بازدید 1852

رازگشایی از شلیک جنون‌آمیز پسر جوان

کد خبر: ۸۱۸۶۸۳
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۲ 22 July 2018

مرگ خودخواسته مرد جوان مقابل دختر مورد علاقه‌اش با تأیید دیوان عالی کشور مبنی بر دخالت‌نکردن دختر و خودکشی پسر جوان بسته شد.

به گزارش شرق، این پرونده اسفندماه سال 94 تشکیل شد. پدر مرد جوانی که با سلاح کشته شده بود به پلیس گزارش داد که فرزندش به قتل رسیده ‌است. این در حالی بود که پیش از این مأموران بر اساس گزارش مرد جوانی در جریان خودکشی شهرام پسر 26ساله قرار گرفته ‌بودند.

این مرد به پلیس گفت: من در ماشین در حال عبور بودم که درگیری زن و مرد جوانی را دیدم. مرد اسلحه در دست داشت و می‌دوید و زن هم پشت سرش بود و جیغ می‌کشید. من دوربین موبایلم را درآوردم و فیلم گرفتم یک‌دفعه مرد جوان به خودش شلیک کرد و به زمین افتاد دختر هم سوار ماشین شد و رفت. من بلافاصله به پلیس زنگ زدم و آنها را باخبر کردم. نمی‌دانم این دختر و پسر چه کسانی هستند و چرا بین‌شان درگیری ایجاد شد.

وقتی مأموران در محل حاضر شدند دقایقی بعد دختر و پسر جوانی نیز به محل رسیدند. دختر که رکسانا نام دارد، به مأموران گفت: شهرام را از مدت‌ها قبل می‌شناختم. ما پنج‌سالی می‌شد که با هم آشنا بودیم و دو سال هم با هم رابطه داشتیم. بعد از مدتی رابطه ما کم‌رنگ شد تا اینکه روز حادثه شهرام با من تماس گرفت و گفت اتفاق مهمی افتاده است و حتما باید من را ببیند. وقتی سر قرار رفتم، او سلاحی را درآورد و به من گفت دچار بیماری سرطان شده‌ و چیزی تا مرگش باقی نمانده است. من از گفته‌هایش شوکه شده ‌بودم. او به من گفت فقط نگران من و مادرش است. به او گفتم ممکن است بیماری درمان شود و نباید آن‌قدر خودت را ببازی، اما وقتی سلاح را درآورد، حالم بد شد و ترسیدم. بلافاصله به برادرش زنگ زدم و گفتم شهرام می‌خواهد خودکشی کند در همین حین او به خودش شلیک کرد. شهرام می‌گفت که دوست ندارد با مریضی بمیرد.

با اینکه همه‌چیز نشان می‌داد شهرام خودکشی کرده ‌است، اما پدر این جوان به مأموران گزارش داد که رکسانا و پسری به نام هامون دست به این قتل زده‌اند. این مرد مدعی شد سلاح را رکسانا در اختیار شهرام قرار داده ‌است. او گفت: رکسانا از اقوام دور ما بود و ما همدیگر را زیاد می‌دیدیم و او از بچگی به خانه ما رفت‌وآمد داشت. او دروغ می‌گوید که پنج سال است پسر من را می‌شناسد بعد از اینکه با پسر من رابطه برقرار کرد، با مرد دیگری هم رابطه داشت و با کمک آن مرد که هامون نام دارد، پسر من را کشته‌اند. پسرم سالم بود و هیچ بیماری‌ای نداشت و به‌دروغ می‌گویند که او به خاطر بیماری خودکشی کرده ‌است.

زمانی که با این شکایت، رکسانا و هامون مورد بازجویی قرار گرفتند، هردو منکر اتهام شدند و گفتند که اصلا نمی‌دانستند که شهرام چنین تصمیمی دارد.

رکسانا گفت: من برای هامون کار می‌کردم و او رئیس من بود. ما رابطه خاصی با هم نداشتیم. آن روز وقتی که شهرام از من خواست به محل قرار بروم، هامون من را برده بود و من منتظر بودم که حرف‌های شهرام تمام شود و دوباره سوار ماشین شوم. وقتی که او به خودش شلیک کرد من آن‌قدر ترسیدم که سوار ماشین شدم و به سمت بیمارستان رفتیم که کمک بیاوریم. ما دنبال پلیس و بیمارستان بودیم، وقتی برگشتیم دیدیم مأموران آمده‌اند. حتی زمانی که با برادر شهرام تماس گرفتم و گفتم او خودکشی کرده، از من خواست دکتر بالای سر شهرام بیاورم و گفت شاید زنده مانده باشد.

با پایان گفته‌های این دختر و انکار اتهام از سوی هامون، بازپرس تصمیم گرفت برای قطعیت در تصمیم‌گیری، از دوستان شهرام هم بازجویی کند. یکی از دوستان شهرام گفت: او به من گفته ‌بود که مدتی است از دهانش خون می‌آید وقتی به دکتر رفته، دکتر گفته سرطان ریه دارد و درباره این موضوع به کسی چیزی نگفته‌ بود. من به او گفتم باید درمان شود، قبول نکرد. گفت آخرش مرگ است و می‌خواهد بدون اینکه کسی او را در حالت مریضی ببیند، خودکشی کند.

با توجه به اینکه مدرکی علیه متهمان نبود، آنها تبرئه شدند. با این حال، پدر مقتول به قرار منع تعقیب اعتراض کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران رفت. قضات دوباره این قرار را بررسی و منع تعقیب را تأیید کردند بازهم پدر مقتول به این رأی اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت، در نهایت شعبه 9 دیوان عالی کشور نیز قرار منع تعقیب را تأیید کرد و این پرونده بسته شد.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی