انسان طی سالهای بیشماری که در زمین زندگی کرده همواره از مواهب خدادادی آن بهره برده است و همواره مادر زمین مهربانانه نسبت به انسان بخشنده بوده و با آغوش باز پذیرای اقتضائات زندگی وی بوده است. هرچه جمعیت انسانی بزرگتری در گوشهای از این کره زیبا گرد هم آمده و گذران عمر کردهاند، آسیبهای بیشتری به این گوهر بیبدیل وارد آوردهاند.
خصوصا شهرنشینی و ساخت شهرها و توسعه آنها در عصر حاضر که به گونهای با انفجار جمعیتی روبهرو هستیم بیشتر رخ مینماید.
اگرچه امروزه از توسعههای شهری گریزی نیست و ناچاریم که مثل دیگر نقاط جهان پیشرفت و توسعه شهری داشته باشیم، اما مشکل از جایی شروع میشود که ما توسعه شهری همهجانبه را فراموش میکنیم، یعنی از لحاظ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ساخت و ساز شهری به صورت نامتوازن توسعه پیدا میکنیم. این همان توجه به مقوله توسعه و وضعیت حقوقی است که باید برای شهروندان هم مدنظر قرار گیرد که متأسفانه در بسیاری موارد فراموش میشود.
و در سایه توسعه بیرویه از یاد میرود که ایجاد محیط زیست بهتر برای مردم هدف اصلی مهندسی است که با ایجاد کارآیی بیشتر و ایجاد برابری و عدالت اجتماعی برای مردم همراه خواهد بود. بنابراین توسعه همهجانبه شهر از منظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی باید مدنظر باشد.در این نوشتار به دو بخش آشکار (آلودگی هوا) و پنهان (عدالت محیطی و توسعه پایدار) تهران دور مانده از استانداردهای محیطزیستی میپردازیم تا با بیان کوتاهی مطالبه کنیم آنچه حق هر شهروند است در برخورداری از زندگی سالم، حقی که به وضوح به دلیل مدیریت ناکارآمد شهری سال هاست لگد مال میشود.
آشناترین قهر طبیعت از شهر تهران آلودگی هواست به طوریکه غبار غليظ صبحگاهي، دود خاكستري عصرگاهي و مهدود شبانگاهي كه در دل تاريكي شب گم ميشود، خاطرات چشمهاي ما از روزهاي زندگي شهري شده است. پليسهاي ماسك به صورت، پيرمردي كه سرفهكنان عرض خيابان را طي ميكند و كودكاني كه از ذوق تعطيلي مدرسههايشان از صدقهسر آلودگي، روانه كوچه ميشوند تا هم، بازي كنند و هم چشمهايشان را از سوزش زياد بمالند، تكراريترين تصاوير روزهاي سرد سال است، روزهايي كه هواي شهر حبس ميشود و هرچه به ريههاي آدمهاي شهر روانه ميشود چيزي نيست جز دود و خاكستر.
سالهاي دهه ۴۰ بود كه مردم تهران با مفهوم آلودگي هوا آشنا شدند؛ مفهومي كه در دهه ۹۰ همچنان با آندست و پنجه نرم ميكنند و هنوز در حسرت يك نفس هواي تازه روز را به شب ميرسانند. تهران در سال ۱۳۵۴ ركورد آلودگي شهرهاي بزرگ دنيا را زد و در مقام اول نشست.
تهرانيها آن زمان ميدانستند كه چاره كار، به كنار راندن خودروهاي دودزا و استفاده از قطار زيرزميني است.
شايد بزرگترين فرق تصوير سياه و سفيد خيابانهاي تهرانِ آن زمان و الان، غيبت پيكان باشد كه چندسالي است به كناري رانده شده و كمتر در شهر ديده ميشود.آلودگی هوای تهران دارای علل مختلفی است که این عوامل میزان آلودگی هوا را تشدید میکند، به عنوان مثال ساخت و سازهای بیرویه، بلند مرتبه سازی در مسیر کریدور هوای غرب به شرق تهران موجب جلوگیری از وزش باد شده است.
ضمن اینکه بخش بزرگی از آلودگی هوا به تردد خودروها و وسایل نقلیه موتوری گازوییل و بنزین سوز مربوط است، و البته کیفیت پایین سوخت مصرفی خودروها که با آغاز به کار دولت یازدهم و سعی بر توزیع سوخت استاندارد تهرانیها شانس دیدن رنگ آبی آسمان را در روزهای بیشتری از سال تجربه کردند.
آلودگی هوای شهر تهران در سالهای گذشته توسط شرایط جوی و باد مدیریت شده است بهگونهای که در تابستان بهدلیل وزش باد، گرد و خاک از مناطق حاشیهای به شهرتهران انتقال مییابد.
در انتهای پاییز تا اوایل زمستان نیز بهدلیل ساکن بودن هوا، هوای شهر تهران از انواع آلودگی لبریز است و مطالعات انجام شده نشان میدهد که روزانه به صورت متوسط ۱۲۰۰ تن آلاینده در هوای تهران پخش میشود که این میزان آلایندهها بیش از استاندارد جهانی است. آلودگی هوای تهران به صورت متوسط منجر به کاهش ۵ سال از عمر شهروندان تهرانی شده است.
نکتهای بدیهی ولی مورد غفلت، این است که با استفاده مناسب از ابزارهای سیاستگذاری و به رسمیت شناختن قواعد اقتصادی، میتوان بخش عمدهای از این مشکلات را به تدریج حل کرد. فقط لازم است به جای واکنشهای کوتاهمدت، پرهزینه و بیحاصل، از ابزارهای سیاستگذاری مناسب استفاده کرد. مسئله آلودگی هوا و ترافیک، نشان از ناهماهنگی سیاستهای تاثیرگذار بر این مسئله دارد.