بازدید 6674

عقب نشینی آمریکا: صادقانه یا فریبکارانه؟

سعید رئوفی
کد خبر: ۵۲۵۳۵۳
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۴ 22 August 2015
ادعا می شود که توافق هسته ای نمایانگر عقب نشینی آمریکا در جنگ سی و چند ساله و طولانی اش علیه ایران است. به رغم اینکه در این جمله میزانی شعارزدگی دیده می شود، اما هر شعاری لزوماً کاذب نیست. می توان صورتی از عقب نشینی را در سیاست آمریکا مشاهده کرد. این نکته با مقایسه سیاست آمریکا در دوران حکومت جمهوری خواهان و همچنین دوره دوم حکومت اوباما با وضع کنونی آشکار می شود. در دوران جرج بوش پسر همواره سایه تهدید نظامی آمریکا احساس می شد و در دوره دوم اوباما ما با یکی از خشن ترین انواع تحریم های سازمان یافته اقتصادی علیه ایران رو به رو بودیم. در مجموع می توان گفت که ما در ده سال اخیر همواره با سیاستی «تهاجمی» از سوی آمریکا رو به رو بودیم که با تهدید آشکار بخش های سخت و نرم نظام سیاسی ایران سیاست براندازی ساختار سیاسی ایران را دنبال می کرد.

بدون شک توافق هسته ای نفی آشکار این سیاست تهاجمی آمریکا در طول ده سال اخیر است. سایه تهدید نظامی کمرنگ و حتی به مثابه «گزینه ای بر رو میز» تا حدی بی معنا شده است، و تحریم های خشن و سیستماتیک هم صراحتاً «قرار است» که برداشته شوند. یعنی آمریکا از تهدید مستقیم ایران با استفاده از ابزار نظامی یا اقتصادی دست کشیده است. این به معنای واضح و آشکار کلمه همان «عقب نشینی» است. اما سوال اصلی در اینجا «نیت» و «قصد» آمریکا از این عقب نشینی است. آیا این یک عقب نشینی صادقانه است یا یک عقب نشینی فریبکارانه؟
کسانی که معتقدند این یک عقب نشینی صادقانه است معمولاً تلاش می کنند موضع خود را در پرتو سیاست های امنیتی منطقه ای آمریکا اثبات کنند. اینکه آمریکا قصد دارد در یک بازه زمانی 10 ساله تمرکز نظامی خود را از خاورمیانه به منطقه دیگری منتقل کند و از همین رو به دنبال ایجاد نوعی توازن قوا میان قدرت های اصلی خاورمیانه یعنی ایران و عربستان سعودی است. چنین سیاستی مستلزم این است که 1. ایران فاقد سلاح هسته ای باشد (چرا که در غیر اینصورت به نوعی جنگ سرد هسته ای در منطقه گرم خاورمیانه منجر خواهد شد که پیامد نهایی اش یک جنگ فراگیر و غیر قابل کنترل «فرا منطقه ای» است) و 2. ایران به مثابه یک قدرت نظامی شیعه در قالب نظام جمهوری اسلامی به بقای خود ادامه بدهد تا بتواند توازن قوا را در منطقه خاورمیانه حفظ کند (چرا که با از میان رفتن ایران گروه های تروریستی سلفی منجر به نوعی هرج و مرج در منطقه خاورمیانه خواهد شد که اینبار مستقیماً منافع آمریکا را مورد تهاجم قرار می دهد). حامیان این تفسیر این سیاست آمریکا را محصول شکست ایده دموکراتیزاسیون و ایجاد حکومت های سکولار و دست نشانده در منطقه خاورمیانه می دانند. در این طرح آمریکا «عملاً» (و نه ظاهراً) متحد هیچکدام از طرفین توازن نیست و صرفاً تلاش می کند تا توازن قوا به گونه ای جدی بر هم نخورد. حامیان این نگاه به این معنا عقب نشینی آمریکا را صادقانه می دانند که آمریکا قصد آشکار خود مبنی بر براندازی نظام را کنار گذاشته است و به جای پی جویی سیاست عبث «عدم» جمهوری اسلامی، سعی می کند از «وجود» جمهوری اسلامی استفاده کند. آمریکا مسلماً نمی خواهد به ایران نفع برساند، اما قصد خود مبنی بر براندازی را کنار گذاشته است. حامیان این تفسیر معتقدند این عقب نشینی آمریکا فرصتی است که می تواند در راستای تقویت بنیه نظام و کشور در عرصه های اقتصادی و سیاسی مورد استفاده قرار بگیرد.

مخالفان این نگاه، یعنی کسانی که عقب نشینی آمریکا را فریبکارانه می دانند، از یک مقدمه دیگر شروع می کنند. اینها معتقدند توافق هسته ای محصول شکست سیاست تهاجمی نظامی – اقتصادی آمریکا برای براندازی نظام در سی سال اخیر است، و آمریکا تلاش می کند به شیوه ظریف تر همان اهداف براندازانه خود را دنبال کند.

 1. در این نگاه آمریکا می تواند از سیاست «پیشروی مرحله ای» استفاده کند. بدین معنا که با فتح «جبهه هسته ای» به سمت فتح «جبهه حقوق بشر» حرکت کند و این فرآیند پیشروی را تا رسیدن به مرحله براندازی دنبال کند.

2. اینکه آمریکا از توافق هسته ای و امکان بازگشت تحریم ها به عنوان نوعی «شمشیر داموکلس» برای تغییر سیاست های منطقه ای و حتی داخلی نظام استفاده کند. و 3. آمریکا قصد دارد اینبار نه از طریق تحریم اقتصادی بلکه از رهگذر «نفوذ اقتصادی» و حتی گسترده ساختن «نفوذ فرهنگی» مسیر تضعیف نظام جمهوری اسلامی را طی کند.

هر دو تفسیر بالا از نیت آمریکا از عقب نشینی و توافق هسته ای می توانند ما را به فکر وادارند. هر دوی آنها محتمل هستند. فقط زمان می تواند نشان دهد که کدامیک از این تفاسیر درست هستند. اما باید همواره هر دوی آنها را در ذهن داشت و خصوصاً از خوشبینی های پوپولیستی در باب توافق هسته ای و آمریکا دست بکشیم و همواره متوجه «امکان» فریبکاری آمریکا باشیم. همانطور که آمریکایی ها به قول خودشان بنا را نه بر اعتماد بلکه بر راستی آزمایی قرار داده اند، ما نیز نباید دچار خوشبینی های احساسی شویم و بایستی همواره افق فریبکاری آمریکا را در ذهن داشته باشیم. در مواقعی که فضا غبارآلود است و ما مطمئن نیستیم که دشمن حقیقتاً عقب نشینی کرده است یا اینکه نیتی فریبکارانه را دنبال می کند، مهمترین چیز این است که سر پست خوابمان نبرد.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی