به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه اعتماد، عصر پنجشنبه کنار جاده سوارش کرد و به «مدرسه سوخته» یا کمپ قدیم در شهرک چوکا برد و با آلت قتاله او را از پای درآورد. بعد هم با ریختن بنزین روی جسد، او را به آتش کشید و متواری شد. ۳۰ تیرماه رسانههای محلی گیلان اعلام کردند؛ قاتل در شهرک چوکا پس از نیمهجان شدن دختری نوجوان با ضربات چاقو شکم او را شکافته و با ریختن بنزین داخل شکمش او را به آتش کشیده است.
پس از انتشار این خبر «خلیل صفوی» فرمانده انتظامی شهرستان رضوانشهر اعلام کرد: «۲۹ تیرماه یک دختر نوجوان در این شهرستان به دست پسری جوان به قتل رسید و ماموران انتظامی قاتل را در مخفیگاهش دستگیر و تلفن همراه مقتوله را از قاتل کشف کردند. فردی که مرتکب این قتل فجیع در رضوانشهر شده، سابقه دوستی با مقتول را داشته و به دلیل یک اختلاف دست به این جنایت زده است.»
همچنین «مهدی فلاح میری» دادستان گیلان از دستگیری و بازداشت قاتل دختر نوجوان در شهرستان رضوانشهر خبر داد و عنوان کرد: «حسب اطلاعات به دست آمده به لحاظ آشنایی قبلی که فیمابین بوده این اتفاق رخ داده است. بازرسان قضایی جهت کشف زوایای پنهان جرم در حال تحقیقات هستند.»
دو روز بعد از این حادثه هولناک (۳۱ تیرماه) منابع محلی به «اعتماد» اعلام کردند که یکی از مظنونان آزاد شده است. این فرد پس از آزادی در صفحه اینستاگرامش نوشت: «من به بیگناهی خود اعتراف کردم و این موضوع به من هیچ ربطی ندارد.» او در ادامه هم در مورد «ا. ش» نوشت که متهم به قتل خود اعتراف کرده است.
صحنه جنایت
پیگیریها در مورد محل وقوع جرم از منابع محلی نشان میدهد؛ چندین سال پیش مدرسه قدیمی شهرک چوکا به دلیل سهلانگاری برخی مسوولان در شهرستان رضوانشهر آتش میگیرد و تبدیل به یک خرابه میشود که این خرابه وهمانگیز محل انتخابی مجرم بوده است، اما در مورد کشف جسد در آن محل، یک منبع آگاه میگوید: «ماموران پلیس ابتدا فکر کردند با یک عروسک روبهرو هستند. مادر این دختر نوجوان از یکسری نشانهها متوجه میشود که این جسد متعلق به دخترش است.
همچنین گفته شده از لحظه وقوع جرم تصویربرداری میشود و فیلم برای مادر این دختر ارسال میشود و مادر مقتول موضوع را به پلیس اطلاع میدهد. شنیده شده ماموران انتظامی پس از این ماجرا دو، سه نفر را دستگیر میکنند، اما قاتل که به جرم خود اعتراف میکند دو، سه روز بعد روانه زندان لاکان گیلان میشود.»
به گفته این منبع آگاه؛ شهرک چوکا توسط کارخانه چوکا برای کارکنان آن ساخته شد، اما چند سال بعد شهرک خصوصی شد.
یکی از رسانههای محلی استان گیلان نیز در مورد این اتفاق منزجرکننده میگوید: «دختر نوجوان با هویت «بیتا. ش» اصالتا اهل پرهسر بود. ما شنیدیم مظنونان دو، سه نفر بودند، ولی از ابتدا هویت دو مظنون اعلام شد. یکی از آنها فردی با هویت «ا. ش» است که با بیتا در ارتباط و از او خواستگاری کرده بود و شخص دیگر با هویت «ا. غ»؛ البته این فرد گفته که اصلا از ماجرا خبر نداشته و آنجا نبوده است. برای همین هم دو، سه روز بعد آزاد میشود. البته شنیده شده متهم که مرتکب این جنایت شده حالت عادی نداشته است.»
مستنداتی که از جسد و صحنه جنایت به دست رسیده، بیشتر شبیه سکانسهایی از فیلمهای ترسناک است که در فضایی غیر واقعی رخ میدهد، اما متاسفانه این جنایت هولناک در واقعیت به وقوع پیوسته است.
مادر این دختر از دستبند او متوجه شد که جسد متعلق به بیتا است
«اعتماد» سعی کرد با مادر و یکی از بستگان نزدیک او ارتباط برقرار کند، اما به دلیل وضعیت وخیم روحی خانواده موفق به صحبت با آنها نشد. حالا یکی از آشنایان خانواده مقتول جزییات بیشتری را توصیف میکند.
پدر و مادر بیتا چند فرزند دارند؟ با توجه به ضدونقیضگوییها در مورد سن این دختر نوجوان بگویید او دقیقا چند سال داشت؟
بیتا تکفرزند بود و ۱۶ سال داشت. مادر بیتا در سن پایین ازدواج کرد و وقتی بیتا به دنیا آمد از یکدیگر جدا شدند. مادر این دختر بعد از طلاقشان به همراه بیتا برای زندگی در قرچک ورامین به تهران آمدند.
در این مدت بیتا پدرش را نمیدید؟
هفته گذشته بیتا و مادرش برای تعطیلات به رضوانشهر میآیند. قرار بود بیتا بعد از ۱۶ سال پدرش را ببیند. لباسهای نو خریده بود تا برای دیدن پدرش راهی پرهسر شود، اما آن روز با درخواست مادرش مبنی بر گرفتن آژانس برای طی کردن این مسافت مخالفت میکند و به کنار جاده برای گرفتن ماشین میرود. همان جا او را سوار میکند و به شهرک چوکا میبرد. همان جا تمام این اتفاقات رقم میخورد.
یعنی بیتا از روی شناختی که داشته سوار ماشین این فرد میشود یا به زور او را سوار میکند؟
اینطور شنیدیم که دوستان بیتا دیدند او را به زور سوار ماشین کردهاست. برای همین وقتی با مادرش تماس میگیرند میگویند «ا. ش» بیتا را سوار کرده و برده اگر کاری نکنید ممکن است بیتا را بکشد..
شنیده شده بیتا قصد داشته با متهم ازدواج کند، اما به دلیل اختلافات خانوادگی این اتفاق رخ داده، این موضوع تا چه حد درست است؟
بیتا فقط ۱۶ سال داشت. در زمانهایی که مادر بیتا به همراه او برای دیدن مادربزرگ بیتا (مادربزرگ مادری) به رضوانشهر میآمدند او با این فرد آشنا میشود، ولی قطعی نمیتوان گفت که قصد ازدواج داشتند.
برخی رسانهها نوشتند؛ متهم با مقتول نامزد بوده است، این موضوع را به عنوان یکی از آشنایان خانواده تایید میکنید؟
خیر. بیتا قبلا با این فرد در ارتباط بوده، اما چند وقتی بود که دیگر با او ارتباط نداشت.
از روز حادثه چه میدانید؟
آن روز بیتا کنار جاده میآید تا ماشین خطی سوار شود و به دیدن پدرش برود. دوستان بیتا او را میبینند که سوار ماشین شده و چند نفر از دوستان دیگر متهم هم دنبال آنها به راه میافتند. دوستان بیتا که این صحنه را مشاهده میکنند، متوجه میشوند موضوع مشکوک است و سریع به مادر بیتا خبر میدهند. مادر بیتا بعد از شنیدن این صحبتها با پلیس تماس میگیرد.
ماجرای فیلمی که از لحظه جنایت برای مادر بیتا ارسال شده، چیست؟
مثل این که دوستان بیتا از لحظه سوختن او فیلمی برای مادرش ارسال میکنند. مادر بیتا آن لحظه هم همراه پلیس بوده و مشغول گشتن جاهایی بودند که احتمال میدادند بیتا آنجا باشد. همزمان با جستوجوی ماموران، ساکنان شهرک چوکا به پلیس اطلاع میدهند که بوی بسیار آزاردهندهای در شهرک پیچیده.
ماموران ماجرا را پیگیر و متوجه این جنایت میشوند. ماموران ابتدا فکر میکردند جسد متعلق به انسان نیست و شاید یک عروسک است که آتش زده شده، اما مادر بیتا از دستبند بیتا متوجه میشود که جسد متعلق به دخترش است. فیلم لحظه کشف جسد و شیونهای مادر در برخی رسانههای محلی منتشر شده که بسیار دردناک است.
اما یک منبع آگاه در مورد روز حادثه توضیح میدهد که متهم قصد ازدواج با بیتا داشت، اما، چون متوجه میشود بیتا دیگر تمایلی به رابطه ندارد به او شک میکند و این شک منجر به چنین اقدام هولناکی میشود.
او در ادامه میگوید: «آن روز قرار بود بیتا با متهم صحبت کند؛ بنابراین متهم با موتوسیکلت دنبال بیتا آمد و او را به سمت شهرک چوکا برد. بیتا میدانست که دیدار با «ا. ش» امکان خطر برایش ایجاد میکند به همین خاطر به یکی از دوستانش اطلاع میدهد و میگوید؛ اگر از من خبری نشد بدانید که بلایی سرم آمده. صحبتهای بیتا بین دوستان او میچرخد و به یکی از دوستان مشترک بیتا و متهم میرسد.
هنگامی که متهم بیتا را به شهرک چوکا میبرد ابتدا با ضربات چاقو او را به قتل میرساند و سپس صحنه جرم را ترک میکند و مجدد با دبه بنزین برمیگردد تا او را آتش بزند. دوستان بیتا که در جریان این دیدار بودند به همراه دوست مشترکشان به شهرک چوکا میروند و متوجه سوختن بیتا میشوند. یکی از آنها همان لحظه از صحنه فیلم میگیرد و برای مادر بیتا ارسال میکند و میگوید؛ به شهرک چوکا بیایید که بیتا به قتل رسیده است.»
بررسی از اخبار رسمی منتشرشده در رسانهها نشان میدهد که در تیر ماه جاری دستکم ۱۰ زن و دختر از سوی مردانی که با آنان نسبت داشتهاند، کشته شدهاند.
۱ تیرماه زنی ۳۰ساله در شهرک قائمیه اسلامشهر توسط همسرش با ضربات چاقو به دلیل اختلافات خانوادگی به قتل رسید.
۱۴ تیر ماه «رقیه. ب» ۲۱ساله اهل روستای ناگان در استان سیستانوبلوچستان توسط همسرش به قتل رسید.
۱۵ تیرماه زنی ۲۷ساله در اسلامشهر توسط همسرش به دلیل اختلافات خانوادگی با ضربات چاقو به قتل رسید.
۱۶ تیرماه «زیلان. ا» دختری ۱۵ساله اهل روستای زیوه شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی به علت دریافت یک «اساماس» (پیامک) توسط پدرش به خاطر هر آنچه ناموس نام دارد به قتل رسید.
۱۸ تیرماه زنی ۲۲ساله در شهرستان فسا توسط همسرش با سلاح سرد به دلیل اختلافات خانوادگی به قتل رسید.
۱۹ تیرماه دختری ۱۹ساله در شهرک ولیعصر تهران توسط پدرش به قتل رسید.
۲۲ تیر ماه «راحله. ر» دختری ۱۵ساله و قربانی کودکهمسری توسط پدر و مادرش با انگیزهای نامشخص به قتل رسید.
۲۴ تیرماه «نوشین. م» دختری ۱۷ساله اهل شهرستان قائمیه (چنارشهر) توسط عمویش به دلیل اختلافات خانوادگی به قتل رسید.
۲۷ تیرماه یک زن ۵۵ساله در شهرستان فیروزآباد توسط همسرش به دلیل اختلافات خانوادگی خفه و به قتل رسید.
۲۹ تیرماه «بیتا. ش» دختر ۱۶ساله اهل رضوانشهر و ساکن تهران به دلیل اختلافات خانوادگی توسط پسری که قبلا با او در ارتباط بوده به قتل رسید.