بازدید 6872

آزمون ميانجيگري عمان در بحران سوريه

محمد يزدان پناه*
کد خبر: ۵۴۴۶۸۶
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۸ 04 November 2015
مقدمه:

سفر غيرمنتظره وزير امور خارجه عمان به سوريه در تاريخ 26 اکتبر 2015 (مصادف با 4 آبان 1394) و ملاقات وي با بشار اسد، رئيس جمهور کشور بحران زده سوريه، صفحه جديدي از تلاش هاي ميانجيگرانه عمان در بحران هاي منطقه اي و بين المللي گشوده است. اهميت اين سفر به جهات گوناگون از قبيل سفر يکي از وزراي خارجه شوراي همکاري خليج فارس به سوريه بعد از 5 سال، مداخله نظامي روسيه در سوريه و آماده شدن اين کشور براي انتخابات پارلماني و رياست جمهوري حائز اهميت مي باشد. به رغم اينکه کشور عمان يکي از متحدين ايالات متحده در ساحل جنوبي خليج فارس به شمار مي رود، اما رويکرد متفاوت تري از ساير اعضاي شوراي همکاري خليج فارس نسبت به مسائل مهم منطقه اي از جمله بحران سوريه اتخاذ کرده و از روابط نزديک با حامي اصلي بشار اسد - جمهوري اسلامي ايران - بهره مند است. نتيجه بخش بودن ميانجيگري مسقط در مذاکرات هسته اي ايران با گروه 1+5، مزيد بر علت شده است تا اين شيخ نشين به دنبال ايفاي نقشي منصر به فرد در مسائل خاورمیانه در قالب ديپلماسي میانجی گری باشد. حفظ تعادل در روابط با دولت سوريه و حاميانش در یک طرف و ائتلاف عربي و غربی در طرف دیگر، از ويژگي هاي بارز ديپلماسي ميانجيگري عمان است که شانس موفقيت تلاش هاي اين کشور در بحران سوريه را بيشتر از ميانجيگرهاي پيشين ساخته است.


1- ماهیت متحول دیپلماسی کشورهای کوچک

مطالعه دیپلماسی کشورهای کوچک، موضوعی جديد محسوب مي شود، زيرا طی دوران جنگ سرد، کشورهای کوچک تحت تأثیر فشارهای ساختاری نظام دوقطبی قرار داشتند و آزادی عمل آنها در محیط خارجی بسیار محدود بود. تنها در برخی از مواقع که تحت لوای جنبش یا نهادی جمع می شدند،( مثل مجمع عمومی سازمان ملل متحد و جنبش عدم تعهد) قدرت رآی جمعی آنها موجب می گردید تا به نوعی اعلام موجودیت بکنند. از این رو، اکثر کشورهای کوچک ترجیح می دادند از طریق سازمان ملل متحد و اجلاس های بین المللی از حق حاکمیت خویش دفاع کنند. زیرا در چنین نهادهایی قاعده یک کشور- یک رآی حکمفرماست و عدم توازن موجود میان قدرت های بزرگ و کوچک را تعدیل می کند.

براي دهه هاي متمادي، کشورهای کوچک توانایی حفاظت از استقلال و تمامیت سرزمینی خویش را در برابر قدرت های بزرگ نداشتند و در مواقعی که حائز اهمیت راهبردی بودند به منطقه نفوذ قدرت های بزرگ تبديل مي شدند. همچنين ماهیت متحول نظام اقتصاد جهانی باعث شده بود تا آسیب پذیری خارجی کشورهای کوچک بیشتر جلوه نماید. شوک های نفتی دهه 1970 میلادی نیز صدمات زیادی را بر اقتصاد تک محصولی بسیاری از کشورهای کوچک تحمیل کردند. زیرا این کشورها بیش از سایرین به تجارت خارجی وابسته اند. حجم اندک بازار داخلی و بالا بودن هزینه های حمل و نقل، بیش از پیش قدرت رقابت پذیری اقتصاد کشورهای کوچک را پایین می آورد. طبیعتأ ضعف اقتصادی مزبور موجبات وابستگی سیاسی و ژئوپلیتیکی اين قبيل کشورها به قدرت های بزرگ فرامنطقه ای و یا همسایگان قدرتمند را فراهم می نمود.

با آغاز قرن بیست و یکم، گزینه های انتخاب برای کشورهای کوچک بیشتر شده است. این امر، بیش از همه پیامد پدیده جهانی شدن محسوب می شود. از طرفی دیگر، برخی از کشورهای کوچک به علت ساختارهای ضعیف خود، صدمات زیادی از جانب فرآیند جهانی شدن متحمل شده اند. درواقع، جهانی شدن شکاف موجود میان کشورهای قوی و ضعیف را بیشتر ساخته است. در این میان، کشورهای جزیره ای نظیر هائیتی در اثر آسیب پذیری های اقتصادی و بوم شناختی دچار افول شدند به طوری که موجودیت برخی از این دولت های فروپاشیده به خطر افتاده است.

همچنین، در نتیجه معماری نوین منطقه ای و جهانی، برخي از کشورهای کوچک به بهره گيري از ابزارهاي نوين در حوزه ديپلماسي توانستند نامي براي خود دست و پا کنند. اين دست از کشورهای کوچک در حوزه اقتصادي نيز بیشتر به همکاری های بین المللی روی آورده و با تقویت خویش در حوزه های رقابتی خاص از فرصت های جهانی شدن بهره برده اند. به عبارت دیگر، برخی از این کشورها به تبعیت از قدرت های متوسط، دیپلماسی خویش را در انطباق با شبکه های جهانی اقتصادی و حکمرانی خوب هدایت نموده اند. به نظر مي رسد کشور عمان مصداقي از اين کشورهاي کوچک و موفق در عرصه سياست خارجي و ديپلماسي کارآمد باشد که توانسته است توازن مناسبي ميان همسايگان مختلف و قدرت هاي جهاني برقرار نمايد.


2- کشور عمان و ميانجيگري در بحران سوريه

پادشاهي عمان از همان روزهاي آغازين بحران سوريه مخالف اقدامات مسلحانه جهت براندازي دولت سوريه بود و به حل فصل مسالمت آميز بحران سوريه تمايل داشت. در همين راستا و برخلاف ساير کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس، سفارت اين کشور همچنان در دمشق باز بوده و به فعاليت خويش ادامه مي دهد. ضرورت يافتن راه حلي سياسي براي جنگ داخلي سوريه در مذاکرات اخير ميان مقامات دو کشور نيز از طرف يوسف بن علوي، وزير خارجه عمان مورد تأکيد قرار گرفت. با اين حال، موضوع ميانجيگري عمان در بحران سوريه با سفر دو ماه پيش وليد معلم – وزير خارجه سوريه- به مسقط کليد خورد. در اوايل ماه آگوست، روزنامه هاي عربي مدعي شدند نشست سه جانبه اي ميان وزراي خارجه سوريه، ايران و عربستان سعودي در مسقط برگزار شده و مقامات ايراني در سفر وليد معلم به تهران وي را به يافتن مفري براي خروج از بحران با کمک گيري از عمان ترغيب نموده اند.

به نظر مي رسد کشور عمان که سابقه مبارزه با گروه هاي شورشي را در کارنامه خود دارد (جنبش ظفار) به فهم مشترکي با دولت سوريه در لزوم مبارزه با گروه هاي تروريستي و حفاظت از استقلال و تماميت ارضي اين کشور رسيده و توانسته اعتماد مد نظر سوري ها براي حل و فصل اين بحران را جلب نمايد. از طرف ديگر، اقدامات تروريستي داعش در سوريه و عراق، امنيت عمان را همچون ساير کشورهاي عربي مورد تهديد قرار داده و اين کشور را به ميزباني هيأت هايي از هر دو طرف بحران سوريه در هفته هاي اخير ترغيب کرده است.

علي رغم رايزني ها و نشست هاي مختلفي که ميان قدرت هاي منطقه اي و جهاني درگير در بحران سوريه تدارک ديده شده است، اختلاف نظر ها در مورد سرنوشت بشار اسد و آينده رژيم سوريه همچنان پابرجاست. مسکو که اينک به صورت جدي وارد صحنه عمليات ميداني در سوريه شده است بر حضور اسد در هر نوع انتقال قدرت پافشاري مي کند و معتقد است اين مردم سوريه هستند که بايد دولت آينده خويش را انتخاب کنند. اما واشنگتن اعلام کرده است که حضور بشار اسد را تنها براي دوره کوتاهي تحمل خواهد کرد و آلمان به عنوان مهمترين مقصد مهاجرين سوري، با شرکت اسد در دولت انتقالي حتي براي يک برهه کوتاه مدت مخالفت کرده است. اين حجم از اختلاف نظرها نشان دهنده اين واقعيت است که بحران سوريه پيچيدگي زيادي دارد و ايفاي نقش واسط در آن براي کشورهاي ميانجي دشوار است و عمان نيز به رغم برخورداري از سابقه مثبت ميانجيگري در بحران هسته اي ايران و جنگ داخلي يمن از اين قاعده مستثني نيست.


3- شکست تلاش هاي ميانجيگري قطر و ترکيه در سوريه

کشورهاي قطر و ترکیه از ابتدای بحران در سوریه تلاش داشتند که با رایزنی گسترده و اتخاذ مواضع روشن با کنترل و مدیریت بحران از گسترش تنش ها میان بشار اسد و مخالفان وی جلوگیری نمایند. به طوری که مقامات قطري برای تکمیل این پروسه سیاسی سفرهایی هم به کشورهای مختلف از جمله تهران و دمشق داشتند. نقشی که قطري ها در بحران سوریه برای خود قایل بودند در واقع همانند نقش ترکیه بود، لذا زمانی که تلاش های همسو و مشترک ترکیه و قطر برای انجام اصلاحات ساختاری در سوریه از بشار اسد بی پاسخ ماند، قطري ها نیز همانند ترک ها مواضع ضد سوری اتخاذ نمودند و در این راستا به دلیل حمایت ایران از حکومت بشار اسد با تهران نیز دچار اختلافات اساسی شدند. آنچه مشخص است قطري ها همانند ترکیه به سوریه پس از بشار فکر می کردند و در این راستا با تعطیلی سفارت خویش، بیشتر بر روی مخالفان بشار به ویژه گروه نزدیک به اخوان المسلمین برنامه ریزی کرده بودند، اخوانی ها در سوریه اشتراکات فکری با مقامات کشورهاي قطر و ترکيه داشتند و اين قرابت ايدئولوژيکي مانع از ايفاي نقش ميانجيگري از طرف کشورهاي مذکور گرديد، چراکه حفظ فاصله از دو طرف بحران براي انجام ميانجيگري موفق ضروري است.

قطر در عرصه منطقه ای همپای ترکیه تلاش داشت که با تکیه بر پول نفت و گاز و نیز مراودات وسیع بین المللی با قدرت های بزرگ، خود را به عنوان مرکز ثقل دیپلماسی منطقه ای معرفی نماید. به طوری که دوحه توانست در جریان صلح فلسطینیان و همچنین میانجی گری در ششمین جنگ دولت یمن با حوثی ها، مسایل سودان و جنگ ۲۲ روزه غزه نقش بسزایی ایفا کند. در این بین باید گفت که اوج فعالیت های قطر را در زمینه تحولات منطقه باید در لبنان دید و امیر قطر در بحران لبنان و جنگ قدرت آشکار میان جریان ۱۴ مارس (سعد حریری) و نیز ۸ مارس (حزب الله و متحدان آن) بر خلاف عربستان و اردن و دیگر کشورهای حوزه شورای همکاری خلیج فارس جانبداری از نیروهای ائتلاف غرب را در دستور کار قرار نداد بلکه تلاش نمود که با رایزنی گسترده با ایران و سوریه حتی جای عربستان را در بحران داخلی لبنان بر سر ترور رفیق حریری بگیرد. در این مسیر به عنوان پشتیبان حماس و حزب الله لبنان در جنگ با رژيم صهيونيستي عمل کرد. ولی آنچه مسلم است سیاست خارجی قطري ها به ويژه ديپلماسي ميانجيگرانه آن ها در بحران سوريه به علت حمايت از گروه هاي تروريستي و سرمايه گذاري بر روي برخي از گروه هاي شورشي منتسب به جريان اخواني به شکست انجاميد. شکست ديپلماسي ميانجيگري قطر و ترکيه در سال اول بحران سوريه نه تنها نشانگر دشواري ميانجيگري عمان در اين بحران چند بعدي است، بلکه حاکي از اين واقعيت است که وجود سابقه موفق در امر ميانجيگري تضمين کننده تکرار آن در بحران هاي ديگر نيست.


نتیجه گیری

اگر دیپلماسی را برآیند مجموعه فعالیت ها و تلاش های دولتمردان کشورهای مختلف برای به حداکثر رساندن منافع ملی و ارتقاء و حفظ پرستیژ بین المللی و تامین امنیت در خارج از مرزها تعریف کنیم، می توانیم بگوییم کشور کوچک عمان با آرمان های بزرگ در عرصه سیاست خارجی توانسته الگوی مناسبی از دیپلماسی ميانجيگري را ارایه بدهد. در این میان دوحه در تبیین سیاست خارجی خود در چند دهه اخیر با توجه به تحولات و منازعات مختلف در منطقه بحران زده خاورمیانه از اصول ثابتی پیروی کرده است. کشور عمان به رغم عضويت در شوراي همکاري خليج فارس همواره نسبت به همسایه شمالي خود (ايران) توجه و عنایت بیشتری داشته و در برقراری ارتباط با قدرت هاي جهاني تعادل را حفظ کرده است. جوهره چنین منطقی عموماً به وجود استراتژی امنیتی – دفاعی و سپس به بعد اجتماعی روابط مسقط با همسایگان خود بر می گردد. عمان مایل است که تنش و بحران را از مرزهای خود دور کند و آرامش و امنیت را جایگزین آن نماید. در این چارچوب این کشور برای تبادل کالا و رفت و آمد مردم خویش با همسایگان و همکاری منطقه ای متمرکز گشته است. همچنین در اجرای نقش آفرینی بیشتر در حل معضلات منطقه ای، تعریف جدیدی از موقعیت خویش ارایه داده و در مسائل منطقه اي همچون بحران هاي سوريه و يمن و مسائل جهاني همچون برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران سياست معتدل تري از ساير شيخ نشين هاي عربي خليج فارس اتخاذ کرده است.

کشور کوچک عمان می کوشد با سوار شدن بر کارنامه موفق ميانجيگري خود به بازیگر تاثیرگذار منطقه ای بدل گردد. در این میان به نظر می رسد که عمان با مولفه های قدرتی که دارد (همچون کنترل بخش جنوبي تنگه هرمز) نه تنها نگران ناآرامی های داخلی نیست، بلکه تلاش دارد موقعیت برتر عربستان را نیز در ميان کشورهاي عربي خليج فارس به چالش بکشاند. راهبرد اصلی عمانی ها در معادلات سیاسی – امنیتی، تعادل بخشی در روابط با قدرت های برتر منطقه ای و نیز فرامنطقه ای در خاورمیانه و خلیج فارس بوده است. بر این اساس مسقط علي رغم عضويت در شورای همکاری خلیج فارس تلاش کرده است در حوزه سیاست خارجی از پتانسیل و ظرفیت خویش نهایت استفاده را بکند و با توجه به اهداف متفاوت و متعارض کشورهای منطقه به نحوی عمل کرده است که رقابت ها و دشمنی های موجود آسیب رسان به منافع ملی این کشور قلمداد نگردد. در این راستا قدرت های منطقه اي و فرامنطقه ای نیز به نقش عمانی ها در ایجاد تعادل و ثبات در خاورمیانه واقفند و تلاش دارند با همسویی و اشتراک منافع از ظرفیت موجود عمان برای حل و فصل منازعات منطقه بهره برداری کنند.


* دانشجوي دکتري روابط بين الملل دانشگاه علامه طباطبائي

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۳
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۲۳
1
1
1
1
1
20
20
20
1
1
1
1
1
1
1
1
1
1
1
20
1
1
1
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی