ميگويند بخش کوچکی از اموال و داراییهای علی انصاری، بخش زیادی از زمینهای یافتآباد است که الان بازار مبل ایران در آن بنا شده است.
علی انصاری، اگرچه رئیس گروه سرمایهگذاری تات است و رئیس اتحادیه مبلسازان تهران، اما با وجود داشتن سمت نایبرئیسی در فدراسیون دوچرخهسواری، تا همین چند ماه پیش چهره چندان معروف و شناخته شدهای نبود. وي حالا رئیس فدراسیون دوچرخهسواری است.
او با حضور در هیاتمدیره باشگاه استقلال تبدیل به چهرهاي خبرساز شد و حالا او را با حسین هدایتی، رئیس هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس، مقایسه میکنند.
در اين ميان علي انصاري در ورود خود به ورزش از ديد يك سرمايهگذار بخش خصوصي به فوتبال نگاه كرد و در راس كارگروه اقتصادي باشگاه استقلال بدون حاشيههاي مرسوم حضوري در سايه داشت.
بنابر اعلام باشگاه استقلال، بانك خصوصي تات كه گروه تحت مديرت انصاري مالك آن است بخشي از سهام خود را به استقلال و پرسپوليس واگذار ميكند. البته اين دو باشگاه تنها سهامداران تات نيستند.
چند فدراسيون ديگر،كميته ملي المپيك و حتي گفته ميشود سازمان تربيت بدني از سهامداران تات هستند. علي انصاري در گفتوگو با مثلث در مورد برنامههاي اقتصادي خود و همچنين موانع سرمايهگذاري بخش خصوصي در ورزش سخن گفت.
****
يك ورود كم حاشيه و بدون سر و صدا به ورزش داشتيد؟
يك مقدار بايد به گذشته برگشت، بنده در سالهاي گذشته حدود دو دهه پيش در بطن ورزش كشور به همراه برادرانم حضور داشتم. در كشتي چند سالي حضور داشتم.
كشتي هم ميگرفتيد؟
بله. 12 سالي در مقاطع مختلف كشتي حضور داشتم. برادرانم هم همينطور. بنده جزو اولين نفراتي بودم كه در زمان رياست مهندس غفوريفرد در سازمان تربيتبدني مجوز تاسيس يك باشگاه ورزشي خصوصي را گرفتم. حدود 20 سال پيش اين اتفاق افتاد، اوايل رياست آقاي غفوريفرد. به هر حال اين نشان ميدهد كه در خانواده ورزش حضور داشتيم.
در مورد سوال شما هم بايد بگويم كه سالها در ورزش كشور حضور داشتم و به توسعه ورزش كشور بسيار علاقهمند بودم در ابتدا با دعوت آقاي واعظ آشتياني، عضو هيات رئيسه فدراسيون دوچرخهسواري و بعد قائممقام او در فدراسيون و پس از آن هم با دعوت جناب آقاي مهندس زريبافان عضو هياتمديره باشگاه استقلال و بعد هم كه رئيس فدراسيون دوچرخهسواري شدم. در مورد حضور در تيم فوتبال باشگاه استقلال براي خودم دو مرحله را تعريف كردم كه در كوتاهمدت به عنوان فردي تاثيرگذار در حوزه رفتاري و ساختاري باشگاه مطرح باشم كه به لطف خدا در جوار امام هشتم سال گذشته تيم استقلال قهرمان ليگبرتر شد.
اين يك خاطره خوب براي من بود كه اتفاق افتاد. دوم اينكه ايجاد يك زير ساخت اقتصادي براي باشگاه استقلال كه منبع درآمدي را براي اين تيم به وجود بياورد. استقلال تيمي با پتانسل و حرمتهاي بالقوه بسياري است كه بايد براي درآمدسازي آن تلاش كرد. استقلال با برخورداري از مقبوليت اجتماعي و اقبال عموميكه دارد بايد بيش از اين در مسير فعالسازي اقتصادي خود قدم بردارد. بنده در همين راستا پيشنهاداتي به هياتمديره داشتم بعد از تصويب در هياتمديره و بعد از آن اعلام به رياست سازمان ورزش به دليل كلان بودن و در بردارندگي رشتههاي مختلف اجرا خواهد شد.
به اين دليل ميگويم شما بدون حاشيه وارد ورزش شديد كه مثل بسياري از سرمايهداران از جمله آقاي هدايتي و برادران شفيعزاده خيلي در رسانهها نيستيد؟
همين گفتوگويي كه با شما دارم در واقع اولين گفتوگوي رسمي اينچنيني است كه با توجه به موضوع شما و برنامههايي كه داشتم مصاحبه را قبول كردم. يك نكته مهم بگويم كه بنده هيچگاه به دنبال معروفيت و مشهور شدن نيستم. اينها آفت است؛ كيش شخصيت هم ندارم.
مطالبه شما از ورزش چيست؟
اين سوال خيليهاست كه چرا من وارد ورزش شدهام. ببينيد شفاف بگويم واقعا احساس كردم كه ميتوانم به ورزش كشور با سرمايه خودم كمك كنم. توسعهيافتگي يك كشور در همه ابعاد بايد بهصورت موازي حركت كند. در ورزش به دليل خاستگاه اجتماعي و ايحاد شادابي و روحيه اجتماعي كه در بردارندهگي قدرت ملي، وحدت ملي و شادابي اجتماعي است نياز به سياستگذاري و برنامهريزي است. بخش خصوصي هم ميتواند به اين نشاط اجتماعي كمك كند. خدمت به ورزش را بهعنوان يك كار خير و عامالمنفعه تعريف ميكنم. ورزش امروز نياز اساسي يك جامعه براي معرفي است.
ببينيد در المپيك حتي كشورهاي كوچك هم براي اينكه با يك نماينده حضور داشته باشند چه تلاشي ميكنند. ورزش امروز يك صنعت است كه ايجاد نشاط اجتماعي ميكند، پويا است و توليد را به ارمغان ميآورد. از اين منظر اما بايد ورزش را مهندسي فرهنگي كرد. اگر به اين نكته توجه كنيم ديگر فضاي ورزشي اجازه ورود افرادي كه براي معرفي خود ميآيند را نميدهد. اينجاست كه توليد در ورزش شكل ميگيرد. هماكنون قرن داناييمحوري است. اگر قرن گذشته قرن صنعتي شدن و حرفهاي شدن بود، قرن حاضر، عرصه علم است و اجازهي بهكسي داده نميشود كه فضايي براي معرفي خود بيابد.
همين نگاه صنعتي شما باعث شد كه در انتخابات رياست فدراسيون دوچرخهسواري شركت كنيد؟
در زماني كه در هياترئيسه فدراسيون بودم به اين رشته ورزشي يك نگاه تخصصي داشتم و حالا كه رياست فدراسيون را در اختيار گرفتهام براي اجراي اين نگاه تخصصي برنامهريزي كردهام. گرفتن مسئوليت در ورزش قطعا پاسخگويي به همراه ميآورد. امروز در فدراسيون دوچرخهسواري در يك سطح بالا و پايين افرادي هستند كه در جهت توسعه قهرماني قدم ميگذارند.
بنده در نظرخواهي از اساتيد دانشگاه و دوستان پيشكسوت در چند سال اخير متوجه شدم كه دوچرخهسواري رشد و توسعه زيادي به واسطه حضور يك مربي خارجي و استفاده از دانش روز داشته كه پس از رفتن او دوچرخهسواري بار ديگر افت بسيار زيادي كرده است. اين نشاندهنده اين مساله است كه بايد براي توسعه از ابزارهاي توسعه - كه استفاده از علم روز است - استفاده كنيم.
اشاره شما به دانش روز، تاكيد روي تواناييهاي ماليتان است؟
ورزش يك صنعت است كه در دنيا داراي زيرساختهاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي است. وقتي يك ورزشكار 80 ميليون پوند معامله ميشود، نشاندهنده عمق مالي و تجارت جهاني ورزش است. از لحاظ مالي شايد توانايي برخي كارهاي بزرگ را داشته باشم، اما در ورزش اعتقاد دارم كه بايد در جهان تغيير زيرساخت ايجاد كنيم. فضاي اين كار مهياست.
ببينيد من يك مساله مهم را به شما بگويم. تغيير در ماهيت برنامهريزي ورزش كه معطوف به توسعه اقتصادي ميشود در واقع در كوتاهمدت يك حسن اما در بلندمدت پارادوكس است. به هر ماهيت، ورزش تغيير ميكند و دو قطب ايجاد ميكند؛ رقابت دارد و تضاد برنامه را ممكن ميكند، اين ذات تجارت است.
البته بنده به جاي تغيير معتقد به تحول هستم تحول؛ بنياديتر و همهجانبهتر. شما گفتيد كه من بدون سروصدا هستم، اعتقاد دارم كه من بايد كار كنم بعد عملكردام پاسخگوي من خواهد بود. عملكرد من هم جريان، استراتژي و برنامهريزي من است.
واقعيتهاي برنامهريزي در ورزش ايران اما افق روشني ايجاد نميكند.
در سطح كلان در سختافزار اتفاقات خوبي افتاد، اما در نرمافزار مشكلاتي داريم. بايد با يك نگاه همهجانبه به موضوع نگاه كرده و سليقهمحوري را از بين ببريم. براي توسعه انسانافزاري كه همان قهرمانسازي است باديد نرمافزار را تقويت كنيم.
اصل 44 قانون اساسي را چقدر باعث رشد ورزش ميدانيد؟
ببينيد ورزش داراي بيشترين پتانسل در درون خود براي ورود بخش خصوصي به ورزش است. در واقع مكانيزم اين كار مهياتر و سادهتر از ديگر قسمتهاي صنعت است. البته باعث ايجاد دلبستگيهايي در سطح جامعه ميشود.
اما بايد دولتها مكانيزم مناسبي را براي سرمايهدارها براي حضور در ورزش مهيا كنند؛ يك اتفاق خوب كه باعث ايجاد بنگاههاي ورزشي شود. در ايران اما ساختار ورزش ما بايد تغيير كند تا سرمايهگذاري رشد كند.
اين روزها من ميشنوم كه سخن از وزارت ورزش است، تا زماني كه ساختار ورزش ما تغيير نكند اينگونه طرحها كمكي به ورزش نميكند چه آنكه وزارتخانه شدن ورزش در واقع نابساماني ورزش را بهدليل حاشيههاي زياد آن در كشور ايجاد ميكند. وزير ورزش بايد در مجلس پاسخگوي مسائلي باشد كه در ارتباط مستقيم با ساختار ورزش است.
چقدر از سرمايه خودتان را هزينه ورزش كردهايد؟
سرمايهگذاري در ورزش سرمايهگذاري در گردش است، يعني شما در كنار يك كار خيريه و عامالمنفعه كه خير آخرت و اين دنيا را به همراه دارد، ميتوانيد فضاي سالمي براي كار اقتصادي مهيا كنيد.