بازدید 14386

اعترافات مردی که زن و بچه‌هایش را کشت

مردی که 15 روز قبل همسر و دو فرزند خردسالش را به قتل رسانده بود، در گفت‌وگویی، ماجرا را شرح داد.
کد خبر: ۵۵۱۳۳۱
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۹ 01 December 2015
مردی که 15 روز قبل همسر و دو فرزند خردسالش را به قتل رسانده بود، در گفت‌وگویی، ماجرا را شرح داد.

روزنامه شهروند آورده است: 15 روز از آن ماجرا می‌گذرد. از آن روز تلخ و سیاه. روزی که برای زن جوان و دو پسر خردسالش ایستگاه آخر زندگی بود. در یک لحظه همه‌چیز تمام شد. روزی که نفس‌های زن 20 ساله و آرمین و آرین دو ساله و 20 روزه برای همیشه قطع شد. یک جنایت خانوادگی هولناک که پس از درگیری با همسایه فاش شد.

مرد شیشه‌ای به زندگی همسر و فرزندانش پایان داده بود. خانه‌ای در نعمت‌آباد که به قتلگاه یک خانواده تبدیل شده بود. اجساد در کمد و میان رختخواب‌ها جاسازی شده بود. حالا دیگر دست مرد جوان رو شده بود و او مجبور به اعتراف شد؛ اعتراف به سه جنایت تلخ.

15 روز از آن ماجرا گذشته و حالا مرد شیشه‌ای دستبندی بر دستانش و زنجیری بر پاهایش روی نیمکت شعبه سوم دادسرای جنایی پایتخت نشسته و به سوالات بازپرس منافی‌آذر پاسخ می‌دهد. سرش پایین است و کم‌ حرف می‌زند. در مقابل بیشتر سوالات قاضی سکوت می‌کند. چهره‌اش نشان می‌دهد که عذاب وجدان دارد و از کارش پشیمان شده، ولی خواستار اعدام است. دوست دارد خودش هم هرچه زودتر بمیرد تا پیش زن و بچه‌اش برود. از جواب دادن به سوالات فراری است و می‌خواهد هرچه زودتر از این جلسات بازجویی خلاص شود. حرفی درباره این‌که چرا فرزندان خردسالش را به قتل رسانده نمی‌زند.

این مرد جوان در گفت‌وگو با «شهروند» جزییات ماجرای این جنایت‌های هولناک را تشریح می‌کند:

چند وقت بود که ازدواج کرده بودی؟

پنج سال.

کجا با هم آشنا شدید؟

در یکی از روستاهای هشتگرد با همسرم آشنا شدم و با او ازدواج کردم.

زمانی که ازدواج کردی اعتیاد هم داشتی؟

من پیش از ازدواجم همه نوع موادی می‌کشیدم. اعتیادم شدید بود و نمی‌توانستم ترک کنم. ولی بعد از ازدواج به‌خاطر همسرم ترک کردم و دیگر مثل قدیم مواد نمی‌کشیدم. ولی بعد از مدتی دوباره شروع کردم به شیشه کشیدن.

با همسرت اختلاف داشتی؟

در این سال‌ها که با هم زندگی می‌کردیم، اختلاف زیادی نداشتیم، تا این‌که سر موضوعی به باجناقم بدهکار شدم. بعد از آن زندگی ما به‌ هم ریخت و هر روز با همسرم دعوا می‌کردم. همیشه با هم درگیر بودیم و یک روز خوش هم نداشتیم.

چرا به باجناقت بدهکار شدی؟

سر موضوعی با او دعوا کردم و با چاقو مصدومش کردم. برای همین باید مبلغ 60 ‌میلیون تومان به او دیه می‌پرداختم، اما من که این پول را نداشتم، برای همین همیشه با خانواده همسرم سر این موضوع درگیر بودم.

چرا با باجناقت درگیر شدی؟

چون پشت سرم حرف‌های نامربوطی زده بود و همیشه اذیتم می‌کرد. برای همین یک‌ سال‌ و نیم پیش، یک روز به سراغش رفتم و علت این حرف‌ها را پرسیدم. ما آن روز با هم درگیر شدیم که من با چاقو ضربه‌ای به پهلوی باجناقم زدم.

دلیل درگیری‌ات با همسرت چه بود؟

بعد از این موضوع مادرزنم و همسرم مرتب به من فشار می‌آوردند که باید پول دیه باجناقم را بپردازم. هرچه به آنها می‌گفتم پول ندارم، فایده‌ای نداشت. مادرزنم همیشه به خانه ما زنگ می‌زد و دعوا راه می‌انداخت. او به همسرم می‌گفت که مرا مجبور به جور کردن پول دیه کند. من هم این پول را نداشتم. برای همین با همسرم درگیر شدم.

از روز حادثه بگو؟

آن روز باز هم سر همین موضوع با همسرم درگیر شدم. همسرم دوباره به من گفت که باید پول باجناقم را پرداخت کنم. اما من که این پول را نداشتم، برای همین دوباره دعوایمان شد. وقتی درگیری بالا گرفت، من رفتم و شیشه کشیدم. همسرم بی‌خیال این موضوع نمی‌شد. من هم که شیشه کشیده بودم و در حالت طبیعی خودم نبودم، به سراغش رفتم و او را کشتم.

بعد چه شد؟

بعد از آن به سراغ دو فرزند خردسالم رفتم و آنها را هم خفه کردم. پسر بزرگترم داشت بازی می‌کرد که او را کشتم. پسر کوچکم هم در خواب بود که خفه‌اش کردم. خودم هم نمی‌دانم چرا، ولی کنترلی بر رفتارم نداشتم و هیچ‌کدام از کارهایم دست خودم نبود.

چرا بعد از قتل با همسایه‌ات درگیر شدی؟

بعد از جنایت، پنجره‌ها را باز کردم و فریاد زدم که همسر و فرزندانم را کشته‌ام، اما کسی باور نمی‌کرد. همان لحظه احساس کردم که دزد به خانه همسایه آمده، برای همین به طبقه پایین رفتم و بعد از در زدن با همسایه‌ام درگیر شدم.

چرا به قتل اعتراف نمی‌کردی؟

من بعد از این‌که به خاطر درگیری با همسایه‌ام دستگیر شدم، در کلانتری به مأموران هم گفتم که همسر و فرزندانم را کشته‌ام ولی هیچ‌کدام اهمیتی به حرف‌هایم ندادند. کسی باور نمی‌کرد که من این کار را انجام داده باشم و همه تصور می‌کردند که توهم زده‌ام.

از خانواده خودت خبر داری؟

مادرم فوت کرده ولی از پدر و برادر‌هایم هیچ خبری ندارم. خیلی وقت است که آنها را نمی‌دیدم.

پیش از دستگیری شغلت چه بود؟

رنگ‌کار مبل بودم.

پشیمانی؟

پشیمان که هستم ولی دوست دارم هرچه زودتر اعدام شوم و به جمع خانواده‌ام بپیوندم. من حتی بعد از قتل می‌خواستم خودم را هم دار بزنم اما نتوانستم. الان هم تنها درخواستم این است که اعدامم کنید تا پیش زن و بچه‌ام بروم و همه خانواده با هم مرده باشیم. من تحمل این زندگی را نداشتم و الان هم با این وضع نمی‌توانم آرامش داشته باشم.

با ادعاهای این متهم، بازپرس منافی‌آذر از شعبه سوم دادسرای جنایی پایتخت، این پدر و همسر جنایتکار را برای تشخیص سلامت روان به پزشکی قانونی معرفی کرد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۳
انتشار یافته: ۱۵
اینا که اعتیاد دارن و معلومه که مشکل روانی هم دارن چرا ازدواج میکنن که چند نفر دیگه رو هم بدبخت کنن؟ بیچاره اون زن و دو تا بچه بیگناه
خیلی حالش از من وتو هم بهتره لطفا زود اعدامش کنید که جایگاهش جهنم است نه نزد فرزندان بی گناهش.
سلام. خانواده های محترم پیش از تصمیم به ازدواج فرزندان از سابقه خواستگار پرسش کنید. مشورت کنید . حتی به آدم سیگاری هم زن ندید چه برسه به معتاد اونم به همه نوعش ( یا شیشه ) این دختر بیچاره الان اگر با این جرثومه فساد ازدواج نکرده بود حداقل الان در کنار خانواده خودش زنده و در حال زندگی بود. دیرتر ازدواج می کرد که بهتر بود دست یه همچین موجود انسان نمایی می افتاد و دو بچه معصوم رو می کشت ...
در كنار دره است كه كوه معني پيدا ميكند. آيا ميشود كوه داشت ولي دركنارش دره يا زمين پست نداشت؟ همچنين سفيدي در كنار سياهي ديده مي شود. هميشه اين سوال را مي پرسند كه چرا بايد چنين چيزهايي در دنيا باشد: قتل، فساد، اعتياد و بطور كل بدي. چه مي شد اگر همه مردم خوب و در مسير اخلاق مي بودند. حقيقت اين است كه بدي از جامعه بشري پاك شدني كه نيست كه هيچ، حتي لازم و بخشي از فلسفه آفرينش انسان است. زيرا اگر بدي نبود ارزش انسانهاي خوب درك نميشد. زيرا خداوند انسان را داراي اختيار آفريده تا در بين جوامع بشري افرادي رشد كنند كه اگرچه معدودند اما هدف آفرينش خداوند هستند. اين شما هستيد كه تعيين مي كنيد آيا جزو آن معدود افراد هستيد يا نه.
کانتینر + کشتی + دریا
این تنها راه حل معتاداست.
بندازینشون تو کانتینر و با کشتی ببرینشون تو دریا و پرتشون کنین تو آب.
عجیب اینکه ایشون اصرار دارن زودتر اعدام شن که به خانواده خودشون بپیوندن! آخه نامسلمون. فکر نمی کنی که همسر و بچه های معصومت رغبتی به دیدنت داشته باشن؟
خدایا این مملکت رو از شر مواد مخدر دور کن.
کار در اردو گاه برای همیشه.
بیاد اون بچه هایی که در مدیترانه پرپر مشن زارگریه کنم یا به حال این گلهای نشکفته ایران.
باید مسئولین کلانتری را که حرفهای این جنایتکار را باور نکرده اند توبیخ کنند
شیشه واقعاً داره نابود می کنه. به این می گن نفوذ.
تابناک جون مادرت از این داستانها تو صفحت نزار ...مغز ما همین جوری بهم ریخته هست دیگه بدترش نکن...خودمون کم غسه داریم شماهم بدترش میکنی...چهارتا مطلب شاد کننده بزار مردم شاد بشن نه اینکه قتل یاد مردم بدید.
پس چرا ریشه مواد را در مملکت نمیخشکانید؟ اگر یک جوان در اثر امر به معروف کوچکترین زخمی بردارد چندین روز تظاهرات به راه میاندازید، آیا این معزل یک فاجعه ملی نیست که هر روز شاهد چندین مورد از این گونه موارد در سرتاسر کشور هستیم؟
فقط اعدام
چرا به افراد اموزش داده نمی شود که سربسر معتاد نگذارند . معتاد حالت عادی ندارد و ممکن است ازش خطا سر بزند. زنه همه میرفته تو اعصابش اخه چرا باید هی بهش فشار بیاره که پول دیه به باجناقش بده . لابد باجناقش هم تقصیر داشته که این باهاش درگیر شده .
به جای این یارو باید خانواده اون دختر رو اعدام کنن که دخترشون رو به هر دلیلی به یه معتاد دادن
متاسفانه در بعضي از خانواده ها وقتي سن ازدواج يه دختر بالا ميره ، خانواده هول ميشه و دخترو به هركي كه بياد ميده و همينطور در بعضي از خانواده ها وقتي پسرشون معتاد ميشه ميگن اگه بهش زن بديم زن ميتونه درستش كنه و توجه نمي كنن پسري كه خودشون نتونستن درست كنن چطور يه دختر معصوم و بيگناه ميتونه درست كنه ؟ و اينطوريه كه معضلات اجتماعي يكي پس از ديگري بوجود مياد و اگه انصاف داشته باشيم بيشتر بار گناهش هم روي دوش اطرافيان هست .
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار