علت جدائی سودان جنوبی از این کشور
مناقشه میان شمال و جنوب که از سال ۱۹۵۵ میلادی تا سال ۲۰۰۵ ادامه داشت، منجر به دو جنگ داخلی و جانباختن دستکم ۲ میلیون نفر گردید. ریشه این جدایی به جنگهای داخلی سودان باز میگردد. جنگهای داخلی سودان تنها مربوط به دوران جدید سودان (روی کار آمدن صادق المهدی و عمر البشیر) نمیشود و این جنگهای در زمان جعفر نمیری آغاز شد. پس از سرنگونی نمیری و استمرار جنگ داخلی، عمر البشیر درسال ۲۰۰۵ زیر فشارهای ناشی از جنگ و فشارهای بینالمللی به قرارداد صلحی با شورشیان جنوب تن در داد.

دولت سودان بر طبق توافقنامهٔ صلحی که در ۹ ژانویه ۲۰۰۵ در کنیا امضا شد و به جنگ داخلی دوم سودان پایان داد، به بخش جنوبی سودان این حق داده شد که بین اتحاد با بخش شمالی یا استقلال کامل از آن، یکی را انتخاب کند. بر اساس این توافقنامه قرار شد در ژانویه ۲۰۱۱ یک همهپرسی برای تعیین تکلیف قسمت جنوبی برگزار شود. در ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۱ مردم جنوب سودان برای شرکت در یک همه پرسی درباره استقلال از بخش شمالی این کشور، به پای صندوقهای رای رفتند. نتیجهٔ همهپرسی به نفع استقلال جنوب سودان شد، کشور جدید آفریقایی روز نهم ژوئیه ۲۰۱۱، یعنی درست شش سال پس از معاهدهٔ صلح تاسیس شد و کییر رئیس جمهور آن کشور مستقل شد
با پذیرش این همهپرسی از سوی کشور مادر، جمهوری سودان جنوبی به عنوان پنجاه و پنجمین کشور در قاره آفریقا، یکصد و نود و ششمین کشور جهان و یکصد و نود و سومین کشور عضو سازمان ملل متولد شد.
وضعیت اقتصادی
اقتصاد
سودان پس از استقلال سودان جنوبی به دلیل کاهش شدید درآمدهای نفتی لطمه شدیدی خورده است. دراین زمان دولت سودان تصمیم گرفت به دنبال کاهش شدید درآمدهای نفتی و برای مقابله با بحران اقتصادی کشور، سیاستهای ریاضتی اعمال کند؛ لذا اخیرا یارانه سوخت را نیز حذف کرده که این امر سبب شد قیمت مواد پایه غذایی را افزایش دهد.
حزب حاکم سودان این اعتراضها را سازمان دهی شده از سوی احزاب مخالف و گروههای معارض در خارج و داخل مرزهای خود میداند. فشاردولتهای غربی و منجمله دسیسههای اسرائیل باعث جدایی سودان جنوبی و وخیمتر شدن اوضاع فعلی کشور شده است. همچنین اختلاف داخلی بین "حزب حاکم" و احزاب دیگر باعث تشدید در تقسیم قدرت و ثروت کشور شد.
مشکلات اقتصادی کشور شرایط را بگونهای برای سودان شمالی رقم زد تا در خصوص بودجه کشور تصمیم گیری تازه بنماید. لذا، دولت ابتداء از کابینه خود شروع نمود و ضمن کاهش تعداد مشاوران و حذف برخی از وزراء، طرح ریاضت اقتصادی را به مجلس برد تا با تصویب آن بتوان از زیر بار سوبسیدهای مواد سوختی و مواد غذایی رهائی یابد.

همین امر سبب گردید مردم شهرهای مختلف سودان تاب تحمل خود را از دست بدهند و با حضور در خیابانها و اعتراض به سیاسیتهای دولت از آنان بخواهد تا نسبت به تصمیمات اتخاذ شده تجدید نظر نماید.
طبیعی است در این میان معترضان به بهانههای مختلف، همراهی نیروهای معارض وتبلیغات گسترده شبکههای الجزیره و العربیه، علاوه بر حمله به بانکها و مراکز دولتی و نظامی، اقدام به بستن راهها و آتش زدن لاستیک کردند.
معمولاً مشکلات اقتصادی ساقط کننده حکومتها در طول دوران استقلال سودان تا کنون بوده است. این بار نیز بعد از جدایی شمال سودان از جنوب و کاهش سهم فروش نفت از ۵۰۰ هزار بشکه در روز به ۱۷۵ هزار بشکه، و وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی کشور، اعتراضات مردمی شروع شد. که همین مقدار استخراج نفت نیز چند ماه بعد با نقشه اسرائیل و دولتهای غربی و با اجراء و حمله نیروهای " ارتش جنوب" به منطقه "هجلیج" (شهری نفت خیز که در تقسیم و جدای شمال از جنوب به سودان شمالی تعلق گرفت.) و نابودی تاسیسات پالایشگاهی این شهر، عملاً متوقف و تاکنون به صورت نیمه تعطیل در آمده است.
جنگهای داخلی، بیثباتی نظام سیاسی، شرایط بد آب و هوایی، ضعف ارزش کالاهای تولیدی در بازار جهانی و سیاستهای نادرست اقتصادی از عمده دلایل فقر اقتصادی سودان به شمار میرود.
حدود ۸۰ درصد از نیروی کار این کشور در بخش کشاورزی شاغلند، ولی این بخش عمدتاً غیرمکانیزه و توسعه نیافته است. صنایع فعال سودان نیز بیشتر در زمینه فرآوری و تبدیل محصولات کشاورزی ایجاد شدهاند.
انزوای بینالمللی کشور سودان لطمات فراوانی به اقتصاد این جمهوری وارد کرده است، ولی دولت این کشور اخیراً تصمیم گرفته تا با استفاده از الگوهای خارجی به توسعه بخش نفت بپردازد.
میزان تولید ناخالص داخلی سودان در سال ۱۹۹۹ به ۴/۱۱ میلیارد دلار رسید که حداقل ۴۱ درصد از آن مربوط به بخش کشاورزی، ۱۷ درصد مربوط به بخش صنعت و ۴۲ درصد مربوط به بخش خدمات است.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی این کشور در پایان سال ۱۹۹۹ میلادی به ۴ درصد رسید. سودان کشور فقیری است به طوری که درآمد سرانه ملی آن در سالهای اخیر از ۳۲۰ دلار فراتر نرفته است و حداقل ۴۷ درصد از جمعیت آن در زیر خط فقر زندگی میکنند.

نرخ تورم این کشور حدود ۲۰ درصد است و شاخص قیمت کالا و خدمات مصرفی آن رشدی معادل ۱۶ درصد در سال دارد. سودان نزدیک به ۱۲ میلیون نفر نیروی کار دارد و نرخ بیکاری آن بیش از ۴۰ درصد است.
از سوی دیگر این کشور ظرفیت تولید یک میلیارد و ۸۱۵ میلیون کیلووات ساعت انرژی الکتریکی دارد.
سودان دارای ذخایر غنی از سنگ آهن، نفت، مس، کروم، روی، تنگستن، میکا، نقره و طلاست. تولید طلای سودان در آستانه سال ۲۰۰۰ میلادی به حدود ۵ تن در سال رسید.
منسوجات، سیمان، فرآوردههای نفتی، شکر، صابون و کفش مهمترین تولیدات صنعتی سودان هستند. ضمن آنکه عمدهترین محصولات کشاورزی این سرزمین را پنبه، ارزن، خرما و سبزیجات تشکیل میدهند.
سودان در سال ۱۹۹۹ بالغ بر ۵۸۰ میلیون دلار کالا به خارج صادر کرد که بیشتر شامل پنبه، کنجد و دامهای اهلی بود.
عربستان سعودی، ایتالیا، آلمان، مصر، فرانسه، ژاپن و چین بزرگترین خریداران کالا از سودان هستند.
این کشور همچنین در سال ۱۹۹۹ میلادی بیش از ۴/۱ میلیارد دلار کالا خرید که عمدتاً شامل مواد غذایی، فرآوردههای نفتی، کالاهای صنعتی، ماشین آلات و لوازم نقلیه، دارو و تجهیزات پزشکی، پوشاک و منسوجات بود. چین، فرانسه، انگلستان، آلمان، ژاپن، هلند و کانادا در ردیف عمدهترین صادرکنندگان کالا به سودان قرار دارند.
سودان بالغ بر ۲۴ میلیارد دلار بدهی خارجی دارد که حداقل ۵/۷ میلیارد دلار از آن کوتاه مدت است. واحد پول سودان «دینار» است و هر دلار آمریکا تقریباً با ۷/۲۵۸ دینار سودان معاوضه میشود.
تعداد جمعیت و توزیع دینی، مذهبی و قومی آن
جمعیت فعلی سودان شمالی بعداز جدایی از جنوب ۳۲ میلیون برآورد شده است این کشور از ۱۱۵ زبان و ۵۹۷ نژاد تشکیل میشود که به ۳ گروه نژاد اصلی عرب، قبایل دریای سرخ و قبایل زنگی تقسیم میشود.
برطبق آماری تقریبی، پیروان مذاهب مختلف درسودان عبارتنداز:
مسلمانان (۷۰%)
مسیحیان (۵%)
پیروان عقاید بومی (۲۰%)
عشایر وغیره (۵%)
دین و مذهب رسمی: مسلمان و پیرو مذاهب مالکی و حنفی
سایر ادیان و مذاهب و توزیع جمعیتی آن
مسلمانان
سودان پیرو مذاهب مالکی و حنفی هستند و گروههایى از آنان که در نقاط شرقى زندگى مىکنند دارای مذهب حنبلى میباشند. ولی کسانی که در شمال مستقر میباشند شافعى مذهب اند. اما در مجموع غالب مردم مالکى یا حنفى مذهب هستند. با آن که مذهب مالکى بیشتر در سودان گسترش یافته است، ولى اغلب فقه حنفى که مورد استفاده مصریان در قرن نوزدهم میلادى هنگام تصرف سودان بوده بکار مىرود. اقلیت کمی شیعیان شش امامی (زیدی) نیز در این کشور ساکن میباشند.
نظام آموزش امور دینی
از مهمترین مسائل چشمگیر در سودان اهتمام به امر قرائت و حفظ قرآن است. خلوه نامی دیر آشنا در فرهنگ مردم سودان است و به اتاقی اطلاِق میشود که در آن قرآن آموزش داده میشود و ممکن است در مساجد، منازل و یا در مکانی دیگر بوده باشد.
نظام خلوه به گونهای است که از کودک پنجساله تا مرد پنجاه ساله میتوانند در آن قرآن بیاموزند. کسانی که به خلوه میآیند به شرط توفیق در قرائت و تجدید و حفظ کامل کتاب خدا به دریافت گواهینامهای نایل میآیند که به آن "شرفه" میگویند. آنگاه مجازند در آموزشگاه های دینی وزارت ارشاد و توجیه که زیر نظر ادارة آموزش دینی قرار دارد وارد شده و پس از گذراندن دو دورة چهار ساله و سه ساله به اخذ دیپلم علوم دینی نایل میآیند. فارغالتحصیلان این آموزشگاهها میتوانند در دانشگاه قرآن کریم و علوم اسلامی، دانشگاه اسلامی ام درمان و دانشگا الازهر مصر ثبت نام کنند و در یکی از رشتههای علوم قرآنی و اسلامی تا اخذ دکترا ادامه تحصیل دهند. این رشتهها عبارتند از:
عقیده، تفسیر و علوم قرآنی، سنت و علوم حدیث، فرهنگ اسلامی، مطالعات اسلامی، قرائت قرآن، حقوق، زبان عربی
بر این اساس، بسیارند کسانی که از طریق خلوه به دانشگاه راه یافتهاند و پس از کسب تخصص در یکی از رشتههای علوم نقلی، مسئولیتهایی را در فرهنگ سودان بر عهده گرفتهاند.