زن ميانسال زمانيکه ديد شوهرش از دختر او توقع دارد سرکار برود و خرج زندگيشان را بدهد، به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد.
به گزارش مردم سالاری، چندي پيش زوج ميانسال با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق دادند. زن ميانسال در خصوص علت آن به قاضي گفت: آقاي قاضي از وقتي با شوهر دومم ازدواج کردهام او ديگر سرکار نميرود و در خانه مينشيند. حالا بيکارياش بماند، او توقع دارد که دخترم از صبح تا شب کار کند و تمام حقوقش را به او بدهد.
وي در ادامه افزود: از وقتي ازدواج کردهام دختر بيچارهام خرج زندگيمان را ميدهد و هرچه هم از شوهرم ميخواهم سرکار برود، فايده اي ندارد. او ميگويد پير شده و نميخواهد سرکار برود. آخر مگر دختر من چه گناهي کرده است که بايد با ازدواج من زندگياش عوض شود و خرج دو نفر را بدهد. من شوهر کردم که سرپرست زندگيام باشد و از من حمايت کند، نه اينکه او هم سرباري باشد براي زندگي من و دخترم. براي همين تصميم به جدايي گرفتم و دوست ندارم حتي يک لحظه ديگر در کنار اين مرد زندگي کنم.
در ادامه مرد ميانسال نيز به قاضي گفت: آقاي قاضي من پير شدهام و ديگر وقتش رسيده بود که در خانه بمانم و استراحت کنم. از طرفي هم وقتي با همسر دومم ازدواج کردم متوجه شدم که دخترش کار ميکند و در آمد خوبي هم دارد. حتي ميدانستم که او خرج زندگي مادرش را هم تامين ميکند. براي همين تصميم گرفتم در خانه بمانم. اما همسرم سر اين موضوع جنجال به راه انداخته و ميخواهد از من جدا شود. حالا که او اينطور ميخواهد من هم ديگر نميخواهم در کنار اين زن زندگي کنم. د
ر پايان قاضي تلاش کرد تا اين زوج را از جدايي منصرف کند، ولي وقتي اصرار آنها را ديد رسيدگي به اين پرونده را به جلسه آينده موکول کرد و به اين زوج نيز فرصت داد تا بيشتر در مورد جدايي فکر کنند.