در تبصره این طرح آمده است: این قانون عطف به ماسبق نمیشود، لکن قراردادهایی که پیش از تصویب این قانون منعقد شده و ما به ازای آن دلار است در هنگام تمدید یا تجدید میباید به ارزهای دیگر تغییر یابد.
محمدقلی یوسفی استاد و کارشناس مسائل اقتصادی و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت وگو با خبرنگار تابناک اقتصادی در مورد اجرایی بودن یا نبودن این تصمیم گفت: به نظر من، یکی از مشکلاتی که مسئولین ما دارند این است که نگاه بلندمدت به اقتصاد و پیشرفت کشور ندارند و گویا چنین تلقی میکنند، ما باید تا ابد با کشوری مانند آمریکا دشمنی بورزیم و همکاری نکنیم.
وی ادامه داد: چند نکته در این باره باید عرض کنم. اولین نکته اینکه این تصمیمات پشت پا زدن به امکانات بین المللی است که یک کشور میتواند از آن امکانات برای پیشرفت مردم، جامعه و اقتصاد خود استفاده کند. آمریکا که فقط آقای ترامپ نیست. ضمن اینکه این دولتها در آمریکا میآیند و میروند و آنچه مهم است ارتباطات بخش خصوصی با یکدیگر است. اقتصاد مربوط به بخش خصوصی است و مربوط به سیاستمداران نیست که هر گونه بخواهند اقتصاد یک کشوری را به بازی بگیرند. همچنین مسأله اساسی این که آمریکا تشکیل شده است از سیاستمداران، دانشمندان، محققین، نوآفرینان و مبتکران و کسانی که مخترع هستند و باعث پیشرفت بشریت شده اند و خیلی از امکاناتی که ما در دنیا شاهد آن هستیم، ساخت آمریکاییهاست؛ بنابراین این تصور که اگر دولت آمریکا با ما اختلاف دارد، پس ما همه امکانات بین المللی و مزایایی که میتوانیم از آن برخوردار بشویم را نادیده بگیریم، تصور درستی نیست. این تصمیم قطعاً به ضرر ملت ایران، به ضرر پیشرفت و توسعه کشور است.
نکته دوم آنکه هر کاری باید هدف داشته باشد. هدف از حذف دلار از مبادلات بین المللی چیست؟
اگر هدف ما این است که بخواهیم نظام پولی بین المللی را تغییر بدهیم برای این کار لازم است که ما سهم عمدهای در تجارت بین المللی داشته باشیم، ذخایر ارزی بالایی داشته باشیم و بتوانیم در محافل بین المللی مشارکت کنیم، در قوانینی که وضع میشود، منافع ملی خود را ببینیم و بعد در آنجا با همکاری سایر کشورها بتوانیم تغییری در نظام پولی بین المللی ایجاد کنیم.
به نظر لازمه این کار هم یک تعامل سازنده با دنیاست؛ بنابراین، اینکه یک کشور مستقل بخواهد به تنهایی یک چنین سیاستهایی را دنبال بکند به نظر من ضررش بیشتر از نفع آن است و توصیه نمیشود. ممکن است این واکنشها بیشتر جنبه احساسی داشته باشد و بگویند که حالا که ترامپ یک کاری انجام داده است، ما هم بیایم یک واکنش غیرمعقولی انجام بدهیم. ما باید اگر کسی اشتباهی کرد و سیاست نادرستی را دنبال کرد، به او نشان دهیم که او اشتباه میکند نه اینکه اشتباه را با اشتباه جواب بدهیم. ضمن اینکه اشاره به این نکته نیز ضروری است که هر کشوری نمیتواند پولش یک پول بین المللی شود. برای بین المللی شدن پول یک کشور، باید اقتصاد آن کشور قوی باشد، بتواند به تعهدات بین المللی خود عمل بکند و در مسائل پولی و ارزی بین المللی اختلال ایجاد نکند. آنچه ما اکنون با آن مواجه هستیم، این است که دولتی در آمریکا بر سر کار آمده و دارد برای ما ایجاد مشکل میکند. به نظر من راه حل این نیست که اگر یک خرسی بر سر راه ما قرار گرفت موظفیم با آن خرس مبارزه کنیم، بلکه شاید ایستادن و صبر کردن جهت عبور خرس از جاده کار عاقلانه تری به نظر برسد؛ بنابراین من فکر میکنم در این شرایط عاقلانهترین کار این است که ما خیلی با صبر تصمیم بگیریم و تصمیمات عجولانهای نگیریم.
نکته سوم این که بیشتر معاملات ما بر اساس دلار است؛ به عنوان نمونه معاملات نفتی ما بر اساس دلار است. بعد حتی اگر بخواهیم یورو را که پول رسمی اتحادیه اروپا میباشد جایگزین آن کنیم باید بگویم، یورو یک پول باثباتی نیست و بسیار شکننده است و اختلافات بین کشورهای اروپایی خود باعث ایجاد مشکل است. اتحادیه اروپا یک سازمان مستقل و مستحکمی نیست که ما فکر کنیم این پول بتواند مداوم باشد. دلار آمریکا را مردم آمریکا انتخاب و تعیین کردند، ولی یورو را دولتمردان اروپا انتخاب و تعیین کردند؛ بنابراین تفاوت بین دلار و یورو بسیار است.
هم اکنون بسیاری از مردم در کشورهای مختلف اتحادیه اروپا خود به این واحد پول یورو اعتراض دارند. خیلی از کشورها مانند یونان، پرتغال، اسپانیا و ... هستند که خود با این واحد پولی مشکل دارند. وقتی که مردم این کشورها نمیتوانند نرخ سود بانکی خود را تعیین کنند و یا در مورد نرخ ارزشان تصمیم بگیرند خیلی راضی و خوشحال نیستند چرا که این موارد بر زندگی اقتصادی آنها تاثیر میگذارد؛ بنابراین خیلی از کشورهای اروپایی هم اکنون خود در مورد یورو نگران هستند.
اگر بخواهیم سایر ارزهای بین المللی را نیز جایگزین دلار بکنیم که باید بگویم خود آن ارزها وابستگی شدیدی به دلار دارند. از این گذشته بخش عمدهای از شرکتهای بین المللی به نوعی در ارتباط با آمریکا هستند و اقتصاد امروز جهانی یک اقتصادی در هم تنیده است؛ بنابراین، تفکیک اقتصادها از یکدیگر کار بسیار سختی است و شاید اگر هدف این است که ما کمتر از تحریمها آسیب ببینیم باید به فکر این باشیم که بنیه اقتصاد داخلی خودمان را قویتر کنیم که این نیازمند نگاه به داخل و توسعه اقتصاد داخلی است و این یک استراتژی بلندمدتی را طلب میکند. در مجموع من فکر میکنم موضوع حذف دلار از تبادلات بین المللی کار درستی نیست و به ضرر مردم و اقتصاد کشور است.