معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران امروز شنبه با قرائت متن كيفرخواست در دادگاه متهمين آشوبهاي تهران كه در ميان آنان شماري از چهرههاي مطرح اصلاح طلب حضور دارند، گفت كه طبق مستندات بدست آمده و اعترافات مستدل متهمين، حوادث و آشوبهاي اخير از پيش طراحي شده و طبق جدول زمانبندي و مراحل كودتاي مخملي پيش رفته است.
به گزارش خبرگزاري فارس، متن كيفر خواست محبتي معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران به شرح زير است:
بسم اللّه الرحمن الرحيم
متن ادعانامه دادستاني تهران عليه متهمين پروژه شكست خورده كودتاي مخملي
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آياتِنَا قُلِ اللّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا إِنَّ رُسُلَنَا يكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ(يونس 21)
(ما هرگاه بر آدمي بعد از آنكه او را رنج و زياني رسيد، رحمت ميفرستيم، در اين صورت براي محو آيات و رسولان حق مكر و سياست به كار برند. بگو مكر و سياست الهي كامل تر و سريع تر است كه رسولان ما مكرهاي شما را خواهند نوشت.)
رياست محترم دادگاه انقلاب اسلامي تهران
سلام عليكم
همچنانكه استحضار داريد، رهبر حكيم و فرزانه انقلاب با درايت امام گونه خود فرمودند ملت آگاه ايران اسلامي با حضور كم نظير خود در پاي صندوقهاي راي در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري حماسهاي خيره كننده وبي همتا آفريدند كه در آن رشد سياسي وچهره مصمّم انقلابي وتوان وظرفيت مدني ملت ايران در نمايي زيبا وپرشكوه در برابر چشم جهانيان به نمايش درآمد.
مقام معظم رهبري (دام عزه العالي)، در تبين اهميت نقش آفريني مردم بيدار كشورمان در ادامه پيام مهم خود تصريح فرمودند: "اقتدار وعزتي كه مردم عزيز با آرامش ومتانت وكمال خود، در تاريخ كشور به ثبت رساندند واراده ي خلل ناپذيري كه در ميان آتشبار جنگ رواني دشمنان با حضور در اين عرصه تعيين كننده نشان دادند، از چنان اهميتي برخوردار است كه با هيچ بيان معمول و متعارفي نميتوان آن را توصيف كرد. تنها ميتوان گفت كه ملت ايران توانسته است همچنان موجبات رحمت الهي را در خود حفظ كند ودست قدرت خداوند را در حمايت از پيشرفت وتعالي كشور بالاي سر خود نگاه دارد. "
هر انسان منصفي به راحتي ميتواند دست آوردهاي بزرگ اين حماسه سترگ را در عرصههاي گوناگون سياسي، فرهنگي، اجتماعي واقتصادي در سطح داخلي وبين المللي مشاهده نمايد.
اولاً اين انتخابات به نمايش غرور انگيز مردمسالاري حقيقي تبديل شد وبراي جهانيان اين پيام را در بر داشت كه جمهوري اسلامي ايران يكي از امن ترين و با ثبات ترين كشورهاي جهان براي سرمايه گذاري وپيشبرد طرحهاي اقتصادي است.
ثانياً؛ در عرصه روابط بين الملل اين پشتوانه عظيم ملي قدرت چانه زني واستيفاي حقوق حقه مردم ولايتمدار ايران اسلامي را در سطح عالي افزايش داده وموفّقيت كشورمان را در منطقه و جهان ارتقاء بخشيد بگونهاي كه زبان مدعيان دروغين آزادي ، دمكراسي وحقوق بشر را كوتاه نمود. بنابر اين دولتمردان ومتوليان ديپلماسي ايران در جهان ميتوانند بعد از اين در معادلات منطقهاي و جهاني و تعاملات فيمابين با كشورهاي جهان با قاطعيتي افزون ومبتني بر حكمت، عزت و مصلحت بهتر از هرزمان ايفاي نقش نمايند.
ثالثاً؛ تأثيرعميق اين حضور آگاهانه در نوع نگاه مردم جهان بويژه نخبگان به فرهنگ غني مردم ايران وشعور سياسي آنها كه برخاسته از باورهاي اسلامي وانقلابي است، بيشازپيش افكار عمومي ملتهّارا متوجه كار آمدي الگوي مردمسالاري ديني نمود.
رابعأ ؛ از آنجائي كه پشتوانه مردمي يكي از مهمترين مؤلفههاي امنيت ملي نظام مقدس جمهوري اسلامي به حساب ميآيد ، بدون شك مشاركت 85 درصدي مردم نقش بي بديلي در تثبيت پايههاي امنيت ملي داشته ودولت بر آمده از اين اكثرّيت پرشور وشعور در عرصه داخلي، منطقهاي وجهاني ، مقتدرتر از گذشته ظاهر شده واين اقتدار بمثابه سرمايه عظيم ملي در حل مشكلات داخلي وخارجي وارتقاء وپيشرفت روز افزون كشور اسلامي عزيزمان تجلي خواهد يافت.
اما همانگونه كه رهبر معظم انقلاب در پيام خود به مردم مخصوصاً جوانان هشدار داده بودند كه مراقب وهشيار باشند چرا كه ممكن است " دشمنان بخواهند با گونههايي از تحريكات بدخواهانه، شيريني اين رويداد را از كام ملت بزدايند " دشمن سرخورده ومأيوس فوراً دست به كار شد وبا بسيج عوامل تبليغي، سياسي وميداني خود زنجيرهاي از اغتشاشات وآشوبها را در تهران بوجود آوردكه در اثر آن هموطنان عزيز خسارات جاني ، مالي ورواني عديدهاي رامتحمّل شدند.طبق مستندات به دست آمده واعترافات مستدل متهمين، وقوع اين حوادث كاملاً از پيش طراحي شده وطبق جدول زمانبندي ومراحل كودتاي مخملي پيش رفته است، به گونهاي كه بيش از 100 مورد از 198 مورد دستورالعملهاي "جين شارپ " براي كودتاي مخملي اجرا گرديده است.
رياست محترم دادگاه
با توجه به اينكه سلسله حوادث اخير به درستي در چارچوب تئوريهاي كودتاي مخملي ارزيابي ميگردد ، از محضر عالي اجازه ميخواهد بسيار مختصر در مورد اين شيوه پيچيده و نوين براندازي نكاتي به استحضار برساند. اماّ پيش از آن به فرازي از فرمايشات مقام معظم رهبري در خطبههاي نمازجمعه تاريخي 29 خرداد اشاره ميگردد، كه مؤيد اين مدعي است.
معظّم له چنين ميفرمايد: " ...... در داخل كشور هم عوامل اين عناصر خارجي به كار افتادند و خط تخريب خياباني شروع شد،خط تخريب، خط آتش سوزي، اموال عمومي را آتش بزنند ، حريم كسب وكار مردم را نا امن كنند ، شيشههاي دكّان مردم را بشكنند ، اموال بعضي از مغازهها را غارت ببرند ، امنيت مردم را از جانشان ومالشان سلب كنند،امنيت مردم مورد تطاول اينها قرار گرفت، اين ربطي به مردم وطرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرويسهاي جاسوسي غربي و صهيونيست است ، اين كاري كه در داخل ناشيانه از بعضي سرزد اينها را به طمع انداخت.
خيال كردند ايران هم گرجستان است! يك سرمايهدار صهيونيست آمريكائي چند سال قبل از اين ،طبق ادعاي خودش كه در رسانهها ودر بعضي از مطبوعات نقل شد، گفت من ده ميليون دلار خرج كردم در گرجستان و انقلاب مخملي راهانداختم ، حكومتي را بردم ، حكومتي را آوردم ،احمقها خيال ميكردند جمهوري اسلامي ايران واين ملت عظيم هم مثل آنجاست " .
پس از فرمايشات رهبر عزيزمان توجه دادگاه محترم را به ادامه كيفر خواست جلب مينمايم.
واما كودتاي مخملي نوعي از انواع بر اندازي است كه با كودتاي نظامي در هدف مشترك امّا در شيوه و ابزار كاملا متفاوت است.
در همين رابطه آقاي "رابرت هِلُوي " افسر بازنشسته سازمان سيا و شاگرد دكتر "جين شارپ " در كتاب خود با عنوان "مبارزه عاري از خشونت،تأملي در بنيادها "مي نويسد: "مبارزه عاري از خشونت (يعني همان كودتاي مخملي) تفاوت خاصي با درگيري نظامي ندارد جز در اين مورد كه اسلحه بكار رفته در آن متفاوت ومنحصر به اين روش ميباشد "
يكي ديگر از تفاوتهاي كودتاي مخملي با كودتاي نظامي در فرايند شكل گيري از آغاز تا پايان ومدّت طولاني آن است كه گاهي ممكن است ده سال يابيشتر به طول انجامد.
مهمترين نكتهاي كه در مورد كودتاي مخملي بايد به آن توجّه داشت اين است كه نظريه پردازان اجير شده توسط سرويسهاي جاسوسي واطلاعاتي غرب طبق سفارش كار فرمايان خود اين شيوه را براي خروج جهان استكبار از بن بست عملي براي سرنگوني نظامهاي مستقل يا ناهماهنگ با هِژمُوني و استيلاطلبي غرب ابداع نمودند كه نتيجه سالها مطالعه وتحقيق ميداني در كشورهاي مختلف كودتاخيز بوده است. اين شيوه بر اندازي بگونهاي طراحي شده است كه با تمسّك به روشهاي به اصطلاح مدني وطي مدّت زمان طولاني بدون آنكه در بين مردم ونظامهاي سياسي كشورهاي هدف حساسيتي جدّي ايجاد كند يكي پس از ديگري مراحل كودتاي مخملي را بصورت خزنده وآرام پشت سر گذاشته ومعمولاً نظامهاي سياسي زماني به خود ميآيند كه كودتاي مخملي به مرحله پاياني خود رسيده و احتمال موفقيت آن بسيار افزايش يافته است.
از سالهاپيش بنيادها و مؤسسات متعددي توسط سرويسهاي جاسوسي وديگر نهادهاي حكومتي كشورهاي غربي بويژه آمريكا بوجود آمده كه طبق يك تقسيم كار سازماني ومتمركز مأموريتهاي مختلفي را با هدف مشترك در اجراي پروژه كودتاي مخملي بعهده گرفتهاند.مهمترين اين مؤسسات وبنيادها عبارتند از بنياد سوروس(OSI) ،بنياد راكي فِلِر ، بنياد فورد ، بنياد جرمن مارشال فايند ، خانه آزادي، شوراي روابطخارجيآمريكا، انجمن سياست خارجي آلمان ومركز مطالعات دموكراسي انگليس.
در تبيين بيشتر اين موضوع لازم است به اظهارات يك جاسوس كه هم اكنون در بازداشت به سر ميبرد و با هدف ايفاي نقش درانتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به ايران بازگشته بود، اشاره شود.
وي ميگويد: "در سفري كه به اسرائيل داشتم با موسسهاي به نام مِمري آشنا شدم كه متعلق به كشور آمريكاست ولي در اسرائيل مستقر ميباشد و كارش در زمينه مطالعات رسانهاي خاورميانه است. تلاش اين موسسه مبارزه با فعاليتهاي ضد اسرائيلي است كه در ديگر كشورها صورت ميگيرد. اين موسسه پروژهاي را دنبال ميكند كه هدف آن حمايت از اصلاح طلبان دنياي اسلام از جمله ايران است. مسئول اين پروژه يكي از افسران قديمي اطلاعات ارتش اسرائيل است كه من با او ديداري داشتم. او در اين ديدار به من گفت هدف ما اين است كه تفكراتي مانند تفكرات عبدالكريم سروش را در ايران پرورش و ترويج دهيم. "
اين جاسوس ادامه ميدهد: "يكي ديگر از موسسات فعال در حوزه ايران موسسه هلندي هيفُوس است كه من ملاقاتهايي هم با مسئولين اين موسسه داشتم. اين موسسه ارتباط خوبي با موسسات و NGOهاي داخل ايران دارد و حتي مبلغ ده ميليون يورو در پايان رياست جمهوري خاتمي در ايران هزينه كرده كه بيشتر آن به جنبش زنان داده شده است. موسسه هيفوس بودجه خود را از طريق رشوه از شركتهاي نفتي هلندي كه ميخواهند از پرداخت ماليات فرار كنند. به دست ميآورد. "
نامبرده در مورد نقش پايگاه راديويي اروپاي آزاد ميگويد: "پايگاه راديويي اروپاي آزاد كه مانند خيلي از موسسات براندازي نرم از زمان جنگ سرد كار خود را آغاز كرده و به سازمان سيا متصل است. زمان جنگ سرد آمريكاييها براي اينكه به شوروي فشار بياورند از پوششهاي فرهنگي- سياسي و رسانهاي و با نامهاي زيبايي همچون دموكراسي، آزادي و حقوق بشر استفاده كردند و خيلي از موسساتي كه در حال حاضر فعاليت ميكنند، در زمينه براندازي نرم، بازمانده از آن زمان هستند كه راديو اروپاي آزاد هم از اين دسته است. بخش فارسي اين راديو به نام راديو فردا فعاليت ميكند. اين راديو بيشتر اعتراضاتي كه در ايران رخ ميدهد را پوشش ميدهد و به شدت بزرگنمايي ميكند. "
اين جاسوس در ادامه به يكي ديگر از موسسات براندازي نرم به نام "بِرِكمَن " اشاره ميكند و ميگويد: "پروژه گِلُوبال وُيسِز يا همان صداهاي جهاني زير نظر مجموعهاي به نام مركز بركمن در دانشگاه هاروارد انجام ميگيرد. اين پروژه از سال 2004 آغاز شده و من در اولين جلسه آن در هاروارد شركت كرده ام. هدف اين پروژه تمركز بر تمام بلاگرهاي دنيا به خصوص كشورهاي مخالف آمريكا از جمله ايران است تا بتوانند به هدف خود كه ايجاد جنگ رواني در اين كشورها است برسند.
منابع مالي اين پروژه را بنياد سُورُوس (OSI) تأمين ميكند كه به اكثر موسسات غيردولتي در دنيا كمك مالي ميدهد. مدير اين پروژه فردي به نام "اتان زوكِرمَن " است. او يك آمريكايي است كه قبلا در بنياد سوروس فعاليت داشته، او بر روي استفاده از اينترنت براي براندازي نرم در كشورهاي مختلف خيلي كار كرده و با نهادهاي اطلاعاتي امنيتي آمريكا نيز رابطه دارد. "
وي چنين ادامه ميدهد: "مركز بركمن توسط شخصي به نام "جان پالْفِري " اداره ميشود كه خودش مدعي بود دايي او كِرميت روزولت كودتاي 28 مرداد را مديريت كرده است. "
نامبرده در اشاره به نقش آمريكا در طرح براندازي نرم ميافزايد: "آمريكا براي طرح براندازي نرم از تئوريسينهاي مختلف از جمله "جين شارپ " كه 50 سال از عمر خود را در موسسه اش صرف كرده تا طرح استفاده از نقاط ضعف حكومتها براي براندازي نرم را شناسايي كند، استفاده ميكند. در وب سايت اين موسسه متون و روش مبارزه مسالمت آميز شايد به 20 الي 30 زبان زنده دنيا آموزش داده شده است. البته اين زبانها آلماني، فرانسوي و يا اسپانيايي نيست بلكه به زبانهاي برمه اي، چيني، عربي، فارسي و ... است كه آمريكا دوست دارد در كشورهايي كه به اين زبانها گويش دارند انقلاب نرم صورت بگيرد.
افراد ديگري مانند "مارك پالمر " رئيس موسسه "كُنُوس " نيز در مورد ايران خيلي تحقيق كردهاند. آنها حتي 2- 3 سال پيش كلاسهايي را تشكيل دادند و يكسري از فعالان 2 خردادي مانند عماد باقي را دعوت كرده و دورههاي براندازي نرم را به آنها آموزش دادند. "
رياست محترم دادگاه
تا كنون پروژه كودتاي مخملي در چند كشور به مورد اجرا گذارده شده كه اكثراً با موفقيت انجام شده امّا در مواردي هم ناكام مانده است. ازجمله كشورهايي كه كودتاي مخملي در آنها با موفقيت اجرا شده عبارت است از گرجستان ، لهستان ، چك ، كرواسي ، صربستان ، اوكراين وقرقيزستان ، دراكثر اين كشورها كودتاي مخملي در بستر يك انتخابات شكل گرفته ومشابهتهاي فراواني با پروژه شكست خوردهكودتاي مخملي ايران كه به بهانه انتخابات دوره دهم رياست جمهوري مرحله پاياني آن كليد خورد داشتهاند البته اين توطئه با هوشياري مردم بيدار و هميشه در صحنه و برخورد قاطع و به موقع دستگاههاي انتظامي و امنيتي مقتدر كشورمان سركوب گرديد.
جاسوس بازداشت شده در پاسخ اين سؤال كه آمريكا براي براندازي نرم در ايران از چه مدلي استفاده كرده گفت: "اين مدل مبتني بر انتخابات است وزمان آغاز آن حداقل 2 سال قبل از برگزاري يك انتخابات شروع ميشود .آنها ابتداء شروع به برنامه ريزي كرده ونامزد مورد نظر خودشان را انتخاب ميكنند بطور نمونه آقاي ساكاشويلي- رئيس جمهور فعلي گرجستان -كسي نيست كه يك شبه در دنياي سياست سبز شده باشد اين فردبورسيه "فول برايت " متعلق به وزارت خارجه آمريكاست. او سالها در اين كشور تحصيل كرده وبراي اين روزها تربيت شده است .پس از تعيين نامزد مورد نظر به شدت روي او سرمايه گذاري اجتماعي ميكنند. به اين صورت كه افراد طرفدار آن نامزد به آموزش مردم به صورت شبكهاي - مدل تجاري ، گلدكوئيستي - ميپردازند كه روش ثابت براي يارگيري در كمپين هاست . بعد از اين مرحله سمبل ونماد گرافيكي ورنگي براي اين نامزد انتخاب ميكنند وشروع به آماده سازي افكار عمومي جهت رأي دادن به نامزدشان ميكنند. از طرف ديگر قبل از انتخابات خودشان را آماده ميكنند تا اگر انتخابات را واگذار كردند شروع به تشكيك در انتخابات كنند واعلام نمايند كه تقلب صورت گرفته است واصل مشروعيت حاكميت را زير سؤال ميبرند وشروع به اعتصاب ميكنند ودر نهايت انتخابات را ابطال كرده ويا مجدد با نظارت ناظران خارجي انتخابات را برگزار ميكنند كه در نهايت نامزد مورد نظرشان پيروز ميشود. "
نامبرده ادامه ميدهد: "اين فرايند در كشورهاي گرجستان ، صربستان ، اوكراين وكرواسي انجام شده وبه نتيجه هم رسيده است. نكته قابل توجه اينكه همان متون آموزشي كه در صربستان مورد استفاده قرار گرفته به فارسي ترجمه شده وبا تغييرات كمي در ايران مورد استفاده قرار گرفته است. اين موارد بستگي به آداب ورسوم ، فرهنگ ومذهب جامعه دارد. مهمترين عوامل اجرايي اين انقلاب جوانان هستند كه سرمايه گذاري خوبي بر روي آنها صورت ميگيرد .بر روي انرژي جوانان حساب ميشود. زيراآنان تنها افرادي هستند كه 2تا3 ماه از زندگي خود را بدون پول ، وقف انتخابات ميكنند. "
وي چنين ميافزايد: "كودتاي مخملي ايران خيلي شبيه انقلاب مخملي صربستان است ، در آن كشور گروهي بنام "اُوتْ پُور " "OUTPOR " كه گروهي دانشجو بودند ابتداء شروع به عضو گيري كردند كه شباهت زيادي به موج سبز در ايران داشت. در جزوه آموزشي كه بر روي سايت آلبرت انيشتاين قرار گرفته نكتهاي به نام "موقعيت دشوار " وجود دارد كه از مهمترين روشهاي استراتژيك است و حكومتها را در شرايطي قرار ميدهد كه نتوانند با معترضين برخورد كنند.در اين نكته آمده كه اعتراضات بايد زير پوشش عادتهاي مذهبي قرار بگيرد وحركاتي مانند پياده روي در خيابان را انجام دهيد كه هيچ دولتي نميتواند از آن جلوگيري نمايد. در انتهاي اين جزوه آموزشي اشارهاي به چند حلقه فيلم آموزشي شده كه پيرامون انقلاب صربستان است. و حتي فيلمها به زبان فارسي دوبله شده و بر روي وب سايتها قرار گرفته است.
جزوه ديگري نيز وجود دارد كه در مورد نحوه تسخير مكانها و ساختمانهاي حساس شهر است و در آن آموزش ميدهد كه گروههاي معترض چگونه بتوانند مراكز مهم را تصرف كنند.
لازم است در اينجا به نكته مهمي در محضر دادگاه اشاره نمايم و آن اين است كه فيلم آموزش كودتاي مخملي صربستان كه به فارسي ترجمه گرديده توسط فردي به نام نادر صديقي ويراستاري و باصداي وي روايت شده است. اين فرد كسي است كه اولين بار آقاي كيان تاج بخش را به آقايان حجاريان و تاج زاده معرفي مينمايد. آقاي تاج بخش در مورد نقش آقاي نادر صديقي ميگويد: "نقش آقاي نادر صديقي و اينكه چه كسي مرا به او معرفي كرده و او به سفارش چه كسي مسئول وصل من به آقاي حجاريان و تاج زاده گرديده برايم گنگ است. "در حال حاضر نامبرده متواري ميباشد.
اين جاسوس بازداشت شده كه بنا به دلايل امنيتي فعلا از اعلان نام وي معذوريم معتقد است براندازي نرم يا همان كودتاي مخملي داراي سه بازوي فكري، رسانهاي و اجرايي است و تصريح ميكند: "هر كدام از بازوهاي كودتاي مخملي با تعدادي از موسسات و بنيادهاي آمريكايي ارتباط دارند و در واقع نوعي تقسيم كار صورت پذيرفته است. "
او در اين رابطه ميگويد: "در مثلث براندازي (بازوي فكري، بازوي رسانهاي و بازوي اجرايي) هر كدام از موسسات آمريكايي فعاليت خاصي را انجام ميدهند كه در ايران نيز يكسري افراد با آنها همكاري دارند. مهمترين آنها موسسهاي است به نام "هوفر " كه زير نظر دانشگاه استن فورد و در زمان جنگ سرد تشكيل شده است.
اين موسسه پروژهاي به نام "دموكراسي در ايران " را در دستور كار قرار داده كه زير نظر سه عنصر امنيتي به نام هاي: عباس ميلاني، لِري دايمِند و مايكل مك فور اداره ميشود.
عباس ميلاني در زمان محمدرضا پهلوي به دليل فعاليت در گروههاي چپ دستگير ميشود. او بعدها به يك سلطنت طلب دو آتيشه تبديل ميشود به طوري كه پس از انقلاب يكي- دو سال در ايران زندگي ميكند اما پس از چندي كشور را به مقصد آمريكا ترك و در آنجا كتابهاي متعددي را به نگارش در ميآورد و در اين كتابها از دستاوردهاي رژيم پهلوي تقدير ميكند. او كم كم به يكي از رهبران اپوزيسيون تبديل شد كه با ديگر رهبران اين جريان يك تفاوت عمده داشت و آن رابطه با عناصر اصلاح طلب داخلي بود. "
اين جاسوس بازداشت شده ميافزايد: "پروژه "دمكراسي در ايران " پيرامون فرهنگ عامه مردم ايران مانند موسيقي، وبلاگها و مسائل جنسي كار ميكند.
بخش دانشجويي اين موسسه بسيار فعال است و افرادي مانند خانم حقيقت جو، آرش نراقي (از حلقه كيان و نزديك به سروش) در كنفرانسهاي آنها سخنراني ميكنند. در داخل ايران نيز افرادي كه به حزب كارگزاران سازندگي نزديك هستند با اين موسسه همكاري دارند. به طور نمونه عطريانفر درهر مجله يا روزنامهاي كه كار ميكند از عباس ميلاني تحت پوشش يك تاريخ نگار مصاحبه ميكند. اهميت عباس ميلاني براي "سيا " از رضا پهلوي هم بيشتر است زيرا او با اصلاح طلبان رابطه خوبي دارد و حتي تمام هزينههاي مالي اكبر گنجي در خارج از كشور را نيز او تأمين ميكند. "
بازوهاي كودتاي مخملي در ايران
جاسوس مذكور در مورد بازوهاي كودتاي مخملي در ايران ميگويد: "مدلي كه در ايران طراحي شده مانند ديگر كشورها داراي سه بازوي فكري، اجرايي و رسانهاي است هر كدام از اين بازوها داراي زيرمجموعههاي فعالي ميباشند كه به طور مثال بازوي فكري داراي زير مجمههاي روشنفكري مذهبي، روشنفكري سكولار، سرمايه داري، سياست خارجي، ادبيات و ... ميباشد كه در هر كدام از اين موارد موسساتي در خارج و داخل ايران هستند كه به صورت فعال نقش دارند.
