بازدید 5507

فتح سی وسوم لالیگا مهمتر از جام دوازدهم اروپا

کد خبر: ۶۹۷۰۲۲
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۸ 23 May 2017
از هر طرف که به قضه نگاه کنیم بردن لالیگای سی و سوم بری رئال یک ضرورت بود، ضرورتی که نیاز به پاسخی فوری داشت تا از یک ضرورت تبدیل به یک بحران یا یک گره نشود، مثل چمپیونزلیگ دسیما که نبرد و نبرد، آنقدر نبرد تا مثل سندروم جنون میان سالی برای تصاحبش دست به کارهای احمقانه ای بزند. 

برای همین لالیگای سی و سوم برای رئال از درجه اهمیت بالاتری نسبت به دئودسیما (قهرمانی 12 اروپا) برخوردار است. اگرچه با توجه به لایه های رمانتیک موجود میان رئال و سی ال، بردن دئودسیما همواره لطف و معنای دیگری دارد اما رئال بحران چمیونزلیگی خود را با بردن دسیما پشت سر گذاشت.

اوندسیما حقیقتا مهر تاییدی بود بر حضور بی چون و چرای رئال میان بزرگان اروپا. اینکه رئال درهفت سال گذشته همواره در جمع برترین های اروپا بوده، گاه با ژوزه، گاه با کارلتو و حالا با زیدان نشان دهنده بازگشت بی چون و چرای آنها به جایگاه اصلی شان میان قدرت های اروپایی است و حالا حتی همان خیلی هایی که زیدان در مصاحبه آخر مطبوعاتی اش گفته بود دوست ندارند رئال قهرمان شوند چه در اسپانیا و چه درانگلیس یا هر جای دیگر دنیا هم نمی توانند با جوهر هیچ دواتی حتی یک نقطه سیاه روی این واقعیت بگذراند که بی تردید رئال در جمع سه چهار قدرت برتر این سال های فوتبال اروپا حضور دارد و البته در میان همان سه چهار قدرت نیز جایگاه ویژه ای را داراست، ولی عملکرد آنها در لالیگا چطور، آیا دست آوردهای آنها در لالیگا تناسبی با دست آوردهای بین المللی آن ها داشته است؟ قطعا خیر.

واجب تر از نان شب، قهرمانی سی سوم با زیدانی که دی متئو نبود

پیشینان ما می گفتند مراقب عادت هایتان باشید زیرا همین عادت ها شخصیت شما را شکل می دهند، انتظارات ما ولو نه بصورت خطی ولی تابعی از تجربیات ماست و هر چه تجربیات ما شکننده تر باشند انتظارات ما نیز کوچک تر می شود.

بر این اعتبار باید اعتراف کنیم شخصیت رقابتی رئال در سال های گذشته در لالیگای اسپانیا تطابق آن چنانی با آن چیزی که از آن ها انتظار داشتیم و انتظار بی جایی هم نبود نداشته است. آن ها از فصل 2011-2012 به این سمت لالیگا را نبرده بودند و از آن بدتر در همه فصولی که آنرا از دست داده اند می توانستند با اندکی دقت و پرهیز از سهل انگاری های داخل و بیرون زمین به این مهم نائل بیایند. قهرمان نشدن رئال و تقدیم آن به بارسلونا شبیه رفتار خانواده های بنگلادشی بود که غرق شدن فرزند در رود را مشیت الهی می دانند. 

با سناریو های مشابه در تمام این سالها رئال تا لب چشمه فتح جام رفته و تشنه برگشته و مهم تر از نبردن لالیگاهای سال های اخیر همان طور که اشاره شد، مهم شخصیتی بود که رئال در حال خو کردن به آن بود. شخصیت یک بازنده در انتهای فصل که دارای احترام زیادی است، بازنده ای که چیزی از ارزش هایش کم نمی شود، اما آیا واقعا قدر برنده 32 عنوان قهرمانی در لالیگا تا این حد نازل شده که باید به چنین مقامی که بیشتر لایق تازه واردها در جمع بزرگان است خو بگیرد؟ قطعا خیر.

از ابتدای فصل و زمانی که قرار شد زیدان سکان دار کشتی مادرید باشد چشم های نگران خیلی ها در انتظار غرق شدن تایتانیکی بود که همواره زیر ناپایدار ترین جوها و روی خروشان ترین موج ها عادت به حرکت داشت. این جمله که عیار زیدان همچنان در دست مشخص شدن است را می توان پر تکرار ترین جمله در حوالی زیدان دید. البته حداقل برای من رصد عملکرد فنی زیدان در این فصل ابدا خالی از ایراد نیست. 

اعتماد بنفس بیش از حد و تصورِ تحت کنترل بودن همه چیز که نمود تاکتیکیش روانه کردن تیم با سیستم 4-2-4 در برخی از بازی های فصل بود نشان از جسارت ناخوش آیند زیزو دارد، به ویژه آنکه اکثر بخت آزمایی های اینچنینی زیدان ناموفق بود و پافشاری او بر این تصمیم نشان از قاطی داشتن اندکی لجبازی با بی تجربگی. اتخاذ سناریو غلط برای مهار مسی و آن صحنه کذایی اشاره او به پرس کردن بارسلونا در دقیقه 91:17 ال کلاسیکو برگشت نیز نشان از جوانی زیزو در عرصه مربی گری داشت. با این همه تا این جا، علی رغم همه آنچه گفته شد رئالِ زیزو از قهرمان فصل پیش سه امتیاز هم بیشتر آورده و همین نشان می دهد قهرمانی این فصل رئال را نمی توان خیلی هم به نمایش های نامناسب بارسای انریکه پیوند زد. این که قرار نیست یک فوق ستاره درون چمن یک فوق ستاره کنار زمین چمن باشد باعث می شد خیلی ها در انتظار کله پا شدن زیزو باشند تا از کنج و کنار و پشت چمنزار پیدایشان شود و بگویند زیدان هم مال این حرف ها نبود. ولی زیدان که دی متئو نبود، بود؟ قطعا خیر.


کمتر از دو هفته دیگر رئال باید دومین فینال خود را مقابل یووه قدرتمند برگزار کند. رئال در همه 38 بازی این فصل گل زده و متجاوز از 60 بازی دروازه حریفان را پیاپی گشوده، با این همه خط حمله رئال و خود زیدان بهتر از هر کسی می دانند باز کردن آن خط دفاعی مستحکم چقدر دشوار است. صرف نظر از هر نتیجه ای که در فینال کاردیف رخ بدهد زیدان برای اولین فصل حرفه ای و کامل خود روی نیمکت لرزان برنابئو نمره قبولی گرفته و برای قیچی کردن نوار عادت های منحوسی مثل بی حوصلگی، عجول بودن، صبر نکردن و امثال هم زیدان بهترین گزینه است. رئال با همه موفقیت های اخیرش به دنبال چنگ زدن به ریسمانی است که چند سالی خود را به آن بیاویزد. یک برنامه بلند مدت و پایدار. 

یک مربی برای سال های متمادی که هم از جنس باشگاه باشد و هم پاسخگوی بلندپروازی های رئال. چرا زیدان نباشد این گزینه، زیدان نابغه مربی گری نیست، او هم در حال یادگیری است اما در حین همین یادگیری تا به اینجا دو جام پر اهمیت را برای رئال به بار آورده و چه بهتر که به او اعتماد شود برای یادگرفتن صبر و به ثمر نشستن اودگارد، آسنسیو، وایخو برای اعتماد دوباره به کیلور، دنیلو و موراتا برای آشتی طرفدارانی که یکی از رونالدو بیش از حد انتظار دارد و یکی کوچکترین انتقادی به او را بر نمی تابد چه کسی بهتر از زیدان که هم اسم و رسمی بین المللی دارد و هم از دل باشگاه است و هم مثل همه تغییراتی که باید از شاخه های این درخت کهن سال جوانه بزنند در آغاز راه است و در  حال جوانه زدن است. پس اعتماد می کنیم به زیدان که ارزش اعتماد کردن دارد، ندارد؟ قطعا...


تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی