نظام بانکداری یکی از عناصر اصلی زندگی اجتماعی امروزی شده است و تقریبا حیات اجتماعی و فعالیتهای روزمره بدون در نظر گرفتن ارتباط با بانک غیرممکن است.
فارغ از عمر چند دهه بانک و پیشرفتهای درخور توجه در نظام بانکداری، بانکها به عنوان یک بنگاه اقتصادی خاص که حق فعالیت در چارچوب رسالت بانکداری را دارند، میتوانند به حیات ویژه خود ادامه دهند. مقصود از حیات ویژه نقش نظام بانکی به عنوان عنصر کمککننده به دیگر عناصر جامعه است.
بدون هرگونه توضیح اضافی سود حاصل برای بانک باید کسری از سود حاصله توسط مشتریانش باشد یعنی صرف بانکداری نباید سودآور باشد بلکه سود بانکها از کمک به سودآور کردن مشتریان پایه حاصل شود و این تعریف منطبق است با آنچه امروز در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا قابل مشاهده است. در نظام بانکداری کشورهای پیشرفته سود در نظر گرفته شده برای تسهیلات اعطایی و همچنین سود تعیین شده برای سپردهگذاری هر دو به گونهای تنظیم شده که نه باعث نابودیگیرنده تسهیلات شود و نه آنکه تمام سرمایه جامعه را از چرخه تولید خارج کند و به سپردهگذاری تبدیل سازد و این مساله با نرخ سودهای غالبا کمتر از 5 درصد سالانه تحقق یافته و جالب توجه اینکه در آن نظامهای بانکی ادعای بانکداری بدون ربا نیز مطرح نمیشود. اما آنچه در دو دهه اخیر در کشور به شکل غیرقابل قبول و غیرمنطقی اتفاق افتاده رشد کمی بانکهای مجاز و غیرمجاز، موسسات و شبکه بانکی اعم از مجاز و غیرقانونی است که در کنار هم قرار گرفتن این شبکه و تعاملات موسوم به بازیهای زرگری بین آنها نتیجهای جز ترویج وحشتناک ربا و شکسته شدن قبح آن نداشته است. آنچه در شبکه بانکی و موسسات مشابه آن اتفاق افتاده اعطای تسهیلات به یکدیگر و بالا بردن هزینه پول در کشور و خارج کردن بانک از رسالت واقعی خود و بنگاهداری به شکل غیرقانونی و غیررسمی آن است. پیشتر اعلام شد که درآمد بانک باید قسمتی از درآمد مشتریانش باشد و نه بلعیدن تمام سود حاصل از رنج و مرارتهای واحدهای اقتصادی.
بانکداری بدون ربا به معنی آنچه که در کتب فقهی ما بر اساس آیه مبارکهای از قرآن آمده به نظر من آرزویی است سخت دست نیافتنی نه آنکه اصل این قضیه محل تردید باشد بلکه آنچه اتفاق افتاده ذائقه مردم را تغییر داده و آنچه در متون فقهی و دینی ما مورد نکوهش جدی واقع شده بود به بدترین شکل ممکن رخ نموده است.
عمل به فتاوی و نظریات برخی از مراجع معظم تقلید در تغییر نگرش و بازگرداندن جامعه به کسب حلال و زدودن آثار ربا از سرمایه آنها برای برکت بخشی به مالشان گرچه بسیار دشوار است اما این بدان معنا نباید باشد که در این زمینه توسط افراد دلسوز جامعه و کسانی که هنوز دل در گرو اعتقادات پاک دارند، کاری صورت نگیرد به مدلول مثل معروف آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید، باید در این زمینه فعالیتها با پشتیبانی دولت آغاز شود و اگر بانکها و موسساتی توانمند و دارای بنیه مالی قدرتمند در این زمینه فعال شوند به زودی شاهد آثار سودمند مادی و معنوی آن خواهیم بود.
نفوذ پول حلال و توالی خجسته آنکه توسط قرآن کریم وعده داده شد میتواند بسیار سودمندتر از آنچه ما فکر کنیم موجب به حرکت درآمدن چرخ صنایع نیمه فعال و غیر فعال کشور شود و وجود این سرمایه ارزان باعث کم شدن قیمت تمام شده محصول و به نفع مصرفکننده نهایی نیز میشود. در سالهای پس از پیروزی انقلاب بسیاری از بازاریان ارجمند، موسساتی با نیت اعطای تسهیلات قرضالحسنه به وجود آوردند لکن قدرت تاب آوردن در مقابل موسسات و بانکهای دیگر را نداشتند لذا یا از چرخه رقابت خارج شدند یا به صورت بسیار کند و نیمه جان به فعالیت خود ادامه میهند و اگر بنا باشد مصوبه جدید تشکیل بانکهای غیر ربوی با بنیه ضعیف و بیمهری همراه باشد سرنوشتی غیر از آنچه در سطور فوق اشاره کردیم نخواهد داشت.