بازوي اجرايي اين پروژه يعني كودتاي مخملي داراي شش زيرمجموعه ميباشد.
1- زيرمجموعه زنان كه از چند طيف تشكيل شده است. مهمترين ليدرهاي اين طيف خانم شادي صدر و خانم شيرين عبادي هستند. اين طيفها بيشتر با NGOهاي هلندي در تماس هستند كه هزينههاي اين گروهها و كمپينها را پرداخت ميكنند.
طيف ديگري به مسئوليت پروين اردلان- دختر علي اردلان از رهبران جبهه ملي- فعاليت ميكند. طيف نوشين همداني خراساني كه تمايلات چپ دارند از جمله اين طيفها هستند.
2- زيرمجموعه قومي- نژادي، بيشتر امور اين كار در طيف شيرين عبادي صورت ميگيرد. او با اينكه در زمينه حقوق بشر فعاليت ميكند اما رگههاي قومي-نژادي در آن وجود دارد. گروههاي ملي- مذهبي نيز در اين زمينه متمركز هستند.
3- زيرمجموعه حقوق بشر، مهمترين چماقي كه آمريكا براي رويارويي با مخالفان خود استفاده ميكند حقوق بشر است. در اين زيرمجموعه چند طيف وجود دارد كه اين بار نيز طيف شيرين عبادي از فعالان اين عرصه هستند.
هادي قائمي كه از عناصر فعال و امنيتي در آمريكاست از حاميان خارجي اين طيف ميباشد. او مدتي است كه رئيس بخش ايران در سازمان صهيونيستي "ديده بان حقوق بشر " بوده و با بودجه 15 ميليون يورويي هلند موسسهاي را راهاندازي كرده كه تمركزش فقط حقوق بشر در ايران است.
4- زيرمجموعه كارگري؛ اگر به ياد داشته باشيد در سالهاي گذشته سنديكاي اتوبوسراني اعتصابي را ايجاد كرده بود كه رهبري آن را فردي به نام منصور اُصانلو برعهده داشت. اين جالب است كه افرادي به دلايل مختلف از جمله عقب افتادگي دستمزد خود دست به اعتصاب ميزنند اما حواسشان نيست كه موسسات برانداز در آمريكا مانند NED، صندوق مالي و دموكراسي و ... به صورت آشكار به موسسات ديگر چندين ميليون دلار پول ميدهند تا به سنديكاهاي كارگري در ايران كمك شود. تمامي اسناد اين كمكها در وب سايت سازمان NED موجود است. علت دسترسي آسان به اين اسناد را ميتوان تظاهرسازي دانست.
خيلي از افراد معتقدند كه اينها چون مخفي كاري انجام نميدهند پس به دنبال مطلب و مسأله خاصي نيستند.
5 - NGOها؛ اين زيرمجموعه در دوره دولت اصلاحات از اهميت خاصي برخوردار شد. غرب به اين نتيجه رسيده بود كه بايد NGOها در ايران گسترش پيدا كنند و به دنبال اين بود كه ضعف آنان از نظر منابع انساني، مالي و مديريتي نيز تأمين شود. به همين دليل موسساتي تأسيس شد كه بيشتر آن در هلند بود. وظيفه اين موسسات اين بود كه به NGOهاي ايراني خدمات آموزش پرسنل، آموزش جمع آوري پول از خارج كشور و ... را بدهند. دو NGO برجسته در كشور با نامهاي كُنشگران به مديريت سهراب رزاقي (مدير NGOها در وزارت كشور دوره اصلاحات) كه مبلغ دو ميليون يورو بودجه از موسسات هلندي دريافت كرد و موسسه همياران با مديريت باقر نمازي، موسسه همياران بعد از زلزله بم در سال 2003 ميلادي يكسري كلاسهاي آموزشي با عنوان جذب پول از خارج كشور در تهران برگزار كرد كه مدرسان آن افرادي همچون هادي قائمي بودند كه سابقه صهيونيستي و امنيتي دارند.
6- زيرمجموعه دانشجويي؛ اوج فعاليت زيرمجموعه دانشجويي در جريان 18 تير 78 بود كه البته مدتي بعد از آن نيز تضعيف شد. اما با گذشت زمان شاخه دانشجويي با مركزيت دفتر تحكيم وحدت طيف علامه و شاخههاي مرتبط با آن نقش جدي در بازوي اجرايي براندازي ايفا كرد.
دادگاه آغاجري، نامه به كوفي عنان، تحريم انتخابات و ... از جمله فعاليتهاي اين زيرمجموعه بوده است. رفتن افرادي همچون محسن سازگارا، عطري، علي افشاري و رضا دلبري به آمريكا و شاغل شدن اين افراد در موسساتي كه كار آنها براندازي نظام جمهوري اسلامي است ميتواند بهترين مستند براي همكاري اين زيرمجموعه با پروژه كودتاي مخملي در ايران دانست. "
بازوهاي فكري پروژه كودتاي مخملي در ايران
اين جاسوس سيا در اين باره ميگويد: "اين بازو ازاهميت بالايي برخوردار است و شايد بتوان گفت قبل از هر مسألهاي كار فكري شروع ميشود و سالها طول ميكشد كه ديگر بازوها (اجرايي و رسانه اي) به كار بيفتد.
بازوي فكري در ايران از سالهاي خيلي دور يعني از اواسط جنگ آغاز شد در همين راستا يك تفكر روشنفكري جديد از ميان نيروهاي مسلمان بيرون ميآيد كه رهبري آن به عهده عبدالكريم سروش و مجله كيهان فرهنگي است (در آن زمان مديريت مجموعه كيهان با سيد محمد خاتمي بود.)
مقالاتي كه سروش در اين مجله به نگارش در ميآورد موضوعات خاصي را در پي داشت به طور نمونه سروش در اولين مقالات خود اين موضوع را انتخاب ميكند كه چيزي به عنوان غرب وجود ندارد كه بخواهيم در مورد غرب زدگي صحبت كنيم و اينگونه مبارزه با غرب زدگي را كه يكي از گفتمانهاي مهم انقلاب بود زير سئوال ميبرد. آنها زير پايههاي فرهنگي انقلاب را آرام آرام هدف گرفته و از ميان ميبردند. از همان زمان يك تيپ نوچه پروري و استبداد فكري در بحث تفكرشان مطرح بود كه آن را پنهان نگه ميداشتند. اگر ما فرض كنيم كه غرب و استبداد وجود ندارد ديگر شعارهاي انقلاب از قبيل استقلال و آزادي معنا پيدا نميكند.
اين روند ادامه يافته و يك به يك پايههاي تفكر امام را ميزند پايه هائي مثل وحدت ديانت و سياست، ولايت فقيه، و بدينسان زمينه براي غربي شدن و آمريكايي شدن را فراهم نمودند. "
وي در ادامه ميگويد: "افراد ديگري مانند سريع القلم، ناصر هاديان و هادي سمتي با تفكرات خاصي شروع به تئوري سازي در زمينه تأمين منافع آمريكا در ايران كردند. آنها موضوعاتي مانند انرژي اتمي و موشكي، حمايت از لبنان و فلسطين را آرام آرام مورد هجوم قرار ميدادند. اين تئوريها در مراكز تحقيقاتي مختلفي در دولت اصلاحات پرداخته شد و در مطبوعات به صورت گسترده در جامعه پخش ميشد.
اهم شباهتهاي كودتاي مخملي شكست خورده در ايران به كودتاي مخملي چند كشور نامبرده :
1) طرح تقلب با هدف بي اعتماد سازي مردم ومشروعيت زدائي از نظام سياسي مستقر، در همين رابطه رهبر بصير انقلاب اسلامي در خطبههاي تاريخي نماز جمعه 29 خرداد فرمودند:
" من اول فروردين در مشهد گفتم ، هي دارند دائماً به گوشها ميخوانند ، تكرار ميكنند كه بناست در انتخابات تقلب شود ، ميخواستند زمينه را آماده كنند، من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم وگفتم اين حرفي را كه دشمن ميخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد نگوئيد.نظام جمهوري اسلامي مورد اعتماد مردم است ؛اين اعتماد آسان به دست نيامده ، سي سال است كه نظام جمهوري اسلامي با مسئولانش، با عملكردش با تلاشهاي فراوانش توانسته اين اعتماد را در دل مردم عميق كند.دشمن ميخواهد اين اعتماد را بگيرد، مردم را دچار تزلرل كند. "
متأسفانه برخي از جريانهاي سياسي، احزاب وفعالان سياسي بدون توجه به هشدارهاي معظم له ودر يك همنوائي معناداربا دشمنان مرتباً بر توهم احتمال بروز تقلب در انتخابات دامن زدند.آنهم بدون ارائه هيچ دليل ومدركي.
يكي از احزاب مورد نظر در اين زمينه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي است كه از ماهها پيش از انتخابات چه قبل وچه بعد از فرمايشات مقام معظم رهبري ودعوت معظم له به پرهيز از همسوئي با دشمن، در بيانيههاي رسمي واظهار نظرهاي اعضاء آن كراراً بحث تقلب در انتخابات ترويج گرديده است.
سازمان مجاهدين در بيانيه21/1/88 كه به عنوان اعلام حمايت ازنامزدي ميرحسين موسوي ثبت گرديده وتنها 20 روز بعد از هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامي منتشر شده است، اينگونه حرف دشمنان را تكرار ميكند "سلامت انتخابات به شدّت به مخاطره افتاده است به طوري كه ديگر تقريباً اعتمادي به آمارهاي انتخابات از جمعيت واجد حق رأي گرفته تا آراءشركت كنندگان وتا آراء كانديداها وجود ندارد "
البته اين سازمان ماهها قبل از آن نيز يعني در تير ماه سال 87 طي قطعنامه كنگره دوازدهم موضوع تقلب را به نوعي ديگر مطرح مينمايد.بعد از اعلام نتايج و پيام رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي مبني بر تأئيد انتخابات نيز سازمان مجاهدين با صدور چند بيانيه ، بدون ارائه سند ومدركي صحت انتخابات را زير سئوال برده است.به عنوان مثال در اولين بيانيه بعد از اعلام نتايج تصريح شده است: "ما در وجود تقلب وتخّلف ترديدي نداشتيم "
اسناد جعلي در منزل بهزاد نبوي و ستادهاي انتخاباتي
اين جريان با هدف القاء جعل وتقلب در انتخابات وتشويش اذهان عمومي، نامه وزارت كشور را جعل نموده و با انتصاب افتراء به اين وزارت خانه وتوزيع وسيع آن قصد فريب افكار عمومي را داشته است.همچنين در بازرسي از منزل آقاي بهزاد نبوي عضو مؤثر و محوري سازمان مجاهدين اسنادي دال بر جعل سند با هدف تشويش اذهان عمومي به دست آمده كه به پيوست تقديم دادگاه ميشود.
شايان توجّه اينكه نمونه هائي از اين اوراق و نامههاي جعلي در ستادهاي برخي كانديداهاي ناكام و معترض نيز كشف گرديده است.
حزب مشاركت، حزب كارگزاران، برخي از اعضاء مجمع روحانيون مبارز نيز رسماً و همسو بارسانهها وگروههاي معاند و مخالف نظام صحّت انتخابات را چه قبل و چه بعد از انتخابات مورد ترديد قرار دادند.
اين مسئله از آن جهت مهم وبراي دادگاه قابل توجّه است كه اولاً طبق آنچه گفته شد مسأله تقلب همزاد با شروع فعاليتهاي انتخاباتي بوده كه حاكي از برنامه ريزي قبلي براي هدفي مشخص ميباشد.
ثانيا؛ اين مسأله دليل اصلي بروز تشنجات واغتشاشاتي است كه خسارت مادي و معنوي فراواني از جمله كشته شدن هموطنانمان را در بر داشت و اين در حالي است كه متهمين بازداشت شده در اعترافات خود اذعان دارند كه با علم به عدم وجود تقلب وبا هدف ايجاد ترديد ، موضوع تقلب را مطرح نمودهاند.
القاي خط تقلب قبل از انتخابات
مازيار بهاري خبرنگار هفته نامه نيوزويك در اين رابطه اظهار ميدارد:
"رسانههاي غربي خط تقلب در انتخابات را حتي قبل از برگزاري انتخابات پيگيري ميكردند و بنده هم در يك مصاحبهاي با آقاي خاتمي اين سؤال را از ايشان پرسيدم وپس از مصاحبه با ايشان مشاهده كردم كه جرياني مطابق با الگوي كلاسيك انقلاب رنگي در كشور دنبال ميشود "
بهزاد نبوي تقلب را مطرح كرد
محمد علي ابطحي مسئول دفتر رئيس جمهور سابق كه اكنون در بازداشت به سر ميبرد در مورد بحث تقلب اظهاراتي دارد كه به قسمتهايي از آن اشاره ميشود وي ميگويد:
"بحث تقلب در انتخابات در ايران از سال 76 اولّين بار (توسط فرد مورد الاشاره) مطرح شد كه اصلاح طلبان از آن زمان به بعد از اين صحبت خيلي استفاده كردند ودر اين انتخابات اخير هم اين بحث را بهزاد نبوي مطرح كرد ودر ستاد خاتمي بعنوان مسئول كميته صيانت از آرا مشغول به كار شد. "
آقاي ابطحي ميگويد: "آقاي كروبي در جلسهاي با حضور ديگر دوستان اصلاح طلب اعلام كرد ؛ ما نبايد بر روي بحث تقلب در انتخابات پافشاري كنيم چون با اين كار اطمينان مردم سلب خواهد شد وديگر در انتخابات شركت نخواهند كرد. درهمان جلسه آقاي موسوي لاري اعلام كرد در انتخابات رياست جمهوري تقلب قطعي است. "
موسوي خوئينيها گفته بود القاي تقلب را براي جرزني لازم داريم
وي در ادامه ميگويد: "بعد از اعلام كانديداتوري مهندس موسوي در ستاد ايشان آقاي محتشميپور طرح تقلب را مطرح كرد ، هم آقاي موسوي وهم محتشمي پور زمينه بسيار تندي در اين باره داشتند وكميته صيانت از آراء را تشكيل دادند ، نكته مهم در اين زمينه عقيده داشتن تمام اصلاحطلبان است بر اينكه بيش از 2 يا 3 ميليون تقلب نميشود انجام داد. در جلسه بعد آقاي موسوي خوئينيها اعلام كرد ؛ مانبايد فيتيله بحث تقلب در انتخابات را پايين بكشيم چون موقع جرزدن لازم ميشود. "
آقاي ابطحي تصريح ميكند: "من اعتقادم اين است كه محتشمي پور ضربه بزرگي به مهندس موسوي وارد كرد، او در جلسه 23 خرداد مجمع اعلام نمود ؛ من به مهندس موسوي گفته ام كه نگران نباش ما آنقدر سند در مورد تقلب داريم كه ميتوانيم مسير انتخابات را تغيير دهيم. آقاي مهندس موسوي به دليل بي تجربگي ودور بودن از صحنه سياسي زود تحت تأثير قرار ميگيرد. "
ابطحي در ادامه گفته فوق افزود: "2 روز بعد از انتخابات از موسوي لاري در زمينه تقلب پرسيدم كه در جوابم گفت ؛ محتشمي پور چرند ميگويد زيرا تغيير در آراء موسوي بيشتر از 700 الي800 هزار نخواهد بود. "
تاجزاده از طريق استانها ميدانست در انتخابات باختهاند
مصطفي تاج زاده معاون سياسي وزير كشور ورئيس ستاد انتخابات كشور در دولت آقاي خاتمي يكي ديگر از بازداشت شدگان است كه امكان تقلب را منتفي ميداند ودر اين باره ميگويد: "تقلب در انتخابات وجهي نداشت اما به محض اينكه انتخابات تمام شد ومن از بچههاي استانها سؤال كردم احساس كردم كه انتخابات را باخته ايم ولي فاصله را 3 به1 نميدانستيم "
تاج زاده ادامه داد: "اين راهم براي اولين بار بگويم كه از ساعت 12 كه آراء اعلام شد هيچ كس از من نشنيد كه تقلب شده است. لذا چيزهايي كه ميگويند به من بر نميگردد ومن دخيل نبوده ام ، البته حزبم بيانيهاي داده وبنده را هم مثل آنها مجازات كنيد. "
مصطفي تاج زاده اضافه ميكند: "به نظر من اين انتخابات به لحاظ كمّي جزء كم نظيرترين وبه لحاظ كيفي جزو بي نظير ترين انتخاباتها بود.معتقدم اين سرمايه 40 ميليوني سرجايش محفوظ است. "
همچنين در اظهارات يكي از متهمين آمده است: "... در جلسه روز شنبه مورخ 23/3/88 با آقاي تاج زاده و تعدادي از دوستان ديگر در ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در محل ستاد آقاي تاج زاده با حالتي بهت زده و خاص حضور داشتند. از ايشان دو سئوال مطرح كردم سئوال اول: اوضاع رأي آقاي موسوي چطور است؟ ايشان گفتند: "رأي آقاي موسوي خوب نيست و آقاي احمدي نژاد قطعا در دور اول پيروز انتخابات خواهد بود. سئوال دوم:به نظر شما تقلب شده؟ كه ايشان پاسخ دادند: من با همه استانها جز استان اردبيل تماس گرفته ام نتايج اعلام شده با نتايجي كه ما داشتيم هيچ تفاوتي نميكند و تقلبي صورت نگرفته است. "
بهزاد نبوي: سندي براي تخلف نداريم ولي به موسوي خيانت نميكنم
بهزاد نبوي عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين، مشاور رئيس جمهور سابق و نايب رئيس مجلس ششم نيز كه اكنون در بازداشت به سر ميبرد در مورد طرح تقلب اعتراف ميكند: "ما هيچ سندي دال بر وجود تقلب نداشته ايم وبايد به رأي شوراي نگهبان التزام داشته باشيم "
وقتي از آقاي نبوي خواسته شد كه لااقل براي جبران بخشي از تخلفات خود و به خاطر وضعيتي كه با طرح واهي تقلب به وجود آورده ايد و معترف هم هستيد كه سندي در تأييد آن نداريد و به خاطر اين ادعاهاي دروغ خسارتهاي جاني و مالي فراواني بر مردم عزيزمان تحميل نموده ايد. همين مسأله را رسما اعلام كنيد ايشان در پاسخ ميگويد: "من به آقاي موسوي خيانت نميكنم. " از او سئوال شد آيا به خاطر عدم خيانت به موسوي، حاضر هستيد كه به مردم خود و تاريخ كشورت خيانت كني؟ نامبرده هيچ پاسخي نميدهد.
رمضان زاده: تقلب در ايران امكان ندارد
رمضان زاده سخنگوي دولت آقاي خاتمي نيز در اين باره ميگويد: "من هميشه گفته ام ودوستان هم حزبي بنده هم ميدانند كه تقلب در ايران امكان ندارد. "
صفايي فراهاني: ادعاي تقلب مورد سئوال است
محسن صفايي فراهاني عضو شوراي مركزي و رئيس هيأت اجرايي مشاركت، نماينده مجلس ششم و رئيس فدراسيون فوتبال از سال 1377 تا 1381 نيز در اقارير خود چنين ميگويد: "به هيچ وجه نميتوان پذيرفت كه در اين انتخابات تقلب شده است حتي اگر فرض را هم بر تقلب بدانيم يك ميليون، دو ميليون. "
او همچنين در اين زمينه افزود: "براي خود من نيز سئوال است فردي مانند مهندس موسوي كه عملكردش در انقلاب اسلامي روشن است در مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز عضو ميباشد و افرادي همچون آقايان محتشمي پور و موسوي لاري كه در دورههاي گوناگون وزير كشور بودند چنين ادعايي در مورد تقلب در انتخابات را دارند. "
خبرنگار شبكههاي غربي: ادعاي موسوي درباره پيروزي در انتخابات بر اساس الگوي كلاسيك انقلاب رنگي بود
خاطر نشان ميگردد كه بقيه متهمين نيز در اظهاراتي مشابه قائلند كه به هيچ وجه در اين انتخابات تقلب نشده و امكان تقلب هم وجود ندارد.
مازيار بهاري، فيلمساز و خبرنگار شبكههاي غربي در ادامه سخنان خود به نقش رسانههاي غربي در طرح تقلب چنين اشاره ميكند: "رسانههاي غربي از چند ماه پيش از برگزاري انتخابات خط تقلب در انتخابات را در كانون توجهات خود قرار دادند و به گونهاي زمينه چيني كردند كه اگر كانديداي مورد نظر آنان در انتخابات پيروز نشد اين حركت را يك كودتا در آراء مردم تلقي كنند. چندي قبل با يكي از مشاوران كانديداي مورد قبول غرب گفتگويي داشتيم كه ايشان هم اين نكته را مطرح كردندكه در كشور كودتا شده است. "
بهاري در تكميل مطالب فوق ميافزايد: "در همين راستا آقاي موسوي قبل از اينكه نتايج انتخابات مشخص بشود طبق يك الگوي كلاسيك انقلاب رنگي گفتند: "من پيروز انتخابات هستم و هر نتيجهاي غير از اين اعلام شود تقلب شده است. "
با توجه به اقارير متهمين و ادله مثبته طرح تقلب از سوي احزاب و فعالان سياسي متهم در اين پرونده از پيش طراحي شده و با هدف ايجاد آشوب و اغتشاش صورت گرفته است و اين دقيقا يكي از مولفههايي است كه در كودتاي مخملي مورد توجه ويژه بوده و علت اصلي بروز اغتشاشات و آشوبها به شمار ميرود. و نكته مهم اينكه در بحث تقلب هماهنگي كاملي بين متهمين با بيگانگان صورت پذيرفته است.
2) تجمعات غير قانوني گسترده و اردو كشيهاي خياباني دومين شباهت كودتاي مخملي ايران با كشورهاي مذكور است، كه با هدف تمرين وايجاد آمادگي براي تسخير مراكز مهم دولتي صورت ميپذيرد، اتفاقي كه تقريباً در تمام كودتاهاي مخملي به وقوع پيوسته است اما در ايران با ناكامي مواجه شد.
برگزاري تجمع در مقابل وزارت كشور، صدا وسيما ، مجلس شوراي اسلامي در همين رابطه ارزيابي ميگردد. حمله به حوزه مقاومت بسيج با سلاحهاي گرم وسرد وبمبهاي آتشزا كه پس از راهپيمائي غير قانوني 25/3/88 در ميدان آزادي اتفاق افتاد بنا بر اعترافات متهمين و تصاوير متعددي كه از اين حادثه و عوامل فعال آن بدست آمده كاملاً حكايت از سازمان يافتگي و از پيش طراحي شده اين حمله دارد . حمل كوله پشتيهاي پر از سنگ و بمبهاي آتشزا، حمل نارنجك وديگر سلاحهاي گرم در حمله مذكور دليل محكمي است بر اين ادعا، البته لازم است در اينجا به اين نكته اشاره شود كه حساب اعتراضات بخشي از مردم با مهاجمين هدايت شده كاملاً جداست.
رستم فرد تهراني مسئول سايت سهام نيوز در مورد اهداف برگزاري تجمعات ميگويد: "مسألهاي كه ما در جريان انتخابات اخير دنبال ميكرديم اين بود كه با برگزاري اين تجمعات بگوييم كه در انتخابات تقلب صورت گرفته است. "
وي در ادامه به نحوه اطلاع رساني براي تجمعات اشاره ميكند و ميافزايد: "ما از سه طريق سايت، تلفن و ايميل زمان و مكان تجمعات را به اطلاع اعضاء شبكه رأي خود ميرسانديم. "
كيان تاجبخش نيز با مقايسهاي بين اقدامات انجام شده در كودتاهاي مخملي چند كشور و آنچه كه در ايام انتخابات مشاهده شده مانند نمادسازي، زنجيره انساني، طرح تقلب، اعلام پيروزي پيش از شمارش آراء و تجمع گسترده در مقابل مراكز مهم دولتي با هدف تسخير آن اثبات ميكند كه در ايران هم بنا بوده يك كودتاي مخملي اتفاق بيفتد.
آقاي ابطحي هم طي اظهارات خود مبني بر از تجمعات از پيش طراحي شده ميگويد: "در جشن پيروزي يا شكست كه نتيجه آن شورش است مسألهاي بود كه از قبل آماده شده بود. آوردن مردم به خيابان، تعيين مسير، آوردن تجهيزات و گزارش لحظه به لحظه رخدادها توسط فيس بوك تماما مورادي بود كه قبل از انتخابات آن را پيگيري ميكردند و ميخواستند اين اعتراضات را به يك نهضت تبديل كنند.
