بازدید 151724
سخنان قابل تأمل استاد برجسته موسیقی ایران؛

محمدرضا شجریان: انتقادم به اشتباه یک فرد بود، با نظام مخالف نیستم

هنرمند اگر در قاب و قالب احزاب و گروه‌ها قرار بگیرد، به ‌اندازه همان قاب کوچک می‌شود... هرگز موسیقی‌ام را در خط یک حزب خاص قرار نداده‌ام. من کار اجتماعی انجام می‌دهم. کار سیاسی نمی‌کنم. کار من اجتماعی است و از درد اجتماع می‌گویم... من سخت جلوی کسانی که فعال سیاسی بودند یا احزاب سیاسی که می‌خواستند از موقعیت هنری من سوء‌استفاده کنند، ایستادم...
کد خبر: ۵۹۵۲۹۵
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۷ 06 June 2016
محمدرضا شجریان: انتقادم به اشتباه یک فرد بود، با نظام مخالف نیستم
استاد محمدرضا شجریان در تازه‌ترین گفته‌هایش، روشن‌ترین مواضع سال‌‌های اخیرش را در حوزه‌های سیاسی و مذهبی اتخاذ نمود و بر بسیاری از اتهاماتی که به او نسبت داده شده، خط بطلان کشیده است؛ رویکرد و لحنی آشتی جویانه که در این مقطع از حیات شجریان، می‌تواند بسترسازی بهبود شرایط و بازگشت این هنرمند برجسته ایرانی به فضای رسمی موسیقی ایران زمین باشد.

به گزارش «تابناک»، استاد محمدرضا شجریان پس از بهبودی نسبی در گفت و گویی متفاوت با تبادلاتِ کلامی که پیش از این، میان این موزیسین و رسانه‌ها در سال‌های اخیر شکل گرفته، درباره موسیقی سخن گفته است. با این وجود آنچه در کلام شجریان پراهمیت‌تر از دیدگاه های مطرح شده درباره موسیقی است، دیدگاه‌های سیاسی و مذهبی او در متن این گفت و گو است.

این گفت و گو را می‌توان یک سند در نظر گرفت، چرا که شجریان برخی از مهم‌ترین دیدگاه‌ها و مواضعش را به شفاف‌ترین شکل ممکن در این تبادل کلامی مطرح کرده و با گفت وگوکنندگان و خوانندگان در میان گذاشته است. شجریان در این گفت و گو تأکید کرده، چهره‌ای سیاسی نیست و اگر نقدی به شخصی (اشاره تلویحی به رئیس جمهور سابق که به اشتباه تعبیر خس و خاشاک رو به کار برد و فضا را ملتهب کرد) داشته، نقد متوجه همان شخص بوده و او با نظام مخالفتی ندارد.

گفته‌های شجریان در حالی منتشر می‌شود که به تازگی پخش دوباره نوای ماندگار «ربنا» با صدای این استاد برجسته در ایام ماه مبارک رمضان از تلویزیون مطرح شده است. در همین ارتباط نیز شجریان تأکید کرده هیچ گاه مخالفتی با پخش «ربنا» از تلویزیون نداشته و این تعابیر را دروغ خوانده است. «تابناک» بخش‌هایی از این گفت و گوی مفصل که در ایران منتشر شده را دستچین کرده که در ادامه می‌توانید مروری داشته باشید؛

محمدرضا شجریان: انتقادم به اشتباه یک فرد بود، با نظام مخالف نیستم

- هنرمند اگر در قاب و قالب احزاب و گروه‌ها قرار بگیرد به ‌اندازه همان قاب کوچک می‌شود... هرگز موسیقی‌ام را در خط یک حزب خاص قرار نداده‌ام. من کار اجتماعی انجام می‌دهم کار سیاسی نمی‌کنم. کار من اجتماعی است و از درد اجتماع می‌گویم.

- در نظام جمهوری اسلامی که همه آن را پذیرفتند، یک آدمی می‌آید یک کار اشتباهی می‌کند. ما به او تذکر می‌دهیم. این تذکر دلیل آن نیست که با نظام جمهوریت مخالفیم.

- من سخت جلوی کسانی که فعال سیاسی بودند یا احزاب سیاسی که می‌خواستند از موقعیت هنری من سوء‌استفاده کنند ایستادم... یک بار حزب توده این کار را کرد، یک بار مجاهدین (منافقین) این کار را کردند. هر بار یکی از این‌ها سراغ ما می‌آمدند و تقاضاهایی داشتند و من مجبور شدم کنسرت را تعطیل کنم و اعلامیه دادم به دلیل اخلال در کنسرت، این کنسرت تعطیل است... چندین سال پیش از این نیز کنسرتی در شهر استکهلم با گروه عارف به سرپرستی زنده یاد پرویز مشکاتیان داشتیم، به محض حضور ما در صحنه گروهی شروع کردند به شعار دادن، تا نشستیم دیدیم از این طرف و آن طرف شعارهایی بر ضد جمهوری اسلامی سردادند. بچه‌های گروه همه ناراحت شدند. بعد از اندکی متوجه شدم یک عده‌ای خاص، با برنامه ریزی که از قبل تدارک دیده شد رفته‌اند بلیت‌ها را خریده‌اند و اکثریت جمعیت سالن را آنها تشکیل داده‌اند. وقتی اینها شعار دادند ما فقط نشستیم و گوش کردیم و اینها شعارهایشان را دادند. دیدند ما هیچ کاری نمی‌کنیم. یک عده از مردم عادی هم که آمده بودند. هم دست زدند که ما کارمان را شروع کنیم. من هم به پرویز گفتم که تصنیف آخر را اجرا کنیم و بعد برویم. به دلیل همین اخلال در این کنسرت، سه کنسرت دیگر را اصلاً برگزار نکردیم. کلی هم شخص خودم ضرر و زیان برای کنسرت‌ها دادم، مخارج و پول سالن هم افتاد گردن من و همه را پرداخت کردم. هیچ کس نیست که بگوید آفرین شجریان که این کارها را کردی! من نمی‌خواستم کار سیاسی بکنم.

- سال ۵۸، آقایان لطفی و ابتهاج برنامه ریز کنسرت‌ها بودند. گفتند که در دانشگاه ملی دو شب کنسرت داریم... روز قبل از این کنسرت حوالی بعد از ظهر در سالن رودکی اجرای برنامه داشتم. من وقتی از سالن بیرون آمدم... یکی از خانم هایی که از دوستان خانوادگی من بود پیش من آمد و گفت: «کنسرتی که فردا قرار است در دانشگاه ملی برگزار شود به گمانم حزب توده آن را گذاشته است» من بسیار تعجب کردم و ایشان گفت: «مگر خبر نداشتید» و من گفتم: «نه»... بسیار ناراحت بودم که چرا اینها این مسأله را پنهان کرده بودند. آنقدر سردرد گرفته بودم، منزل که رسیدم قرص خوردم و استراحت می‌کردم که دیدم حدود نه و نیم شب در می‌زنند، در را که باز کردم دیدم آقای محمود تفضلی با آقای ابتهاج آمده‌اند... خلاصه بیش از یک ساعت و نیم کلی حرف زدند. وقتی از راه عاطفی وارد شدند من به ابتهاج گفتم: «من به خاطر مردمی که بلیت خریده‌اند می‌آیم اما شما موظفید به آنها بگویید اگر یک پلاکارد و شعار حزب توده آنجا باشد من به هیچ وجه کنسرت نمی‌دهم. بایستی عنوان دانشجویی داشته باشد»‌ ای کاش همان کنسرت را هم نمی‌رفتم. چون بعداً به من مهر توده‌ای خورد. خدا شاهد است من سه سال برای این برنامه خانه نشین شدم که بگویم من توده‌ای و عضو هیچ حزبی نیستم. از سال ۵۸  تا ۶۱ خانه نشین بودم. نه جواب تلفن را می‌دادم نه کسی را می‌دیدم. اینها را هیچ کس نمی‌داند چون من نمی‌خواستم وارد حزب و سیاست شوم. من می‌خواهم هنرمند باشم و برای مردم کار کنم و به مردم راست بگویم.

- ربَّنا متعلق به من هم نیست. متعلق به مردم است. جزو زندگی و عواطف مردم است و هیچکس حق ندارد آن را از مردم بگیرد. حالا اگر اقتضای سیاست است که صدای من را به هیچ صورتی پخش نکنند، خودشان می‌دانند ولی دروغ نگویند که رَبَّنا را من نگذاشته ام پخش کنند!

- من به شاگردان خواندن مذهبی را یاد می‌دادم چون از بچگی خوانده بودم، این خواندن را هم بلد بودم و همه از من می‌خواستند که اذان‌های مختلف را یاد بدهم و دعاهای مختلف را به آنها یاد می‌دادم. در مورد رَبَّنا می‌گفتم این کار من نیست و شانه خالی می‌کردم... سوره‌ بقره و آل عمران بود، فکرکنم. چند آیه آن را قبلاً مرحوم ذبیحی خوانده بود. من می‌خواستم چیزی نزدیک به آنچه ذبیحی خوانده باشد اما مهر خودم روی آن بخورد و صدا و حال و هوای خودم باشد. چون مردم به آن عادت کرده بودند و نمی‌خواستم خلاف عادت مردم حرکت کنم. آیات را انتخاب کردم و درباره مقام‌هایی که اجرا کنم یک طرح مختصری بر آن زدم. بقیه‌اش را گذاشتم ببینم حال و هوایم در استودیو چطور است. آن روز در حال و هوای نزدیک افطار رفتم استودیو. چون حس و حال را زیاد حس می‌کردم، یک مناجات با خدای خودم کردم. بالاخره وقتی شما با خلوصی کاری را انجام می‌دهید این تأثیر خوب را می‌گذارد.

- همیشه موسیقی ما مورد حمله یا ایراد یک طبقه از افراد مذهبی قرار گرفته. البته بخشی از موسیقی منحرف می‌تواند این‌طور باشد. اما ذات موسیقی منحرف نیست. من خودم اساساً با موسیقی منحرف مخالفم. موسیقی یک علم و یک هنر است؛ لهو و لعب و هوا و هوس نیست. روضه‌ای که خوانده می‌شود خودش موسیقی است. در مراسم مذهبی قدیم بسیاری از بزرگان اهل منبر دارای صدای خوشی بودند و خوب و درست هم می‌خواندند و این خودش منبر را جلوه‌ای دیگر می‌بخشید و خیلی‌ها را جذب می‌کرد. مگر تعزیه یا روضه خوانی نبوده؟ مگر در قرائت قرآن موسیقی وجود ندارد؟ بعضی مخالفین یک اقلیت قشری هستند که نمی‌دانند با چه چیزی مخالفند و همین‌ها کار ما را مشکل می‌کند. به این مسأله باید توجه کنند که موسیقی در ذات که نمی‌تواند حرام باشد. کجای اسلام گفته موسیقی حرام است؟ پس ما کاری برخلاف دین و قرآن انجام نمی‌دهیم. کار ما یک کار معنوی است و حالتی روحانی در جامعه دارد که ما آن را دنبال می‌کنیم. شما از هر چیزی می‌توانید در راه بد هم استفاده کنید.

- اساساً دو مشرب است که یکی با شعر، ادبیات، فلسفه، موسیقی و عرفان مخالف است؛ وگرنه ما در بین روحانیون و فقها هم داشتیم که هم موسیقی می‌دانستند و هم اهل شعر و ادبیات بودند. همیشه یک سری آدم‌های قشری و متعصبینی بوده‌اند که حتی فلسفه را هم برنمی‌تابیدند. اینها به مسائل وارد نیستند و به جامعه لطمه می‌زنند. مخالفین ما بخشی از افرادی هستند که در تمام این دوره‌ها با موسیقی مخالفت کرده‌اند. ما نمی‌گوییم که با شما کنار نمی‌آییم، آنها با ما کنار نیامدند. ما روحانیت و دین و همه چیز را قبول داریم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۲۸۷
انتشار یافته: ۳۸
بزرگي استاد،‌بزرگ. خدا به همه ما كمك كنه قدر بزرگانمون رو بيشتر بدونيم.
پاسخ ها
حسن
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۷
"جهان من ایران است" اون وقت تو تلویزیون ایران طنین و وسعت صدای ایشون باید شنیده نشه!!!!!
زنده باشید استاد شجریان
درود بر استاد آواز ایران
والله که بنده از صدا و طرز خواندن ایشان و انتخاب اشعار وغزل های ایشان به معنویت و روحانیت واقعی نزدیک شدم و هر وقت از زندگی خسته آزرده میشوم به صدای ایشان پناه میبرم و آرام میشوم و کلی از آثار ایشان لذت معنوی میبرم ، خدا انشاالله به ایشان شفای کامل عطا فرماید و مخالفین ایشان را هم روشن و آگاه گرداند .
سخنان بجایی بود، اما حدود 7 سال بعد از آن ماجراها بیان این سخنان کمی دیر است.
ايران خورشيدي تابان دارد= استاد شجريان.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۷
همسان برجام اند
استادعزیز

شما در قلب ما جای دارید

ما هم با اون گوینده خس و خاشاک مشکل داشتیم و داریم
آقای شجریان حقا که ربنای شما ملکوتی است امیدوارم باز هم در صداوسیما کارهای شما را بشنویم
منتظر استادیم با تمام‌ وجود.....
درود خدا بر استاد آواز ایران زمین انشاءالله پاینده و سلامت باشید.
شال سبز به گردن و گوگوش به بغل . خدا عاقبت همه رو بخیر کند . آقای شجریان خداحافظ و دیدار به قیامت .
پاسخ ها
یکنفر
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۱
یک هنرمند متعلق به یک قشر یا گروه خاص نیست و
این حق هرکسیست که وقتی از یک هنر مند طرفداری میکند مورد بیتوجهی ان هنرمند قرار نگیرد هنرمند ویک سبک هنری درهیچ چهار چوبی نمیگنجد همانطور یک فرد مانند گوگوش از حضور استاد فیض میبره که یک فرد غیر از گوگوش
سخن چون برابر شود با خرد
روان نیوشنده رامش برد
استاد شجریان عزیز!

تو همیشه عزیز این ملت بوده و هستی
ولی مطمئنم با این حرفی که زدی و گفتی «با نظام مخالف نیستم» بعضی روشنفکران به زودی تو را مورد تیر و ترکش حملات ناجوانمرادانه ی خود قرار خواهند دادند همانها که تو را مصادره به مطلوب خود کرده اند.
ما دوست داریم ربنای تو را در هر افطار رمضان بشنویم اما با طعم معنویت نه ابتذال و بریانی و برهنگی که خودت الان از ان بیزاری جستی.
ما دوست داریم باز هم صدای دلنشین قران تو را بشنویم در همان حال و هوای معنوی که برای پدر مرحوم و اصیلت قرائت فرمودی.

من مطمئن بوده و هستم که تو به اصل خود که همان قران ناب و اسلام عزیز است بازگشته ای (البته اگر عده ای پندارند که دور شده ای) ولی نشده ای!

گویند روزی روزی شاه عباس خدمت“شیخ بهائی” رسید و پرسید: “اصالت ذاتیِ آنها مهمتر است یا تربیت؟

شیخ گفت : هر چه نظرشما باشد ولی به نظر من “اصالت” ارجح است.
شاه گفت شک نکن که “تربیت” مهم تر است.
بحث میان آن دو بالا گرفت ناچار شاه برای اثبات خود او را به کاخ دعوت کرد.

وقت شام شد سفره پهن شد در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم “تربیت” از “اصالت” مهمتر است ما این گربه های نااهل را با تربیت اهل کردیم.
شیخ که هاج و واج مانده بود گفت کاری کن فردا هم گربه ها چنین کنند.

شاه که تعجب کرده بود گفت: این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! ولی باشد فردا هم چنین خواهیم کرد.
فردا طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که ناگاه شیخ به یکی از همراهان خود اشاره کرد و انها چهار جوراب که داخل هرکدام موشی قرار داشت را رو کردند و موشها بیرون شدند!
هنگامه ای به پا شد و گربه های شمع به دست شمع ها را رها کردند و یکی به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب…
.
شیخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا!
یادت باشد اصالت بر هرچیز مقدم است و روزی کار خود را خواهد کرد گرچه تربیت معجزه می کند.

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
بازجــوید روزگار وصــل خــویش
خدا پدر ... رو بیامرزه که به استاد ماله کشی مشهوره. این حضرت استاد که بهتر ماله کشید و همه چیز رو منکر شد حتی مصاحبه های زنده با... فقط نمی دونم عکسهایی که با افراد خاص گرفته رو می خواد چکار کنه. البته ممکنه اونا هم فتو شاپ باشه. خب الحمد لله همه مشکلات ما حل شد و از این پس صدای ربنای ایشون رو خواهیم شنید.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۷
مگر عکس گرفتن با هر کسی یا داشتن تفکری مخالف با تفکر شما گناه میباشد؟علی اقا مهم ذات ادمی است که باید زلال و شفاف باشد و همانی که هست نشان دهد نه اینکه ظاهر و باطن افراد دوگانه باشد
sohrab
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۷
گرفته ک گرفته...اختلاس نکرده که
زنده باد استاد آواز ایران و جهان محمد رضا شجریان
اون روزهایی که باید یا دخالت نمی کرد یا ساکت می می بودند ایشان رفتند با صدای امریکا مصاحبه کردند در دفاع از فتنه گران یک ترانه هم بیرون دادند- چقدر جو ذاخل کشور درست کردند حالا که بعد 7 سال کار از کار گذشته اظهار دوستی می نمایند- شما هم قبول می کنید و انتشار می دهید ( این را لطفا سانسور نفرمایید)
استاد شجریان از شما بعید است به این صراحت می گویی با نظام مخالف نیستم!!!

ایا خدای ناکرده از جان گرانبهایت سیر شده ای؟
نمی ترسی که مدعیان ازادی رودر رویت قرار گیرند؟
امین حیایی را یادت نیست...
استاد عزیز کمی با احتیاط حرف بزن امروز روزی نیست که بی محابا بتوانی حقیقت را آشکار کنی!
کتمان کن کتمان
تذکر بدهیم و راست گفته
اکثریت امت اسلامی هم مخالفتشان بخاطر همان یک فردی بود که با آن فجایع عظیم به ملت ایران تحمیل گردید وبااجرای سیاستهای غیرعقلانی کشورراویران نمود 800میلیارددلاردرآمدنفت راحیف ومیل نمود وکشوررادرتمام زمینه ها به قهقرابرد و...
ما چرا اصرار داریم بزرگان خود را در هر زمینه ای از بین ببریم
امان از انگلیس خبیث
بی بی سی استاد شجریان رو از مردم گرفت
منم قبل از اون مصاحبه ایشون رو دوست داشتم
خودش هم گفته که برنامه های من از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش نشه
محمدرضا شجریان هر جای جهان بود، اکنون عکسش روی اسکناس ها چاپ می شد....
ان شاالله تمام کارهای ایشان را از کانال های رسمی خواهیم شنید به نظر من آن آواز هم صدای سیاسی و بر علیه نظام یا حزب خاصی نبود خدا اخر و عاقبت تهمت زنندگان را به خیر کند
باز جو پاشایی خوابید و ملت سوژه جدید شجریان پیدا کردن واسه پرستش؟
واقعا سخته یک استاد با تمام نجابت و وقارش مجبور باشه به بعضیا توضیح بده ...
خوب این حرفها را در مصاحبه با بی بی سی میزدید که این همه حاشیه پیش نیاد جناب!
آقای شجریان ممنون که بازهم اینقدر شهامت داشتی موضع خوتو اعلام کنی ولی چقدر دیر حالا که دیگر توان اجرای برنامه نداری؟ حالا که دیگر متاسفانه بیماری تمام وجودت را گرفته ...
همه بلدن تکذیب کنن شما که استادشی
از عکسی که با گوگوش گرفته معلومه که حقیقت چیه
شجريان هم مثل همه مردم ايران ميتونست به تعبير خس و خاشاك اعتراض داشته باشد اما حيف كه مقداري دير شده وهمه چيز درهم بر هم شد و رفت پي كارش و دوباره همونها براي اين تعابير احترام آميز و حركات خدا پسندانه خيز برداشته اند. حيف كه جامه ديگر پذيراي آن تعابير نيست
آدم خوب است شجاعت داشته باشد. بعضی ها هم خوب است حب و بغض هایشان را در خبررسانی دخیل نکنند.
شجریان یه ادم معمولیه
جناب استادلطفاهمین فرمایشات ودفعه ی بعد توبرتانه ی VOAو...که تشریف بردندبه همین صراحت اعلام بفرمایند انشاءا...جبران مافات شود.
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار