تورم نرخ افزایش سطح عمومی قیمتهاست. وقتی نرخ تورم مثبت است قیمت کالاها و خدمات مدام افزایش پیدا میکند و درنتیجه قدرت خرید افراد کاهش مییابد. مسئولیت اصلی بانک مرکزی کنترل تورم است. بهگونهای که فعالیتهای اقتصادی دچار اخلال نشود.
توضیحاتی در مورد تورم
درنتیجه تورم، قدرت خرید واحد پولی سقوط میکند. بهطور مثال، اگر نرخ تورم ۱۰ درصد باشد، یک بسته آدامس که در یک سال ۵۰۰ تومان قیمتش بود، سال بعد ۵۵۰ تومان قیمت خواهد داشت. همچنان که کالاها و خدمات نیازمند پول بیشتر برای خرید هستند، ارزش ضمنی پول کاهش مییابد.
مکتب پول گرایی بیان میکند که تورم به منبع مالی اقتصاد بستگی دارد. بهطور مثال، به دنبال پیروزی اسپانیاییها بر امپراتوریهای آزتک و اینکا، مقدار زیادی طلا و مخصوصاً نقره به اسپانیا و دیگر کشورهای اروپایی وارد شد. ازآنجاییکه منبع مالی به سرعت افزایش یافته بود، قیمت ها افزایش یافت و ارزش پول سقوط کرد که درنهایت به فروپاشی اقتصاد منجر شد.
مثالهای تاریخی از تورم و ابرتورم
امروزه، بیشتر ارزها در سراسر جهان بهطور کامل توسط طلا یا نقره پشتیبانی میشوند. ازآنجاییکه بیشتر ارزهای جهان بهنوعی پول مصرفی مردم کشورها هستند، تأمین پول میتواند به سرعت به دلایل سیاسی افزایش یابد و به تورم منجر شود. معروفترین مثال، ابرتومی است که در اوایل دهه ۲۰ میلادی جمهوری وایمار آلمان را تحتالشعاع قرار داد. کشورهایی که پیروز جنگ جهانی اول بودند خواستار غرامت از آلمان شدند که این غرامت از طریق واحد پولی و ارز کاغذی آلمان قابل پرداخت نبود، چون با توجه به بدهی های دولت آلمان، واحد پولی این کشور ارزش زیادی نداشت؛ بنابراین آلمان اقدام به چاپ اسکناس کرد، با آنها ارز خارجی خرید و برای پرداخت بدهی ها از آن استفاده کرد.
این سیاست به کم ارزش شدن مارک آلمان منجر شد و همراه با آن، ابرتورم به وقوع پیوست. مصرف کنندگان آلمانی با تلاش برای خرج کردن هرچه سریعتر پول هایشان این چرخه را بدتر کردند. آنها انتظار داشتند که هرچه بیشتر صبر کنند ارزش پول پایینتر بیاید. پول های بیشتر و بیشتری روانه اقتصاد شد و ارزش آن به حدی کاهش یافت که مردم عملاً از پول های بیارزش بهعنوان کاغذدیواری خانههایشان استفاده میکردند. همین وضعیت در سال ۱۹۹۰ در پرو و ۲۰۰۷-۲۰۰۸ در زیمبابوه اتفاق افتاد.
تورم و رکود جهانی سال ۲۰۰۸
بانک های مرکزی سعی کردهاند تا از چنین اپیزودهایی درس بگیرند، به همین منظور از ابزارهای سیاست پولی استفاده میکنند تا تورم را کنترل کنند. بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸، بانک مرکزی ایالاتمتحده آمریکا نرخ های سود بانکی را در نزدیکی صفر نگه داشت و یک برنامه دقیق برای خرید اوراق قرضه ای که حالا تنزیل یافته است را دنبال میکند. بعضی از منتقدین این برنامه ادعا کردند که این کار ممکن است باعث افزایش تورم دلار آمریکا شود، اما تورم در سال ۲۰۰۷ آغاز شد و بهطور ثابتی در طول هشت سال بعد کاهش یافت. دلایل پیچیده زیادی وجود دارد که چرا این بحران به تورم و یا ابرتورم منجر نشد، گرچه سادهترین توضیح این است که رکود یک محیط تورمی قوی بود و انتشار ملایم و آرام پول جدید توسط بانک مرکزی در بازار اثرات آن را بهبود بخشید.
تورم در میانه: مضرات و مزایا
درحالیکه تورم و ابرتورم تبعات اقتصادی منفی دارد، تبعات منفی کاهش قیمت برای اقتصاد میتواند به همان اندازه بد یا بدتر باشد. متعاقباً، سیاستگذاران اقتصادهای پیشرفته با پایان قرن بیستم اقدام به نگهداشتن تورم در نرخ ثابت ۲% در هر سال نمودهاند. بانک مرکزی اروپا همچنین یک طرح انتشار ملایم پول تهاجمی برای مقابله با کاهش قیمت در منطقه یورو دنبال کرده است و بعضی جاها نرخ های سود منفی را، به خاطر ترس از اینکه کاهش قیمت ممکن است کل منطقه یورو را فرا گرفته و به رکود اقتصادی منجر شود تجربه کردهاند. علاوه بر این، کشورهایی که نرخ های رشد بالاتری را تجربه میکنند میتوانند نرخ های تورم بالاتری را متحمل شوند. برای مثال هدف هند چیزی حدود ۴% و برای برزیل ۴٫۵% درصد است.
مثالهای واقعی از تورم
تورم عموماً بهوسیله شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) محاسبه میشود که قیمت های سبد کالاها و خدمات اساسی را در طول زمان دنبال میکند. بهبیاندیگر، این ابزار ارزش "واقعی” درآمدها که نسبت به تورم تعدیل یافته را در طول زمان اندازهگیری میکند. مهم است اشاره کنیم که اجزای شاخص قیمت مصرف کننده با نرخ یکسان تغییر نکرده یا حتی الزاماً در یک جهت حرکت نمیکنند. بهطور مثال، هزینه های مربوط به آموزش عالی و اجارهبهای خانه بسیار سریعتر از قیمت سایر کالاها و خدمات افزایش مییابند. درعینحال قیمت سوخت در طول ده سال گذشته افزایش یافته، ثابت مانده، افزایش پیدا کرده و دوباره باثبات نسبی روبرو بوده است و هر بار هم این افزایشها سریع بوده است.
چرا مردم سرمایه گذاری میکنند؟
تورم یکی از دلایل اصلی است که مردم در وهله نخست به سرمایه گذاری روی میآورند. درست مثل یک بسته آدامس که هزینه ۵۰۰ تومانی آن به ۵۵۰ تومان میرسد، با فرض تورم ۱۰ درصدی، یک حساب پس انداز قرض الحسنه که ارزش آن ۱۰۰۰۰۰۰ تومان بوده بعد از ۵ سال چیزی در حدود ۶۲۰۰۰۰ تومان ارزش خواهد داشت و بعد از ۱۰ سال به ارزش ۳۸۵۰۰۰ تومان خواهد رسید، با فرض اینکه شما هیچ سودی دریافت نمیکنید. گذاشتن پول داخل متکا یا خرید یک دارایی مشهود مثل طلا ممکن است برای مردمی که در شرایط اقتصادی بی ثبات زندگی میکنند یا دچار کمبود منابع مالی هستند معقول جلوه کند؛ اما برای آنهایی که میتوانند به سیستم اقتصادی و بانکی اعتماد کنند که پولشان به شکل معقولی امن خواهد بود اگر آنها یک سهام محتاطانه یا سرمایه گذاری در اوراق مشارکت داشته باشند، این مسلماً بهترین راه است.
البته همچنان ریسک وجود دارد: ناشران اوراق مشارکت ممکن است ورشکست شوند و شرکت هایی که سهام توزیع میکنند میتوانند زیر بار ورشکستگی بروند. به همین دلیل مهم است که یک تحقیق جامع انجام دهید و یک پرتفوی متنوع ایجاد کنید؛ اما برای اینکه از جویده شدن ذرهذره پولتان توسط تورم جلوگیری کنید، مهم است که آن را در دارایی هایی که میتواند به شکل معقولی انتظار سود بالاتر از نرخ تورم داشته باشد، سرمایه گذاری نمایید.
معادل انگلیسی تورم عبارت است از: Inflation
تهیهشده در: مدیر مالی