به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۶ شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که نگرانیهایی درباره احتمال آغاز رسمی محدودسازی اینترنت، تک و پاتک روسیه و غرب بر سر گاز، تعیین تکلیف بعد از چهار سال و تغییر رأی دادگاه به پنج سال زندان برای سه متهم آبان ماه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
«جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با تیتر حال اقتصاد ایران خوب خواهد شد، نوشت: - این روزها علاقهمندان به اقتصاد سیاسی ایران و نیز نخبگان کشور در گروههای گوناگون و شمار قابل اعتنایی از شهروندان در گفتگوهای خود میگویند مقامهای رسمی در نهاد دولت و نهادهای دیگر روزانه دهها خبر و تحلیل منفی درباره اقتصاد ایران و کسبوکار بیرونق مردم و نیز از کار افتادن بخش واقعی اقتصاد و رانت و فساد منتشر میکنند و میپرسند آیا امیدی هست اقتصاد ایران از این وضعیت فلاکتبار رها شود و ایرانیانی که کمرشان زیر بار نرخهای بالای تورم خم شده قد راست کنند و روزی را ببینند که اقتصاد ایران مثل اقتصاد همه کشورها عادی باشد؟ روزنامهنگاران اقتصادی و نیز اقتصاددانان بیش از هر گروه دیگری با این پرسش بااهمیت روبهرو هستند. حالا باید به این شهروندان نگران چه پاسخی داد؟
یک گروه از کسانی که میخواهند پاسخی بدهند که شهروندان بیش از پیش ناامید نشوند میگویند روزگار اقتصادی آنها خوب خواهد شد و این روزهای سخت سپری میشود و تصریح میکنند ایران یک کشور ثروتمند است که تواناییهای پیدا و پنهانی دارد و میتواند در وضعیت عادی با شتاب به یک جامعه با اقتصاد نیرومند تبدیل شود، اما باید برخی گلوگاهها باز و برخی صخرهها از راه اقتصاد برداشته شوند، اما نمیتوانند جلوتر از این بروند و صخرهها و سدها را معرفی کنند. برخی از پاسخدهندگان از اصل و بنیاد مخالفند که شهروندان در وضعیت نامناسبی هستند و باور دارند یا خود را به این باور تجهیز میکنند که وضعیت ایرانیها بسیار هم خوب است و از حرف زدن از اینکه اقتصاد ایران و معیشت شهروندان در خطر است خودداری میکنند و هر کسی هم خلاف نظر آنها رای دهد را همراه کشورهای متخاصم میدانند. گروه سومی نیز هستند که باور ژرفی دارند که برای ایران بسیار دیر شده است که بتواند از بحرانهای اقتصادی عبور کند و میگویند همه ثروتهایی که ایران داشت و دارد در این دهههای تازهسپریشده از دست رفته و ایران دیگر به لحاظ آب و خاک و اقلیم و نیروی انسانی ورزیده و نیز همزیستی سازگارانه شهروندان و نیروهای سیاسی نابود شده و با توجه به مجموعه تحولات سیاست داخلی و سیاست خارجی که چشمانداز روشنی ندارد نباید به بهبود اقتصاد ایران امیدوار بود حتی اگر برخی موانع مثل تحریم نیز برداشته شود. واقعیت این است که داستان در ایران (به مثابه یک کل واحد و یک کشور- ملت) داستان کسانی است که ثروت هنگفت و کمزحمتی به چنگ آورده و تصور میکردند این ثروت تا ابد تمام نمیشود و ضرورتی ندارد جسم و جانشان را به زحمت بیندازند تا بر این ثروت خدادادی چیزی بیفزایند یا دستکم این ثروت را با وسواس و امساک نگهداری کنند. این گونه شده است که ایرانیان در روزهای سخت و دلهرهآور زندگی میکنند و باز هم میپرسند حال اقتصاد و حال ایران خوب خواهد شد؟
علیاصغر زرگر تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: برجام مسالهای است که مورد نیاز طرفین مذاکره است و هم اروپاییها نیازمند به برجام و کاهش تنش و امنیت جریان انرژی از خلیج فارس هستند و هم آمریکاییها این را یک حداقلی میدانند که به قول خودشان از پیشرفت هستهای ایران جلوگیری کنند و رضایت ائتلاف عبری- عربی را نیز به نحوی جلب کنند و به دنبال تنشآفرینی نباشند.
از طرف دیگر برجام برای ایران نیز گشایشهایی را ایجاد خواهد کرد. هم از نظر اینکه ایران بتواند نفت خود را بفروشد و هم اینکه از درآمد حاصل از این فروش استفاده بهینه را ببرد. اما پرسش اینجاست که چرا به رغم این نیازها برجام به سرانجام نمیرسد و به رغم آمد و رفتها و فرستادن پیغام پسغامهای رد و بدل شده میان دو طرف هنوز هیچ نتیجهای حاصل نشده است؟ به نظر میرسد یکی از مسائل مهمی که در این میان باعث شده تا طرفین هنوز نتوانند به نقطهای مشترک برای توافق برسند مسائلی است که در رابطه با پادمان و پرونده هستهای ایران سابق بر این مطرح بوده که دیگر نباید مطرح شود چرا که در زمان انعقاد خود برجام یک بار برای همیشه این پرونده بسته شده و باز کردن دوباره این پرونده چندان صحیح نیست.
آژانس نیز تمام مانیتورینگ و بازرسیها را به حداکثر انجام داده و لذا مسائلی که کهنه است و به سالهای گذشته مربوط میشود مباحث کهنهای که باید از برجام حذف شود و دستمایه بحث و امتیازگیری قرار نگیرد. هر چند که آمریکاییها به ادعای خودشان آژانس را نهادی مستقل میدانند که کار خود را انجام میدهد و عملکردش ربطی به مذاکرات احیای برجام ندارد. اما ایران فعلا بر روی این موضع پافشاری میکند چرا که ایران در این اوضاع و احوال تا حدودی توانسته نفت خود را به فروش برساند و از راههای مختلفی پول آن را به داخل بیاورد؛ لذا ایران از این فرصت که اروپا و غرب درگیر مساله کمبود انرژی است استفاده میکند و تا حد امکان نفت خود را در بازار به فروش میرساند. از همین جهت است که اگر به هر دلیلی توافق به انجام نرسید ایران همین روال را که تاکنون داشته ادامه خواهد داد و با فروش نفت خود و متمایل شدن به شرق بر موضع خود در باب پادمان خواهد ایستاد؛ و توپ برجام در زمین غربیهاست و آنها هستند که باید تصمیمگیری کنند.
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان عذرخواهی پیشکش سکوت کنید! نوشت: درست در آستانه یک سالگی دولت سید ابراهیم رئیسی، گفتگوهایی از حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و عبدالناصر همتی در فضای عمومی انتشار یافته است. گویا مسئولان دولت پیشین، در برنامهای هدفمند و هماهنگ، پس از یک سال سکوت به میدان آمدهاند و در حال بازآرایی جریان خود در صحنه سیاست کشورند. این در حالی است که با توجه به عملکرد آن دولت، حداقل چهرههای شناختهشده و شاخصش، باید تا سالها یا شرمنده و عذرخواه افعال و اقوال خویش باشند یا لااقل سکوت پیشه کنند. اما همین مصاحبههای اخیر، هرچند حاوی نکات فرافکنانه و بعضا متناقضی است، دو نکته بسیار مهم از پشت پردههای دولت پیشین را عیان میکند.
در این باره گفتنیهایی هست؛ یک: وزیر نیرو میگوید ما در دولت دوم روحانی به دنبال طرحهایی برای گشایش و رونق بیشتر اقتصاد مبتنی بر برجام بودیم، حالآنکه درست در میانه راه، ترامپ از برجام خارج شد. او حتی برای گفته خود از این مثال بهره برده که ما برای والیبال به میدان رفته بودیم، اما از میانه بازی از ما خواستند بسکتبال بازی کنیم! منظور ایشان آن است که در دولت دوم روحانی (۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰) برنامههایمان متناسب با رونق اقتصاد بود، اما با جنگ اقتصادی مواجه شدیم. این در حالی است که ترامپ، سال ۱۳۹۵ یعنی حدود یک سال قبل از انتخابات دور دوم دولت روحانی به کاخ سفید راهیافته بود و حتی در تبلیغات انتخاباتی خود نیز دم از پاره کردن برجام میزد. سؤال این است که آیا دولت دوازدهم و ژنرالهایی که ادعا میکردند زبان دنیا را میفهمند، کمترین پیشبینی ازآنچه در پیش است، نداشتند؟
دو: حسن روحانی در مصاحبه خود میگوید که بلافاصله پس از خروج ترامپ از برجام، برخی وزرا پیشنهاد دادند که دستهجمعی استعفا کنیم، چراکه در شرایط جنگی افرادی با اختیارات بیشتر باید روی کار بیایند! این رازی که بعد از ۴ سال پرده از آن برداشتهشده، روایت یکی از بزرگترین خیانتها و توطئههای تاریخ انقلاب است. فرض کنید که دولت آمریکا برای در فشار قرار دادن ایران، از توافقی که با ایران امضا کرده خارج شود و در مقابل، دولت ایران دستهجمعی استعفا کرده -بخوانید مشابه برخی دولتهای دوره پهلوی سقوط کند- و پشت مردم و کشور را خالی کند!
چه پیامی به دوست و دشمن و بهویژه مردم خودمان مخابره میشود؟ ما میپنداشتیم که اوج شاهکار آقایان مطلع شدن از جهش قیمت بنزین صبح جمعه بود، حالآنکه بر اساس گفتههای خودشان، عجایب و خیانتهای بسیار بزرگتری متوجه کشور بوده است. آیا نهادهای نظارتی، نباید مراقبت جدیتری کنند تا در بزنگاهها و گردنهها، چنین افرادی پشت فرمان ماشین کشور ننشینند؟!
سه: شخصا بر این باورم که هرچند دستگاههای نظارتی باید با دقت بیشتری به وظایف خود عمل کنند، اما تنها راه زدودن کامل غربزدگی و خودباختگی از عمل برخی مسئولین و از ذهن بخشهایی از جامعه، عملکرد مثبت و اثربخش دولت سیزدهم است. اگر باوجود شرایط فعلی، دولت سیزدهم بتواند کشتی مدیریت کشور و معیشت مردم را به ساحل آرامش برساند، ناکارآمدی جریان غربزده در کشور به اثبات خواهد رسید، آن روز است که جریان تحریف و درنتیجه آن جریان تحریم شکست خواهد خورد و چهرههای غربزده و تحقیرکننده خود و کشور، برای همیشه به عبرت تاریخ ایران تبدیل خواهند شد. همه چشمها به دولت مستقر دوختهشده و امیدها به لطف خدا و همت رئیسی و همکارانش است.