به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ۲۴ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که آخرین گمانه زنیها درباره ماندن یا انصراف بعضی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری از دور رقابت ها، پیچیدگیهای احیای برجام و احتمال ادامه آن در دولت بعد و انتشار لیست اصولگرایان و اصلاح طلبان برای انتخابات شورای شهر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمدجواد جمالینوبندگانی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان مذاکرات جدی در دولت بعد نوشت: در هفتههای اخیر ابراز خوشبینیهایی درباره به ثمر رسیدن مذاکرات وین شده بود، اما به دلایلی اعتقاد داشتم که در کوتاهمدت به نتیجه نخواهد رسد. شرایط موجود نیز حاکی از آن است که اگر قرار به حصول نتیجه باشد قطعا در این دولت نخواهد بود. این برداشت از وضعیت موجود البته مبتنی بر دلایلی است. به اعتقاد من آمریکاییها به خصوص در زمان بایدن تلاش میکنند که از مذاکرات وین به صورت چندگانه استفاده کنند. اولا به دنیا بگویند که سیاستهای ترامپ از بین رفته و ما به دنبال مذاکره هستیم. قصدشان این است که از این طریق تصویر ارائهشده از آمریکا را تغییر داده و از آن حالت سرکشی ترامپ نسبت به سازمانها و توافقات بینالمللی خارج شوند.
دوم اینکه اروپاییها را که به خاطر سیاستهای ترامپ از آنان دور شده بودند، به خود نزدیک کنند که کردند. سوم اینکه با اعلام مداوم علاقه خود به بازگشت به برجام، توپ را در زمین ایران انداخته و فشار افکار عمومی را به جمهوری اسلامی ایران افزایش دهند.
از طرف دیگر در حال همکاری جدی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند و شاهدیم که آژانس اگرچه نظارت فنی میدهد، اما گزارشهای آقای گروسی با چاشنی سیاسی همراه بوده و کاملا با مواضع آمریکا همسو است. نکته دیگر اینکه از مذاکرات برای اعمال فشار بر کشورهای عربی مثل عربستان، امارات و بحرین استفاده میکنند تا از آنها امتیاز بگیرند. در واقع ترامپ آنها را گاو شیرده میدانست و بایدن نیز با قول فشار بر ایران از آنان استفاده میکند. در مجموع میتوان گفت که تاکتیک آمریکاییها استفاده از سیاستهای فشار حداکثری ترامپ بدون پذیرش مسوولیت آن است و به نظر نمیرسد که تمایل واقعی به انجام تعهدات برجامی خود داشته باشند. آنها مذاکره را برای مذاکره و زمان خریدن میخواهند. در طرف مقابل یعنی ایران، اما شرایط نسبت به گذشته تغییراتی داشته است. نخست اینکه ایران اکنون در موضع غنیسازی ۶۰ درصدی است و میزان غنیسازی آن نیز چند برابر تعهدات برجامی است. مهمتر آنکه دست دولت دوم روحانی به اندازه دولت اول او در مذاکرات باز نیست.
به این معنا که دولت اول او بعد از مذاکراتی توافق برجام را امضا و سپس در مجلس تصویب کرد. مذاکرات وین، اما در شرایطی دنبال میشود که نقشه راه آن قانون مصوب مجلس است و هر توافقی نیز قبل از امضا باید به تصویب مجلس برسد. به اضافه اینکه اکنون یک میدان بازی غیر از برجام در دو طرف ایجاد شده است. بدعهدیهای اروپا و آمریکا سبب شده دیوار بیاعتمادی ایران در سطح حاکمیت و جامعه بلندتر شود و آن خوشبینی و حسنظن قبلی وجود نداشته باشد. ضمن اینکه مذاکرات وین از نظر فنی طولانیتر خواهد بود دو طرف انعطاف کمتری به خرج میدهند. نشانه آن نیز اطلاعیههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی است که مشخص میکند آمریکا و اروپا به اهدف خود نرسیدهاند. حتی آخرین بیانیه تروئیکای اروپا نیز نشانگر همین است. با استناد به همین دلایل و با وجود خوشبینیهایی که وجود داشت، به حل و فصل این پرونده در وین طی کوتاهمدت امیدوار نبودم و اکنون نیز معتقدم اگر قرار به شکلگیری مذاکرات جدی باشد، به احتمال زیاد در دولت بعد خواهد بود.
روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از سرمقاله امروز خود با عنوان درباره بانیان وضع موجود نوشت: واقعیت اینست که «وضع موجود» نه آنچنان است که کاملاً منفی باشد و نه طبق تصور گروه مقابل کاملاً مثبت است. حالت سوم اینست که در ۴۲ سال گذشته، عملکرد مسئولین نظام جمهوری اسلامی معجونی از قوت و ضعف و نقاط مثبت و منفی بوده است و همین امروز هم ارزیابی صحیح همین است. وضع موجود، نباید فقط به شرایط امروز کشور گفته شود. این، عنوانی است برای مجموعه دستاوردهای ۴۲ سال عمر نظام جمهوری اسلامی. آنچه امروز داریم نیز محصول عملکردهای این ۴۲ سال است.
کسانی که تلاش میکنند عنوان «وضع موجود» را بر شرایط این روزها منطبق کنند، مرتکب این خطای عمدی یا سهوی میشوند که عوامل موثر در آنچه امروز وجود دارد را در تحلیل یا قضاوت خود دخالت نمیدهند.
ما توانستیم بر بیرحمترین تروریستهای داخلی که منافقین در راس آنها بودند در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی سالهای شورشهای گروهکهای وابسته به شرق و غرب، پیروز شویم. توانستیم دفاع مقدس را در برابر جنگ تحمیلی بعث عراق، که از حمایتهای تسلیحاتی و مالی و سیاسی و تبلیغاتی قدرتهای شرقی و غربی و صهیونیستی و ارتجاع منطقه برخوردار بود، به پیروزی برسانیم. توانستیم در برابر فشارهای مستمر قدرتهای غربی بهویژه آمریکا که با ابزارهای تحریم و تهدید و تهاجم تبلیغاتی تلاش میکردند نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند بایستیم. توانستیم در سختترین شرایط محاصره اقتصادی، در علوم مختلف پزشکی، نانو، هستهای و... پیشرفتهای چشمگیری داشته باشیم. توانستیم در صنایع دفاعی و انواع صنایع موردنیاز کشور به رشد قابل قبولی برسیم. توانستیم بزرگترین خطر تروریستی منطقه، که تهدید بزرگی برای ایران و اسلام بود، را سرکوب کنیم و توانستیم نقشههای آمریکا و صهیونیسم برای بلعیدن خاورمیانه و کشورهای اسلامی که در نهایت تهدیدی بزرگ علیه ایران و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بود را نقش بر آب کنیم.
قابل انکار نیست که دچار بحران اقتصادی هستیم، انحصارطلبی جای شایستهسالاری را گرفته، اختلافات شدید جناحی و حزبی کشور را فلج کرده، بداخلاقی سیاسی در حال تهدید کردن نسل حاضر و نسلهای آینده است، معیشت مردم در حالت بحرانی قرار دارد، بیکاری و تورم و گرانی بیمهار به زندگی مردم آسیبهای فراوان وارد ساخته است. این ضعفها و آن قوتها همه محصول عملکردهای ضعیف و قوی سالها و دهههای گذشته است و تمام مسئولان گذشته و حال از صدر تا ذیل و قوای سهگانه و نهادها و ازجمله نامزدهای ریاست جمهوری کنونی، بانیان آن هستند. این واقعیت را همه باید بپذیرند و به جای متهم کردن همدیگر، دست به دست هم بدهند و ضعفها را به قوت تبدیل کنند. بانی وضع موجود بودن، با این تحلیل، مطلقاً منفی یا مطلقاً مثبت نیست و بانیان میتوانند با تجدیدنظر در سیاستها و کنار گذاشتن منازعات، کاری کنند که همه بتوانند «وضع موجود» را افتخارآمیز بدانند.
سعدالله زارعی در بخشی از یادداشت روز امروز کیهان با عنوان ۲۸ خرداد، فرصت مردمسالاری نوشت: انتخابات در جمهوری اسلامی، بسیار مهم است چرا که مردم با انتخاب خود شکل خاصی به وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی کشور میدهند. در اینجا گاهی یک تعارض میان آنچه مردم انتخاب کردهاند و آنچه میخواهند، پدید میآید. مثلاً مردم فردی را با رأی بالا برای ریاستجمهوری انتخاب کردهاند، اما پس از مدتی به دلیل آنکه رئیسجمهور انتخاب شده، نتوانسته در سطح انتظارات انتخابکنندگان خود ظاهر شود، مورد اعتراض مردم قرار گرفته است. گاهی سطح اعتراضات بالا گرفته و دوره اعتراضات هم طولانی شده و اکثریت مردم عملاً خواستار برکناری رئیسجمهور شدهاند که نمونه آن را در دوره فعلی مشاهده کردهایم. در اینجا میان ساخت حقوقی که مبتنی بر حفظ نهادهای نظام است و میان حق مردم مبنی بر برکناری فرد منتخب نوعی تعارض شکل میگیرد و پای «مصلحت مردم» به میان میآید از آنجا که در اینجا از یک نهاد عالی - ریاستجمهوری - صحبت میکنیم، این مصلحت طبعاً - براساس قانون اساسی - در بالاترین سطح نظام مورد بررسی قرار میگیرد. دشواری تصمیم در چنین موردی این است که اعمال حق مردم مبنی بر کنار گذاشته شدن فردی که قبلاً با رأی بالای آنان انتخاب شده با مصلحت عالیه کشور که عدم خدشه به ثبات و اعتبار کشور است، تلاقی پیدا میکند. کما اینکه گاهی - مثل سالهای اخیر - کشور در وسط معرکهای قرار دارد که سرنوشتساز است و در چنین شرایطی علیرغم دلخوری شدید مردم، نمیتوان دولت را برکنار و یا حتی تحت فشار قرار داده و کشور را در تنگاتنگ مواجهه با حریفهای قدر بیدولت کرد، در اینجا مصلحت کشور در حفظ دولت موجود و اصلاح آن در حدی که میسور است، میباشد. این اصلاحگری هم چیزی نیست که رهبری بتواند در تریبون عمومی از آن به طور شفاف و مکرر صحبت کند. پس واضح است که وقتی انتخاب توسط مردم با دقت صورت نمیگیرد، حل و فصل انتخابی که درست صورت نگرفته است، کاری بسیار دشوار میباشد.
در جمعبندی این بحث باید گفت رئیسجمهور و دولت، فرد و نهاد منتخب مردم است و دقت عمومی برای سپردن مسئولیت سنگین اداره کشور به فرد لازم است. این موضوعی نیست که مسئولیت اصلی آن را بتوان به جای دیگر - مثل شورای نگهبان - منتقل کرد. شورای نگهبان در چارچوب خشک قوانین موجود، درباره صلاحیتها نظر میدهد. تازه بابت عدم احرازها به شدت هم مورد اعتراض جریانات خاص قرار میگیرد. انتخاب رئیسجمهور و تشکیل درست دولت در واقع کار مردم است و روز ۲۸ خرداد ضمن آنکه همه در عین داشتن حق، تکلیف دارند که در انتخابات مشارکت کنند و به دلیل دلخوری که از انتخاب سابق خود دارند، از آینده انتقام نگیرند، به انتخاب فردی که به لحاظ توانمندی و قدرت اجماع سازی و شجاعت و وقتگذاری و دلسوزی و دیانت در اندازه برآورده کردن خواستههای اصلی مردم است، اقدام نمایند. اینک، این گوی و این میدان فقط در اختیار ملت است و هیچ فردی خارج از قاعده مردم به اندازه یک نفر از آنان هم در این موضوع مؤثر نیست.