من صلاحیت وزارت ندارم به همین پادشاهی قانعم!
کسی که در جایگاه منتقد است چه مطبوعاتی چه سینمایی و چه سیاسی اگر خود را در قد و قواره احزاب و گروه ها و جریانات سیاسی پایین نیاورد و در حقیقت بسان آینه ای تخت و نه محدب و نه مقعر باشد یعنی در نشان دادن عیب ها و زیبایی ها واقع نما باشد و کوچک نمای و بزرگ نمایی نکند بهترین خدمت را به قدرتمندان و نقد شوندگان می کند.
مسعود ده نمکی در جدیدترین مطلب وبلاگش آورده است:
چندی پیش خبرگزاری ایرنا مطلبی بر روی خروجی خود قرار داده و اسامی نامزدهای پیشنهادی به رئیس جمهور را منتشر کرد و در ذیل نامزد های پیشنهادی وزارت ارشاد نام اینجانب را نیز درج کرده بودند.
البته در دوره نهم ریاست جمهوری هم این شائبه از جانب روزنامه شرق منتشر شد که در آن زمان جوابی به آن خبر دادم. ظاهرا در آستانه حر انتخاباتی قرار است از این شایعات در بگیرد و عجیب تر از آن توطئه چینی پیش گیرانه برخی برای ممانعت از این حضور ها است که البته باکی از اینها نیست اگر روزی به این نتیجه برسم که حضور در این میدان را باید تجربه کنم اما تا کنون که بیست سال از پایان جنگ می گذرد پانزده سال آن به روزنامه نگاری و پنج سال آن به فیلم سازی گذشته هیچگاه هوس پشت میز نشینی نکرده ام.
هیچگاه در هیچ انتخاباتی نامزد نشده و هیچگاه سعی در کسب مقام و مسئولیتی نداشته ام چرا که اساسا فکر می کنم مشکل کشور ما قحط الرجال و نبود مدیران شایسته نیست بلکه نظارت و نقد است که جایگاه خود را پیدا نکرده است.
نگاه انتقادی گرچه باعث دلخوری حاکمان و هواداران متعصب آنها در هر دوره ای می شود ولی خیر همه و منافع ملی ما در حفظ نگاه منتقدانه از سر دلسوزی است که نباید با دلبستگی ها به افراد و احزاب کمرنگ شود.
کسی که در جایگاه منتقد است چه مطبوعاتی چه سینمایی و چه سیاسی اگر خود را در قد و قواره احزاب و گروه ها و جریانات سیاسی پایین نیاورد و در حقیقت بسان آینه ای تخت و نه محدب و نه مقعر باشد یعنی در نشان دادن عیب ها و زیبایی ها واقع نما باشد و کوچک نمای و بزرگ نمایی نکند بهترین خدمت را به قدرتمندان و نقد شوندگان می کند.
من ضمن احترام به نظر دوستان و با توجه به اینکه در روزهای گذشته و پس از انتشار لیست مذکور و حتی لیست دوم به اسم نامزد های قطعی طی نامه ایاز طرف نهاد ریاست جمهوری از این جانب برنامه ها و نظراتم را در خصوص وزارت ارشاد خواسته بودند نقد ها و نقطه نظرات خودم به سیستم موجود در حوزه فرهنگ و پیشنهادهای خود برای برون رفت فرهنگ از مظلومیت را برای دولت و احیانا وزیر آینده ارسال کردم اما در ذیل همان نامه به حضور رئیس جمهور محترم و دفتر ایشان اعلام کردم از آنجا که خاستگاه فعلی خود(فیلم سازی و مطبوعاتی ) را بسیار پر مسئولیت می دانم ناخدائی کشتی کارگردانی را بر وزارت ترجیح داده و اساسا معتقدم افراد صالح و توانمند تر و با تقوا تر در کشور و حتی لیست مذکور موجود بوده پیشاپیش خودم را برای کسب هرگونه مقام رد صلاحیت می نمایم ما را همین پادشاهی و حکومت بر کلاکت و بلند گویمان و فیلمی که می سازیم بس مگر اینکه حقی را بتوان ادا کرد.
همچنان که در طول بیست سال گذشته با تیتر های عدالتخواهانه وآثار گزنده پا در میدان مین گذاشتم تا دیگران از روی ما عبور کنند به نظرم امروز نیز حذف یک گزینه معلوم الحالی! مثل بنده از لیست نامزدهای وزارت ارشاد رئیس جمهور محترم را در رسیدن به گزینه مناسب و عدم ایجاد دلخوری در بین مشتاقان این مسئولیت خطیر بیشتر کمک کند چرا که تجربه نشان داده زبان و قلم و نگاه پرسشگر و گزنده حقیر به مسائل فرهنگی و سیاسی باعث زخم خوردگی حضرات شده و حضور من باعث عصبانیت و تحریک آنها خواهد شد.
اما چند پیشنهاد من در حوزه فرهنگ که به نظر می رسد هرکس سکاندار این مسئولیت شود چاره ای جز پرداختن به آنها ندارد مگر اینکه در بر همان پاشنه سابق بچرخد بدین شرح می باشد:
۱-تشکیل مجلس مشورتی از میان اهالی فرهنگ و هنر و رسانه برای تدوین طرح مهندسی فرهنگی کشور.
۲-تدوین طرح تحول فرهنگی کشور با دو رویکرد زود بازده و بلند مدت در یک ظرف زمانی سه ماهه پس از تشکیل مجلس مشورتی.
۳-شفاف سازی قانون های مربوط به ممیزی به منظور بستن راه برای اعمال نظر های سلیقه ای و جناحی.
۴-شکسن انحصار قدرت و رانت پدرخوانده ها و کاسب کاران و در کنار آن بها دادن به نسل جدید و بدنه حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر و ایجاد فرصت برابر در پرداختن به مضامین خاص و امکانات و حمایت ها جسارت دادن به هنرمندان برای طرح مطالبات مردم و انقلاب و نمود آن در آثار هنری و رسانه‌ای و حمایت از آنها در برابر مشکلات پیش بینی نشده!
۵- اصلاح قانون مطبوعات به منظور حفظ حیات نشریات و پاسخگو بودن مدیران مسئول به جای تعطیلی نشریات و یا طرح محدودیت زمانی برای تعطیلی و حمایت از اهالی رسانه در صورت تعطیلی نشریات و ایجاد امنیت شغلی، بسترسازی برای ایجاد استقلال مالی نشریات.
۶-حمایت از تشکل‌های صنفی در حوزه فرهنگ و اتخاذ تصمیم های کلان برای تأمین معیشت در خور شأن هنرمندان و حفظ امنیت شغلی و ایجاد بستر های لازم برای بیمه های بیکاری و تأمین اجتماعی و...
۷ -اندیشیدن به مخاطب جهانی و از آنجا که حوزه فرهنگ به عنوان خاکریز اول در برابر ناتوی فرهنگی غرب جز با حمایت مادی و معنوی دولت متناسب با لشکر مهاجم دشمن مقاوم نخواهد شد و سیاستهای حمایتی و هدایتی در کنار خصوصی سازی می بایست رشد فزاینده داشته و توقع دولت از اصحاب فرهنگ و آثار آنها متناسب با خدمات شود و این جز با اراده ای قوی و کلان میسر نخواهد شد.
۸-جایگزینی مدیران شجاع و خلاق به منظور ایجاد تحول فرهنگی و حمایت ویژه از ورود نیروهای جوان و معتقد در تمام سطوح تولید محصولات فرهنگی و مراکز تصمیم گیری و مدیریتی
۹- ساختار شکنی در حوزه تشکیلات اداری و سیستم بروکراتیک به منظور تسهیل و تسریع و تعمیق در امور و اجرایی کردن طرح تحول فرهنگی
۱۰- با توجه به ذکر سر فصل فرهنگ به عنوان اولین اولویت در برنامه های دولت محترم در مراسم تنفیذ به منظور رفع مظلومیت از فرهنگ به نظر می رسد در کنار تدوین برنامه و تأمین نیروی انسانی معتقد و خلاق و اصلاح ساختار اداری با هزینه نمودن منابع مالی ساخت فقط یک سد آبی بتوان بسیاری از زیرساختهای این حوزه را باز سازی و یا ایجاد کرده و با ورود امکانات تکنولوژیک جدید و حمایت بانکی کم بهره از بخش خصوصی برای تمام حوزه‌های رسانه، سینما و گردشگری و چاپ و نشر بتوان یک جهش چشمگیر در مدت چهار ساله ایجاد کرد
چندی پیش خبرگزاری ایرنا مطلبی بر روی خروجی خود قرار داده و اسامی نامزدهای پیشنهادی به رئیس جمهور را منتشر کرد و در ذیل نامزد های پیشنهادی وزارت ارشاد نام اینجانب را نیز درج کرده بودند.
البته در دوره نهم ریاست جمهوری هم این شائبه از جانب روزنامه شرق منتشر شد که در آن زمان جوابی به آن خبر دادم. ظاهرا در آستانه حر انتخاباتی قرار است از این شایعات در بگیرد و عجیب تر از آن توطئه چینی پیش گیرانه برخی برای ممانعت از این حضور ها است که البته باکی از اینها نیست اگر روزی به این نتیجه برسم که حضور در این میدان را باید تجربه کنم اما تا کنون که بیست سال از پایان جنگ می گذرد پانزده سال آن به روزنامه نگاری و پنج سال آن به فیلم سازی گذشته هیچگاه هوس پشت میز نشینی نکرده ام.
هیچگاه در هیچ انتخاباتی نامزد نشده و هیچگاه سعی در کسب مقام و مسئولیتی نداشته ام چرا که اساسا فکر می کنم مشکل کشور ما قحط الرجال و نبود مدیران شایسته نیست بلکه نظارت و نقد است که جایگاه خود را پیدا نکرده است.
نگاه انتقادی گرچه باعث دلخوری حاکمان و هواداران متعصب آنها در هر دوره ای می شود ولی خیر همه و منافع ملی ما در حفظ نگاه منتقدانه از سر دلسوزی است که نباید با دلبستگی ها به افراد و احزاب کمرنگ شود.
کسی که در جایگاه منتقد است چه مطبوعاتی چه سینمایی و چه سیاسی اگر خود را در قد و قواره احزاب و گروه ها و جریانات سیاسی پایین نیاورد و در حقیقت بسان آینه ای تخت و نه محدب و نه مقعر باشد یعنی در نشان دادن عیب ها و زیبایی ها واقع نما باشد و کوچک نمای و بزرگ نمایی نکند بهترین خدمت را به قدرتمندان و نقد شوندگان می کند.
من ضمن احترام به نظر دوستان و با توجه به اینکه در روزهای گذشته و پس از انتشار لیست مذکور و حتی لیست دوم به اسم نامزد های قطعی طی نامه ایاز طرف نهاد ریاست جمهوری از این جانب برنامه ها و نظراتم را در خصوص وزارت ارشاد خواسته بودند نقد ها و نقطه نظرات خودم به سیستم موجود در حوزه فرهنگ و پیشنهادهای خود برای برون رفت فرهنگ از مظلومیت را برای دولت و احیانا وزیر آینده ارسال کردم اما در ذیل همان نامه به حضور رئیس جمهور محترم و دفتر ایشان اعلام کردم از آنجا که خاستگاه فعلی خود(فیلم سازی و مطبوعاتی ) را بسیار پر مسئولیت می دانم ناخدائی کشتی کارگردانی را بر وزارت ترجیح داده و اساسا معتقدم افراد صالح و توانمند تر و با تقوا تر در کشور و حتی لیست مذکور موجود بوده پیشاپیش خودم را برای کسب هرگونه مقام رد صلاحیت می نمایم ما را همین پادشاهی و حکومت بر کلاکت و بلند گویمان و فیلمی که می سازیم بس مگر اینکه حقی را بتوان ادا کرد.
همچنان که در طول بیست سال گذشته با تیتر های عدالتخواهانه وآثار گزنده پا در میدان مین گذاشتم تا دیگران از روی ما عبور کنند به نظرم امروز نیز حذف یک گزینه معلوم الحالی! مثل بنده از لیست نامزدهای وزارت ارشاد رئیس جمهور محترم را در رسیدن به گزینه مناسب و عدم ایجاد دلخوری در بین مشتاقان این مسئولیت خطیر بیشتر کمک کند چرا که تجربه نشان داده زبان و قلم و نگاه پرسشگر و گزنده حقیر به مسائل فرهنگی و سیاسی باعث زخم خوردگی حضرات شده و حضور من باعث عصبانیت و تحریک آنها خواهد شد.
اما چند پیشنهاد من در حوزه فرهنگ که به نظر می رسد هرکس سکاندار این مسئولیت شود چاره ای جز پرداختن به آنها ندارد مگر اینکه در بر همان پاشنه سابق بچرخد بدین شرح می باشد:
۱-تشکیل مجلس مشورتی از میان اهالی فرهنگ و هنر و رسانه برای تدوین طرح مهندسی فرهنگی کشور.
۲-تدوین طرح تحول فرهنگی کشور با دو رویکرد زود بازده و بلند مدت در یک ظرف زمانی سه ماهه پس از تشکیل مجلس مشورتی.
۳-شفاف سازی قانون های مربوط به ممیزی به منظور بستن راه برای اعمال نظر های سلیقه ای و جناحی.
۴-شکسن انحصار قدرت و رانت پدرخوانده ها و کاسب کاران و در کنار آن بها دادن به نسل جدید و بدنه حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر و ایجاد فرصت برابر در پرداختن به مضامین خاص و امکانات و حمایت ها جسارت دادن به هنرمندان برای طرح مطالبات مردم و انقلاب و نمود آن در آثار هنری و رسانه‌ای و حمایت از آنها در برابر مشکلات پیش بینی نشده!
۵- اصلاح قانون مطبوعات به منظور حفظ حیات نشریات و پاسخگو بودن مدیران مسئول به جای تعطیلی نشریات و یا طرح محدودیت زمانی برای تعطیلی و حمایت از اهالی رسانه در صورت تعطیلی نشریات و ایجاد امنیت شغلی، بسترسازی برای ایجاد استقلال مالی نشریات.
۶-حمایت از تشکل‌های صنفی در حوزه فرهنگ و اتخاذ تصمیم های کلان برای تأمین معیشت در خور شأن هنرمندان و حفظ امنیت شغلی و ایجاد بستر های لازم برای بیمه های بیکاری و تأمین اجتماعی و...
۷ -اندیشیدن به مخاطب جهانی و از آنجا که حوزه فرهنگ به عنوان خاکریز اول در برابر ناتوی فرهنگی غرب جز با حمایت مادی و معنوی دولت متناسب با لشکر مهاجم دشمن مقاوم نخواهد شد و سیاستهای حمایتی و هدایتی در کنار خصوصی سازی می بایست رشد فزاینده داشته و توقع دولت از اصحاب فرهنگ و آثار آنها متناسب با خدمات شود و این جز با اراده ای قوی و کلان میسر نخواهد شد.
۸-جایگزینی مدیران شجاع و خلاق به منظور ایجاد تحول فرهنگی و حمایت ویژه از ورود نیروهای جوان و معتقد در تمام سطوح تولید محصولات فرهنگی و مراکز تصمیم گیری و مدیریتی
۹- ساختار شکنی در حوزه تشکیلات اداری و سیستم بروکراتیک به منظور تسهیل و تسریع و تعمیق در امور و اجرایی کردن طرح تحول فرهنگی
۱۰- با توجه به ذکر سر فصل فرهنگ به عنوان اولین اولویت در برنامه های دولت محترم در مراسم تنفیذ به منظور رفع مظلومیت از فرهنگ به نظر می رسد در کنار تدوین برنامه و تأمین نیروی انسانی معتقد و خلاق و اصلاح ساختار اداری با هزینه نمودن منابع مالی ساخت فقط یک سد آبی بتوان بسیاری از زیرساختهای این حوزه را باز سازی و یا ایجاد کرده و با ورود امکانات تکنولوژیک جدید و حمایت بانکی کم بهره از بخش خصوصی برای تمام حوزه‌های رسانه، سینما و گردشگری و چاپ و نشر بتوان یک جهش چشمگیر در مدت چهار ساله ایجاد کرد
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
امیدوارم خود دهنمکی کارهای گذشته اش خصوصا چهار سال اول خاتمی را فراموش نکرده باشد که اینک اینچنین از فرهنگ دم می زند. مگر اینکه خودش هم باور کرده باشد.. این بار دیگه بایدگفت : ایول ایول داش مسعودو ایول !!!!!!!!!!!!!!! من هم بودم ترجیح میدادم باآوردن رزمنده وجبهه وخندوندن مردم میلیاردها به جیب بزنم بی دردسر...چرا برم وزارت؟ هرکسی با حراج یه چیزی ار این انقلاب ومردم ثروتی اندوخت یکی با فروش اطلاعات محرمانه به خارجی یکی با چپاول بیت المال یکی هم مثل این بابا با حراج حیثیت رزمنده ..!!!! باشه این مردم خدائی هم دارن..... چه لیستی بوده که ایشون رو هم در بر میگیره !!!مردم حافظه تاریخی خوبی دارند.
خوب تيتري زديد وقتي شخصي را به زور كارگردان بكنند و.. امر به خودش هم مشتبه مي شود . به نظر مي رسد براي ايشان همان كارشناس امور فرهنگي ستاد ازادگان زياد هم باشد ايشان باید زبان فرهنگ را بگوید نه وزارت فرهنگ تو رو خدا بفرماييد.ايشون هم شانسي شانسي ي فيلم درست كرد(آنهم با سفارش...) و از قضا اونم گرفت حالا امر بر ايشون مشتبه شده كه ميتونه وزارت هم بكنه؟ البته با این اوضاع بعیدم نیست
وجداناً مردم و مملكت ما به عزيزاني همچون آقاي ده نمكي به عنوان وزير ارشاد!!!! و آقاي مايلي كهن به عنوان رييس سازمان تربيت بدني!!!! دارد. چون با آمدن اين آقايان ادبيات ما کامل مي شود!!خداييش بد مي گم؟
اما تا کنون که بیست سال از پایان جنگ می گذرد پانزده سال آن به روزنامه نگاری و پنج سال آن به فیلم سازی گذشته هیچگاه هوس پشت میز نشینی نکرده ام.اقاي ده نمكي اينجا در رزومه كاريشون نگفتن چند سال چماق به دست بودن و جوانان و مردم رو ارشاد ميكردن.اين هم خودش نوعي وزارت ارشاد بود ديگه!!!! فقط همین مونده بود مثل اینکه ایشون خیلی قضیه رو جدی گرفتن خوش به حال شما که هر چه را که هوس می کنید در دم به کامتان می شود انشاالله روزی هم برسد که اوضاع به کام ملت باشد. هه ، تصور کنین ، بیضایی ها و فرمان آرا ها ... بخوان مجوز برای فیلم هاشون رو از وزارتخونه ای که ده نمکی وزیرش هست بگیرن!!!ایشون یکی از سمت هاشون تو قضیه کوی دانشگاه فراموش کردن . تو رو خدا این رو چاپ کنین خدا رو شکر که ده نمکی ...رو کنار گذاشته و به تولید محصولات فرهنگی روی آورده!!!هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
بازجوید روزگار وصل خویش
نه که فیلمش خیلی عالی بود وزیر هم بشه چی میشه !واقعا بعد از دیدن فیلم اخراجیهای یک و دو از ده نمکی اصلا خوشم نمیاید با اینکه وقتی دانشجو بودم از هواداران سینه چاکش بودم چند بار هم به محل هفته نامش سر زدم ایشون خودشون رو ناخدای چی می دونند ؟ مگه قحط الرجاله ؟ حيف شد البته برازنده اين پست بودي تا بقيه روزنامه ها را تعطيل ميكردي . يا به اصطلاح درش را گل ميگرفتي. یقینا"با فروش میلیاردی فیلمهای ایشان که به مدد وپشتیبانی بی دریغ مسئولین وزارت ارشاد انجام شده،بنده هم بودم این پادشاهی را با هیچ قبای وزارت پر درد سری عوض نمیکردم...فقط دل تنگ مظلومیت اهالی واقعی سینما هستم.امثال حاتمی کیا،مجیدی و... چه میکشند از این اوضاع!! نه تو رو خدا بيا وزيرم بشو ! جون من ! اين تن بميره ناراحت ميشما !!!!!! لیاقت شما بالاتر از وزیر شدن هست به این میگن مردی برای تمام عرصه ها ... حالا بازناکی حرفهای رضائی کارشناسانه است یا طرحهای ده نمکی .... بابا بی خیال ده نمکی . بیا تو هم بشو مگه چه میشه .بیا حالشو ببر . علی اصغر حکمت ها ،فروغی ها ؛ دکتر غنی و.... رفتند و کی اومده . خدایا خودت درسش کن که فقط از دستت تو برمیاد و بس.... زیاد متوهم نشو کارگردانی ات هم در هنر بازیگرانت زاییده میشود...فقط چون دور دست شماست شما میتوانیئد بعنوان سوپاپ عمل کنید کس دیگری این اجازه را نداردالبته اینم پروژه ای است پر سود
کاش بخونی چی نوشتم تابناک اگر انصاف کنی لااقل به او متن را نشون بده حذف هم کردی نوش جونت
یه چیزی برا خنده گفتن! تو چرا جدی گرفتی؟! چنان مي گويد درمدتي كه از جنگ گذشته انگار كه كل جنگ هاي صدر اسلام تا پايان جنگ تحميلي روي دوش آقاي ده نمكي بوده است. آقای ده نمکی اگر ... را بردارند که شما جایگاهی در سینما ندارید. با فروش دو فیلم بی محتوا ولی استفاده از جملات رانتی امر به شما مشتبه شده که کارگردان خوبی هستید. شما در همان قد و قواره یالثارات هستید و نیازی نیست برای فرهنگ این مرز و بوم پروپوزال بدهید. ظاهرا ایشان بعداز مزه فروش فیلمها الحمدا لله متحول شده و حالا هرچه فعلا هست که ما نمیدانیم با توجه به اکثر مواد ماده های پیشنهادی محصوصا ماده 1و 2 و روحیه... شمارا اشتناه گرفته اند ولي بعد از جريان كوي دانشگاه وزيري خيلي بهش مياد. اقای ده نمکی خیلی بانمکی