وي در ادامه ميافزايد: "صبح جمعه (22 خرداد) اطلاعيهاي در فيس بوك مهندس موسوي منتشر شد كه حاميان موسوي امشب تا صبح بيدار ميمانند، اين با موضوع سمبليكي كه كروبي مطرح كرده بود متفاوت بود.
بعد از مشخص شدن نتايج اوليه انتخابات، ستاد مهندس موسوي به سرعت نيروهايش را سازماندهي كرد. تاج زاده، در يك تماس تلفني به من گفت: "ما قصد داريم اين جمعيت را تا پايان انتخابات نگه داريم و آنها را به تمام نقاط شهر هدايت كنيم. "
ابطحي ادامه ميدهد: "معتقدم اين جريان داراي سه ضلع است: 1- رأس 2- بدنه محرك 3-شبكه اجتماعي كه در حقيقت جسم كار هستند. "
در توضيح بيشتر بدنه محرك ابطحي اضافه كرد: " در بدنه محرك يكسري نقش فعالتري داشتند مانند سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، جبهه مشاركت، گروههاي لشگرساخته خاتمي مانند گروه 88، ياري نيوز، پويش و... حوزههاي مجازي كه لحظه به لحظه مردم را دعوت به حضور در خيابان ميكرد و شبكههاي خارجي كه توسط خبرنگاران خود تمام اخبار را پوشش ميدادند. نكته مهم اين است كه خبرنگاران خارجي به اين آقايان خيلي نزديك شده بودند حتي از لشگرهاي ساخته شده نيز نزديكتر بودند. "
وي در مورد نقش بدنه محرك ميگويد: "مهمترين نقش اين عناصر نگه داشتن مردم در خيابانها بود تا اگر زماني آقاي موسوي اعلام كرد در فلان نقطه شهر هستم بتوانند همه را در آن نقطه جمع كنند. اين سازماندهي توسط لشگرهاي ساخته شده صورت ميگرفت. "
ابطحي در جاي ديگر ميافزايد: "به خيابان آوردن جمعيت قبل از انتخابات مقدمهاي بود براي به خيابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادي مانند فاتح، تاج زاده، خاتمي و ستادش، مهدي هاشمي و آدمهايش براي اينكه جمعيت را در خيابانهاي شهر نگه دارند خيلي فعال بودند و همه اينها در پيش بيني و طراحي برنامه براي شب شبنه نقش داشتند. "
در پايان اين بخش بايد خاطرنشان كرد كه نقش رسانههاي بيگانه از جمله BBC فارسي، صداي آمريكا VOA، العربيه، راديو فردا و راديو زمانه در آموزش و تحريك با هدف گسترش نااراميها و برگزاري تجمعات غيرقانوني و اغتشاشات برجسته ميباشد.
همچنين همسويي احزاب و عناصر متهم در اين پرونده با رسانههاي مذكور بسيار حائز اهميت است كه از رياست محترم دادگاه درخواست توجه ويژه به اين موضوع دارد.
3) فرهنگ سازي ، نهاد سازي وشبكه سازي
بنا براعترافات متهمين وجزوات آموزشي ، فرايند كودتاي مخملي در سه مرحله 1) فرهنگ سازي يا به عبارت بهتر جابجائي افكار به نفع ارزشهاي غربي ،2) نهاد سازي در قالب تشكيل "NGO " و 3 )شبكه سازي از طريق وصل " NGO " به يكديگر صورت ميگيرد.
كيان تاج بخش يكي از متهمين بازداشت شده كه بعنوان مأمور بنياد سوروس براي مديريت باليني ميداني كودتاي مخملي از سال 1377 در ايران حضور دارد در اين رابطه ميگويد ؛ ايجاد وسيع "NGO " با هدف يارگيري براي استفاده در بحران صورت ميپذيرد .
محمد علي ابطحي يكي ديگر از متهمين نيز در تائيد سخنان تاج بخش ميگويد: "در دوره اصلاحات 2 وزارتخانه يعني وزارت كشور و وزارت ارشاد وسازمان ملي جوانان موظف شده بودند در سطح وسيعي مجوز تأسيس " NGO " صادر نمايند. "
بنابر اين طي سالهاي گذشته دهها هزار NGO تأسيس واز سوي بنيادهاي پيش گفته غربي مورد حمايت همه جانبه مادي ومعنوي قرار گرفتهاند تا جائيكه شركت شل نيز كه يك شركت نفتي است در زمينه راهاندازي ، آموزش ، سازماندهي وحمايت مالي از NGOها وارد عمل شد.
مع الوصف NGOها در كنار گروه غير قانوني 88 كه توسط احزاب فوق الذكر (مشاركت، سازمان مجاهدين وحزب كاگزاران) راهاندازي شده بود سازماندهي وهدايت تجمعات غير قانوني قبل و بعد از انتخابات را به عهده داشتند.
مروري مجدد بر نقش برخي از احزاب و فعالان سياسي در زمينه سازي براي كودتاي مخملي در ايران
رياست محترم دادگاه
با توجه به آنچه كه تاكنون گفته شد ميتوان نقش برخي از احزاب مانند مشاركت، سازمان مجاهدين و كارگزاران را در زمينه سازي و اجراء كودتاي مخملي در ايران در محضر دادگاه در محورهاي ذيل تبيين نمود.
1- بررسي عملكرد چند ساله احزاب فوق اعم از اعلام مواضع در مسائل مختلف ملي و فراملي از طريق بيانيهها و سخنراني اعضاء كه عموما با سياه نمايي و تشويش اذهان عمومي همراه بوده است
2- اخذ تصميمات محرمانه براي براندازي نظام در جلسات حزبي و محفلي
3- ارتباط مستمر و معنادار با بنيادها و موسسات كه در زمينه كودتاي مخملي فعاليت دارند
4- جلب حمايتهاي مالي خارجي در راهاندازي NGO ها، گسترش و شبكه سازي آنها با هدف به كارگيري در كودتاي مخملي به عنوان لشگر پياده نظام
5- تلاش براي تحقق حاكميت دوگانه و چند صدايي در كشور با هدف ايجاد شكاف بين نخبگان و جامعه
6- طراحي براي بهره برداري از بستر انتخابات در جهت تحقق كودتاي مخملي و تغيير ساختار نظام
در اينجا به برخي از اسناد به دست آمده در مورد فعاليتهاي پنهاني احزاب و فعالان سياسي مذكور اشاره ميگردد.
1- حزب مشاركت در سند تعاملات راهبردي سياسي- تشكيلاتي خود كه براي دوره پنج ساله در پاييز 1387 تهيه نموده پرده از منويات خود براي تغيير ماهوي نظام مقدس جمهوري اسلامي برميدارد. هر چند كه نويسندگان اين سند سعي نمودهاند نيت واقعي خود كه حاكميت سكولاريسم در كشور است را در لفافه اصطلاحاتي مانند مردمسالاري و دموكراسي بپوشانند اما در بخشهايي نتوانستهاند واقعيت خويش را بپوشانند از جمله در صفحه 8 بند 4 اين سند آمده است:«بخش مردمسالار حاكميت بتواند از بحرانهايي كه كل سيستم سياسي را تهديد ميكند به نفع تثبيت مردمسالاري و چانه زني بيشتر استفاده نمايد».
آيا اين جمله نامي جز خيانت دارد؟ البته سراسر محتواي سند فوق حاكي ازآن است كه حزب مشاركت، نظام جمهوري اسلامي را نظامي اسبتدادي و غيرمردمسالار ميداند و با اين فرضيه قصد تغيير ماهوي آن را دارد و براي تحقق خواست خود برنامه ريزي نموده است و استفاده از عبارات آزادسازي اقتصادي و آزادسازي سياسي دقيقا با همين نگاه صورت گرفته است.
با اين توضيح توجه دادگاه محترم را به بخشي از اين سند جلب ميكنم، در صفحه 6 آمده است: "در مرحله نخست حضور در نهادهاي رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و شوراهاي شهر و روستا و در مرحله بعد مجلس خبرگان نهادهاي مناسب تري براي حضور طرفداران مردمسالاري ميباشند. "
البته تهيه كنندگان اين سند كه به امضاء دبيركل و مهر حزب نيز مُنقّش است بلافاصله در سطر بعد پا را فراتر نهاده و اين تغيير را به كل نظام قابل تسري ميداند و اين يعني تغيير ماهوي نظام به نظامي سكولاريسم. مستند به اينكه:
1- آقاي خاتمي در دوره رياست جمهوري خود در يكي از جلسات شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصريح ميكند "گريزي از سكولاريسم نيست " و اين تفكر متأثر از تصميم سازي شبه علمي دفتر مطالعات استراتژيك نهاد رياست جمهوري به رياست آقاي تاجيك عضو شوراي مركزي حزب مشاركت است طي مقالاتي سفارشي در نشريه راهبرد اين استنتاج غيرعلمي را القاء و به رويت آقاي خاتمي ميرساند كه "در آينده نزديك احدي را ياراي مقاومت در برابر سكولاريسم نيست و بايد خود به نحو شايسته به اين سرنوشت محتوم بشر تن دهيم و دعوت از هابرماس به ايران در سال 81 نيز با همين هدف صورت ميپذيرد و در جلسهاي محرمانه در منزل آقاي كديور كه با حضور افرادي مانند حجاريان و محمد مجتهد شبستري تشكيل گرديد به دقت روند سكولاريزاسيون در ايران مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد و راهكارهاي جديد ارائه ميگردد.
آقاي يورگِن هابرماس در حالي به كشور خود باز ميگردد كه در رايزنيهاي خود از اراده اصلاحطلبان براي استقرار حكومت سكولار در ايران مطمئن گرديده بود.
همچنين سفر آقاي جان كين به ايران در سال 78 و ملاقات با برخي از چهرههاي اصلاح طلب نيز در همين رابطه ارزيابي ميگردد. آقاي جان كين يكي از نظريه پردازان كودتاي مخملي و عضو سرويس اطلاعات خارجي انگليس ام آي 6 ميباشد.
2- در يكي از جلسات مشترك بين نمايندگان چند حزب اصلاح طلب كه در پرونده سند آن موجود ميباشد در مورد بررسي راههاي جلب حمايت اتحاديه اروپا به نفع خود در رقابتهاي سياسي داخلي به صراحت بحث ميگردد و حمايت اتحاديه اروپا از متحصنين مجلس ششم نشان ميدهد كه در جلسه فوق گزينه مذكور به تصويب رسيده است.
3- پيشنهاد بهزاد نبوي مبني بر تشكيل جبهه ضد استبداد با حضور همه طيفهاي اپوزيسيون
4- القاي غيردموكراتيك بودن نظام كه به صورت ترجيع بند اظهارات و بيانيههاي احزاب مذكور و اعضاء آن نمايان ميباشد.
5- بنا بر اطلاعات منابع موثق در يكي از جلسات سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي شاخه اصفهان در بين كليه اعضاء نظرسنجي ميگردد كه در صورت حمله آمريكا به ايران آيا رهبر جمهوري اسلامي را تسليم مهاجمين كنيم يا نه و اين در حالي است كه هيچ يك از شاخهها اقداماتي در اين سطح را جز با هماهنگي مركزيت انجام نميدهند.
6- در حزب مشاركت نيز اقدام مشابهي در شاخه اراك صورت ميپذيرد و يكي از مسئولين شاخه طي سخناني اظهار ميدارد در صورت حمله آمريكا به ايران با دستان خودمان مسئولين جمهوري اسلامي را اعدام خواهيم نمود.
7- اظهارات و مواضع ضد ديني اعضاء سازمان طي سالهاي گذشته كه اسناد آن موجود ميباشد به حدي رسيد كه مرحوم آيت الله مشكيني رحمه الله عليه اين سازمان را نامشروع و باعث انحراف جوانان خواند.
8- صدور بيانيههاي ساختار شكن و محوريت در جمع آوري امضاء براي نامههاي سرگشاده به مسئولين نظام به ويژه به رهبر معظم انقلاب اسلامي كه در يكي ازاين نامهها از معظم له ميخواهند مانند امام جام زهر رابراي مصلحت نظام بنوشند.
9- و اما در حوادث اخير نقش محوري اعضاء حزب مشاركت، سازمان مجاهدين و حزب كارگزاران در سطح طراحي، سازماندهي و هدايت اغتشاشات و تجمعات غيرقانوني.
اين نتيجه را به دست ميدهد كه احزاب مذكور همواره چه زماني كه در قدرت باشند مانند دوره اصلاحات كه دو قوه را در اختيار داشتند و چه زماني كه در قدرت نباشند، بر روند فتنه جويي تا تغيير ماهوي نظام به نظامي سكولار ادامه خواهند داد.
حضور منافقين در ستاد نامزدها و آشوبها
جام جم آنلاين: معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران در ادامه قرائت متن كيفرخواست مدعي العموم در دادگاه امروز شنبه عوامل آشوبهاي اخير به نقش و اتهامات عوامل ميداني پروژه كودتاي مخملي و نيز حضور آنان در ستادهاي انتخاباتي نامزدها اشاره كرد و گفت: بر اساس اعترافات اعضاي دستگير شده گروهك منافقين در آشوبهاي اخير، اين افراد در خارج و همچنين پادگان اشرف آموزش خرابكاري و ترور ديده و سازماندهي شده فعاليت ميكردند.
رياست محترم دادگاه
آنچه گذشت خلاصهاي از اقدامات طراحان و هدايت كنندگان داخلي پروژه شكست خورده كودتاي مخملي بود. در بخش دوم به نقش و اتهامات عوامل ميداني اين پروژه اشاره ميشود:
محاربه و افساد في الارض از طريق تلاش و فعاليت موثر در راستاي پيشبرد اهداف گروهك تروريستي منافقين
تعدادي از متهمان بازداشت شده كه داراي سابقه محكوميت كيفري وعضويت در سازمان منافقين هستند در اين فتنه دستگير و يكي از آنان در اعترافات خود ميگويد: "در سال 1379 جذب سازمان منافقين شدم و در اولين اقدام جدي در سال 1383 وارد فاز نظامي شدم. در اين سال براي بمب گذاري در يك مكان حساس در شهر تهران مشاركت پيدا كردم و سپس فعاليتهاي خود را در توزيع اعلاميه و جمع آوري و ارائه اخبار واطلاعات به سازمان منافقين گسترش دادم تا اينكه در صحنه تجمعات و اغتشاشات پس از انتخابات به صورت فعالانهاي شركت كردم. مأموران انتظامي زماني اقدام به دستگيري ام كردند كه در حال پرتاب كوكتل مولوتف به يكي از مراكز دولتي در تهران بودم. "
مأموريت عضو گروهك نفاق براي حضور فعال در اغتشاشات
رضا خادمي با نام مستعار حبيب فرزند عباس متهم است كه به واسطه برقراري ارتباط با گروهك تروريستي منافقين عليه امنيت جمهوري اسلامي ايران اقدام نموده است.
متهم مزبور به صورت غيرقانوني از كشور خارج و با حضور در قرارگاه اشرف در عراق و گذراندن دورههاي مختلف آموزشي نظامي و جمع آوري اخبار و اطلاعات به كشور بازگشته است.
از ديگر اتهامات وي جذب نيرو براي گروهك منافقين و اعزام آنها به عراق است. متهم همچنين در دوران انتخابات اقدامات تبليغي متعددي به نفع منافقين از جمله هوا كردن بالن با عكس سركردگان گروهك منافقين و نصب تراكت و بيانيه درتهران نموده است.
وي با ناصر عبدالحسيني، محمد نوري و حسين شيرمحمدي از ديگر اعضاي منافقين در ارتباط بوده است و اقدام به جمع آوري پنهان اخبار و گزارشهاي مربوط به اغتشاشات پس از انتخابات و حضور فعال در تجمعات غيرقانوني نموده است.
دستگيري عضو گروهك نفاق هنگام پرتاب كوكتل مولوتف به سمت نيروهاي انتظامي
خانم عذرا سادات قاضي ميرسعيد فرزند حسن داراي سابقه محكوميت كيفري و عضويت در سازمان منافقين است.
اتهام وي محاربه و افساد في الارض از طريق تلاش و فعاليت موثر در راستاي پيشبرد اهداف گروهك تروريستي منافقين و همكاري با اين سازمان است.
دستگيري متهمه در صحنه ارتكاب جرم و پس از شناسايي وي به عنوان يكي از عوامل اصلي اغتشاش توسط مأمورين امنيتي حين پرتاب كوكتل مولوتف صورت گرفته است.
متهمه در سال 83 در بمب گذاري تهران مشاركت داشته و در انتخابات اخير اقدام به توزيع اعلاميه به نفع گروهك تروريستي منافقين و جمع آوري و ارائه اخبار و اطلاعات به اين گروهك كرده است.
سوابق سياسي و حزبي متهمه از جمله اقرار وي به عضويت در سازمان منافقين در سال 1379 و فعاليتهاي وسيع متهمه در جهت اهداف سازمان مورد اشاره محرز است.
حضور عضو گروهك نفاق در ستاد آقاي كروبي و جمع آوري اطلاعات براي منافقين
ناصح فريدي فرزند محمد، از طريق تلفن و اينترنت با گروهك منافقين وصل ميشود و سپس با شركت فعال در تجمعات دانشجويي و صنفي، اقدام به تهيه و ارسال عكس و فيلم و اخبار به گروهك نفاق ميكند.
متهم مزبور همچنين مأموريت داشته است اخبار و اطلاعات زندانيان گروهك نفاق را پيگيري و اين اطلاعات را به خانوادههاي آنان و گروهك منافقين ارسال نمايد.
وي با حضور در اغتشاشات و تشويق دانشجويان به حضور در تجمعات غيرقانوني، اطلاعات اين تجمعات و آشوبها را براي منافقين ارسال ميكرده است.
متهم ضمن ارتباط گيري با خانواده زندانيان و مصاحبه با آنان، نوارهاي مصاحبه را براي سيماي آزادي، صداي آمريكا، راديو فردا و ... ارسال كرده است.
وي همچنين خانواده شبنم مدد زاده از اعضاي گروهك را به سرپل منافقين وصل نموده است.
متهم مزبور در ستاد انتخاباتي آقاي كروبي حضور داشته است.
دستگيري اعضاي گروهك نفاق در جلسه ساماندهي آشوب ها
- آقاي اميرحسين فتوحي فرزند حسن، از عناصر فعال گروهك منافقين است كه در اغتشاشات اخير نقش موثري داشته و در جلسه تشكيلاتي گروهك دستگير شده است.
- آقاي مهدي شيرازي فرزند احمد از ديگر اعضاي گروهك تروريستي منافقين است كه در جلسه سازماندهي اعضاي گروهك منافقين جهت دامن زدن به آشوبها و اغتشاشات دستگير شده است.
همكاري و ارتباط با اعضاي گروهك منافقين در اغتشاشات اخير
آقاي حسام سلامت فرزند محمد، متهم به همكاري و ارتباط داشتن با ضياء نبوي چاشمي از عناصر مرتبط با گروهك منافقين در داخل كشور است.
وي همچنين ارتباط نزديكي با شوراي محرومين از تحصيل دارد كه اين شورا تحت نفوذ و هدايت منافقين ميباشد. متهم مزبور از فعالين و محركين شركت در تجمعات غيرقانوني پس از انتخابات رياست جمهوري بوده است و اخبار و گزارشهاي مربوط به اغتشاشات را از طريق مجيد دري كه از سرپلهاي منافقين در داخل است، براي رسانههاي بيگانه و منافقين ارسال كرده است.
اقدامات يك شبكه تروريستي وابسته به سرويسهاي امنيتي آمريكا و اسرائيل در آستانه انتخابات رياست جمهوري
يكي از اعضاي شبكه تروريستي مذكور به نام محمدرضا علي زماني فرزند اسماعيل ميباشد كه داراي سابقه محكوميت كيفري در جرايم كلاهبرداري، جعل مهرهاي سپاه، دادگستري و قوه قضائيه است.
فرد متهم به همراه حامد روحي نژاد و احمد كريمي در اسفند 1385 به عراق سفر ميكنند و از اين تاريخ ارتباط سازمان يافتهاي را با نيروهاي آمريكايي و اسرائيلي برقرار مينمايند.
متهمان جلسات متعددي را در دهوك اربيل، منطقه ربيعه در مرز سوريه و سليمانيه با مقامات آمريكايي برقرار مينمايند و با دريافت پول از آنان، جهت ادامه مأموريت خود به تهران باز ميگردند. ترور يكي از مسئولان شهر پاوه، جمع آوري اطلاعات مربوط به نيروهاي بسيجي در تهران، دامن زدن به تجمعات، كارگري، تهيه بمبهاي قوي آتش زا، مشخص كردن اماكن سياسي و مذهبي براي ايجاد انفجار، جمع آوري اطلاعات درباره ساختار و سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نحوه قاچاق سلاح به كردستان عراق، جمع آوري اطلاعات از پادگان امام حسين(ع)، انجام عمليات تروريستي در جريان برگزاري نماز عيد فطر در مصلاي تهران و همكاري اطلاعاتي جهت انفجار در برخي مراكز مذهبي در فروردين 1387 از مهمترين مأموريتهاي محوله به متهم و تيم همراه وي بوده است.
طراحي بمب گذاري در حوزههاي رأي گيري و اقدام عليه امنيت ملي و دامن زدن به آشوب و اغتشاش از ديگر مأموريتهاي متهم بود كه قبل از هرگونه اقدامي توسط نيروهاي امنيتي دستگير شده است امنيتي گرفتار شد.
همكاري با نيروهاي آمريكايي جهت به اغتشاش كشيدن كشور
آقاي احمد كريمي فرزند محمود عضو ديگري از شبكه تروريستي وابسته به سرويسهاي اطلاعاتي آمريكايي است كه به همراه دو متهم ديگر يعني حامد روحي نژاد و محمدرضا علي زماني براي ديدار، توجيه و دريافت مأموريت از مقامات آمريكايي و اسرائيلي به صورت غيرقانوني از كشور خارج شده، به سليمانيه عراق ميروند.
متهم نامبرده در جريان ملاقات و تماس با افسران اطلاعاتي آمريكا و برقراري جلسات متعدد، آمادگي خود را براي هرگونه اقدام عليه جمهوري اسلامي ايران اعلام مينمايد. متهم و تيم همراه، پس از دريافت پشتيبانيهاي لازم از جمله پول و تجهيزات مخابراتي، جهت انجام عمليات بمب گذاري و تروريستي در اماكن دولتي، مذهبي، جمع آوري اطلاعات از مراكز نظامي به ويژه سپاه و بسيج و تهيه چارت سازماني نيروهاي مسلح وارد كشور ميشوند.
متهم نامبرده به همراه ديگر اعضاي شبكه، پروژههاي مختلفي را جهت ايجاد آشوب و ناامني در كشور در برهه برگزاري انتخابات دهم و پس از آن تدارك ديده بودند كه قبل از موفقيت در انجام انفجار و عملياتهاي تروريستي دستگير شدند.
ورود به صحنه آشوبهاي پس از انتخابات
حامد روحي نژاد يكي ديگر از اعضاء اين شبكه تروريستي حدود يك سال و نيم در عراق اقامت داشته است. وي در اواخر سال گذشته از سوي افسر آمريكايي رابط اطلاعاتي خود مأموريت پيدا ميكند كه به تهران آمده از طريق بمب گذاري و ترور صحنه انتخابات ايران را ناامن و به آشوب بكشد كه قبل از موفقيت در عمليات مذكور، توسط نيروهاي امنيتي دستگير و در اين پرونده بازداشت ميباشد.
طرح بمب گذاري در حوزههاي رأي گيري انتخابات رياست جمهوري
اميررضا عارفي فرزند احمد عضو ديگر اين شبكه از طريق ارتباط با فردي به نام فرود فولادوند با سرويس اطلاعاتي آمريكا مرتبط بوده است.
نامبرده به همراه يكي ديگر از متهمان اقدام به ساخت بمبي قوي آتش زا مينمايد و در چند مرحله شدت انفجار آن را در بيابانهاي اطراف تهران آزمايش ميكند.
نامبردگان با تهيه فيلمي از اين آزمايشات و ارسال آن به آمريكا، طرحهاي خود را براي انفجار در امامزاده زيد(ع) بازار، امام زاده علي اكبر(ع) چيذر، حسينيه فاطميون در خيابان مجاهدين اسلام، نصب بمب روي تانكر انتقال بنزين و برخورد آن با پمپ بنزين مقابل مجلس شوراي اسلامي، بمبگذاري در حسينيه شهرك وليعصر و مرقد مطهر حضرت امام خميني(ره) اعلام ميكنند.
با تأييد اين طرح از افسران رابط، متهم نامبرده اقدام به طراحي ساخت بمبهاي قوي براي كارگذاشتن در حوزه رأي گيري حسينيه ارشاد و مسجدالنبي نارمك مينمايد تا در روز انتخابات با انفجار آن، ضمن كشته و مجروح كردن صدها رأي دهنده، روند برگزاري انتخابات را دچار مشكل نمايند كه در نهايت پيش از هر اقدامي، متهم و تيم همراه وي توسط نيروهاي گمنام آقا امام زمان(عج) بازداشت ميشوند.
تلاش براي تضعيف نظام اسلامي و به قدرت رساندن گروهك نهضت آزادي
آقاي عماد بهاور فرزند محمد حسين، مسئول شاخه جوانان گروهك نهضت آزادي و عضو دفتر سياسي گروه است. نامبرده از سوي نهضت آزادي مأموريت پيدا ميكند تا به صورت نفوذي از سوي نهضت آزادي در ستاد 88 و كمپين دعوت از موسوي فعال شود و خطوط نهضتيها را به اين ستاد منتقل نمايد.
از جمله اقدامات وي تشكيل ستاد جوانان آقاي موسوي در ستاد قيطريه، برگزاري همايشهاي سه گانه موج سوم، سازماندهي ستاد 88 در استانها و هماهنگ نمودن نهضتيها در استانها با اين ستادها و انتشار و توزيع جزوات انتخاباتي است.
ديدار اعضاي شاخه جوانان نهضت آزادي به همراه امير خرم از اعضاي شوراي مركزي نهضت آزادي با قربان بهزاديان نژاد مسئول ستاد انتخاباتي آقاي موسوي در راستاي همكاري و هماهنگي نهضتيها با ستاد موسوي، با هماهنگي متهم مزبور صورت گرفته است.
وي در راستاي كار تبليغي هماهنگ و در يك اقدام تشكيلاتي اقدام به تهيه فيلم تبليغاتي در حمايت از موسوي و كروبي با آرم نهضت آزادي ميكند اين فيلمها در تيراژ بالا و حمايت مالي فردي ناشناس منتشر و توزيع ميشود.
متهم مزبور با اظهارات كذب و با درج مقالات و مصاحبههايي در روزنامهها و سايتهاي خبري اقدام به سياه نمايي ازاوضاع جاري كشور، تخريب اقدامات نظام، تشويش اذهان عمومي، ايراد افترا به مسئولان برگزار كننده انتخابات و گسترش فضاي يأس و نوميدي در جامعه از طريق تكرار ادعاهاي واهي درخصوص عملكرد نظام نموده است.
متهم مزبور همچنين نقش فعالي در راهاندازي تلويزيوني اينترنتي موج در ستاد قيطريه در ايام انتخابات داشته است.
وي علل و انگيزههاي خود را از اين فعاليت ها، ترويج افكار سكولاريستي و تضعيف نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و به قدرت رساندن گروهك نهضت آزادي عنوان كرده است.
ارتباط با شبكهها و رسانههاي بيگانه و ارسال اطلاعات و عكس جهت تهييج آشوبگران
ارسال خبر، گزارش، عكس و فيلم از صحنههاي آشوب و اغتشاش به رسانههاي بيگانه از ديگر اتهام بازداشت شدگان حوادث اخير است.
اين افراد با ارسال اخبار و تصاوير آشوبهاي خياباني به شبكههاي تلويزيوني و خبري، نقشي مهم در تحريك و تهييج افكار عمومي به ويژه ايرانيان مقيم خارج كشور عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران داشتهاند.
متهمان ابراز داشتهاند با دريافت پول از رسانههاي خارجي، اقدام به تشكيل خانههاي تيمي و مجردي كردهاند و از طريق اينترنت پر سرعت اقدام به ارسال عكس و فيلم نمودهاند.
در تصاوير و فيلمهاي ارسال شده، چهرههاي آشوب زده و بحراني از كشور ارائه شده و بينندگان تصور ميكنند آشوبگران، مردم ايران هستند كه در اعتراض به نتايج انتخابات به خيابانها آمدهاند.
مجيد سعيدي فرزند ناصر، يكي از عكاسان بازداشت شده ميگويد: "بنده در تجمعات غيرقانوني ميدان انقلاب، ميدان آزادي، ميدان هفت تير، ميدان ولي عصر(عج) و ميدان بهارستان اقدام به گرفتن عكس از تجمعات غيرقانوني كردم و سپس اين تصاوير را از طريق خانهاي تجهيز شده در حوالي ميدان هفت تير به گروهك ضدانقلابي مرز پرگهر در آمريكا، آژانس گيتي ايميج در انگلستان و دفتر سيپا در فرانسه ارسال كردم."
ضمنا نامبرده اعتراف كرده است طبق قراردادي كه با موسسه گيتي ايمِيج داشته، قرار بوده در قبال ارسال تصاوير اغتشاشات روزانه 225 دلار دريافت نمايد. عكاس نامبرده هيچ گونه مجوزي براي عكاسي از اغتشاشات نداشته و با عناصر خارج كشور همكاري داشته است.
يكي ديگر از متهمان "ساتيار امامي " فرزند عبدالصمد، در تشريح اقدامات ضدامنيتي خود ميگويد: "به درخواست آلفرد يعقوب زاده از عكاسان دفتر سيپا فرانسه، در تجمع غيرقانوني 18 تير در ميدان انقلاب شركت كرده و عكسهاي اين تجمع را همان شب به فرانسه ارسال كردم و روز بعد اين عكسها در نشريات ضد انقلاب و سايتهاي خبري ضد انقلاب به منظور تهييج گروههاي آشوبگر عليه امنيت كشور و تبليغ عليه نظام منتشر گرديد. "
تهيه تصاوير از مراكز نظامي و هستهاي كشور و ارسال آن به خارج كشور از ديگر موارد اتهامي ساتيار امامي است كه در اين باره ميگويد: "در قبال 1000 يورويي كه از آلفرد يعقوب زاده دريافت كردم، اقدام به ارسال تصاويري از نيروگاه اتمي بوشهر به فرانسه نمودم. "
مازيار بهاري از ديگر متهمان دستگير شده، در اعترافات خود ميگويد: "در جريان آشوبهاي پس از انتخابات، دو مقاله براي مجله نيوزويك به رشته تحرير در آوردم و در آن به دفاع از آشوبگران و حمله به نظام اسلامي پرداختم. براي فعاليت خود در نيوزويك روزانه 200 دلار دريافت ميكردم. همچنين پس از ارسال فيلم حمله به پايگاه بسيج در خيابان محمد علي جناح، مسئولان شبكه 4 انگليس متعهد شدند به خاطر ارسال اين فيلم دو دقيقه اي، 2100 پوند به بنده پرداخت نمايند. "
همچنين محمد رسولي فرزند حسين، كه در تجمع غيرقانوني ميدان آزادي و در حين فيلمبرداري از اغتشاشات دستگير شده است ميگويد: "در تجمعات پس از انتخابات به صورت فعال شركت ميكردم. يكي از مهمترين اهداف من براي شركت در اين تجمعات، تهيه فيلم از اغتشاشات و ارائه آن به شبكههاي ماهوارهاي از جمله بي بي سي بود كه در چند مورد فيلمهاي ارسالي ام از بي بي سي پخش گرديد. "
شركت در تجمعات غيرقانوني همراه با سلاح سرد و آلات مجرمانه
عليرضا اشراقي فرزند محمد جواد كه در حين تحريق و تخريب بانكها و اماكن دولتي در خيابان كريمخانزند توسط مأموران امنيتي و انتظامي دستگير شده، در اعترافات خود ميگويد:«در تمامي تجمعاتي كه پس از انتخابات برگزار شد، با قمه و سلاح سرد حضور داشتم. در روزهاي اوليه آشوبها، تصميم گرفتم سلاحي بسازم كه بتوانم دوربين بانكها و اماكن دولتي را تخريب كند و البته در اين كار هم موفق بودم و با ساخت تيركمان دست سازي كه تيرهاي آن از ميخهاي پاشنه كفش بود، اقدام به ضرب و جرح مأمورين و تخريب دوربينهاي مدار بسته بانكها و اماكن دولتي ميكردم».
ساخت و پرتاب نارنجك دست ساز و آتش زا با استفاده از لباس فرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
آقاي ميثم قرباني فرزند حجت الله كه يكي از متهمان اغتشاشات پس از انتخابات است در اعترافات خود ميگويد: "براي به آشوب كشانيدن تجمعات خياباني، تصميم گرفتم مواد لازم را براي ساخت نارنجك دست ساز فراهم كنم كه در اين كار موفق بودم. پس از ساخت اين نارنجك ها، آنها را در آشوبهاي خياباني مورد استفاده قرار دادم اما از آنجا كه نگران شناسايي و بازداشت خود همراه با نارنجك بودم، اقدام به تهيه لباس فرم سپاه كردم تا از اين پوشش بتوانم براي اهداف خود سود ببرم. "
تمرد و حمله به مأمورين نيروي انتظامي در حين انجام وظيفه
آقاي حسين باستاني نژاد فرزند شريف، از متهمان بازداشت شده در صحنه درگيريهاي خياباني ميگويد: "از لحاظ سوابق سياسي جزو هواداران حزب توده هستم. تجمعات خياباني پس از انتخابات بستري براي حضور و فعاليت هر چه بيشتر من بود. در اكثر تجمعات غيرقانوني به عنوان يكي از محركان آشوبها حضور داشتم و در حمله به نيروهاي انتظامي و بسيج مشاركت داشتم. "
دستگيري نامبرده پس از آن صورت پذيرفت كه تصاويري از متهم در حال حمله به سنگ پراني به نيروهاي انتظامي در سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شد و از طريق اطلاعات مردمي، محل اختفاي متهم به نيروهاي امنيتي گزارش و وي دستگير ميشود.
اسامي ساير متهمين كه داراي اتهام مشابه هستند در پروژه منعكس ميباشد.
حمله به مراكز نظامي با مواد آتش زا به قصد ايجاد فتنه و بلوا در جامعه
- آقاي مهدي فتاح بخش فرزند هادي كه در حين ارتكاب جرم دستگير شده، اظهار ميدارد: "در تجمع غيرقانوني خيابان آزادي اقدام به سنگ پراني و حمله به مأموران نيروي انتظامي كردم. سپس به اتفاق جمعي از اغتشاشگران به سمت يكي از پايگاههاي بسيج حركت كرديم و با پرتاب سنگ و مواد آتش زا، كانكس پايگاه ثامن الائمه(ع) حوزه 115 ليله القدر بسيج را به آتش كشيديم كه در حين ارتكاب جرم توسط مأموران انتظامي و امنيتي بازداشت شدم. "
- در ميان متهمين آقاي موسي شاه كرمي فرزند ابراهيم، با حمل كوكتل مولوتف و سنگ پراني به مأمورين انتظامي، موجبات اقدام عليه امنيت كشور را فراهم آورده است.
- همچنين آقاي امير شناور فرزند خليل، كه داراي پيشينه محكوميت كيفري است، اقدام به سنگ پراني و تمرد نسبت به مأموران نيروي انتظامي در حين انجام وظيفه نموده است. متهم با تأثيرپذيري از شبكههاي ماهوارهاي اقدام به آتش زدن اموال عمومي و خصوصي در جهت اخلال در نظم و امنيت شهر نموده است.
كشف چند قبضه كلت كمري و تعداد زيادي فشنگ جنگي و اسناد ارتباط با گروههاي خارج كشور جهت سند سازي عليه نظام اسلامي ايران
از منزل و محل كار آقاي محمد علي دادخواه سخنگوي كانون غيرقانوني مدافعان حقوق بشر كه نقش مهمي در راهاندازي آشوبها داشته است، تعداد دو قبضه كلت كمري همراه با مقاديري فشنگ، مواد مخدر، اسناد ارتباط با گروههاي خارج از كشور جهت ايجاد اغتشاش و مدارك واطلاعيههايي دال بر تحريك مردم به آشوب و بلوا كشف گرديد.
حادثه كوي دانشگاه؛ بستري براي حضور نيروهاي خودسر در اغتشاشات
رخدادهاي تلخي كه در دوران تبليغات انتخاباتي و پس از آن اتفاق افتاد، بسترهاي لازم را براي مانورنيروهاي آشوبگر و خودسر در مراكز حساس فراهم آورد.
حادثه تلخ كوي دانشگاه نمونه بارزي از حضور و مانور اين عناصر خودسر و فتنه انگيز است. در پروژههايي كه ستادهاي آشوب و بحران سازي تعريف كرده بودند، دانشگاهها و خوابگاههاي دانشجويي از جايگاه ويژهاي برخوردارهستند. طراحان و بازيگردانان پروژه براندازي نرم با درك پيوندي عاطفي كه ميان اقشار مردم و طيف دانشگاهي وجود دارد، زمينه خياباني كردن و راديكاليزه نمودن اعتراضات را فراهم آوردند.
بدون ترديد حادثه دانشگاه بايد از منظر توطئه حساب شدهاي كه در آن گروهي بازي خورده و غافل ايفاي نقش كردند، بررسي شود. در اين حادثه گروههايي از فدائيان خلق، دفتر تحكيم وحدت، پان تركيست ها، برخي اعضاي انجمن اسلامي دانشگاههاي تهران و نيروهاي خودسر حضور داشتند.
بررسي آماري افراد ضرب و شتم شده و زخميهاي بستري در بيمارستانها نشان ميدهد كه طراحان و مجريان پروژه فتنه گري و آشوب براي رسيدن به اهداف شوم خود حاضرند فرزندان پاك اين مرز و بوم را نيز قرباني نمايند.
اقدام عليه امنيت كشور از طريق آشوب اجتماعي و تباني به قصد برهم زدن امنيت عمومي
- آقاي اميد جعفرآبادي فرزند عباس كه داراي پيشينه محكوميت كيفري است، ضمن حضور در تجمعات غيرقانوني، اقدام به درگيري با نيروهاي انتظامي و امنيتي نموده است.
- همچنين آقاي محسن جعفري فرزند محمد حسن كه داراي دو فقره پيشينه محكوميت كيفري در رابطه با مواد مخدر است، از طريق آشوب اجتماع و تباني به قصد برهم زدن امنيت عمومي، عليه امنيت كشور اقدام نموده است. نامبرده با حمله و پرتاب سنگ به مأمورين و سردادن شعار عليه نظام جمهوري اسلامي ايران، در درگيريها و تحريق اموال عمومي و خصوصي مشاركت فعال داشته است.
- آقاي محمدرضا اسماعيل زاده فرزند قاسم كه اعتياد به مواد مخدر كراك دارد، با حضور در تجمعات غيرقانوني واغتشاشات خياباني، اقدام عليه امنيت كشور كرده است.
- آقاي حامد مكاري انور فرزند حميد كه اعتياد به مواد مخدردارد، از ديگر متهمان اقدام عليه امنيت كشور است كه در تجمعات غيرقانوني و اغتشاشات خياباني مشاركت داشته است.
- همچنين آقايان فرشيد قدرتي فرزند علي اكبر، سعيد پورعظيمي فرزند حسن، رحيم همتي فرزند جمشيد، احسان هنركار فرزند رضا، فرشيد كريمي فرزند علي، ميثم صابر فرزند محمود، عليرضا قريبي فرزند محمد اسماعيل، اكبر قدرتي فرزند براتعلي، محمد حسين كوشكباغي فرزند علي اكبر، آدرين كشيشيان فرزند رستم، عباس گلزارنيا فرزند قاسم، سهند صابرنژاد فرزند محمد حسين، حسين افشاري فرزند حسن، سيد هادي شاه ولايتي فرزند احمد، محمد قنبري ورنكشي فرزند نقدعلي، مهران احمديان فرزند صادق، سعيد قرباني فرزند غلامرضا، احمد شريفيان فرزند عبدالله، اصغر مشيري فرزند علي حسين، فرزين هادي پور آب كنار فرزند فرامرز، ناصر عبدالحسين فرزند غلامرضا، حميد صلاحي فرزند رضا، محسن شكري فرزند پنجعلي، عليرضا قادري فرزند فضلالله، رامين ساتكين فرزند عادل، اميررجبي فرزند شعبانعلي، افشين خسروي پور فرزند حسين، سيدعلي سيدزاده فرزند جلال، محمد نيكزاد فرزند احمد و خانم مائده سادات ذكريايي فرزند ابوالفضل كه همگي داراي پيشينيه كيفري هستند، با شركت در تجمعات غيرقانوني، اخلال در نظم عمومي، فعاليت تبليغي عليه نظام، ايجاد شبهه جعل و تقلب در نتيجه انتخابات و سلب اعتماد عمومي نسبت به حاكميت و مراجع رسمي كشور، اقدام عليه امنيت كشور از طريق اجتماع و تباني به قصد برهم زدن امنيت عمومي نمودهاند.
حضور در محلهاي اغتشاش و پخش سي دي و اعلاميههاي تحريك آميز
- آقاي ايمان سهراب پور فرزند كاووس، با حضور در محلهاي اغتشاش، اقدام به پخش ي دي و اعلاميههاي تحريك آميز بين مردم كرده است.
- متهم ديگر آقاي سعيد سپانلو فرزند ابوالفضل كه داراي سابقه كيفري است با حضور در تجمعات غيرقانوني، اقدام به پخش تصاوير تحريك آميز كرده است.
همچنين آقاي حميدرضا بختياري فرزند علي، با حضور در تجمعات غرقانوني و حمل پلاكارد، اقدام به تحريك ديگران جهت حضور در تجمعات غيرقانوني نموده است.
- متهم ديگر آقاي عباس يوسف شاهي فرزند عظيم الله با حمل و توزيع اعلاميههاي غيرقانوني، اقدام به تحريك آشوبگران نموده است.
- آقاي مهرداد اصلاني فرزند غلامرضا، با ارسال پيام به شبكه تلويزيوني بي بي سي در تحريك به آشوب ايفاي نقش نموده است. از ديگر اتهامات وي شركت در اغتشاشات است.
- آقاي مرتضي بي طرف فرزند رحيم با شركت در تجمعات غيرقانوني و فيلمبرداري از اغتشاشات، با افرادي كه داراي تابعيت خارجي هستند ارتباط برقرار كرده است.
ايراد ضرب و شتم مأمورين بسيج در حين انجام وظيفه
- آقاي مهرداد ورشويي فرزند ناصر، داراي سابقه كيفري اقدام به ايراد ضرب و جرح مأمورين بسيج در خيابان آزادي تهران كرده كه تصاوير متهم در حين ارتكاب جرم در رسانههاي عمومي نمايش داده شده است.
- همچنين آقاي فرامرز عبدالله نژاد فرزند رحيم، به عنوان يكي از عوامل اغتشاش در حمله و تمرد نسبت به مأمورين بسيج در خيابان آزادي مشاركت داشته است. عكس متهم حين ارتكاب جرم توسط رسانههاي خبري منتشر شده است.
اقدام عليه امنيت كشور از طريق حمل و نگهداري نارنجك جنگي
خانم زيبا عسكري فرزند يدالله، در تجمع غيرقانوني خيابان آزادي نارنجك جنگي همراه داشته است.
همچنين محسن عباسي منتظري فرزند مظفر، به همراه خانم زيبا عسگري ضمن حضور در تجمعات و اغتشاشات، در حمل و نگهداري نارنجك جنگي با متهمه مشاركت داشته است.
مشاركت در تخريب و تحريق اموال دولتي، عمومي و خصوصي
- آقاي كامران جهانباني فرزند مهديقلي، به عنوان يكي از عوامل اغتشاش به ايجاد تحريق عمدي در سطح خيابانها و معابر تهران اعتراف ميكند.
- آقاي مهدي مقيمي فرزند علي كه داراي دو فقره سابقه محكوميت كيفري است، به عنوان يكي از عوامل اغتشاش در آتش زدن اموال عمومي و خصوصي در خيابان نواب حضور داشته است. تصاوير متهم در حين آتش زدن اموال عمومي و خصوصي در رسانهها منتشر شده است.
- آقاي علي صفايي فرزند يدالله كه ساكن آمريكا بوده، در تجمعات و اغتشاشات از جمله تحريق اتوبوس شهرداري در خيابان لارستان حضور داشته و همچنين از منزل متهم مواد روان گردان، شيشه و مشروبات الكلي كشف شده است.
اخلال در نظم عمومي از طريق بلوا و آشوب
- آقاي رامتين توفيق قزويني فرزند منصور كه بهايي است، با حضور در تجمعات غيرقانوني موجبات اخلال در نظم عمومي از طريق بلوا و آشوب و حركات غيرمتعارف و ايجاد ترس و وحشت در جامعه را فراهم آورده است.
- همچنين آقاي فريد احمدي فرزند جلال كه داراي پيشينه محكوميت كيفري سابقه شركت در جريان 18 تير سال 1378 را داراست، با شركت در تجمعات غيرقانوني، موجبات اخلال در نظم عمومي را فراهم آورده است.
- آقاي اكبر اجدادي فرزند علي كه در هنگام دستگيري با خود مواد روان گردان از نوع شيشه داشته با حضور در اغتشاشات به سمت مأمورين انتظامي اقدام به پرتاب سنگ نموده است.
- همچنين آقاي حسام تَرمُسي فرزند حميد، با حضور در تجمعات غيرقانوني، به سنگ پراني عليه مأمورين نيروي انتظامي اقدام كرده است.
- فرناش فرهادپور فرزند عبدالحسين با حضور در تجمعات غيرقانوني اقدام به پرتاب سنگ به سمت مأمورين انتظامي نموده است.
- مسعود شميراني از ديگر متهمان است كه با حضور در اغتشاشات، اقدام به پرتاب سنگ به سمت نيروهاي انتظامي نموده است.
حضور در تجمعات غيرقانوني و دعوت به اعتصاب و تحصن
آقاي علي محدث فرزند احمد با حضور در تجمعات غيرقانوني از اساتيد دانشگاه تهران واميركبير براي تحصن و حضور در تجمعات غيرقانوني دعوت به عمل آورده است. نامبرده در تحصن دانشگاه تهران و اميركبير حضور داشته است.
فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از طريق شركت در تجمعات غيرقانوني و ارسال عكس و اخبار مربوط به اغتشاشات به خارج كشور جهت تدارك خوراك تبليغاتي رسانههاي معاند
- خانم كيانا سعيدفر فرزند ابراهيم، به عنوان يكي ازعوامل اغتشاش در تجمعات غيرقانوني شركت داشته و به تهيه خبر جهت انتقال به شبكههاي ماهوارهاي اقدام نموده است.
- محمد درمنكي فراهاني فرزند عباس متهم به توهين به مسئولان نظام، تشويش اذهان عمومي، تشويش و تحريك سايرين در تجمعات، هدايت اغتشاشگران در قالب طراحي شعار و ارتباط با شبكهها و رسانههاي بيگانه از طريق ارسال عكس و خبر ميباشد.
نامبرده با افرادي در كشور آمريكا، كانادا، ايتاليا، آلمان و تركيه مرتبط بوده و اطلاعات مربوط به اغتشاشات را براي آنها ارسال ميكرده است.
- آقاي مهدي مقيمي فرزند محمد حسين با حضور در تجمعات غيرقانوني اقدام به فيلمبرداري از صحنه درگيريها نموده است.
- خانم سارا احمدي ابهري فرزند محمد جواد كه كارشناس دفتر سازمان ملل متحد در تهران است، ضمن حمل اعلاميههاي گروهكهاي ضد انقلاب و مشاركت در تجمعات غيرقانوني، از صحنه اغتشاشات و درگيريها عكسبرداري كرده است.
- متهم ديگر آقاي شاهور صبا فرزند محسن كه داراي پيشينه محكوميت كيفري است با حضور در اغتشاشات اقدام به فيلمبرداري از صحنه درگيريها كرده است.
- آقاي محمد سليمانپور فرزند نصرت الله با حضور در تجمعات غيرقانوني و دعوت ديگران به شركت در راهپيماييهاي غيرقانوني، اقدام به تهيه عكس و تصوير از تجمعات براي اهداف خاص نموده است.
رياست محترم دادگاه انقلاب اسلامي تهران
پس از بيان شرح توطئه و فتنه اخير كه شامل طراحان، محركين، برنامه ريزان، مرتبطين گروهكهاي معاند وضد انقلاب و نيز مداخله و حمايت و هدايتِ سرويسهاي اطلاعاتي بيگانه واقدامات مخرب افراد فرصت طلب و آشوبگر بود اجازه ميخواهم در فرصتي كه اعلام ميفرماييد كيفرخواست انفرادي هر يك از متهمين را با ذكر نوع اتهامات و دلايل و مستندات جهت صدور حكم شايسته به استناد مواد 500، 610، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامي بيان نمايم.
والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته
معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران