بازدید 13535

سلامي از الجزاير به تهران

ابوذر ابراهيمي تركمان
کد خبر: ۵۴۰۶۲۹
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۴ 19 October 2015
به منظور برگزاري هفته فرهنگي كشورمان در سرزمين الجزاير كه از 17 مهرماه در دو شهر الجزيره و شهر تاريخي قَسَنْطينِه (1) (Constantine) برگزار شد، به اتفاق گروهي كه فرهنگ و هنر ايران را نمايندگي مي‌كردند به الجزاير كه اكنون و پس از تجزية سودان، بزرگترين كشور عربي و آفريقايي به شمار مي‌آيد، سفر كرديم.

نام الجزاير همواره در ذهن ما ايراني ها با مقاومت مردم آن در برابر استعمارگران فرانسوي آشناست. پيش از انقلاب نيز انقلابيون كشورمان همواره به مطالعه مقاومت مردم الجزاير در برابر بيگانگان مي‌پرداختند و آن را مي ستودند.
نام «جميله بوپاشا» زن مبارزي كه توانست در برابر استعمارگران بايستد، همواره در ياد مبارزان جهان زنده است. زني كه در سال 1960 يعني زماني كه 22 ساله بود به دليل مبارزات بر عليه استعمارگران دستگير و در فرانسه زنداني و به سختي شكنجه شد اما در نهايت همزمان با استقلال الجزاير آزاد شد.

جبهه آزادي بخش ميهني الجزاير (جبهة الغدير الوطني) نيز در سال 1954 حدود 10 سال پيش از استقلال الجزاير تأسيس شد كه مبارزه بر عليه استعمار را پيش گرفت؛ درست در زماني كه در كشورمان انقلابيون در حال مبارزه با رژيم ستمشاهي بودند، در الجزاير نيز گروه زيادي از مبارزان مسلمان براي مبارزه با استعمار قيام كرده بودند و بي‏آنكه بدانند، در ايران تمام جزييات انقلاب آنان، كه با تقديم يك و نيم ميليون شهيد به استقلال دست يافتند، زير نظر مبارزان بود.
به ياد دارم كتاب «زنده باد آزادي» را كه خواندم، احترام عميقي در ذهنم براي مردم انقلابي الجزاير شكل گرفت. ذهنيت ايراني من نسبت به مردم الجزاير چنين بود، اما وقتي قدم به خاك اين سرزمين گذاشتم، الجزاير را كشوري بزرگ يافتم كه همواره كوشيده است روابط اقتصادي، سياسي و فرهنگي خود را به دور از سيطره كشورهاي عرب ايران ستيز تنظيم كند.

همان روز اول به اتفاق هيأت همراه، به ديدار وزير فرهنگ الجزاير رفتيم. جناب عزالدين جمال‏الدين ميهوبي اكنون وزير فرهنگ الجزاير است. وي متولد 1959 ميلادي است و دست قوي و تأثيرگذاري در ادبيات دارد.
كتاب هايي در زمينة  شعر و ادبيات دارد كه برخي از آنها به زبان هاي انگليسي و فرانسوي و ساير زبانها نيز ترجمه و منتشر شده است. وي فردي بسيار خوش مشرب و فهيم است؛ ايران دوستي و ايران شناسي‏اش را در همان نگاه اول مي‌شد، فهميد. نام اهل فرهنگ و شُعراي ايراني را به خوبي مي‌شناخت و ترجمه عربي و كتاب‌هاي شعر برخي از شُعراي ايراني را نيز به عربي خوانده است.

همچنين، در جشنواره شعر فجر در سال 1393 به ايران سفر كرده بود و با آنكه مدت زيادي نيست كه به اين سمت گمارده شده است؛ اما در همين مدت كم توانسته است چهره فرهنگي خود را بنماياند و پاي اهل فرهنگ را به كشورش باز كند.
اولين ملاقات ما در فضايي بسيار دوستانه شكل گرفت. سفير بسيار فهيم و كارشناس كشورمان جناب آقاي رضا عامري، رايزن فرهنگي ايران جناب آقاي عبدالامير موسوي‌بدر در اين ديدار حضور داشتند كه در همين مدت كم توانسته بودند روابط فرهنگي ايران با كشور الجزاير را به خوبي توسعه دهند.

در ابتداي اين ديدار؛ گفت‌وگوهاي رسمي انجام شد و از ايده‌هاي هيئت ايراني مبني بر گسترش روابط فرهنگي به ويژه در حوزه فهرست نويسي نسخ خطي، به گرمي استقبال شد.
سخن كه به درازا كشيد، از حالت رسمي خارج شد و گعدة دوستانه‏اي شكل گرفت و از ادبيات گفتيم و شنيديم و هر چه زمان مي‌گذشت الفت و دوستي بيشتري در ذهن هر دو طرف شكل مي‌گرفت و بر فضاي جلسه حاكم مي شد.

دو نكته از خاطرات وزير فرهنگ الجزاير براي من جالب بود، ابتدا اينكه از ترجمه يكي از كتاب‏هايش در ايران شگفت زده شده بود و از همين اتفاق نتيجه گرفته بود كه ايرانيان براي ارتقاي سطح فرهنگي خود تلاش فراوان مي‌كنند و با گنجينة فرهنگي ساير كشورها به خوبي آشنايند و خاطره دوم كه بسيار جالب مي‏نمود، درباره حجت الاسلام والمسلمين  شيخ مصطفي رهنما بود. وي گفت: 25 سال پيش براي اولين بار به تهران سفر كردم و برحسب اتفاق با شيخ پا به سن گذاشته‌اي آشنا شدم. مليت من را پرسيد و وقتي گفتم از الجزاير هستم، شانه‌ام را بوسيد و گفت: هيج مي‌داني من بارها در دفاع از انقلاب الجزاير در زمان شاه بازداشت شده‌ام و مدت‌ها در زندان به‏سر برده‏ام؟ گفتم: نه. نمي‌دانم؛ سپس نام‌اش را جويا شدم و گفت‌: من مصطفي رهنما هستم. ميهوبي گفت: وقتي به الجزاير بازگشتم، براي رييس جمهور اين اتفاق را تعريف كردم و ايشان شگفت زده شد و از من خواست تا برايش بزرگداشتي در الجزاير بگيريم كه چنين كرديم.

هفته فرهنگي ايران به مناسبت اينكه شهر قَسَنْطينِه در سال 2015 به‏عنوان پايتخت فرهنگي جهان عرب برگزيده شده است، روز جمعه، 17 مهرماه در سالن "احمد باي" (2) شهر قسنطينه با حضور جمع كثيري از اهالي فرهنگ در اين شهر برگزار شد. جناب حسين واضح، استاندار اين شهر و عزالدين ميهوبي، وزير فرهنگ الجزاير در اين برنامه شركت كردند. همچنين، از ميان حاضران؛ وزير فرهنگ، سفير كشورمان و بنده به ايراد سخنراني پرداختيم.

در ابتداي اين مراسم وزير فرهنگ الجزاير ضمن ابراز خرسندي از برگزاري هفته فرهنگي ايران در كشورش، از فرهنگ ايراني به‏عنوان بزرگترين دستاورد ايراني‏ها نام برد كه به جهانيان عرضه كرده‏اند كه اين امر موجب نزديكي ميان ملت‏ها گرديده است. وي گفت: امروزه از فرهنگ ايران با تمام وسعت و عمق آن در شهر تاريخي قَسَنْطينِه پرده‌برداري مي‌كنيم و اين در حقيقت بيانگر فرهنگ اسلامي است كه توانسته ما را در كنار هم جمع كند. همچنين ابراز اميدواري كرد كه شاهد گسترش روابط بيش از پيش دو كشور باشيم.

سخنران بعدي مراسم افتتاحيه، جناب آقاي عامري سفير كشورمان در الجزاير بود كه ايشان نيز ضمن تشكر از مقامات الجزايري براي ميزباني هفته فرهنگي ايران در الجزاير، در خصوص ضرورت توسعه روابط فرهنگي ميان دو كشور، نكاتي را بيان نمود.
اينجانب نيز در سخنراني خود، ضمن ابراز خرسندي از حضور در كشور انقلابي و شهيد پرور الجزاير و شهر تاريخي قَسَنْطينِه، به عزت و آزادمردي الجزايري ها در طول دوران تاريخ اشاره كردم و از سلمان فارسي صحابه ايراني تبار رسول مهرباني ها گفتم و از پيوند عميق و خدمات متقابل ايران و اسلام نكاتي را براي حضار يادآوري نمودم. از ضرورت گسترش صلح و همزيستي مسالمت آميز و گفتگوي ميان ملتها و حفظ كرامت انساني و اخلاق گفتم و بر ضرورت توسعة همكاري هاي فرهنگي و نزديكي دو ملت تاكيد كردم.

پس از اتمام سخنراني هاي رسمي يكي از برنامه هاي پيش بيني شده، قرائت شعر سروده شده توسط يكي از شُعراي جوان الجزايري به نام طارق مُغنم (3) بود كه براي حاضران خواند. اين شعر تأثير بسياري در ميان شركت كنندگان در مراسم افتتاحيه گذاشت. به ويژه آنكه با نماهنگ هنرمندانه از مقاومت مردم مظلوم فلسطين و تصاوير امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري (مدظله العالي) نيز همراه شده بود كه حاضران را تحت تأثير قرار دارد و برايم جالب بود كه وزير فرهنگ الجزاير نيز كه خود شاعر است، اشعار او را مي ستود.

شعر وي با ترجمه اش تحت عنوان تباري انقلابي چنين است:
من السهل أن أكون كائنا مثل باقي الكائنات
آسان است كه من نيز موجودي مانند دیگر موجودات باشم
و لكن أن اكون رجلا فهذا هو الأمر الصعب
اما، مرد بودن و مردانه زیستن، امري دشوار است
و الأصعب هو أن أكون إنسانا
و انسان شدن از آن هم دشوارتر
و المستحيل هو أن أكون جزائريا
در حالی که الجزائريِ واقعی شدن ناممکن، به نظر می رسد
فأرضك ليست  كالأراضي
چون زمين تو، همچون ديگر سرزمين ها نيست
و اسمك ليس  كالأسماء
و نام تو، مانند ديگر نام ها نيست
و شعبك ليس كالشعوب
و مردمان تو، نظیرِ ديگر مردمان نيستند
وثورتك ليست كالثورات
و انقلاب تو، به سان ديگر انقلاب ها نيست
يا أرضا كنت في المحن غارقا
اي سرزميني كه غرق در محنت هايي
يا بلدي يا مضحيا
ای سرزمين من ، ای فداکار
يا مأوى كل مجاهدة و منازعا
اي پناهگاه هر مبارز و مجاهد
يا بلدی الجزائر يا بلدي أنا  
الجزائر، اي سر زمين من
يا مفهوم العلا  
اي جلوه ای از معنای برتری
الحب في بابك قارعا يود الدخولا
عشق، در درگاه تو، به  در می كوبد و دوست دارد به سرزمین تو وارد شود
قلت له توقف ألا تستأذنا
به او گفتم: اندکی درنگ کن، آيا اجازه نمي گيری؟
فالجزائر وطن مقدسا
چون الجزائر، سرزمین مقدسی است
فقال الحب بلا أنا متأسفا
عشق پاسخ داد: آری(باید اجازه بگیرم)، متأسفم
و قالت الجزائر أدخل
در اين حال الجزائر ندا سرداد كه  وارد شو
فقلت إرفع رأسك فأنت الآن
گفتم سربرافراز كه اينك تو
جزائري جزائري مقدس حرا
یک الجزایري هستي، الجزایري مقدس و آزاد
القوي هو الذي يحب بينما الضعيف
نيرومند كسي است كه عشق مي ورزد، در حالی كه ضعيف
ينتقم لأنه لا يمكنه أن يحب
انتقام مي گيرد ، از آن رو كه نمي تواند عشق ورزد
الشعب الإيراني أحب وطنه
ايرانیان سرزمينشان را دوست دارند
فكان قويا و نصره الله
بنابراين توانمند هستند و خدا نيزآنان را ياري مي رساند
و آيت الله تجسدت في إسلامه
و نشانه ای از قدرت الهی در دیانت و اسلام مردم ایران تجسم يافته
الذي صدح به في كل صيحاته
اسلامی که مردم در هر فرياد خويش، از آن یاد می کنند
شعب بحروف سماوية رسم كلامه
ملتي كه سخنش را با کلمات آسماني، نقش می بندد
و على خطى إسلامية أسس كيانه
و بنیان های میهنش را بر سبکی اسلامی، بنا می نهد
فكان دوما إسلاميا إسلاميا نضاله
همواره مبارزه اش اسلامي خواهد ماند
لي من الجزائر إلى طهران سلام
درود من از الجزایر به تهران
لي من بلادي إلى إيران سلام
سلام من از سرزمينم به ايران
أنا لا أمدح و لكني أتغزل فيك يا بلاد الرودكي
من مدیحه نمی سرایم؛ بلکه برای تو ای سرزمين رودكي غزلی عاشقانه می گویم
و أبو منصور الدقيقي أبو القاسم الفردوسي
اي سرزمين فردوسي
و حافظ شيرازي و بكل شاعر
و حافظ شيرازی؛ ای خاک پاکی که هر شاعري
رتل ترانيم غزل و ألف دواوين عشق فيك
آهنگ غزل را براي تو ساز كرده و عاشقانه ديوان هايي را در ستایش تو سروده است  
من ثورة المليون ونصف المليون
از انقلاب يك ونيم ميليون شهيد (5)
إلى ثورة فكرية إسلامية سلام
به انقلاب انديشه مدار اسلامي، سلام
لي من مصطفى بن بولعيد سلام إليك يابهشتي
من از سوی مصطفي بن بولعيد  به تو اي شهید بهشتي، سلام می دهم
ديدوش مراد يرسل برقيتا ثوريتا إلى رجائي
ديدوش مراد (6)، به  شهید محمد علی رجايي، درود و پیامی انقلابی می فرستد
زيغود يوسف يتصفح فلسفة مطهري
زيغود يوسف، فلسفه ي شهید مطهري را مرور مي كند
ألقوا بالثورة إلى الشارع يحتضنها الشعب
مردانی که انقلاب را به مردم معرفی کردند و مردم هم آن را به گرمی در آغوش گرفتند
ناضل من أجلها العربي بن مهيدي
انقلابی که العربي بن مهيدي  براي آن مبارزه كرد
ومقدمة ثورية ناصعة في فلسفة الامام الخميني
و پیش درآمد انقلابي ناب در فلسفه ي امام خميني(ره) شد
لي من الجزائر إلى بلاد الفرس سلام
از الجزایر به سرزمين فارس درود مي فرستم
لي من أرض الشهداء أحلى كلام
با شيرين ترين سخنم از ميهن شهيدان
أرتل من خلاله الجمال ترتيلا
آوازی آهنگين و دلنشین برای پارسیان سر می دهم
متصفحا مجلدات الرجولة
و کتاب هایی را که دربردارنده درس های شجاعت و مردانگی آنان است می خوانم
راسما لوحات تشكيلية خجول
تابلوهای نقاشي و آثار تجسمی یارای بیان ندارند و شرمسارند
تعكس عظمت دولة احتضنت الرسالة
از این كه نمی توانند عظمت حكومتي هدفمند و با رسالت را، آن گونه که شایسته است، بیان نمایند
و أنحت في دواوين البطولات تمثالا
در دیوان قهرماني ها، نمایی از قهرمانی جای می دهم و تندیسی از قهرمانان می تراشم
يروي للأجيال ما خلفه الفرس من سلالة
تا میراث ايرانيان را براي نسل های آینده بیان نماید
هاهم أمامكم تحتضنهم بلاد
اينك آنان در برابر شمایند و ميهن شما آنان را به آغوش خویش كشیده است
روت تربتها بدماء من نفس السلالة
سرزميني كه با خون مردانی قهرمان، از همان تبار، آبياري شده است
اتحدت بصوت واحد اسمه فلسطين
و با يك آوا ، به نام «فلسطين» متحد شده است
لتروي للذين سدوا آذانهم
تا برای كساني كه گوش هاي خود را بسته اند
قصة طفل فلسطيني
داستان كودك فلسطيني را، روایت کند
يشكي لكم نسيانكم ويبكي بكاءكم
کودکی كه از فراموشكاري شما شكايت دارد، او شما را مي گرياند
ويطلب فقط منديلكم
و تنها یک چفیه از شما مي خواهد
أنا طفل صغير أخبركم
من كودك خردسالي هستم كه به شما خبر مي دهم
وطني وطن كبير لا يحتاجكم
وطن من  سرزمين بزرگی است كه نيازی به شما ندارد
سيقاضيكم وفي محاكم عروبتكم يحاكمكم
او شما را در دادگاه های ملی گرایی عربی خودتان به محاكمه خواهد كشيد
أنا طفل صغير تساءلت
من كودكي خردسالم  كه مي پرسد
لما متاجر الألعاب دمرت
فروشگاه های اسباب بازي ما، چرا ويران شد؟
قتلوا طفولتي ولعبتي بأي ذنب قتلت
به كدامين گناه، كودكي و بازی های کودکانه ما را نابود کردند؟
لأخبرتكم فلسطين لو سئلت
اگر از من پرسیده شود، از سرگذشت فلسطين، به شما خبر مي دهم
طفل فلسطيني يشكي لكم نسيانكم
كودكي فلسطيني از فراموشكاري شما شاکی است
ويبكي بكاءكم ويطلب فقط منديلكم
او شما را مي گرياند و تنها یک چفیه از شما خواهان است
أنا طفل صغير أخبروني
من كودكی خردسالم ، به من بگوييد
ما معنى مدرسة ما معنى ابتدائي
معني مدرسه چيست؟ ابتدايي به چه معنی است؟
لأني وجدتها مكتوبة على الحطام
زيرا من آن را نوشته ای برویرانه ای یافته ام
قرأها لي أبي
پدرم آن را برايم خواند
قبل أن أحفر تربته بيدي
پيش از آن كه قبر او را با دستان خود حفر كنم
أنا طفل صغير
من كودكي خردسالم
أحمل عصا وخنجر أمي
عصایی با خود دارم و خنجری به جامانده از مادرم
الذي تعد بها طعامي
که با آن غذايم را برایم آماده می كرد
أحمله في ظلمة الليل
آن را در شب تار با خود  دارم
أقتل جنديا أو اثنين
يكي دو سرباز را مي كشم
أنا طفل صغير لا تنجدون
من كودكي خردسالم كه مرا درنمي يابید
لأني أرى الجنة تحت أقدامي
چون، من بهشت را زير گام هايم مي بينم
لأن القدس فردوسي
و سرزمین قدس، بهشت من است
ولأني ولدت لأموت فلسطيني وأبعث فلسطيني
من زاده شدم تا فلسطيني بميرم و فلسطيني برانگيخته شوم
كلام اتحد عليه صوت الرجال
سخني كه مردان همه درباره آن متحد شده اند
صوت لفلسطين فيه الأمان
و برای فلسطين، امنيت می آورد
يصدح من الجزائر إلى طهران
فریادی بلند از الجزایر تا  تهران

پس از قرائت شعر، گروه‌هاي فرهنگي و هنري ايران برنامه‌هاي خود را اجرا كردند كه با استقبال حاضران روبرو شد؛ شخص وزير و استاندار و مقامات رسمي تا انتهاي برنامه كه بسيار به طول انجاميد، نشستند. پس از اتمام برنامه افتتاحيه، به دعوت وزير فرهنگ در ضيافت شام كه به افتخار هيأت ايراني ترتيب داده شده بود، شركت كرديم. طبق برنامة از پيش تنظيم شده، شركت كنندگان در مراسم ضيافت شام وزير فرهنگ شركت كردند. در حاشيه اين ضيافت، گفت و گوهاي غير رسمي در سالن اصلي هتل برگزار شد كه منجر به قرابت بيشتر ميان طرفين گرديد و شب بيادماندني و خاطره انگيزي را براي طرفين به ارمغان آورد.

گفت‌وگوي دوستانة آن شب سبب شد تا از فرداي آن روز روابط بسيار صميمانه‌تري شكل بگيرد. حوزه سياست را نمي‌دانم اما حوزه فرهنگي اغلب تدوام روابط خود را به همين روابط صميمانه مديون است، حس اعتماد كه پديد آيد بسياري از ناشدني‌ها، شدني مي‌شوند.
وزير و ميهمانان از نمايشگاه‌هاي ايران و گروه‌هاي هنري و فرهنگي و ورزش زورخانه‌اي ايران كه به اجراي برنامه پرداخته بودند، خشنود بودند و درخواست كردند كه در مكان‌هاي متفاوتي اين برنامه‌ها اجرا شود. در مراسم افتتاحيه اين نمايشگاه، ابتدا نسخة فاكسيميله قرآن توماري متعلق به دورة قاجار كه بر روي كاغذي به طول 5/12 متر و عرض 11 سانتي متر توسط سازمان اسناد و كتابخانه ملي به نگارش درآمده بود، با توضيحات آقاي عارف نيا رونمايي گرديد.

 تابلوهاي خوشنويسي و نقاشي خط خانم عقيقي بخشايشي كه با مضامين عرفاني و قرآني بود، بخشي از فضاي نمايشگاه را به خود اختاص داده بود. در بخش ديگري از نمايشگاه آثار نگارگري و پاپيه ماشه هنرمند اصفهاني كشورمان، خانم شرمين سارنج به نمايش در آمده بود و آثار فاخر معرق كاري هنرمند تهراني خانم وجيه سادات جلالي زينت بخش قسمتي ديگر از نمايشگاه شده بود. نقاشي هاي خانم خديجه حاجي لو و ظروف مينا كاري و خاتم كاري هنرمند ديگر كشورمان خانم منصوره تقي پور بخش ديگري از سالن نمايشگاه را به خود اختصاص داده بود. در بخش ديگري از سالن نمايشگاه خانم زهره مير احمدي به خلق اثر ارزشمند از هنر قلم زني مشغول بود و قهوه خانه سنتي كه توسط آقاي مهدي جعفرزاده جزي تدارك ديده شده بود، قسمتي ديگر از نمايشگاه هفتة فرهنگي ايران را تشكيل مي‏داد. خانم ميترا رضوي نيز ديگر هنرمند كشورمان با اراية آثار گليم بافي و ورني بافي قسمتي ديگر از هنرمندي ايرانيان را به نمايش گذاشته بود كه مورد توجه وزير و بازديدكنندگان قرار گرفت.

در بخش ديگري از نمايشگاه نيز آثار عكاسان ايراني با ارايه 51 عكس متنوع و فاخر از پيشرفت‏هاي كشورمان و آثار تاريخي و باستاني ايران به نمايش درآمده بود.
گروه موسيقي ايراني به رهبري هنرمند كشورمان آقاي كيوان ساكت نيز ابتكاري به خرج داده بودند و يك نوازنده و خواننده الجزايري به نام ياسين را به گروه خود ملحق كردند و قطعاتي را با حضور و خوانندگي او نواختند كه بسيار مورد توجه قرار گرفت.

روز شنبه، 18 مهرماه به اتفاق هيات همراه به ديدار حسين واضح، استاندار قَسَنْطينِه رفتيم؛ وي مدير قابلي است كه از سال 1978 در بدنه اجرايي كشور الجزاير حضور دارد؛ گفت‌وگوهايي درباره ايجاد زمينه خواهرخواندگي بين اصفهان و شهر قسنطينه انجام شد كه قرار شد پيگيري كنيم.
الجزاير نزديك به 38 ميليون نفر جمعيت دارد كه شهر قَسَنْطينِه نزديك به يك ميليون و دويست هزار نفر از اين جمعيت را تشكيل مي‏دهد.
تأثير حضور عثماني‌ها و فرانسوي‌ها در الجزاير بسيار مشهود است. سبك معماري اين شهر نيز به طرز چشمگيري متأثر از معماري فرانسوي و عثماني است.
به طور كلي مردم الجزاير مردمي به نسبت آرام و قدردان هستند، هنوز بزرگان و قهرمانان خود را به شايستگي تكريم مي‌كنند و رييس جمهور خود، آقاي بوتفليقه را عليرغم بيماري‌اش كه وي را زمين‏گير كرده است، مي‌ستايند.

افكار افراطي و وهابي در اين كشور هنوز نتوانسته رسوخ كند و مسلمانان الجزاير را مي‌توان در شمار مسلمانان معتدل به شمار آورد. خُلق و خوي مردم الجزاير خُلق و خوئي شرقي است كه ريشه در درون خانواده دارد. حريم خانواده به شدت محترم است و بزرگان هنوز بزرگي مي‌كنند.
بدون ترديد توسعه روابط فرهنگي با الجزاير مي‌تواند تأثيرات بسيار خوبي از نظر فرهنگي  بر روي دو كشور داشته باشد. توسعه مراودات فرهنگي و تبادل هيئت‌هاي علمي و رفت و آمد انديشمندان دو كشور بسيار مؤثر است.

خوشبختانه با حضور سفير كاردان و آشنا به ظرافت‏هاي ديپلماتيك و از همه مهم تر توانا در برقراري ارتباطات و نيز با حضور رايزن فرهنگي مسلط به زبان و فرهنگ عربي، خوش بيان و توانمند بايد انتظار روزهاي پر رونق‏تري در حوزه روابط فرهنگي دو كشور و توسعة آن را داشت.

 سلامي از الجزاير به تهران
ملاقات با عزالدين جمال الدين ميهوبي وزير فرهنگ الجزاير

سلامي از الجزاير به تهران 
هفته فرهنگي ايران در الجزاير

سلامي از الجزاير به تهران 
نشست صميمي با وزير فرهنگ الجزاير

 سلامي از الجزاير به تهران
افتتاحيه هفته فرهنگي ايران در الجزاير

سلامي از الجزاير به تهران
سخنراني عزالدين جمال الدين ميهوبي در مراسم افتتاحيه هفته فرهنگي ايران در الجزاير

سلامي از الجزاير به تهران
سخنراني رضا عامري سفير جمهوري اسلامي ايران در مراسم افتتاحيه هفته فرهنگي ايران در الجزاير

سلامي از الجزاير به تهران 
سخنراني ابوذر ابراهيمي تركمان در مراسم افتتاحيه هفته فرهنگي ايران در الجزاير

سلامي از الجزاير به تهران 
شركت كنندگان در مراسم افتتاحيه هفته فرهنگي ايران در الجزاير

سلامي از الجزاير به تهران 
بازديد وزير فرهنگ و هيات همراه از نمايشگاه هفته فرهنگي ايران از الجزاير

سلامي از الجزاير به تهران 
آثار خوشنويسي و نقاشي خط هنرمند كشورمان خانم عذرا عقيقي بخشايشي

سلامي از الجزاير به تهران 
آثار قلمزني هنرمند كشورمان خانم زهره ميراحمدي

سلامي از الجزاير به تهران
آثار معرق كاري هنرمند كشورمان خانم وجيهه سادات جلالي

سلامي از الجزاير به تهران
قهوه خانه سنتي

سلامي از الجزاير به تهران
اجراي موسيقي سنتي ايراني توسط استاد كيوان ساكت

سلامي از الجزاير به تهران 
تقدير وزير فرهنگ الجزاير از دكتر ابوذر ابراهيمي تركمان

سلامي از الجزاير به تهران
تقدير از آقاي طارق مغنم شاعر جوان الجزايري
 
سلامي از الجزاير به تهران
اجراي ورزش باستاني زورخانه اي توسط گروه ورزشكاران پهلواني كشورمان

سلامي از الجزاير به تهران
تقدير وزير فرهنگ الجزاير از اقاي ميثم موحد فر سرپرست گروه ورزشكاران پهلواني و زورخانه اي


------------------------------------------
پی نوشت‌ها:


[1]
- این شهر هزار سال پیش به دست فینیقی ها ساخته شد. و نام "سوا Sewa" بر آن نهاده شد. پس از تصرف اين شهر توسط رومی ها به نام "سیرتا Cirta" تغيير نام يافت و بعدها توسط سلطان کنستانتین کبیر نام این شهر به کنستانتین تغيير يافت. پس از اشغال اين شهر به دست اعراب در قرن هفتم میلادی و با توجه به اينكه در زبان عربی حرف "کاف" وجود نداره اين شهر "قسنطینه" تغيير يافت. اين شهر داراي جمعیت یهودی زيادي بوده است و از اين رو به آن اورشلیم آفریقا مي‏ناميدند. لازم به ذكر است كه بعد از الجزیره و وَهران، قسنطینه سومین شهر بزرگ الجزایر به شمار مي آيد و بزرگترین افتخار این شهر آن است كه عامل بیماری مالاریا به دست یك پزشک فرانسوی که در پادگان نظامی اين شهر کار می كرد، کشف شده است.

[2] - حجت الاسلام و المسلمین شیخ مصطفی رهنما يكي از مجاهدان و پیشکسوتان عرصه مقاومت ملت الجزاير و دفاع از حقوق ملت فلسطین و آزادی قدس شریف،در سال 1304 در کرمانشاه متولد شد. وی از نوادگان آیت الله واحدی و خواهر زاده دو تن از شهدای "جمعیت فداییان اسلام" سید عبدالحسین و سید محمد واحدی است. سرانجام آن روحانی مجاهد هفتم مهرماه سال جاری در سن 88 سالگی و پس از طی یک دوره طولانی بیماری درگذشت .در بخشي از پيام رهبر معظم انقلاب كه به مناسبت ارتحال اين مجاهد مبارز صادر شده، آمده است:

تلاش خستگی‌ناپذیر این روحانی پارسا در مبارزه‌ قلمی و فکری برای مسأله‌ فلسطین که از جوانی تا کهنسالی و در بیش از نیم قرن ادامه داشت، چهره‌ئی نادر و تحسین برانگیز از وی در ذهن همه‌ کسانی که این عالمِ متواضع و پر استقامترا می‌شناختند، ترسیم می‌کرد.

[3] - "احمد باي" آخرين حاكم دولت عثماني در قَسَنْطينِه قبل از اشغال الجزاير توسط فرانسوي ها مي باشد كه منشأ خدمات ارزشمندي براي ملت الجزاير مي باشد. وي در كنار مبارزين الجزايري به مدت 7 سال با اشغالگران فرانسوي جنگيد و سپس توسط فرانسوي هاي به اسارت درآمد و به فرانسه تبعيد گرديد. احمد باي در سال 1850 ميلادي در زندان فرانسه درگذشت.

[4] - نويسنده و شاعر جوان الجزايري است كه صاحب ديوان شعري به نام الشقراء (دختر بور) مي باشد. وي از فعالان اصحاب رسانه است و هم اكنون مدير برنامه هاي فرهنگي شبكه ماهواره اي المنار است.

[5] - منظور شاعر، انقلاب الجزایر است که با تقدیم حدود یک میلیون و پانصد هزار شهید به پیروزی رسید.

[6] - یکی از شهیدان نام آشنای انقلاب الجزایر که با پایداری و مقاومتی مثال زدنی در برابر شکنجه ها، جان خویش را فدای استقلال کشورش کرده است.


تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار