بسیار بعید است که عربستان سعودی بهزودی کوتاه بیاید و به سمت عادیسازی حرکت کند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت «فایرپست» در مقاله به بررسی کارایی پروژه کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (آیمک) برای محقق کردن صلح در منطقه پرداخته که در ادامه است. با این توضیح که انتشار ترجمه کامل مقالات سایتهای خارجی به معنای تایید مختوای آن از سوی تابناک نیست.
جنگ میان اسرائیل و ایران دستکم در حال حاضر به پایان رسیده است. اما جنگ در غزه همچنان ادامه دارد. با وجود تلاشهای مکرّر برای دستیابی به آتشبس، این هدف همچنان دور از دسترس باقی مانده است.
دولت دونالد ترامپ، با نقشآفرینی کلیدی مصر و قطر بهعنوان میانجی، اخیراً پیشنهادی برای آتشبس ۶۰ روزه مطرح کرده است.
اگرچه گزارشهای اولیه حاکی از آن بود که اسرائیل با چارچوبهای کلی این آتشبس موافقت کرده است، اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در بیانیههای بعدی این موضوع را رد کرد و از سوی دیگر، گروه حماس هنوز در این خصوص تصمیمی اتخاذ نکرده است.
موقعیتهای اسرائیل و حماس در این موضوع به شدت متفاوتاند. در حالی که حماس خواهان پایان کامل جنگ و خروج کامل نیروهای اسرائیل از غزه است، اسرائیل خواستار آزادی اسرای خود بوده و تا زمان برچیده شدن کامل حماس از غزه، هیچ تضمینی برای پایان جنگ نمیدهد. در چنین وضعیتی، آتشبس زودهنگام در غزه بعید به نظر میرسد.
احمد الشرع (رهبر فعلی هیئت تحریر الشام، پیشتر وابسته به داعش و القاعده) با آغوش باز در کاخ سفید استقبال شد، تحریمهای اقتصادی علیه سوریه در حال لغو است و بستههای اقتصادی برای کمک به بازسازی این کشور در دست بررسیاند.
وضعیت لبنان نیز مشابه است؛ دولت این کشور به آمریکا و اسرائیل تضمین داده که اجازه نخواهد داد حزبالله در جنوب لبنان مجدداً قدرت بگیرد.
همزمان، تلاشهایی برای ازسرگیری روند عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی پیگیری میشود. در واقع، خیلی پیش از شروع درگیری اسرائیل و ایران، رئیسجمهور ترامپ در می ۲۰۲۵ به عربستان سعودی و منطقه غرب آسیا سفر کرد؛ این اولین سفر خارجی او پس از آغاز دوره ریاستجمهوریاش بود.
باوجود بازدید موفق که در آن سرمایهگذاری حدود ۶۰۰ میلیارد دلار از سوی سعودیها وعده داده شد، هیچ پیشرفتی در زمینه عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان حاصل نشد، زیرا جنگ غزه و مسئله فلسطین همچنان نقاط حساسی هستند.
اگر روند عادیسازی روابط با عربستان سعودی پیش نرود، کل پروژهی ادغام اسرائیل در منطقهی غرب آسیا یک پروژه ناتمام باقی خواهد ماند.
باید به یاد داشت که یکی از دلایل اصلی آغاز جنگ غزه، همین روند عادیسازی بود که در سپتامبر ۲۰۲۳ به مرحله نهایی خود نزدیک شده بود.
در آخرین هفته سپتامبر ۲۰۲۳، حاییم کاتز، وزیر گردشگری اسرائیل، نخستین وزیر اسرائیلی بود که بهصورت رسمی هیئتی را برای شرکت در کنفرانس سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل به عربستان سعودی برد.
پس از او، شلومو کارهی، وزیر ارتباطات اسرائیل، در سوم اکتبر، هیئتی اسرائیلی را در کنگره فوقالعاده اتحادیه جهانی پست ۲۰۲۳ رهبری کرد.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، هر دو بهصورت علنی درباره این توافق صحبت کردند که طبق آن، عربستان سعودی قرار بود به یک پیمان دفاعی با آمریکا و همچنین برنامهای هستهای دست یابد.
اسرائیل نیز قرار بود به گروههای فلسطینی «تضمینهایی» بدهد، اما هیچ نتیجه روشنی درباره راهحل دوکشوری حاصل نمیشد.
اگر عربستان و اسرائیل بدون حل دائمی مسئله فلسطین روابط رسمی دیپلماتیک برقرار میکردند، این مسئله ضربهای مرگبار به مبارزه فلسطینیان وارد میکرد.
پیش از آنکه روند عادیسازی بیشتر پیش برود، جنگ در تاریخ ۷ اکتبر در پی حمله حماس به اسرائیل آغاز شد.
در جنگ غزه و همچنین در درگیری اخیر اسرائیل و ایران، عربستان سعودی مجبور شد همراه سایر کشورهای عربی/اسلامی منطقه، بهشدت حملات اسرائیل به غزه و همچنین حملات یکجانبهای که در ۱۳ ژوئن انجام شد و تمامیت ارضی ایران را نقض کرد، محکوم کند.
در چنین شرایطی بسیار بعید است که عربستان سعودی بهزودی کوتاه بیاید و به سمت عادیسازی حرکت کند.
بنابراین، هرگونه گسترش عمده توافقنامههای ابراهیم در آینده نزدیک احتمالاً دور از دسترس خواهد بود، مگر شاید با اضافه شدن لبنان و سوریه.
پس مسیر صلح و پیشرفت اقتصادی در منطقه میتواند چه باشد؟ آیا اقتصاد و اتصال میتوانند در جایی که دیپلماسی با سرما مواجه است، پاسخ دهند؟
اینجاست که محور اقتصادی هند–خاورمیانه–اروپا (IMEC) وارد صحنه میشود. لازم به یادآوری است که IMEC یکی از موفقترین دستاوردهای اجلاس سران جی۲۰ در دهلی در سپتامبر ۲۰۲۳ بود.
این طرح که در اجلاس بهصورتی غافلگیرکننده اعلام شد، بلافاصله تخیل سیاستگذاران، بنگاهها و صنعت را به خود جلب کرد.
در مفهوم خود، IMEC یک پروژه جسورانه و تحولآفرین اتصال است که با چشمانداز اتصال هند به اروپا از طریق بیابانهای شبهجزیره عربستان طراحی شده است، و لینک جایگزینی برای کانال سوئز ایجاد میکند که بهدنبال درگیریهای منطقهای مکرراً با اختلال مواجه شده است.
این طرح، کریدور اقتصادی چندوجهی را پیشبینی میکند که شامل کسبوکارهای متعدد است و شبکهای از راهآهن، بنادر، بزرگراهها، شبکههای انرژی و زیرساخت دیجیتال را برای تقویت تجارت، سرمایهگذاری و اتصال میان سه قاره ادغام میکند.
با اجرای کامل این طرح، IMEC وعده بازگشایی فرصتهای جدید برای تجارت چندبعدی از طریق پیوندهای حملونقل چندحالته در مناطق داشته است که از دیرباز شرکای تجاری نزدیکی بودهاند.
این طرح پتانسیل تسهیل حرکت سریعتر و مؤثرتر کالاها را دارد، با عبور از گلوگاههای موجود، کاهش تاخیرهای حملونقلی، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و کاهش هزینهها. همچنین هدف آن تأمین ایمنی زنجیرههای تأمین منطقهای، بهبود دسترسی تجاری و تسهیل رفاه اقتصادی مردم و کشورهای واقع در مسیر پروژه است.
یکی از بخشهای کلیدی و بسیار جذاب معماری مطرحشده در نشست سران G۲۰، مسیر خطی بود که از اردن و اسرائیل عبور میکرد و با رسیدن به بندر حیفا در دریای مدیترانه پایان مییافت، سپس از آنجا از طریق دریا به اروپا ادامه مییافت.
جالب اینکه مصر، که بهصورت سنتی دروازهای از منطقه تلقی میشد، علیرغم داشتن زیرساختهای ریلی و بندری پیشرفتهتر، از معماری اولیه حذف شد.
این انتخاب نشان میداد که IMEC علاوه بر اینکه ابزاری برای اتصال اقتصادی است، نقش ژئوپلیتیکی و نمادی برای گنجاندن اسرائیل را نیز دارد. با این حال، حتی پیش از آنکه این طرح بتواند شکل عملی به خود بگیرد، جنگ غزه آغاز شد که منجر به عقبنشاندن آن شد.
در ماههای اخیر، طرح کریدور اقتصادی هند–خاورمیانه–اروپا (IMEC) دوباره جان گرفته است.
چه سفر نخستوزیر مودی به واشنگتن در فوریه، چه اجلاس جهانی هوش مصنوعی در فرانسه در همان ماه، و چه دیدار کمیسیونرهای اتحادیه اروپا از دهلی در مارس، همگی یک نکته مشترک داشتند: اشاره به IMEC و تعهد به اجراییسازی سریع آن.
در جریان سفر اخیر وزیر امور خارجه هند، جایشنکار، به بروکسل در ژوئن، مذاکرات گستردهای با هیئت اتحادیه اروپا انجام شد.
در این مذاکرات، موضوعاتی، چون توافق تجارت آزاد هند–اتحادیه اروپا (FTA) و پروژههایی مانند IMEC مطرح شد که میتوانند نه تنها اتصال را تقویت کنند، بلکه فرصتهای همکاری بسیاری را نیز فراهم آورند.
در بحثهای اخیر درباره IMEC، همچنین درک روشنی وجود دارد که مسیر پیشنهادی اولیه ممکن است نیاز به اصلاح داشته باشد و شاید گنجاندن عمان در شرق و مصر در غرب گزینههای بیشتری را ارائه دهد که کمتر در معرض درگیری هستند و میتوانند پروژه IMEC را پیش ببرند.
در منطقه غرب آسیا نیز، نگاه مثبتی به راهاندازی IMEC وجود دارد. هند در حال حاضر بهصورت دوجانبه با امارات متحده عربی و عربستان سعودی در هماهنگی بسیاری از مسائل، مانند پر کردن لینکهای مفقوده و مکانیزمهای نظارتی کلیدی، که برای عبور روان کالاها از طریق IMEC ضروری هستند، همکاری میکند.
اتحادیه اروپا نیز به وعده عظیم IMEC پی برده و مذاکراتی در این زمینه آغاز کرده است. فرانسه و ایتالیا، امضاکنندگان اصلی IMEC از اروپا، نمایندگان ویژهای برای IMEC منصوب کردهاند.
اگر کشورهای امضاکننده در IMEC و دیگر کشورهایی مانند مصر، عمان و … تصمیم بگیرند که پیش بروند، این میتواند فرصت عظیمی برای سه منطقه ایجاد کند. هند که بهعنوان نقطه اتکای این پروژه دیده میشود، میتواند نقش بسیار مهم و محوری در راه اندازی پروژه ایفا کند.
با روابط نزدیک و استراتژیک با اسرائیل و نیز عربستان سعودی، امارات، مصر و اتحادیه اروپا، هند میتواند نقش کلیدی در قرار دادن رفاه اقتصادی جمعی بهعنوان عامل محرک داشته باشد و در عوض، نزاع را به حاشیه ببرد.
تلاشهای متمرکز و مشارکتی برای تحقق چشماندازی مشترک از تجارت تقویتشده، اتصال بیشتر، انرژی سبز و رفاه شاید بتواند کاری را که دیپلماسی نتوانسته انجام دهد — پایان دادن به چرخه تنش در غرب آسیا — انجام دهد. شاید IMEC بتواند همان کاری را انجام دهد که توافقنامه ابراهیم هدفش بود — صلحی ماندگار در غرب آسیا.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.