مردی که با انگیزه سرقت، مسافر فرودگاه مهرآباد را
سوار خودرواش کرده و به قتل رسانده بود، بعد از سهماه در جریان تحقیقات
تخصصی پلیس دستگیر شد.
به گزارش شرق، ماموران پلیس تهران ساعت2
بامداد 12اسفند سال گذشته حین گشتزنی در بزرگراه چمران، مسیر شمال به
جنوب، زیر پل مدیریت، فرد مصدومی را مشاهده کردند که به حالت بیهوش، روی
زمین افتاده بود. آنها موضوع را به اورژانس اعلام کردند و فرد مصدوم به
بیمارستان منتقل اما قبل از انجام هرگونه اقدامات درمانی، فوت شد و پزشکان
علت مرگ او را اصابت ضربات جسم سخت به ناحیه سر تشخیص دادند. با اعلام این
خبر به پلیس آگاهی، تیم بررسی صحنه جرم در بیمارستان حاضر شدند و تحقیقات
خود را در این خصوص آغاز کردند. کارآگاهان در اولین مرحله با بازرسی
لباسهای مقتول، بلیتی را که از سوی یکی از شرکتهای هواپیمایی صادر شده
بود، یافتند و فهمیدند این مرد «عباسعلی» نام دارد.
در ادامه
کارآگاهان موفق به شناسایی خانواده مقتول 54ساله شدند. اعضای این خانواده
در اظهارات خود به کارآگاهان توضیح دادند عباسعلی که مهندس الکترونیک و
پژوهشگر وزارت دفاع بود، برای شرکت در مراسم ختم یکی از بستگان، از تهران
به زاهدان رفته بود و پس از پایان مراسم، در ساعت 22، یازدهم اسفند سوار بر
هواپیما، مجددا به تهران بازگشته و حتی در ساعت یك بامداد، رسیدن خود را
به خانوادهاش اطلاع داده اما پس از آن تماسهای وی قطع و تلفن همراهش در
ساعت سه بامداد خاموش شد.
کارآگاهان همچنین اطلاع پیدا کردند
عباسعلی در زمان بازگشت به تهران کیفی همراه خود داشت که تمام مدارک
شناسایی، کارتهای عابربانک، کارتسوخت خودرو شخصی و... را در آن نگهداری
میکرد. این کیف مفقود و به احتمال بسیار زیاد سرقت شده بود. افسران جنایی
در ادامه تحقیقات از خانواده و بستگان مقتول، ضمن انجام هماهنگیهای لازم
به تحقیق از همکاران عباسعلی پرداختند و اطمینان پیدا کردند مقتول حسن شهرت
داشت و هیچگونه اختلاف شخصی یا مالی با کسی نداشته و این جنایت
نمیتوانسته با انگیزه خصومت و کینهجویی رقم خورده باشد.
در
شرایطی که هیچگونه سرنخی از این جنایت وجود نداشت، کارآگاهان به بررسی
تصاویر بهدستآمده از دوربینهای مداربسته ترمینال فرودگاه مهرآباد
پرداختند و موفق شدند تصویر مقتول را پیدا کنند. آنها دیدند عباسعلی بعد از
خروج از سالن، سوار خودرویی کرایهای شد. کارآگاهان ضمن شناسایی آخرین
مالک خودرو به نام «پرستو»، به تحقیق از این زن جوان پرداختند.
پرستو
در اظهاراتش با بیان این موضوع که چندی پیش خودرو شخصیاش را به صورت
امانت در اختیار فردی به نام مسعود گذاشته است، به کارآگاهان گفت: «چندی
پیش با پسری به نام مسعود آشنا شدم که مدعی بود پرسنل یکی از ارگانهای
حساس است و حتی چندینبار نیز او را با لباس و تجهیزات نظامی ملاقات کردم.
چند ماه پیش، زمانیکه مسعود برای دیدن من آمده بود، به بهانه خرابی
اتومبیل شخصیاش از من درخواست خودرو کرد و روز بعد نیز ماشین را برایم پس
آورد. در موقع تحویل خودرو متوجه آثار جراحت روی دستانش شدم و علت به
وجودآمدن زخمها را از او پرسیدم. مسعود مدعی شد در عملیات دستگیری متهمان
مجروح شده است. من نیز حرفهایش را باور کردم اما بعد از آن به تدریج
متوجه اظهارات دروغ و همچنین انجام برخی کارهای خلاف مسعود شدم و به همین
علت بلافاصله ارتباطم را با او قطع کردم.»
ماموران با توجه به
اطلاعات بهدستآمده از پرستو، تحقیقات خود را روی مسعود متمرکز کردند و
فهمیدند نام واقعی این جوان 31ساله «میثم» است. آنان سپس تصاویر میثم را که
در بانک اطلاعاتی مجرمان سابقهدار وجود داشت به پرستو نشان دادند و این
زن تایید کرد که وی همان مامور قلابی است. به این ترتیب تحقیقات برای
دستگیری میثم در دستور کار قرار گرفت و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند میثم پس
از وقوع جنایت، از تهران خارج شده و مدتی در یکی از شهرهای شمالغرب کشور
اقامت کرده و مجددا به تهران بازگشته است.
ماموران وقتی برای
بازداشت متهم دستبهکار شدند فهمیدند او از خانهاش در تهران نقلمکان و
اکنون در مهرویلای کرج پنهان شده است. متهم بعد از تجسسهای گسترده چند روز
قبل بازداشت و از خانهاش شوکر و لباس نظامی کشف شد اما این مرد در
تحقیقات مقدماتی، ارتکاب جنایت و اطلاعداشتن از مرگ مقتول را انکار کرد.
پلیس مطمئن بود که این مرد برخلاف ادعاهایی که نزد پرستو مطرح کرده هیچ
ارتباطی با ارگانها و سازمانهای دولتی و نظامی ندارد و به مادهمخدر شیشه
نیز به شدت معتاد است. در میان اموال کشف شده از منزل متهم یک قاب گوشی
تلفنهمراه وجود داشت که هیچگونه تناسبی با تلفنهمراه به دست آمده از
میثم نداشت. به همین دلیل ماموران از خانواده مقتول دعوت کردند و قاب
تلفنهمراه را به آنها نشان دادند و بلافاصله خانواده مقتول اعلام کرد که
قاب موبایل، متعلق به تلفن همراه عباسعلی است. میثم که با توجه به دلایل
بهدستآمده چارهای جز بیان حقیقت نداشت، به ارتکاب جنایت اعتراف و انگیزه
خود را سرقت بیان کرد.
متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «به
علت مشکلات مالی از جمله عقبافتادن اقساط خودرو تصمیم به سرقت گرفتم. از
دوستانم شنیده بودم افرادی که با هواپیما به تهران میآیند، معمولا پول
زیادی همراه دارند. به همین علت به بهانه مسافرکشی به فرودگاه مهرآباد
رفتم. در ساعت یك بامداد فردی شیکپوش و با ظاهری کاملا آراسته را که
کیفدستی مشکی رنگی را روی دوش خود داشت، به عنوان مسافر به مقصد ازگل سوار
ماشین کردم؛ در اتوبان چمران از مسیر اصلی خارج شدم و در حالیکه ماشین در
حال حرکت بود، درها را قفل کردم که با اعتراض مقتول مواجه شدم. در نزدیکی
پل مدیریت، شوکر را از زیر صندلی راننده خارج کردم و با تهدید از مقتول
خواستم تمامی پولهایش را تحویل بدهد اما او در برابر خواستهام مقاومت کرد
و با یکدیگر درگیر شدیم.»
متهم به قتل افزود: «با شوکر چندینبار
به مقتول ضربه زدم که باعث بیهوشی او شد. مقتول را در حالیکه دیگر قادر به
مقاومت نبود، به محل کشف جسد منتقل کردم و در آنجا لباسها و کیف همراهش
را گشتم اما فقط مبلغ 150هزارتومان وجه نقد در کیفدستی و 50هزارتومان نیز
در جیب لباسش پیدا کردم. در حالیکه به دنبال پول بیشتری بودم. متوجه شدم
مقتول در حال بههوشآمدن است. از ترس آنکه مرا شناسایی کند، با قاب آینه
داخل ماشین چندینضربه به سر او زدم و پس از بیهوشی، وی را از ماشین به
بیرون انداختم و متواری شدم و مدارک شناسایی وی را به همراه کیف در سطل
زباله انداختم.»
بنا بر این گزارش در حال حاضر تحقیقات از این متهم برای افشای سایر جرایم او و جزییات بیشتر جنایت ادامه دارد.