امروزه شناخت جوامع بدون آگاهي از فرهنگ و تمدن امكان پذير نيست . شناخت فرهنگ هاي گوناگون به منظور ايجاد ارتباط فرهنگي ما بين ملل مي تواند در رشد و تعالي ارزش هاي انساني و جهان عاري از خشونت كمك نمايد با پيشرفت تكنولوژي و فن آوري در كشور هاي صنعتي نياز به تعاملات فرهنگي بيشتر خود را نشان مي دهد بروز فرهنگ هاي افراط گرايي و تروريسم و جنگ هاي منطقه اي در كشور ها ي جهان نشان از حضور كمرنك تعاملات فرهنگي سازنده در گستره گيتي دارد . شناخت سياست هاي فرهنگي ساير كشور ها مي تواند عامل مهمي در ر استاي گسترش صلح و دوستي ملل باشد. يكي از اين سرزمين ها قاره سر سبز اروپا و شناخت جايگاه فرهنگ دراين اتحاديه مي باشد.
جایگاه فرهنگ در هویت مشترک اروپایی
فرهنگ رکن اصلی هویت جوامع است و بر اساس آن تفاوت میان جوامع را میتوان تشخیص داد. فرهنگ اروپا در هنر، معماری، موسیقی و فلسفه ریشه دارد..
به طور کلی، فرهنگ اروپایی را نمیتوان در یک صف قرار داد زیرا در زیرشاخه خود و در سطح خردتر فرهنگها، شیوههای زندگی، سنتها، پیشینههای تاریخی، اشکال سازمانی و زبانی مختلفی نیز دارد. همچنین سیاست فرهنگی اروپا نمیتواند اروپامحور باشد، زیرا فرهنگ اروپایی در خارج از مرزهای این قاره نیز وجود دارد و فرهنگ سایر کشورها نیز در آن وجود دارد. در واقع، نه تنها فرهنگ امریکایی، بلکه فرهنگ آفریقایی و آسیایی نیز در شکلگیری هویت فرهنگی اروپا نقش داشتهاند. فرهنگ اروپایی به همین دلیل به طور دائم با اختلاف و ناهمسانی مواجه است. این تنوع که در ان زمینه رشد و توسعه وجود دارد، پایه اساسی برای پویایی فرهنگ اروپایی محسوب میشود.
سیاست منسجم فرهنگی اروپا
درحال حاضر چیزی به نام سیاست منسجم فرهنگی اروپا وجود ندارد. هر کشوری طرحهای سیاست فرهنگی، دیدگاهها، متخصصان، سازمانها و سیستمهای اطلاعرسانی خاص خویش را دارد. برخلاف وحدت اقتصادی نباید از مفهوم فرهنگ اروپایی این برداشت استنباط و این هدف دنبال شود که تفاوتها را باید از بین برد و ساختارهای موجود را به صورت بینالمللی درآورد، بلکه باید در درجه اول از استقلال و تبادل فرهنگی حمایت شود. شیوههای همکاری فراملی از دیرباز در تاریخ اروپا وجود داشته که بر اثر جنگها و مصالحهها، زبان مشترک و اشتراکات قومی و دینی به وجود آمدهاند. امروزه تاریخ مذاهب، نهضتهای اصلاح دینی و انشعابات کلیسایی برای مسائل فرهنگی سرنوشتسازتر از اتحادهای سیاسی است.
