پیروزی جوان طرفدار ایران در انتخابات کانادا و پیروزی دو ایرانی و همچنین ادامه سریال زمین خواری ها در کانون توجه رسانه ها قرار داشته است، حال آنکه سرنوشت دیپلمات ایرانی و حضور وی و عدم حضور نوه امام در مجلس خبرگان رهبری از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب روزنامههایی چهارشنبه 29 مهر ماه را مرور کنید.
«روزنامه تابناک» در گزارشی با تیتر «اورانیوم غنی شده را در بازارهای خارج میفروشیم» به نقل از علی اکبر صالحی می نویسد: « رئیس سازمان انرژی اتمی از نهایی شدن موضوع تبادل سوخت هستهای میان جمهوری اسلامی ایران و روسیه و حضور هیأت ایرانی در مسکو به همین منظور خبر داد. علی اکبر صالحی درباره نحوه تبادل سوخت هستهای گفت: اکنون حدود ۹ تن اورانیوم غنی شده داریم که باید بر اساس تعهد ما در برجام یا آن را رقیق کنیم یا در بازارهای فروش عرضه کنیم که ترجیح ما بر آن بود تا این میزان اورانیوم غنی شده را در بازار به فروش برسانیم. به گفته وی بر این اساس اورانیوم غنی شده برای فروش به کشور روسیه ارسال خواهد شد و ما به ازای آن اورانیوم طبیعی دریافت میکنیم. صالحی در عین حال تصریح کرد که از این پس نیز تهیه اورانیوم مورد نیاز کشور از بازارهای عرضه این محصول بدون محدودیت تهیه میشود. وی افزود: بر اساس برجام ۵ هزار سانتریفیوژ برای ما باقی میماند که میتوانند هرماه معادل صد کیلوگرم اورانیوم ۳/۵ درصد را تولید کنند که ما آن را تبدیل به سوخت و برای عرضه در مراکز مختلف و همچنین برای فروش به خارج تهیه میکنیم. وی این موضوع را از نقاط قوت برجام برای کشورمان دانست و گفت در یکی دو ماه آینده که باید اقدامات علیالارض را انجام دهیم. باید تبادل سوختمان را نیز انجام دهیم.»
«روزنامه کیهان» در یادداشتی به قلم سعدالله زارعی با عنوان «هراس غرب از توافق امنیتی ایران و روسیه» می نویسد: « همکاری راهبردی ایران و روسیه در پرونده «مقابله با تروریزم»، غرب و رژیمها و نیروهای وابسته به آن را به شدت نگران کرد و به موضعگیری شدید وادار نمود اما سؤال اساسی این است که چه چیزی از این «همکاری مشترک» باعث عصبانیت و نگرانی آنان شده است؛ اصل مبارزه با تروریزم حداقل در صورت قضیه با غرب و اصول اعلامی آن منافات ندارد بنابراین قاعدتا مبارزه با تروریزم نباید سبب نگرانی غرب شده باشد کما اینکه ورود ایران به این مبارزه در جریان آزادسازی 4 استان عراق از سیطره داعش باعث نگرانی غرب نشد. آنان حتی در شکل ظاهر، نقش ایران را در مبارزه با تروریزم داعش ستودند و یکی از مقامات آمریکایی گفت؛ «ظرفیت ایران برای رهبری مهار داعش بالاست و هیچ کشور دیگری در منطقه قادر به ایفای این نقش نیست.» نگرانی آمریکا، اروپا و رژیمهای وابسته منطقه از همکاری ایران و روسیه در پرونده امنیتی سوریه به تلاش دو کشور برای تثبیت دولت اسد هم برنمیگردد. اگرچه غرب و رژیمهای وابسته به آن از ادامه حضور بشاراسد در قدرت ناخرسندند و برای حذف او همه تلاش خود را کرده و راههای قانونی و غیرقانونی را طی نمودهاند اما همکاری ایران و روسیه در امور مربوط به دولت سوریه تازگی ندارد تا موجب نگرانی جدید باشد.
نگرانی جبهه غرب در تجزیه و تحلیل دلایل و نتایج همکاری ایران و روسیه در یک پرونده امنیتی منطقه این است که تهران و مسکو در حال تمرین یک همکاری راهبردی هستند که میتواند به تشکیل یک جبهه منسجم و کارآمد در سطح منطقهای و بینالمللی تبدیل شود و بطور جدی روی بسیاری از پروندههای مهم اثر بگذارد. غرب بخوبی میداند که هر دو کشور ایران و روسیه دارای «پیرامون» موثر هستند. روسیه در حوزه سیاست خارجی در نقطه راهبردی تعداد قابل توجهی از کشورها در آسیای میانه، قفقاز و شرق آسیا قراردارد و ایران نیز در نقطه راهبردی تعداد قابل توجهی از دولتها، جنبشها و ملتهای مخالف غرب نشسته است. این دو قدرت وقتی بهم میرسند و روی اصولی به توافق میرسند قادر خواهند بود بسیاری از روندها و رویدادهای منطقهای و بینالمللی را تحت تاثیر قرار دهند این در حالی است که دلایل زیادی وجود دارد که احتمال پیوستن کشور چین به این جبهه را قوت میبخشد. این قلم فارغ از اینکه ایران و روسیه به مرحله روابط استراتژیک و همپیمانی راهبردی رسیده باشند یا نرسیده باشند، نگرانی غرب را از جهاتی قابل درک میداند».
«روزنامه اعتماد» در یادداشتی با عنوان«مذاكرات هستهاي و منطقي شدن سياستورزي» به قلم احمد شیرزاد می نویسد:« فرآيند مذاكرات هستهاي در دو سال اخير براي بهبود روشهاي سياستورزي دموكراتيك در كشور چه تأثيري داشته است؟ قطع به يقين رسيدن به شيوههاي مدرن و دموكراتيك در سياستورزي نيازمند زمينههايي به مراتب فراتر از حوزه تاثير برجام و مذاكرات هستهاي است. اما نبايد اين نكته را هم از ديد پنهان داشت كه فرآيند مذاكرات هستهاي و بعد از آن موضوع برجام توانست طيف اصولگرا را قدري به موقعيت سياستورزي خردمندانه نزديكتر كند. پديد آمدن افقهاي مدني جديد در ايران بيشك نيازمند يك انشقاق گريزناپذير بود؛ انشقاقي كه تحتتاثير سياستهاي دولت احمدينژاد شروع و بعد از آن زير سايه مذاكرات هستهاي تعميق شد. در يك ارزيابي كلي بايد گفت كه شرايط پيش آمده براي كشور در دولت قبل طيفي از اصولگرايان را به اين نتيجه رساند كه براي اداره كشور به شكلي مطلوب نياز دارند تا با فاصله گرفتن از برخي شعارها و تابوها، پاي خود را روي زمين بگذارند و به برخي واقعيتهاي موجود، چه در سطح ملي و چه در سطوح بينالمللي تندهند. اين اتفاق در دوران مذاكرات هستهاي دولت يازدهم بهشدت تعميق شد. اگر پيش از دولت احمدينژاد و در دوران اصلاحات شكاف بين واقعبيني و شعارزدگي، شكافي بين دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا بود در دولتهاي نهم و دهم به ندرت اين شكاف در بدنه جريان اصولگرا رخنه كرد. اكنون طيفهاي معتدلتر اصولگرا به روشني دريافتهاند كه كشور بيش از آنچه نيازمند هيجان و تهييج عمومي باشد، نيازمند مديريت منطقي است. قطع به يقين هنوز اين طيف از اصولگرايان در تعريف شاخصههاي مدنظر خود براي اداره مطلوب جامعه با اصلاحطلبان داراي تفاوتها و اختلافات فاحشي هستند. اما اصل قضيه كه موضوعي مطلوب است اين است كه نهايتا پذيرفتهاند بر اساس معادلاتي منطقي بايد براي جامعه برنامهريزي كنند. ضمن اينكه ضرباتي كه اين جريان از طرف مقابل خود در اردوگاه اصولگرايي خورده نيز نيروهايش را مجاب كرده تا قدري بيش از گذشته به اصالت روشهاي دموكراتيك در اداره جامعه بينديشند. انديشهاي كه قبلا براي دريافت لزوم اجراي آن تجربه مشخصي نداشتند. به عبارتي اكنون بايد گفت در ميان شكافهاي سياسي جامعه ايران از شكاف اصولگرايي – اصلاحطلبي تا شكافهاي ديگر يك شكاف مهم و تاثيرگذار در حال تغيير وضعيت است و آن چيزي جز شكاف سياستورزي مصلحتانديشانه با سياستورزي شعارزده نيست. تغيير اين وضعيت اين شكاف در دو سال اخير بهشدت به نفع جريان اول، يعني نيروهايي بوده كه مصلحت، منافع عمومي و استدلالهاي منطقي را به ادامه شعارها به عنوان برنامه اداره جامعه ترجيح دادهاند. در اين طيف اكنون گروههاي متفاوتي حاضر هستند كه البته همچنان هم رقيب يكديگر محسوب ميشوند. اما توافق نانوشته آنها بر سر اصولي از سياستورزي منطقي ميتواند چارچوبهاي اميدواركنندهاي براي آينده ايجاد كند. توافقي كه خود حاصل تجربيات مختلفي است كه همه به يك نتيجه ختم ميشوند؛ آن اينكه هر نوع افراطيگري در نهايت به ضرر همگان تمام خواهد شد، چه آنها كه با اين روش به قدرت رسيدهاند و چه آنها كه شكستخوردگان ميدان معرفي شدند. اين موقعيتي است كه جامعه مدني ايران بايد قدر آن را بداند و البته متوجه باشد كه قسمت قابلتوجهي از آن مرهون تجربه مذاكرات هستهاي به عنوان آزموني براي جدال منطق و شعار بوده است. مهمتر اينكه جامعه مدني بايد همچنان درسهاي گذشته خود را مرور كند و متوجه باشد كه نياز نيست الزاما تمام گروههايي كه دير يا زود به آسيبهاي سياستورزي شعارزده پي بردهاند، نبايد يك فكر و انديشه داشته باشند و به يك شيوه عمل كنند. مهم اين است كه منطق بازي را بفهمند و برنامه خود را با منطق تدوين كنند».
«روزنامه شرق» در گزارشی به موضوع انتخابات و حضور سید حسن خمینی نوه امام(ره) با تیتر «افزایش احتمال حضور نوه امام(ره) در خبرگان» می پردازد و می نویسد: « به صراحت «نه» نمیگوید، تأیید هم نمیکند. فقط به وقت مناسب موکول میکند. سیدحسن خمینی یک بار دیگر در مواجهه با درخواستهایی که از او دارند تا در انتخابات خبرگان نامزد شود، گفته است: «انشاءالله در وقت مناسب در این مورد تصمیمگیری میکنم».
به گزارش جماران، او این پاسخ را در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی اصلاحطلب استان بوشهر اعلام کرده است؛ آن هنگام که از او درخواست کردهاند تا در انتخابات پیش روی خبرگان حاضر شود. این پاسخ هميشگي سیدحسن به درخواستها و پرسشها و دعوتهايي بوده است که در چند ماه گذشته از او شده است؛ دعوتهایی که البته دامنه آن رو به افزایش است. شاید در رأس آنها بتوان به دعوت آیتالله هاشمیرفسنجانی از سیدحسن برای حضور در خبرگان اشاره کرد. او در گفتوگویی که با هفتهنامه طلوع صبح انجام داده بود، دراینباره چنین گفته بود: «حاجحسن آقا، واقعا هم صلاحیت بالایی و هم وظیفه دارند. ایشان در وضعی نیست که بتواند از آینده کشور بیتفاوت بگذرد. منتها تکلیفش را خودش میداند... ما نمیتوانیم به ایشان تکلیف کنیم؛ ولی من نظرم را میدهم که بهتر است بیاید. معلوم نیست ما در دنیا باشیم. الان نوبت آنهاست و باید بیایند که از انقلاب حفاظت کنند». اما پیشتر محسن غرویان از شاگردان سابق آیتالله مصباحیزدی هم روایتی از دیدار خود با سیدحسن خمینی را نقل کرده بود. غرویان در آن باره گفته بود: «وقتی من درخصوص ورود ايشان به انتخابات مجلس خبرگان سؤال کردم، فرمودند در حال ارزيابی فضای جامعه هستند». سیدحسن قبل از آن هم که این مباحث شروع شود، در گفتوگوی خود با سالنامه «شرق» درباره حضورش در سیاست چنین گفته بود: «به نظر من نه ورود و نه عدم ورود، هیچکدام اصالت ندارد. باز هم میگویم، در صحنه زندگی شرایط به شما معلوم میکند که شما تکلیف و وظیفهتان چیست. حالا چه وظیفه دینی و چه وظیفه ملی و چه اساس تشخیص درباره زندگی شخصی انسانها. همه انسانها در صحنه تصمیم میگیرند... آینده معلوم میکند که بههرحال ما چه تصمیمی میگیریم. مگر اینکه شرایط آن مهیا شود و آدم احساس کند که وظیفه دارد، چه در قبال خدا چه در قبال مردم و چه در قبال امام (که بههرحال بنده سرمایهام انتساب به امام است) و هم در مقابل شخص خودش. نسبت به آن وجدانی که دارد، اگر احساس کند که مسئولیتی هست، طبعیتا آدم اقدام میکند... بنابراین بسته به اینکه شرایط چه تغییری میکند و چه چیزی پیش میآید، تصمیم میگیرم. الان هیچ تصمیمی نمیگیرم».»
همچنین این روزنامه در گزارشی با عنوان «تیمورتاش در مجلس کانادا» به انتخابات کاندا می پردازد و می نویسد: « پس از اعلام نتیجه انتخابات پارلمانی کانادا مشخص شد حزب لیبرال ۵۴ درصد، حزب محافظهکار ۲۹ درصد، حزب دموکرات جدید ۱۳ درصد، حزب بلوک کِبِک سه درصد و حزب سبز یک کرسی، از کرسیهای پارلمان کانادا را به خود اختصاص دادند. نام دو ایرانیتبار، «مجید جوهری» و «علی احساسی»، در میان نامزدهای پیروز حزب لیبرال برای تصدی کرسیهای پارلمان کانادا به چشم میخورد. حزب لیبرال قدیمیترین حزب سیاسی فدرال است که در این کشور ثبت شده و گرایش این حزب، میانه و چپ میانه است. جامعه ایرانیتباران کانادا عمدتا به این حزب گرایش دارند. غیر از این دو، «مایکل پارسا» از حزب محافظهکار و «پویان طبسینژاد» از حزب دموکرات جدید نیز در میان نامزدهای انتخابات پارلمان بودند که موفق به ورود به پارلمان نشدند. تجربه پارلمانی ایرانیتبارها به کانادا محدود نمیشود و در پارلمانهای سوئد، آلمان، استرالیا، بریتانیا و فرانسه نمایندگان ایرانیتباری حضور داشتهاند».
«روزنامه قانون» به موضوع حادثه منا و همچنین سرنوشت دیپلمات ایرانی پرداخته است. قانون در این گزارش با عنوان «ابهام تازه د ر سرنوشت ديپلمات» می نویسد: « همه انتظار داشتند با روي كار آمدن دولت روحاني و تغيير در سياستهاي ايران در عرصه بينالملل، شكافهاي موجود ميان تهران و رياض كاهش يابد. اين نگاه با توجه به روحيه دولت تدبير چندان دور از ذهن نبود.اما مشكل و سنگي كه بر سر اين راه ايجاد شد، فوت پادشاه عربستان و تغيير قدرت در اين كشور بود.با مرگ ملكعبدا...، صدارت ملك سلمان و همچنين تغييرات در ساختار حكومت آل سعود، نگاههاي تند و افراطي سر منشا برخوردهاي اين رژيم با جمهوري اسلامي شد. اين ضديت با شروع جنگ يمن شدت گرفت و سپس با وقوع فاجعه منا به بالاترين حد خود رسيد.بعد از اين فاجعه و كشته شدن بسياري از همميهنان ما، اين رژيم نه تنها از اقدام خود پشيمان نبود، بلكه سبب شد تا رهبرمعظم انقلاب در موضعگيري مقتدرانه اين كشور را به عكسالعملي سخت و خشن تهديد كنند. بعد از واكنش آيتا... خامنه اي، رژيم سعودي اندكي با مقامات كشورمان راه آمد و براي پيشرفت امور همياري هايي صورت گرفت.اما معضل بزرگي كه در اين بين همچنان باقي است مفقود بودن يكي از مقامات ديپلماتيك جمهوري اسلامي به نام غضنفرركن آبادي است. اين ديپلمات ايراني كه در سفر به عربستان و بعد از حوادث منا ناپديدشده است، ميتواند معضل بزرگي براي روابط دو كشور باشد.روابطي كه با حضور مقامات جديد آل سعود و مواضع نا عاقلانه و افراطي آنها، ميتواند مسائل را بيش از پيش سخت تر كند.
ابهام تازه از سرنوشت يك ديپلمات
بعد از بازگشت دستاندركاران حج به تهران، مسئولان مربوط براي پاسخگويي به خدمت مقام معظم رهبري رفتند و بعد از آن اوحدي، رئیس سازمان حج و زیارت روز گذشته به ميان نمايندگان مردم رفت تا به ابهامات موجود جواب دهد.بعد از ديدار وي با اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياستخارجي مجلس،بروجردي رئيس اين كميسيون تاکید کرد: اگر دولت عربستان نتواند فرضیه شهادت غضنفررکن آبادی را اثبات کند، فرضیه ربایش سفیر سابق جمهوری اسلامی به عنوان فرضیه امنیتی قابل پیگیری است.علاءالدین بروجردی با اشاره به نشست فوق العاده کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجي در خصوص منا با حضور اوحدی و قشقاوی، گفت: گزارشی که در این نشست مطرح شد، مشخص شد غضنفر رکن آبادی در جریان حادثه منا توسط آمبولانس عربستانی به بیمارستان منتقل شده است.نماینده مردم بروجرد در مجلس نهم شورای اسلامی ادامه داد: بر اساس شواهد، شاهدان عینی این ماجرا، ایشان را در حالی که در قید حیات بودند، با آمبولانسی به بیمارستان منتقل شده اما بعد از این ماجرا خبر موثقی از وضعیت او وجود ندارد».
«روزنامه وطن امروز» در گزارشی به موضوع گستاخی اخیر برخی حکام آل سعود پرداخته و در گزارش با تیتر «لطفا تمامش کنید!» می نویسد:«سعودیها همچنان سیاست ضدایرانی خود را دنبال میکنند. حتی پیشنهادات فرانک اشتاین مایر، وزیر خارجه آلمان به آنها درباره سوریه و بهبود روابط با ایران هم نتوانست باعث تجدیدنظر آنها در مناسبات با ایران شود و وزیر خارجه آلمان با یک «نه» بزرگ، ریاض را ترک کرد. به گزارش «وطن امروز»، در شرایطی که وزیر خارجه آلمان با پیشنهاد طرح جدید برای حل بحران سوریه و همچنین بهبود مناسبات میان ریاض و تهران به عربستان رفته بود، وزیر خارجه تازه به دوران رسیده و بیادب سعودی در نشست خبری با همتای آلمانی خود، بار دیگر بدون توجه به واقعیات مربوط به منطقه، ادبیاتی توهینآمیز و دور از آداب دیپلماتیک علیه ایران به کار برد و ضمن اصرار بر مواضع بیفایده سعودیها درباره سوریه، نهتنها نسبت به میانجیگری وزارت خارجه آلمان برای بهبود روابط با دولت روحانی پاسخ منفی داد بلکه در اظهارنظری کمسابقه گفت عربستان از تمام ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی برای مقابله با ایران استفاده خواهد کرد! در واقع این رفتار وزیر خارجه سعودیها به معنای شکست ماموریت وزیر خارجه آلمان برای میانجیگری میان 2 کشور و در ادامه، حل بحران سوریه از طریق ایجاد یک میز دیپلماتیک بود. از سوی دیگر این اظهارنظر بیادبانه و گستاخانه عادل الجبیر نشاندهنده اراده سعودی برای مقابله با ایران است البته این برای چندمین بار است که آلسعود به صورت رسمی هم در میدان عمل و هم در مواضع و اظهارنظرهای خود در مسائل و موضوعات مهم منطقهای و فیمابین نشان دادهاند سیاست آنها در دوران جدید، عناد عملی با ایران است».
«روزنامه ایران» در گزارشی با عنوان «جنتی: «اپرای عاشورا» را زیرسؤال نبرید» می نویسد: « وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دوشنبه شب ۲۷ مهر ماه با حضور در تالار وحدت ضمن تماشای «اپرای عاشورا» به نویسندگی بهروز غریب پور، آهنگسازی بهزاد عبدی و رهبری ارکستر نصیر حیدریان به سؤالات خبرنگاران، پیرامون حاشیههای این برنامه و ماجرای خوانندگان ممنوع الفعالیت توضیحاتی ارائه داد.علی جنتی بعد از پایان سومین کنسرت «اپرای عاشورا» گفت: «اپرای عاشورا» در نوع خود اثر بینظیری است که با استفاده از اشعار محتشم کاشانی و شعرهای زیبای دیگر پیرامون واقعه عاشورا اجرا شده است. اجرایی که بیش از ۱۳۰ هنرمند ارکستر سمفونیک تهران آن را به عالی ترین شکل ممکن به مخاطبان ارائه دادند. آن وقت عدهای میگویند اینها تاریخ عاشورا را به بازیچه گرفتهاند، تکخوانی زن دارند و در واقعه عاشورا ابتذال ایجاد کردهاند. در حالی که وقتی من کار را دیدم، متوجه شدم این کار یک اثر بسیار برجسته و قابل عرضه در سطح جهانی و بسیاری از اشعار آن برگرفته از تعزیههای خودمان است که ما در طول سالیان دراز آنها را شنیدهایم.»
«روزنامه آرمان» در گفت و گو با آقای حناچی با تیتر «کوهخواری گسترده در غرب کشور» به نقل از وی می نویسد: « در مناطق جنوب غربي كشور مانند سنندج، مريوان، بانه و شهرهايي از اين دست گزارشهايي ارائه شده و كوهخواري در اين مناطق به شكل بزرگ و وسيع صورت گرفته است. لغت «زمينخواري» كه درباره اين افراد به كار بسته ميشود و با پسوند «خواري» همراه است بيانگر حرص و طمعي است كه در اين افراد و عاملان اين اقدامات وجود دارد. در مناطق كوهستاني ما شاهد اين هستيم كه افراد كوه را از بين برده يا نقاطي از آن را مورد تصرف و ساختوساز قرار دادهاند در حالي كه وقتي كوه تخريب و تهديد ميشود بايد منتظر اتفاقات غيرمترقبه ديگر نظير وقوع زلزله و نابودي يك منطقه باشيم. بنابراين تخلفات در زمينه كوهخواري يك چالش بزرگ است كه حيات ملي را تهديد ميكند و راه آن بازگشتن به طرحهاي توسعه است. در طرحهاي توسعه ما اجازه ساختوساز در دامنه و حريم كوه را نداريم. شهرداريها و وزارت كشور بايد نسبت به اين مسأله واكنش نشان دهند.»