اخبار ویژه

‌اتفاقی که به زندگی معنا می‌دهد حتی اگر بعدش را قبول نداشته باشی/زندگی جاودان باعث احساس پوچی می‌شود

جان کلام کتاب «مرگ» نوشته جفری اسکار فیلسوف انگلیسی که به زندگی پس از مرگ اعتقادی ندارد، این است که وجود اتفاقی به‌نام مرگ به زندگی انسان معنا می‌دهد و می‌توان آن را به چشم یک‌فرصت دید.

قصه تفحص سربازان خارجی در زمین آلبانی/ حقیقت در دل زمین است و دشمن مرده‌اش هم عوض نمی‌شود

رمان «ژنرال ارتش مرده» نوشته اسماعیل کاداره، درباره تفحص پیکر سربازان کشته‌شده یک‌کشور در خاک آلبانی است که انتشارش باعث شهرت بین‌المللی این‌نویسنده آلبانیایی شد. به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، اسماعیل کاداره نویسنده آلبانیایی، رمانی به‌نام «ژنرال ارتش مرده» دارد که سال‌ها پیش ترجمه‌ای از آن چاپ شده بود اما پاییز ۱۴۰۱ ترجمه جدید و کاملی از آن به‌قلم محمود گودرزی توسط نشر افق منتشر شد که از نسخه کامل فرانسوی رمان و با خرید حق کپی‌رایت منتشر شد. «ژنرال ارتش مرده» پیش‌ از چاپ در قالب رمان، به‌شکل یک‌داستان ۴۰ صفحه‌ای در مجله ننتوری منتشر شد و برای رسیدن به شکل و شمایل رمان، تغییرات زیادی کرد. سال ۱۹۶۳ بود که برای اولین‌بار به‌عنوان رمان چاپ شد و سپس در دو نسخه دیگر تغییراتی به خود دید که یکی از این‌نسخه‌ها سال ۱۹۶۷ چاپ شد. با چاپ این‌نسخه بود که کاداره به شهرت جهانی رسید. او سال‌های دهه ۱۹۹۰ براساس یادداشت‌هایی که طی ۱۵ سال گردآوری کرده بود، متن نهایی رمان را منتشر کرد. ترجمه محمود گودرزی براساس همین‌نسخه است. فرمانروایی بر ارتش مرده‌ها رمان مورد اشاره، سوژه جالبی دارد که ما در ایران طی سال‌های پس از دفاع مقدس و جنگ با آن مواجه بوده‌ایم اما تصور این‌که کشورهای اروپایی هم پس از جنگ، اقدام به تفحص کشته‌شدگان جنگ خود بکنند، جالب است. از این‌نظر، می‌توان شان نزول و چرایی نامگذاری این‌رمان را در فرازی از متن کتاب دید که شخصیت ژنرال بر اثر نوشیدن الکل، دچار مستی و راستی است: «می‌اندیشید: حالا ارتشی کامل از مردگان تحت فرمان دارم. با این‌فرق که به‌جای یونیفرم همه کیسه‌ای پلاستیکی دارند.» بر همین‌اساس در صفحه ۱۴۴ است که عنوان رمان برای مخاطب معنا پیدا می‌کند؛ زمانی که ژنرال وظیفه خود را در خاک دشمن سابق به انجام رسانده و کشته‌های خودی را تفحص کرده است: «ابتدا فقط چنددسته تابوت بودند، سپس گروهان‌ها و گردان‌ها شکل گرفتند و حالا مشغول تکمیل هنگ‌ها و لشگرها هستند. ارتشی کامل پیچیده لای پلاستیک.» در فصل نوزدهم و اواخر رمان است که ماموریت ژنرال تمام شده و مشخص می‌شود تا این‌جای داستان، ۲ سال زمان گذشته و راوی دانای کل داستان، با کنایه به زندگی مرده‌ها و زنده‌ها می‌گوید: «او از دوردست آمده بود تا خواب سنگین ارتشی کامل را به هم بزند.» (صفحه ۲۰۷) ابتدای کتاب بین آلمان یا ایتالیا مردد هستیم ولی هرچه جلو می‌رویم بیشتر یقین می‌کنیم که ژنرال، آلمانی است. راوی داستان، سفر ژنرال از کشورش به آلبانی (جایی که باید سربازها را تفحص کند) ابتدا یک‌سفر زیارتی می‌خواند اما در فصل‌های پایانی در نگاه و اندیشه ژنرال را بهتر شناخته‌ایم، می‌گوید «این‌سفر دراز و طاقت‌فرسا که همچون تصویری هول‌انگیز در ذهنش مجسم می‌شد، سرانجام به پایان رسیده بود. اما به هیچ‌‌وجه سفری زیارتی نبود. نوعی پیاده‌روی از میان تاریکی مرگ بود.» (صفحه ۲۱۴) کنایه دیگر اسماعیل کاداره به ارتش مرده‌ها، در فرازی از صفحه ۲۱۰ کتاب قرار دارد که ژنرال می‌خواهد جنازه‌های تفحص‌شده را به کشور برگرداند: «کاروان کامیون‌های پر از تابوت به‌سمت دراج حرکت می‌کرد. آنجا همه را بار کشتی بزرگی می‌کردند که با وزنی سنگین آماده می‌شد ارتشی را به وطنش بازگرداند؛ ارتشی که اکنون به چندتن فسفر و کلسیوم تقلیل یافته بود.» همان‌طور که در ابتدای متن، سفر ژنرال به کشور بیگانه برای تفحص کشتگان کشورش در جنگ، سفری زیارتی خوانده می‌شود، کار ژنرال برای بازگرداندن پیکرها، با عنوان «این‌وظیفه مقدس» و «چه‌ماموریت باشکوهی» خوانده می‌شود. بهانه این‌عبارات هم این‌جمله راوی است که «هزاران مادر در انتظار پیکر فرزندانشان بودند و او قرار بود آن‌ها را برایشان ببرد.» این‌موضوع و انتظار مادران شهدا و کشته‌شدگان جنگ، چندصفحه بعد دوباره تکرار می‌شود که «هزاران مادر منتظر پسرانشان بودند. بیش از بیست‌سال می‌شد که آن‌ها دلواپس بودند.» و با مطرح‌کردن وظیفه ژنرال، دوباره کنایه‌ای دیگر در متن جلب توجه می‌کند: «او برای مادران گریان استخوان‌های فرزندانی را می‌برد که افسران بی‌عرضه نتوانسته بودند در نبرد آن‌ها را درست هدایت کنند.» بارش باران بر زمین بیگانگان تصویری که اسماعیل کاداره برای شروع متن انتخاب کرده، بارش باران پاییزی و اشاره به زمین بیگانه است. او این‌اشاره و کنایه به زمین بیگانه‌ را ازابتدا تا انتهای رمان، چندمرتبه تکرار می‌کند. به این‌ترتیب چندجمله مهمی که در ابتدای رمان «ژنرال ارتش مرده» پیش روی مخاطب قرار می‌گیرند، از این‌قرارند: «بارانی آمیخته به دانه‌های برف روی زمین بیگانه فرو می‌افتاد.» و البته در همان‌ابتدا اشاره می‌شود که منظور از زمین بیگانه، «آلبانی» است. به این‌مساله در ادامه خواهیم پرداخت که کاداره با وجودی که خود آلبانیایی است، در این‌رمان کشورش را از چشم آلمانی‌ها و بیگانگان می‌بیند. جمله مهم دیگر که در ابتدای متن رمان به چشم می‌آید، از این‌قرار است: «ژنرال به آلبانی آمده بود تا اجساد هم‌وطنانش را که طی جنگ جهانی قبلی در چهار گوشه این‌کشور افتاده بودند، به میهنشان برگرداند.» زمان و مکان، ازجمله مولفه‌های مهم رمان «ژنرال ارتش مرده» هستند که نویسنده بدون این‌که مخاطب را درباره آن‌ها سردرگم کند، با صراحت درباره‌شان صحبت می‌کند. مکان، آلبانی است و زمان، یک‌فصل پاییزِ بیست‌سال بعد از جنگ جهانی دوم. حس و حال دلگیر و بی‌انگیزگی ژنرال از شروع ماموریت تفحص هم با این‌جملات منتقل می‌شود: «حالا پاییز بود» و «همیشه بر این‌باور بود که ماموریتش جز در هوایی بد فرجامی خوش نخواهد داشت.» در زمینه عنوان و بهانه نوشتن اثر، باز هم می‌توان به نمونه‌های دیگری اشاره کرد. در همان‌فرازهای ابتدایی رمان است که راوی می‌گوید «ارتشی مدفون بود.» و ضمن اشاره به همان «زمین بیگانه» که ارتش در آن مدفون است، ماموریت ژنرال این‌گونه توضیح داده می‌شود: «کاری کند ارتش دوباره از خاک برخیزد.» البته اسماعیل کاداره به گذشت زمان هم بی‌التفات نبوده و وقتی بخش دوم رمان را در صفحه ۱۷۹ آغاز می‌کند، ضمن اشاره دوباره به زمین بیگانه، از تغییر فصل‌ می‌گوید: «بهار باز آمد.»

نسخه برلین یا نسخه لندن؟/به یک‌نقطه قلم پنجاه هزار شمشیر هزیمت شد

کتاب «نوروزنامه و رباعیات عمر خیام نیشابوری» که به‌تازگی منتشر شده، یکی دیگر از آثار مجموعه تصحیح متون کلاسیک فارسی است که در آن صحبت از تصحیح نوروزنامه خیام‌ براساس نسخه برلین یا لندن است.

عالم دیدنی ده به توان یازده کهکشان دارد و برخورد کهکشان‌ها یک‌اتفاق رایج است

کتاب «در جست‌وجوی فهم کیهان» که سال ۱۴۰۳ منتشر شده، اثر مشترک دو فیزیکدان و اخترشناس ایرانی است که در آن درباره مسایل مختلفی ازجمله کهکشان‌ها و ستاره‌های آن‌ها صحبت می‌شود.

خاطرات ضربه‌زدن به توده در شیراز و شنود از کانال کولر

کتاب «خیلی محرمانه» دربرگیرنده خاطرات و زندگی یکی از نیروهای اطلاعات سپاه است که ابتدای دهه شصت نقش مهمی در ضربه‌زدن به جریانات چپ و حزب توده در جنوب ایران و استان فارس داشته است.

همسر شاهین نجفی از او جدا شد/ کی میگیره جاتو؟!

شاهین نجفی، خواننده خارج نشین و لیلی بازرگان به پایان زندگی مشترک رسیده و  جدایی را بر ادامه زندگی با هم ترجیح دادند. 

شکست مدعیان سینما در عید ۱۴۰۴/ نوروز بی میل به سیمرِغ

بر اساس آمارها، اکران نوروزی سال ۱۴۰۴ با رشد قابل توجهی در تعداد مخاطبان همراه بوده است. در این میان اقبال عمومی چندانی برای دیدن فیلم های سینمایی برنده در جشنواره اخیر فجر دیده نشد.

دوری و دوستی؟!/ اشتباهی تاریخی در برداشت از مفهوم یک ضرب المثل

شما با ضرب المثل دوری و دوستی رابطه تان چگونه است؟ آیا آن را پذیرفته اید؟ اصلا آیا استدلال نهفته و یا گفته شده درباره آن را می پذیرید؟

نفوذ اتمی ها در سلول های بنیاد ایران‌شناسی/ معاون صالحی هم از انرژی اتمی آمد

بنیاد ایران‌شناسی، که باید مأمن ادیبان، مورخان و ایران‌شناسان باشد، این روزها رفته رفته بیشتر شبیه به شعبه‌ای از سازمان انرژی اتمی می شود! 

حق با کیست؛ شهرام ناظری یا آقای حقوقدان؟!

صدای شهرام ناظری، این بار نه با آوای عرفانی که با زمزمه‌ای از دردِ جمعی برخاسته و خبرساز شده است.

هجوم تروریست های گردشگر به جزیره ایرانی

این هم ترور است؛ تروری که در لباس توریسم و گردشگری خود را نشان می دهد.

ورود سرمایه‌گذار خارجی به صنعت انیمیشن ایران/ مجوزها صادر شد

تهیه‌کننده انیمیشن سینمایی «آبان؛ پسر دلفینی۲»، از دریافت اولین مجوز سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه فرهنگ و هنر از وزارت اقتصاد جمهوری اسلامی ایران خبر داد.

خبرنگار ایسنا درگذشت / پایان یک سردبیر در ۴۸سالگی

فاطمه ربی ـ سردبیر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ دوشنبه (۱۱ فروردین ماه) در سن ۴۸ سالگی درگذشت.

کمپرها در ایران؛ خانه های سیار دست یافتنی با قوانین دست‌وپاگیر

در سال‌های اخیر، سفر با کمپر به عنوان سبکی نوین از گردشگری در ایران رونق یافته است. اما این خانه‌های متحرک در میانه راهی پرپیچ‌وخم از موانع قانونی و اجرایی قرار گرفته‌اند. 

بیمه ها به کدام سو می روند؟/ از بهانه تراشی برای بیمه عامه تا پوشش میلیاردی یک حنجره

در سالهای اخیر، بیمه کردن اعضای حیاتی بدن هنرمندان، به ویژه حنجره خوانندگان، به موضوعی جنجالی در فضای فرهنگی تبدیل شده است.

جدال در سطح اول هنر دوبله ایرانی/ چرا اینقدر فاصله آرا؟!

تفاوت عجیبی بین نظرات فعالان عرصه دوبله درباره حال و روز این صنعت مهم سینمایی در ایران وجود دارد.