگیها قطع شده و حجم آب پشت سدها به نقطه بحرانی رسیده چون بیشتر سدهای استان و از جمله سد شهر چای در ارومیه یا سد مهاباد یا سد بوکان، برای تامین آب شرب شهرها ایجاد شده و به همین سبب، سدهای استراتژیک محسوب میشوند اما مسوولان به بهانه آبیاری تراز دریاچه ارومیه، حتی مصرف آب شهروندان را به خطر میاندازند در حالی که در ایران و جهان، تعداد زیادی دریاچه خشک شده و دریاچه ارومیه، اولین دریاچهای نیست که با بحران خشک شدن روبهرو شده بلکه نمونههای زیادی از دریاچههای نمکی خشک شده در سراسر جهان و حتی در کشورهای همسایه مثل ترکمستان و ازبکستان و حتی در شمال شرق ایران داریم.
ستاد احیای دریاچه ارومیه در همه این سالها میتوانست به این فکر بیفتد که بخشی از دریاچه قابل احیا نیست و مثلا شمال دریاچه و از سلماس تا ارومیه به دلیل محدودیت منابع آبی، ممکن بود با اقداماتی قابل کشت شود و در عوض، باقی مناطق دریاچه احیا شود. جالب است که این بار، آب سدها در نقاط قابل عکسبرداری رهاسازی شده در حالی که وضعیت شمال دریاچه ارومیه، فرقی نکرده و حتما با گرمتر شدن هوا، شاهد تبخیر و عقبنشینی و عقبرفت همین میزان آب موجود در دریاچه خواهیم بود و حتما آب در نقاطی مثل بخشهای شمالی که کمتر از دو یا سه متر عمق دارد، حتی خیلی زودتر از مرداد و شهریور تبخیر میشود و این نقطه به شورهزار تبدیل خواهد شد.»