بازدید 4100

بده بستان‌های سیاست و سینما

یکی دیگر از فیلم های جنجالی که از نظر فضا و ساختار بسیار شبیه به فاجعه ی تروریستی نیس فرانسه بود، فیلم با نام Bastille Day است که کمی قبل از این حادثه در فرانسه اکران شد
کد خبر: ۶۰۸۲۰۵
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۰ 23 July 2016
برای همه‌ی ما پیش آمده که با دیدن فیلم یا سریالی ذهنمان به رویدادهای مهم سیاسی معطوف می شود یا با تشابه فضای سریال و فیلم با فضای جامعه ی معاصر با گمانه زنی های فیلمنامه در مورد آینده ی سیاسی آن کشور یا حتی جهان به فکر فرومی رویم. سینماگران با بررسی وجوه حقیقی این ماجراها و با اضافه کردن چاشنی تخیل روایت های جذابی خلق می کنند که به دلیل داشتن واقعیت های تاثیرگذار برای مخاطب باورپذیر و قابل قبول هستند. با این فیلم ها حتی می توان فضای ذهنی مخاطبان را برای همیشه نسبت به عوامل این گونه حادثه ها و سرانجام و نقشه ی اجرایی آنها عوض کرد.
 
به گزارش ابتکار، رابطه سینما و سیاست را از یک زاویه دیگر نیز می‌توان بررسی کرد: زمانی که سیاست در خدمت سینما قرار می‌گیرد! البته معلوم است که چنین امری درباره«سینما» به معنای«هنر» اتفاق نمی‌افتد. گاهی«سینما» ابزاری است برای قدرت، شهرت و ثروت. سینما با قدرتی که دارد می تواند امواج افکار عمومی را آن گونه که در ذهن سازندگان و گاهی عوامل سیاسی پشت پرده است، به سمت و سویی خاص هدایت کند.
 
سینمای سیاست زده ی هالیوود
 
یکی از تاثیرگذارترین پیشگویی های سیاسی در مورد ریاست جمهوری یک سیاهپوست در امریکا در سریال 24 رخ داد که از شبکه ی فاکس امریکا از سال 2001 تا 2010 در هشت فصل پخش شد و در ایران نیز مخاطبین زیادی پیدا کرد. بعد از این سریال مجموعه های تلویزیونی زیادی با تم سیاسی در امریکا ساخته شد که به عقیده ی بسیاری از سیاستمداران و کارشناسان سینما المان های آشنایی در ترسیم آینده ی سیاسی امریکا و سایر کشورها دارند. فصل هشتم مجموعه تلویزیونی ۲۴ که با نام روز هشتم شناخته می‌شود در ۱۷ ژانویه ی سال ۲۰۱۰ میلادی آغاز و در ۲۴ می همان سال پایان یافت؛ فصلی که به دلیل ارتباط با موضوع انرژی هسته ای جمهوری اسلامی کامستان (بخوانید جمهوری اسلامی ایران) در نسبت با فصل های دیگر از تمایز و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به عقیده‌ی سعید فرامرزی، کارگردان ، استفاده ی سیاستمداران از سینما از دیرباز در سینمای هالیوود وجود داشته و در بسیاری از فیلم های هالیوودی در هر ژانری که باشند، این موضع گیری سیاسی به طور آشکار یا پنهان وجود دارد.
 
فرامرزی در مورد سیاست زدگی سینما در هالیوود گفت: «سینما به عنوان یک مدیوم جمعی با مخاطبان زیاد تاثیر زیادی در فرهنگ عمومی و جهت دهی به افکار مردم دارد. به همین خاطر بسیاری از سیاستمداران در امریکا ترجیح می دهند با هزینه کردن زمان و نیرو از ساخت فیلم هایی با تم سیاسی نزدیک به افکار خودشان حمایت کنند تا در پوسته ی فرهنگی فیلم و به عنوان ابزاری که در صنعت سرگرمی فعال است، تریبونی داشته باشند برای بیان نظرات خود از زبان کاراکترهای فیلم.» وی ادامه داد: «به عنوان مثال سریال House Of Cards که به طور مستقیم از ایران و تغییرات اجتماعی سیاسی آن سخن می گوید. در این زمینه فیلم های زیادی نیز با الهام از واقعیت های تاریخی – سیاسی کشورهای مختلف ساخته شده که از تاثیرگذارترین آنها می توان به فیلم هایی که به دخالت نظامی امریکا در عراق و افغانستان می پردازند و نقدهای منفی زیادی بر این سیاست های جنگ طالبانه وارد کرده است. این فیلم ها با تاثیرات پررنگی بر مخاطبین منجر به واکنش های اعتراض آمیز گسترده در امریکا در زمان ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش شدند.»
 
تروریسم و سینما
 
این کارشناس سینمایی در ادامه ی بحث خود با اشاره به حملات تروریستی و بازتاب آنها در فیلم ها گفت: « حمله ی تروریستی 11 سپتامبر یکی دیگر از موضوعاتی است که در سال های اخیر توجه بسیاری از سینماگران و هنرمندان را به خود جلب کرده است.» وی افزود: «یکی دیگر از فیلم های جنجالی که از نظر فضا و ساختار بسیار شبیه به فاجعه ی تروریستی نیس فرانسه بود، فیلم با نام Bastille Day است که کمی قبل از این حادثه در فرانسه اکران شد. در این فیلم قهرمانانی که قصد یک دزدی بزرگ دارند، در شب جشن باستیل (روز ملی فرانسه) با شایعه پراکنی در مورد یک حمله ی تروریستی در یکی از میادین پر رفت و آمد مرکز شهر قصد دارند حواس پلیس و مردم را پرت کرده و دزدی بزرگ خود را انجام دهند. وقتی حادثه ی تروریستی نیس اتفاق افتاد خیلی ها به یاد این فیلم افتادند و برخی حتی مصر بودند که تروریستی که باعث کشته شدن حدود 90 نفر و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم عادی شد، از این فیلم برای طراحی حمله ی خود الهام گرفته است.»
 
سینمای سیاسی در ایران
 
پیش از انقلاب نظر اکثریت جامعه ی سینمایی بر این استوار بود که صحبت کردن از سیاست به دلایل مختلف باعث شکست فیلم در گیشه می شود. در واقع سطح تحصیلات و دانش عامه مردم در حدی نبود که یک فیلم سیاسی با اقبال عمومی مواجه شود، مگر این که در لفافه و با تکیه بر مولفه ها وعناصر سینمای مردمی درآمیخته و نشانه هایی در خود داشت. مثلاً موفقیت فیلم های «قیصر» و «گوزن ها» را با همین منطق می توان واکاوی کرد. این در حالی است که فیلم گاو با وجود این که واجد تاویل های سیاسی هم بود، در بین عامه مردم چندان محبوبیت نداشت. فرامرزی با تاکید بر نهادینه شدن ایدئولوژی های سیاسی در بخشی از سینمای ایران، اظهار کرد: « در ایران نیز سیاست های حکومتی در ساختار بخشی از سینما که به سینمای دولتی یا سینمای نفتی معروف است، دیده می شود. فیلم های زیادی با حمایت بخش دولتی با مناسبت های سیاسی ساخته می شوند که در لایه های زیرین یا حتی ظاهری آنها نگاه خاص سازندگان و سرمایه گذاران به چشم می خورد.» این منتقد سینما ادامه داد:
« دولت باید برای سینما ریل گذاری کند نه سیاست گذاری. تامین منابع مالی فیلم ها با هدف جهت دادن سیاسی به آنها همیشه از بخش محدودی از نگاه ها و جهان بینی ها در مورد آن موضوع خاص حمایت کرده و نگاه و بینش زاویه دار را در این بخش سینما نهادینه می کند.»
 
واپس زدگی افکار عمومی در برابر سینمای جنگ
 
جنگ، تاثیری دو سویه بر جامعه و مردمش می گذارد؛ از یک سو تلخکامی و ویرانی و از سوی دیگر روحیه ایثار، شرافت و فداکاری. هر جنگی بالاخره روزی تمام می شود و آنچه باقی می ماند تنها اسم جنگ نیست. تاثیری است که در روابط انسانی میان جنگیده ها و نجنگیده ها و جنگ دیده ها و جنگ ندیده ها و نسل های بعدی می گذارد. بسیاری از فیلمسازهای ایرانی اولین تجربه های فیلمسازی خود را بعد از انقلاب، در دوران دفاع مقدس و با دغدغه آن آغاز کرده اند. جنگ تمام شد و کارگردان ها به سمت سینمایی جسورتر و واقع بینانه تر رفتند؛ سینمایی که می توانست کمی بی پرده از روزهایی که کشور به تقویت روحیه جهادی احتیاج داشت با مخاطب خودش حرف بزند. از سال 64 به بعد در بسیاری از فیلم ها ازجنگ و حوادث آن تنها به عنوان
بهانه ای برای حادثه سازی وجلب تماشاگر استفاده می شد بی آنکه از حماسه های جنگ وصمیمیت های رزمندگان، تصویرواقعی داده شود و تلاشی درراه تبیین و القای تفکرات آنها انجام گیرد. عقاب ها (ساموئل خاچیکیان) نمونه شاخص و سر سلسله این فیلم هاست که درسال 64 تولید شد از سوی دیگر، حوادث سیاسی پس ازانقلاب نیزسوژه تعدادی از فیلم های این سال بود طغیان (جهانگیری)،توهم (حاجی میری)آن سوی مه (عسگری نسب)بایکوت (مخملباف)ومدرک جرم(حقانی پرست)ازاین دسته اند. دراین میان بایکوت با پرداختن به یک عضو از گروهک های فعال در ابتدای انقلاب وچالش های او، به عنوان یکی از شاخص ترین نمونه های سیاسی در سینمایی ایران شناخته می شود.
 
خط فکری به جای هوشیاری سیاسی
 
بدیهی است که هر حکومتی بخواهد سینمایش را بر اساس سیاستگذاری‌هایش اداره کند. در تمامِ دنیا نیز این‌گونه است، اما کار آنجا به مشکل بر می خورد که اجازه ی هرگونه انتقاد سیاسی ولو بسیار کوچک از فیلمساز گرفته شود و نتیجه این می شود که مخاطب وقتی فیلمی که در خارج از ایران تولید شده و انتقادهای نا به حقِ سیاسی به ایران دارد را با روی باز می‌بیند؛ نه به خاطرِ اینکه انتقادها را قبول دارد، بلکه به خاطر اینکه در سینمای داخل چنین محیطی برایش مهیا نبوده که با فیلم‌های داخلی به سیاست‌های کشورش انتقاد شده باشد، از این رو انگار فیلمی با فضایی جدید می بیند، فضایی که در کشورش اصلاً در فیلم‌ها دیده نمی‌شود. سیاستی که به خوبی در هالیوود دیده می شود و هر فیلمسازی اجازه دارد نگاه انتقادی، سیاسی به مسائل جامعه اش داشته باشد و حتی بالاترین شخصیت سیاسی کشورش را هم مورد انتقاد قرار دهد. این فیلمساز در پایان اضافه کرد: « بعضی از سیاستمداران معتقدند که ساخت فیلم‌هایی با جهت‌گیری‌ها و نگاه های سیاسی می‌تواند باعث هوشیاری یا بالندگی سیاسی عموم مردم شود، ولی واقعیت این است که این گونه فیلم ها درست مثل فیلم‌های سیاست زده‌ی هالیوودی به افکار عمومی خط فکری می‌دهند نه اطلاعات مفید و بیداری سیاسی.»
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی