آغاز مدرسه؛ روایت امید
هر پاییز، با به صدا درآمدن زنگ مدرسه، کودکان قدم به مسیری تازه میگذارند؛ مسیری که آغاز یادگیری و تجربههای نو است. تفاوتهای زندگی خانوادگیشان پررنگ است؛ بعضی در اتاقی شخصی رشد کردهاند، بعضی اتاقی مشترک دارند و گروهی دیگر در فضای عمومی خانه روزگار میگذرانند. کودکانی با لباس فرم آمادهاند و برخی بیلباس رسمی؛ بعضی با کیف و دفتر نو به استقبال روزهای تازه میروند و بعضی تنها با ابتداییترین وسایل. اما در نگاه همهشان، شوقی مشترک برق میزند: اشتیاق دانستن، بودن در جمع همسالان و ساختن آیندهای روشنتر. مدرسه برای این کودکان تنها یک مکان آموزشی نیست؛ پلی است میان رؤیاهای کوچک امروز و فردایی که میتواند برای جامعه پُر از امکانات باشد؛ هر کدام از این قدمهای کوچک، بخشی از آینده ایران را میسازند. امید به آموزش و یادگیری، فراتر از تفاوتهای مادی و شرایط خانوادگی، در دل همه کودکان زنده است؛ این وظیفه ماست که امید را با حمایت، توجه و فراهمکردن فرصتهای برابر، تقویت کنیم؛ تا فردای این سرزمین با توانمندی و آگاهی نسل نو، روشنتر از امروز باشد.