راهبرد کنونی اتحادیه اروپا ارتقا درک میانفرهنگی است که این موضوع اهمیت و جایگاه فرهنگ در سیاستهای این اتحادیه را نشان میدهد. بحثهای مربوط به فرهنگ و هویت اروپایی از دهه 1990 در دستورکار کمیسیون اروپا بوده است. دین، میراث فرهنگی، تنوع زبانی، جامعه و هویتهای اروپایی، ملی و منطقهای، هنر و رسانه از جمله محورهای مهم زیرمجموعه فرهنگ اتحادیه اروپایی و از جمله دغدغههای فرهنگی این اتحادیه به شمار میروند. اتحادیه اروپا سیاستهای فرهنگی اتخاذ کرده و ابتکارعملهای نمادین مختلفی از جمله ایجاد شهرهای فرهنگی اروپااست که بعدها به پایتخت فرهنگی اروپا تغییر نام داد و هر سال یک شهر اروپایی نامزد آن میشود و در واقع از جمله اقدامات اتحادیه اروپا برای آگاهسازی و تقویت هویت اروپایی از طریق ارتقا نمادها در عین احترام به فرهنگهای ملی است.
تاثیر فرهنگ بر هویت مشترک اروپایی
هویت اروپایی عاملی مهم برای یکپارچگی اروپاست، زیرا افراد و ملتهای ساکن اروپا به منظور دستیابی به پایهای مشترک مبتنی بر باورها، ارزشها و هنجارهای هویتمحور به سوی منافع مشترک حرکت خواهند کرد. هویت اروپایی متشکل از متغیرهای مرتبط با هویت سیاسی و فرهنگی است. در عین حال، هویتی اروپایی به لحاظ نظری همزمان در کنار سایر هویتهای ملی یا فرهنگی وجود دارد و در واقع افراد هویتی چندلایه و سلسلهمراتبی به لحاظ اهمیت مولفههای ملی یا فرهنگی دارند. هویت اروپایی وابسته به متغیرهای فرهنگی مربوط به فرهنگ سیاسی، میراث مشترک و سنتهای مشترک است. هویت اروپایی در شرایطی که دو هویت در تضاد باشند، همچنان متاثر از هویت ملی است که در واقع چنین مسالهای مانعی بر سر تداوم و تسهیل روند الحاق به اتحادیه اروپاست. گسترش و تقویت هویت اروپایی که در آن مردم اتحادیه اروپا را مشخصه ارزشها و هنجارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود تلقی کنند، برای یکپارچگی طولانیمدت اتحادیه اروپا حیاتی است.
ظرفيت ها ي فرهنگي در اتحاديه اروپا
با توجه به پيشينه عملكرد دو لت هاي اروپايي در عرصه اشاعه فرهنگ به نظر مي رسد بيشترين تمايلات و ظرفيت هاي فرهنگي كشور هاي اتحاديه اروپا در زمينه هاي آموزش زبان – گفتگوي اديان –حضور در نمايشگاه ها و جشنوار هاي فرهنگي بين المللي – فعاليت هاي گردشگري و جذب توريسم – فرصت مطالعاتي و تبادل استاد و د انشجو و تاسيس مراكز فرهنگي در ساير كشورها– موسيقي و هنر - معماري و انتشارات– باستان شناسي بهمراه مطالعات تاريخي و ديپلماسي ديجيتالي و رسانه اي بوده كه عمدتا با بهره گيري از موسسات فرهنگي موثر مانند گوته در آلمان سروانتس در اسپانيا و در اتريش و... توسط شعبات خود در ساير اقصي نقاط جهان مشغول فعاليت مي باشند .
موسسات موثر در عرصه روابط فرهنگي اتحاديه اروپا
انستیتو گوته آلمان
انستیتو گوته یا مؤسسه گوته که از روی نام شاعر آلمانی، یوهان ولفگانگ گوته نامگذاری گردیدهاست، یک سازمان ناسودبر (غیرانتفاعی) است که وظیفه آن گسترش زبان و فرهنگ آلمانی که در ۱۹۲۵ پایهگذاری شده بود مدال گوته از سال ۱۹۵۴ از سوی هیئت مدیره انستیتو گوته به شخصیتهایی که در پیشبرد روابط فرهنگی آلمان با دیگر کشورها نقش داشتهاند، اهدا میشود
گسترش زبان و فرهنگ آلمانی در جهان، در این کشور به صورت رسمی بر عهده «موسسه گوته» است. «کلاوس دیتر لِمان» رییس موسسه گوته در خصوص منابع بودجه موسسه گوته، میگوید: «گوته، یک موسسه¬ عمومی است که بخشی از بودجه آن از طریق شهریهها (حدود ۳۰ درصد) تامین میشود ولی به مقدار قابل توجهی از بودجه وزارت امور خارجه استفاده می¬کند (حدود ۷۰ درصد). به گفته وی، موسسه گوته ۱۵۸ نمایندگی در خارج از کشور و ۱۲ دفتر در داخل آلمان و در کل جهان بیش از ۲۰۰۰ کارمند دارد. تقریباً هر سال، حدود ۳۰۰ هزار نفر زیر نظر نمایندگی¬های این موسسه آموزش زبان آلمانی می¬بینند. مدرسان این کلاسها را معلمان بومی و همچنین غیربومی تشکیل میدهند. منابع آموزش زبان آلمانی در این موسسه مطابق با کتاب¬هایی است که بر اساس «چارچوب مرجع اتحادیه اروپا» تدوین میشوند.
موسسه آموزشي دانته ايتاليا
موسسه دانته در سال ۱۸۸۰ تاسیس شد این موسسه خدمات شایانی در اشاعه ادبیات ایتالیائی در داخل ایتالیا و خارج از کشور داشته و یکی از شناخته شدهترین موسسات آموزش زبان در دنیا محسوب میشود. این موسسه در ۷۹ کشور دنیا شعبه دارد و در برخی از کشورها مثل آرژانتین دارای صد شعبه آموزشی است.
موسسه دانته در بیشتر شهرهای بزرگ ایتالیا هم دارای شعبه است و استادان خود را از بهترین معلمان و متخصصان زبان ایتالیائی انتخاب میکند و حفظ اعتبار علمی از اولویتهای نخست موسسه محسوب میشود.
هر سال بیش از ده هزار دانشجوی خارجی و علاقمند به فراگیری زبان ایتالیایی فقط در ساختمان مرکزی دانته در رم آموزش میبیننند که این رقم قابل توجه بوده و آنرا به یک موسسه آموزشی بسیار مهم نزد دولت و دانشگاههای این کشور تبدیل کرده است.
مدرک صادره موسسهی دانته توسط وزارت امور خارجه و وزارت آموزش و پرورش، تحقیقات و دانشگاهها و وزارت کشور ایتالیا هم تائید میشود که این مسئله اعتبار مدارک این موسسه را افزایش داده است.
بریتیش کانسیل انگلستان
در دوران قبل از انقلاب اسلامی تلاش قدرتهای بزرگ و بالأخص انگلستان برای نفوذ فرهنگی در ایران بسیار گسترده و آزادانه بوده، بهنحویکه فعالیتهای بریتیش کانسیل در ایران تا ماههای قبل از بهمن 1357 برابر با میزان فعالیتهای این نهاد در شش کشور دیگر بوده است. از جمله مراکزی که بهمنظور افزایش نفوذ و قدرت نرم بریتانیا و نیز تغییر رفتار در جامعه ایران عمل میکند، شورای فرهنگی آموزشی بریتانیا موسوم به "بریتیش کانسیل "است که تحت عنوان بخش فرهنگی سفارت انگلستان در تهران و در 220 نقطه جهان فعالیت میکند. اساس شکلگیری بریتیش کانسیل ایجاد روابط پایدار میان بریتانیا و سایر کشورها بوده است. این نهاد در سال 1934 بر اساس منشور سلطنتی ایجاد و اولین دفتر خارجی خود تحت عنوان "کمیته روابط با دیگر کشورها" را در سال 1938 در قاهره دایر کرد. از آن زمان اولویت بریتیش کانسیل در جهان ایجاد و بسط روابط فرهنگی و چندمنظوره بریتانیا با خاورمیانه و آفریقا بوده است.
برگزاری آزمونهای عمومی و تخصصی زبان انگلیسی، مشاورههای آموزشی، اعطای بورسیه در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی و هماهنگی و نظارت بر پروژههای مشترک دانشگاهی بخشی از فعالیتهای این شورا میباشد.
اگر قدرت نرم را به معنای توانایی شکل دادن به رفتار و تغییر علائق دیگران، جذابیت و پذیرش بدون اجبار ارزشهای فرهنگی - سیاسی یک کشور بدانیم، در آن صورت مأموریت سازمانی شورای فرهنگی آموزشی بریتانیا و عملکرد آن مصداق کاملی از تعاریف فوق خواهد بود. بریتانیا برای توسعه نفوذ خود در عرصه جهانی از سازوکارهای متعددی بهره میبرد که چهار مورد آن از جایگاه خاصی برخوردار است. این چهار مکانیسم شامل زبان، دانشگاه، عنصر پادشاهی و بیبیسی است که عمدتاً بر پایه قدرت نرم و در بسترهای فرهنگی عمل میکند. بریتیش کانسیل تنها یک بخش از ابزار نرمی است که بریتانیا در اختیار دارد و به گفته نخست وزیر، دیوید کامرون و ویلیام هیگ وزیر خارجه سابق، بریتانیا همچنان ابرقدرت فرهنگی دنیا باقیمانده است. وزیر فرهنگ بریتانیا ماریا میلر نیز دراینباره گفته است که فرهنگ میتواند چیزهایی را به دست آورد که دیگر بخشها کمتر قادر به انجام آن هستند.
منابع بریتانیایی مدعی هستند این شورا یک خیریه دولتی تحت اداره منشور سلطنتی می¬باشد و رئیس و مدیر اجرایی آن از سوی وزیر خارجه مورد تائید قرار میگیرد و یک نماینده که توسط وزیر خارجه منصوب میشود عضو هیئتمدیره بریتیش کانسیل است. بریتیش کانسیل در حال حاضر با دهها مرکز آموزشی در بیش از 100 کشور فعال میباشد. این شورا با داشتن 7000 کارمند از جمله دو هزار استاد زبان و با استفاده از هزاران کارمند حرفهای و سیاستگذار محلی، تحت پوشش آموزش زبان انگلیسی، هنر و برنامههای اجتماعی با میلیونها جوان در ارتباط میباشد.
بعد فرهنگی انگليس در تجارت
فرهنگ در تجارت بریتانیا نقش کلیدی دارد. بدینصورت که افراد خارجی که فرهنگ بریتانیا را تجربه کردهاند بهطور قابلتوجهی علاقه مضاعفی به کار بازرگانی با این کشور پیدا میکنند. بعلاوه با ایجاد فرصتهای تجاری، رتبه این کشور بهعنوان کشور مقصد در جذب فرصتهای تجاری بالاتر میرود. بر اساس تحقیق انجامشده در 9 کشور برزیل، هند، پاکستان، لهستان، روسیه، عربستان، اسپانیا، تایلند و ترکیه تمامی آنان شرکای تجاری کلیدی برای بریتانیا بهحساب میآیند و بازرگانان جوان این کشورها طی 30 سال آینده رهبران بازرگانی احتمالی برای جهان خواهند بود.
موسسه زبان فرانسه آليانس
آليانس فرانسه در سال 1883 تآسيس گرديد. هدف از تاسيس آليانس فرانسه گسترش زبان و فرهنگ فرانسه در سطح جهاني و بين المللي است. آليانس در كشورهاي پاكستان , امارات متحده عربي, ازبكستان, قرقيزستان, چين, كره جنوبي, ژاپن, هند,بنگلادش, اندونزي, مالزي, نپال و اكثر كشورهاي امريكاي لاتين, اروپا, اقيانوسيه, افريقا و امريكا داراي شعب متعدد است. تعداد زبان آموزان در آليانس شعبه پاريس حدود 2500 نفر در ماه مي باشد.
آليانس فرانسه بيش از 1100 شعبه در 138 كشور جهان دارد كه يك شبكه واقعي زبان و فرهنگ را با همكاري بخش فرهنگي فرانسه بوجود مي آورد. موسسه آليانس فرانسه در واقع سازمان آموزش زبان فرانسه تا سطوح عالي است. مديريت آن و تامين مالي آن به صورت دولتي و نيز خصوصي انجام ميگيرد. بخشي از كارمندان آن از سوي وزارت امور خارجه و بخشي ديگر از وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالي تامين مي گردد. در عين حال قرارداد با انجمن هاي محلي و كميته هاي منطقه اي موجب خصوصي بودن اين موسسه مي گردد. از نظر مالي, بودجه سازمان از طريق كميته هاي مزبور و نيز وزارت امور خارجه (از سال 1981 به بعد) و وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالي تامين مي شود.آليانس فرانسه به نوعي واحد فرهنگي فرانسه در خارج از كشور مي باشد كه با سفارتخانه ها در ارتباط است. مدرك ارائه شده به زبان آموزان قابل قبول دانشگاهها و مراكز دولتي است.
علاوه بر آموزش زبان فرانسه, آليانس داراي فعاليتهاي مختلف مي باشد :انتشارات, فعاليت هاي فرهنگي, كاريابي و مسكن يابي براي زبان آموزان را بر عهده دارد.
موسسه سروانتس اسپانيا
موسسه سروانتس بالاترين مرجع آموزش زبان اسپانيولي بوده اين موسسه همه ساله ، اقدام به برگزاری امتحانات بینالمللی دیپلم زبان اسپانیایی در دو مرحله مینماید که این امتحانات به صورت همزمان در ۸۶ کشور دنیا برگزار میشود. مدرک اين موسسه در کلیه کشورهای ایالات متحده، کانادا و اروپا دارای اعتبار است. افرادی که جهت ادامه تحصیل و یا کار به کشورهای فوق سفر میکنند باید حتماً مدرک فوق را کسب کرده باشند.
فعالیت های فرهنگی موسسه سروانتسINISTITUTO CERVANTESبرنامه های فرهنگی این مرکز در رابطه با ادبیات، آموزش زبان اسپانیولی ،هنرهای تجسمی، سینما ، موسیقی ، تئاتر،رقص ، معماری ،زبان شناسی ، ادبیات ، دعوت از نویسندگان ، و هنرمندان می باشد.
آژانس فعاليت هاي فرهنگي اسپانيا SPANISH AGENCY FOR INTRNATIONAL
بخش مهمي از بر نامه هاي توسعه فرهنگي اسپانيا توسط اين آژانس انجام مي شود اين آژانس مستقل است ولي مرتبط با وزارت خارجه اسپانيا مي باشد.
بنياد سه فرهنگ مديترانه THREE MEDITERRANEAN CULTHRES
بنياد سه فرهنگ مديترانه يكي از مهمترين و تاثير گذار ترين مراكز فرهنگي كشور اسپانيا است. از اهداف اصلي بنياد سه فرهنگ فراهم ساختن زمينه مناسب براي گفتگو ها تعاملات فرهنگي است كه مآلا به ايجاد تفاهمات و شناخت دو جانبه جامعه اسپانيا از جوامع متقابل منجر شود.
بنياد بين هنري Inter Art
در زمينه تدوين استراتژي و سياست هاي فرهنگي فعاليت مي كند و هدفش توسعه گفتگو تبادل متخصصان و خلق فرصت هاي هنري است.
تلاش سياست هاي فرهنگي در اروپا
در سال 1977 اتحاديه اروپا در بيانيه اي به شوراي وزيران پيشنهاد كرد كه جامعه اروپا بايد در جنبههاي اقتصادي و اجتماعي فرهنگي وارد شود . در سال هاي 86 - 1972 نهادهاي اروپايي خيلي گسترده تر درموضوع هاي فرهنگي وارد شدند و شورا در سال 1984 كميته اي به نام " كميته آدنينو " با موضوع " مردم اروپا " تشكيل داد تا در جهت تقويت و افزايش هويت جامعه اروپايي درميان شهروندان اتحاديه و نيز در سراسر جهان اقدام كند . اين كميته از ابتكارات زير حمايت كرد :
گذرنامه واحد جامعه اروپا ، گواهينامه رانندگي جامعه اروپا ، كارت بهداشت اضطراري جامعه ، علامت هاي مرزي مشترك جامعه ، پرچم واحد جامعه و تأمين مالي يك ايستگاه تلويزيوني براي ترويج و اطلاع رساني پيام اروپايي .
انگيزه پشت اين تلاش ها ايجاد يك فرهنگ مشترك اروپايي است كه به ايجاد يك جامعه فرضي جديد مي انجامد كه مرزهاي دروني آن تغيير مي يابد و هويت هاي ملي و سرزميني جديدي را مي پذيرد . چنين جامعه فرضي به نمادهاي مشترك اتحاديه وبه دولت هاي اصلي اتحاديه يعني آلمان و فرانسه مشروعيتي مي بخشد كه موجب همگرايي سياسي بيشتر ميشود و در انتهاي اين روند همگرايي ، انتقال قدرت به يك دولت بزرگ جديد ميسر ميشود. انگيزه هاي ديگري نيز هست ، همانند تمايل دولت هاي عضو خاصي از اتحاديه به تقويت منافع خود و تأثيرگذاري سياست هاي داخلي آن ها در اتحاديه و حمايت آنها از صنعت اتحاديه در مقابل رقابت خارجي كه در مجموع به وحدت و ادغام در جامعه اروپا گرايش دارند .
از هنگامي كه نهادهاي سياسي اتحاديه در ايجاد و تقويت هويت و فرهنگ مشترك اروپايي فعال شدند انتقادهايي نيز برآن وارد شده است . از ديدگاه گالتونگ ( 1994 ) : ملي گرايي ، كهنه و قديمي است و آنچه ما با آن سروكار داريم سوپرناسيوناليسم از طريق نهادهاست ، نه نهادهاي برتر اروپايي از طريق ناسيوناليسم .
نتجيه:
با توجه به تحقيقات بعمل آمده ظرفيت هاي فرهنگي اتحاديه اروپا در موسسات و سازمانهاي فرهنگي و انجمن هاي مردم نهادآن بايد جستجو كرد حضور موسسات فرهنگي در قالب آموزش و ترويج زبان در سراسر جهان براي هر يك از كشور هاي عضو اتحاديه اروپا بسيار حائز اهميت بوده اما هم اكنون در اين اتحاديه سیاست منسجم فرهنگی اروپا يي وجود ندارد. هر کشوری طرحها و سیاست هاي فرهنگی، خاص خویش را دارد و بر اساس آن روابط فرهنگي خود را تنظيم مي نمايد.به عبارت ديگر ظرفيت فرهنگي در اين اتحاديه در مراكز و موسسات فرهنگي و آموزشي آن مانند سروانتس در اسپانيا -گوته در آلمان و غيرو.. نهفته است. با الگو برداري از روش آموزش موسسات آموزشي و فرهنگي اتحاديه كشور هاي اروپا يي و با بومي سازي آن مي توان در راستاي گسترش روابط و فعا ليت هاي فرهنگي بين المللي بهره جست.
راه اندازي و ترويج آموزش زبان فارسي در موسسات و مراكز آموزشي ، علمي دانشگاهي با رعايت قوانين و پروتكل با سايركشور هاي مورد هدف مي توان زمينه حضور هر چه بيشتر فعاليت هاي فرهنگي را فراهم آورد.
منابع:
فصلنامه مطالعات روابط بين الملل دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي
پايگاه اطلاع رساني شهر كتاب
سايت ايران- يوريكا موسسه ايراني مطالعات اروپا و آمريكا