با گذشت چهار ماه و اندی از سال 1394 و به نمایش درآمدن مجموعهای از بهترین گزینههای اکران، آمارهای فروش چنگی به دل نمیزند و هرچند گروهی از فیلمها توانستند بیش از یک میلیارد فروش داشته باشند، حتی این آثار نیز جزو دسته شکست خوردههای سینمای ایران هستند و نمیتوان این حقیقت را پرده پوشی کرد که اگر اقتصاد سینمای ایران شفاف بود، باید در چند ماه اخیر شاهد اعلام ورشکستگی گروهی از تهیه کنندگان سینما میبودیم.
به گزارش «تابناک»؛ سینمای ایران همچون سالهای پیشین یک شروع انفجاری داشت؛ اما در شرایطی که هر ساله 20 تا 30 درصد به هزینههای تولید فیلم در کشور افزوده میشود، این شروع انفجاری نسبتی با تورم نداشت و تقریباً قریب به اتفاق تخمینهای تهیه کنندگان و کارگردانهای آثار سینمایی به نمایش درآمده در نوروز درباره میزان فروش قطعی فیلمهایشان تحقق پیدا نکرد؛ اتفاقی که کاملاً طبیعی بود و افزایش پلکانی قیمت بلیت نیز نتوانست شکاف بین هزینه تولید و رقم فروش را پر کند.
اگر فروشهای میلیاردی فیلمها را در یک فرمول ساده ریاضی گذاریم و 47.5 درصد رقم فروش را به عنوان سهم تهیه کننده و سپس از این 47.5 درصد سهم تهیه کننده، 30 درصد را نیز به عنوان مجموع سهم پخش کننده و هزینه تبلیغات در نظر بگیریم، مشخص میشود از فروش یک میلیاردی فیلم سینمایی، تنها 37 درصد یا همان 370 میلیون تومان دست تهیهکننده را می گیرد و بنابراین برای بازگشت هزینه یک فیلم سینمایی با هزینه تولید یک میلیارد تومان فروش دو و نیم میلیارد تومانی یک ضرورت است.
حق فروش پخش در شبکه خانگی که روزگاری به 400 میلیون تومان نیز میرسید، این روزها در خصوص اکثر فیلمهای سینمایی، رقمهایی بسیار پایین تا سر حد 100 میلیون تومان را نیز شامل میشود و این اتفاق نتیجه کاهش تیراژ فیلمها در شبکه خانگی همزمان با توسعه دسترسی عمومی به اینترنت و تغییر وضعیت دانلود غیرمجاز فیلمهای سینمایی به یک رفتار مرسوم در میان عموم ملت شده است.
با وجود پرداخت هزینه وزارت ارشاد برای رفع توقیف برخی فیلمها، اتفاق خاصی در گیشه رخ نداد «تابناک» پس از اکران نوروزی ضمن پیشبینی این وضعیت دریافت که سینمای ایران برای رسیدن به نقطه مناسب و حداقل تکرار فروش سال گذشته، محتاج یک دوپینگ سنگین است؛ دوپینگی که از دو طریق رخ میدهد؛ نخستین روش دوپینگ اکران، نمایش آثاری شبیه به آثار مسعود ده نمکی و یا آثار نوستالژیک نظیر کلاه قرمزی و شهرموشهاست که فروش قطعیشان، بالای ۵ میلیارد تومان در چرخه است.
روش دومِ دوپینگ اکران، رفع توقیف فیلمهای سالهای اخیر و نمایش برخی از این فیلمهاست که از ظرفیت بالایی برای فروش برخوردارند که ترکیب این آثار با برخی فیلمهای رونمایی شده در جشنواره سی و سوم، میتواند جهش قابل توجهی در فروش سینمای ایران ایجاد کند و بدین ترتیب یک موج در سینماها به راه انداخت که طیفی متفاوت را به سالنهای سینما بیاورد.
سازمان سینمایی در ماههای اخیر از هر دو روش بهرهبرداری کرد و با پرداخت هزینههایی، هم اقدام به اکران فیلمهایی چون «نهنگ عنبر» و هم اقدام به رفع توقیف فیلمهایی نظیر «قصهها» کرد که طبق پیش بینیها با مقاومت حوزه هنری، در محدودهای از سینماها به نمایش درآمد و توانست طیف دیگری از تماشاگران را به سینما بکشاند و در نهایت هر دوی این فیلمها توانستند هزینه تولیدشان را بازگردانند؛ اما هیچ یک از این دو راهکار نیز نتوانست بر گیشه تأثیر جدی بگذارد.
با این اوصاف، شاید رقم کل فروش سینمای ایران در انتهای سال پیش روی، از رقم کلی سال گذشته نیز فزونی یاید؛ اما در حقیقت اتفاقی که رخ میدهد، عدم بازگشت همراه با سود، سرمایهگذاری برای تولید بسیاری از فیلمهاست و شاید گستره فیلمهایی که با سوددهی ـ ولو اندک ـ از پرده نقرهای سینماهای ایران محو شوند، به بیست فیلم نیز نرسد؛ تهدیدی برای آینده سینمای ایران به عنوان صنعتی زیان ده و فاقد جذابیت برای سرمایهگذاران واقعی.